در مراسم اعطای نشان داوود رشیدی مطرح شد؛
راهاندازی موزه تئاتر در تئاتر نصر/رشیدی بیادعا بود اما امروز بازار بیادعایی کساد شده است
اولین مراسم اعطای نشان داوود رشیدی به چهرههای فرهنگی و هنری؛ شب گذشته همزمان با اولین سالگرد درگذشت این هنرمند در تئاتر شهر برگزار شد و نشان ویژه رشیدی به علیرضا داوودنژاد در سینما، حسن معجونی در تئاتر و دو روزنامهنگار پیشکسوت یعنی عمید نائینی و محسن میرزایی رسید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فرهاد مهندس پور (دبیر جشنواره تئاتر فجر) در این مراسم با بیان اینکه معلمهای تئاتر اغلب تنها تئاتر را به آدم یاد نمیدهند، بلکه زندگی کردن را هم یاد میدهند، گفت: من از دوره نوجوانی داوود رشیدی را از دور میدیدم و بعد در دو سفر همراه او در جشنوارههای استانی تئاتر حضور داشتم و در محضر ایشان خیلی خوش میگذشت.
مهندس پور با بیان اینکه امروز با نگاه به رفتارهایی که در جامعه تئاتری هست، دو دسته بزرگ از تئاتریها را میبینم، گفت: یک دسته ناهنجار و دسته دیگر خوب و دوست داشتنی. گروه اول فراموش میکنند که همیشه آدمها از تئاتر مهم ترند. ناراحت میشوم از دیدن کسانی که به تئاتر احترام میگذارند اما به تئاتریها بیاحترامی میکنند؛ در نسلی که داوود رشیدی بالید، آموزش دید و آموزش داد، شخصیتهای بسیار محترم و دوست داشتنی هستند که از سلوکشان میتوان یاد گرفت که تئاتر یعنی چه؟
مهندس پور، داوود رشیدی را هنرمند بیادعایی خواند و گفت: امروز کلمه بیادعایی بیمعنا شده است چون بازارش کساد شده. در فیلمی که امشب هم پخش شد آقای رشیدی به نکته مهمی اشاره کرد که تئاتر به خودی خود مهم است نه موضوع تئاتر. ما ایرانیها مشکلی با تئاتر داریم که باعث شده تئاتر صورت کاملا مردمی پیدا نکند. ما در دورهای با تئاتر آشنا شدیم که تئاتر جنبه رسانه داشت و همیشه خود تئاتر فراموش میشد؛ مثل پدیده دست دومی که درباره پدیده دست اولی چیزی میگوید درحالی که تئاتر خودش مهم است چون یک ملاقات اجتماعی است.
او خاطرنشان کرد: به دلیل این مشکل تاریخی امروز سه دسته کارگران داریم؛ یکی آنها که فکر میکنند فقط آنچه مطابق سلیقه مخاطب است باید بسازند، دسته دوم معتقدند تماشاگر اهمیتی ندارد و دسته سوم اعتقاد دارند تئاتر یک ملاقات است و باید مبتنی بر یک عقلانیت باشد. داوود رشیدی تلاش کرد عقلانیت تازهای برپا کند و عاقلترین ما کسانی هستند که همچنان جستجو میکنند.
احمد مسجدجامعی که برای اهدای نشان داوود رشیدی به محسن میرزایی روی صحنه آمده بود، یکی از ویژگیهای داوود رشیدی را برخورداری از خاندانی دانست که همه اهل فرهنگ و هنر و فرهیختگی هستند و با بیان اینکه در آخرین تئاترگردی با حضور داوود رشیدی به او قول داده بود که موزه تئاتر راهاندازی شود، گفت: خیلی علاقهمند بودم که این خبر را در چنین مناسبتی بدهم؛ باید بگویم ساختمان پیشین تئاتر نصر خریداری شده و امیدواریم به زودی موزه تئاتر در این ساختمان راهاندازی شود.
این عضو شورای شهر تهران همچنین محسن میرزایی را از زمره نویسندگان مطبوعاتی خواند که در زمینه پژوهش تاریخی کارهای شگرفی کرده که نشان دهنده تسلط او به تاریخ است.
مرضیه برومند نیز که برای اهدای نشان علیرضا داوودنژاد روی صحنه حاضر شده بود؛ درباره تلفیق خانوادههای رشیدی و برومند به شوخی گفت: میتوانیم این نامها را باهم ادغام کنیم و بگوییم خانواده «برومندِ رشیدی یا «رشیدِ برومند». خانواده ما این بخت را داشت که از حضور داوود رشیدی بهرهمند شده و همراه او باشد و بیاموزد و این شانس خیلی بزرگی برای ما بود.امروز هم بخت این را دارم که به نیابت از خانواده رشیدی درباره یکی از بزرگترین فیلمسازان کشورمان صحبت کنم.
برومند ادامه داد: فکر میکنم داوود رشیدی هر صفتی را برای یک هنرمند قائل بود در داوودنژاد جمع شده است؛ نوآوری و توجه به مخاطب و مسائل اجتماعی و مطرح کردن آنها با ذکاوت و تیزهوشی که همه در آثار داوودنژاد جمع شده است.
دبیر جشنواره تئاتر عروسکی یادی از یکی از جشنوارههای فیلم کودک کرد و گفت: وقتی فیلم نیاز آقای داوودنژاد به این جشنواره رسید دوره فیلمهای شنگول و منگولی بود و فکر نمیکردیم از این فیلم استقبال شود؛ اما با کمال حیرت دیدم چنان رای آورد و چنان احساس شد و با بچهها ارتباط برقرار کرد که برای همه ما غافلگیرکننده بود.
برومند تصریح کرد: توجه به مخاطب یعنی حرفهای سخت را به زبان مردم بزنی که لذت ببرد و در لایههای پنهان ذهن آنها اثر بگذارد؛ معتقدم نوآوری علیرضا داوودنژاد بینظیر است.
علیرضا داوودنژاد نیز در سخنانی کوتاه گفت: این شانس من است که سال 54 مورد لطف داوود رشیدی قرار گرفتم و سالیان طولانی باهم کار و زندگی کردیم و امروز ممنونم که مرا لایق و مورد لطف قرار دادید. میدانم که داوود چقدر «احترام» را دوست داشت؛ معشوق و محبوب و نفسش بود.
جواد مجابی که برای اهدای جایزه عمید نائینی روی صحنه آمده بود، گفت: عمید نائینی یک روزنامهنگار حرفهای مستقل است روی این دو کلمه حرفهای و مستقل تاکید دارم؛ مستقل به این معنا که روزنامههایی که ازا بتدای مشروطیت منتشر میشد یا مواضع موافق دولتها و حکومتها داشت یا در برابر آنها مخالفخوانی میکرد در حالی که مستقل کسی است که به ارائه آزادانه و آگاهانه اطلاعات در کشورش میاندیشد و نائینی همواره به این اصل وفادار بوده است.
مجابی ادامه داد: اما در مورد حرفهای بودن باید بگویم تاریخ روزنامهنگاری ایران را میشود دو قسمت کرد اکثر روزنامهنگاران در دورهای سردبیران حرفهای هستند اینها یک خاصیت دارند آن هم اینکه چون روزنامهنگارند به روزنامهنگاری اهمیت میدهند. پارهای از روزنامهنگاران هم سیاست مدار هستند در دورهای سیاستمداران آمدند و روزنامهها را گرفتند و خیلی از روزنامهنگاران امروز سیاست پیشه هستند این دسته هیچ گاه مخالفت نویسندگان را برنمیتابند و حتما باید با سیاست آنها هماهنگ باشند. با نگاهی که به کارنامه درخشان نائینی داشتم به طیفی از روزنامهنگاران رسیدم که با اندیشههای او همخوان نبودند اما نائینی اجازه داده بود که آنها آزادانه حرفهایشان را بزنند و این در روزنامهنگاری بسیار اهمیت دارد.
این هنرمند خاطرنشان کرد: نائینی فردی نواندیش و عاشق ایدههای نو اما فردی عملگرا است و این ویژگی او را از آدمهای خیال پرداز و متوهم به راحتی جدا میکند. نائینی به دنبال ایدههای نو است اما در عین حال فکر میکند که این ایدهها چقدر در این زمان عملی است و این مسالهای دشوار است در دورهای که او پیام امروز را منتشر میکرد همزمان با قتلهای زنجیرهای بود و نائینی علیرغم دشواری به این مساله در رسانه خود پرداخت.
مجابی نائینی را یار هنرمندان و اهل قلم خواند و گفت: او بدون اینکه تظاهری باشد به نقاشان، اهل قلم و کسانی که به کار فرهنگی میپردازند یاری مادی و معنوی میرساند و همواره مواظب حال آنها بوده و هست. مواظب همدیگر بودن بسیار کمیاب است اما در او دیده میشود. نائینی یک فراهنجار معقول است با هنجارهای جاری در ستیز است اما به سوی ناهنجاری نمیرود بلکه به سوی یک فراهنجار حرکت میکند و قبول هنجارهای رایج آدم را همواره به درجا زدن تعبیر کرده و آن را محکوم میکند.
فاطمه معتمدآریا دیگر هنرمندی بود که روی صحنه حاضر شد تا چهارمین نشان داود رشیدی را به محمدحسن معجونی اهدا کند. او که از سوی منصور ضابطیان مجری مراسم سیمین معتمدآریا خوانده بود، گفت: من جزو تهرانیهایی هستم که دو اسم داشتیم و هر دو اسم فاطمه و سیمین برای من عشق و مهر به دنبال دارد.
معتمدآریا با بیان اینکه من در سن کم با آقای رشیدی در خانواده تئاتر آشنا شدم، گفت: از اینکه داوود رشیدی باعث شد امشب بهترینهای فرهنگ و هنر این کشور در اینجا جمع شوند خوشحالم. ما چیزی به غیر از عشق و مهر و دوستی و لبخند از رشیدی ندیدیم و حتی امشب در این مراسم همه هیجانزده هستند.
این بازیگر در رابطه با حسن معجونی او را جزو استثناهای تئاتر ایران خواند و گفت: در همه دورهها ضرورت ندارد همه یک نسل شکوفا شوند یک نفر میتواند شکوفا شده و پرچم تئاتر را به دست بگیرد و راه را ادامه دهد و حسن معجونی جزو کسانی است که این پرچم را در دست دارد.
احترام برومند نیز در رابطه با حسن معجونی گفت: از زمانی که معجونی را شناختم یاد زمانی افتادم که با داوود رشیدی آشنا شدم هیچ کسی را به اندازه داوود رشیدی نمیشناختم که این قدر به تئاتر فکر کند. همچنین علاقهای که داوود به تئاتر شهرستانها داشت بسیار زیاد بود و این ویژگیها را در حسن معجونی هم میتوان دید.
برومند با اشاره به سالن خصوصی که حسن معجونی در رشت راهاندازی کرده و نمایشهایی از چخوف را به زبان گیلکی در آنجا اجرا میکند، گفت: ما بنا داریم هر سال مراسم بزرگداشت داوود رشیدی و اعطای نشان او به هنرمندان را هر بار در یک شهر برگزار کنیم شاید سال آینده به رشت آمدیم.
حسن معجونی هم در سخنان کوتاهی گفت: دریافت این نشان برایم خیلی مهم است چون به نام کسی است که بهطور مداوم بیش از هر کسی به تئاتر فکر کرده است.
معجونی این نشان را متعلق به گروه تئاتر لیو که سرپرستی آن را به عهده دارد دانست و گفت: این نشان برای من مسئولیت سنگینی دارد و میدانم که باید بایستم.
علی مرادخانی (معاون هنری وزیر ارشاد)، احمد مسجدجامعی (عضو شورایشهر تهران)، مهدی شفیعی (مدیرکل هنرهای نمایشی)، جواد مجابی، اکبر زنجانپور، رضا بابک، داریوش فرهنگ، سیروس الوند، مسعود فروتن، نوید محمدزاده، حسین پاکدل، بردیا صدرنوری، عباس عظیمی (مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت)، رضا بهبودی، مرضیه برومند، سیروس ابراهیمزاده، الهام کردا، ستاره پسیانی، علیرضا تابش و فلامک جنیدی ازجمله مهمانان حاضر در مراسم بزرگداشت داوود رشیدی بودند.