خبرگزاری کار ایران

آریان رضایی:

به اسم تئاتر مشارکتی، تماشاگر را سرکوب می‌کنند

به اسم تئاتر مشارکتی، تماشاگر را سرکوب می‌کنند
کد خبر : ۵۲۷۸۴۴

آریان رضایی با اشاره به نمایش جدید خود «خداحافظ» آن را در راستای توانمند کردن زنان در یک جامعه مردسالار خواند و با اشاره به آسیب‌های تئاتر مشارکتی در کشور گفت: متاسفانه خیلی جاها به اسم تئاتر مشارکتی نه تنها امکان ابتکار عمل را از مخاطب می‌گیرند بلکه او را سرکوب هم می‌کنند و اسمش را تئاتر مشارکتی می‌گذارند.

آریان رضایی که پیش از این نمایش «برلین» را نیز از محمد یعقوبی به شیوه مشارکتی روی صحنه برده بود، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره علت انتخاب متن «خداحافظ» محمد یعقوبی برای نمایش جدید تعاملی خود، آن را به دلیل مساله‌محور و اجتماعی بودنش خواند و گفت: در شیوه تئاتر ستم‌دیدگان و جریان تئاتر تعاملی که در چند سال اخیر روی آن متمرکز بوده‌ایم، روی مسائل اجتماعی و درام‌های مساله محور کار کرده‌ایم. گاهی اوقات بدون نمایشنامه و در قالب تمرین‌ها و تکنیک‌هایی که در گروه‌مان به آن رسیدیم به صورت بداهه یک موقعیت نمایشی را آفریدیم و گاهی سراغ متن‌ها و درام‌های مساله‌محور و اجتماعی رفتیم. در ایران یکی از نویسنده‌هایی که تقریبا تمام نمایشنامه‌هایش مساله‌محور و اجتماعی است محمد یعقوبی است. خیلی از متن‌هایش متناسب با دغدغه‌های ما در تئاتر ستم‌دیدگان است.

رضایی؛ محور اصلی کار «برلین» را «دروغ» و محور نمایش جدید خود، «خداحافظ» را مساله «اعتماد» در رابطه زناشویی خواند و گفت: در خداحافظ، اینکه زوج‌ها در موقعیت‌های مختلف چطور و چقدر بهم اعتماد می‌کنند را نشان می‌دهیم. در نمایش «خداحافظ» یک چالش تبدیل به یک فاجعه در این رابطه می‌شود که محوریتش همان اعتماد است.

او ادامه داد: حین نمایش این سوال را می‌پرسیم که در روابط زناشویی آدم‌ها چقدر بهم اعتماد دارند؟ و مساله دوست داشتن و عشق چقدر می‌تواند در شکل‌گیری این اعتماد نقش داشته باشد؟ در پرسش‌هایی که در گروه‌مان از افراد مختلف پرسیدیم گاهی می‌گفتند هرچقدر زوج‌ها همدیگر را بیشتر دوست داشته باشند حساسیت و عدم اعتماد بیشتر می‌شود. این برای من سوال است که چطور می‌شود دو نفر همدیگر را خیلی دوست داشته باشند اما به همدیگر اعتماد نکنند؟ اینها چالش‌هایی است که ما در نمایش «خداحافظ» محوریت قرار داده‌ایم.

این کارگردان تئاتر در پاسخ به این سوال که «به نظر می‌رسد در هر دو نمایش زن‌ها خانه‌دار و شروع کننده چالش هستند؛ مرد قصه شغل مشخص دارد و در اجتماع حضور دارد» گفت: ما هیچ حکمی صادر نمی‌کنیم و بیشتر پرسشگر هستیم. درباره هیچ دیدگاه، موضوع و چالشی حکمی صادر نمی‌کنیم. فقط می‌پرسیم چرا اینطور شده و علت چیست؟ درباره اینکه چرا مساله در مرد به وجود می‌آید و چالش از جانب خانم شروع می‌شود باید بگویم بخشی‌اش غیرتعمدی است؛ چون متن‌هایی که از آقای یعقوبی انتخاب کردیم اینطور بوده که خانم از همسرش ناراحت شده. اما در نمایش پیشین گروه ما که در جشنواره فجر هم اجرا شد اصلا کاراکتر مردی وجود ندارد و نمایش زنانه است؛ پس تعمد ما نیست. ما در برهه‌ای از کارهایمان می‌بینیم که بیشتر محوریت مردها یا زن‌ها هستند؛ اما باید بیشتر وارد شویم ببینیم که جنسیت برایمان در نمایش‌ها مهم است یا نه؟

رضایی ادامه داد: ما در فرآیند مشارکت قرار گرفتیم و تفاوت ما با سایر نمایش‌ها این است که وقتی نمایش دیگری را می‌بینید و هیچ دخالت و اظهارنظری در آن ندارید پس آنچه که در نمایش مطرح می‌شود را می‌توان یک دیدگاه کلی دانست. اما در کار ما حتی اگر موقعیتی که شما می‌گویید هم مطرح باشد شمای تماشاگر برعکس آن را در حین اجرا می‌بینید. یعنی کاملا از سوی زن‌های تماشاگر در روند نمایش و در موقعیت‌های مختلف دخالت می‌شود و ما در این مساله دخالتی نداریم. یا وقتی مردی جای زن یا زنی از بین تماشاگران جای مرد قصه می‌آید و بازی می‌کند عملا جنسیت از فرآیند اجرای ما حذف می‌شود.

او خاطرنشان کرد: پیشنهاد و درخواست من همیشه این است که فرآیند کلی را باهم ارزیابی کنید نه صرفا موقعیتی که آقای یعقوبی خلق کرده است. یک اجرا یک ساعت و نیم طول می‌کشد و متن هم در قالب یک پرسش ارائه شده؛ یعنی یک مساله مطرح می‌شود. که بعد از آن جنسیت برداشته شده و دیدگاه‌های مختلف وارد بحث می‌شود. مثلا اگر در نمایش «برلین» مرد یک رویا دیده بود که باعث ناراحتی زن شد، زن‌ها و مردهای مختلفی از تماشاگران آمدند و مرد نمایش را در موقعیت مشابه قرار دادند. حالا ما می‌دیدیم که اگر مرد قصه در آن موقعیت قرار بگیرد چه اتفاقی می‌افتد؟ در نمایش «خداحافظ» هم قطعا این اتفاق می‌افتد.

کارگردان نمایش خداحافظ با بیان اینکه در نمایش «خداحافظ» یک تفاوت عمده با نمایش برلین وجود دارد؛ گفت: مساله اول این است که ما به‌طورکلی وضعیت موجود را نشان می‌دهیم؛ یعنی اگر تعبیر شما از جامعه‌مان یک جامعه مردسالاری است پس این مردسالاری در جامعه ما وجود دارد. این موقعیتی است که مخاطب تائید می‌کند در اطراف ما هست و حالا ما در مرحله بعد به جنگ و تغییر این موقعیت می‌رویم. یعنی این وضعیت را به عنوان یک الگو به مخاطب نشان نمی‌دهیم؛ ما در تئاتر ستم‌دیدگان ستم‌ها و رنج‌ها را نشان می‌دهیم. باید وضعیتی باشد که رنج را نشان دهد.

به اسم تئاتر مشارکتی، تماشاگر را سرکوب می‌کنند

پوستر نمایش «خداحافظ»

رضایی تشریح کرد: در نمایش خداحافظ مرد قصه واقعا زن قصه را سرکوب می‌کند و ما اصلا برای این داریم این نمایش را اجرا می‌کنیم که مطرح کنیم چنین زنی در چنین موقعیتی باید چکار کند؟ یعنی خداحافظ یک گام از نظر موقعیت از برلین فراتر است. چون در برلین موقعیت ما خیلی اینطور نبود که بگوییم مرد، زن را سرکوب می‌کند؛ درحالی‌که در خداحافظ این اتفاق می‌افتد. حتی اگر به دو پوستر نمایش دقت کنید می‌بینید که عناصر زنانه کاملا در آنها وجود دارد. پوستر دوم تصویر یک زن است که با دستش به نوعی عشق را می‌سازد و در دیگری لباس زنی را می‌بینیم که گل‌های روی لباس به کت مرد می‌رود.

رضایی تصریح کرد: اتفاقا می‌خواهم بگویم ما اگر مردسالاری را داریم نشان می‌دهیم برای مبارزه با آن است؛ اینطور نیست که الگو معرفی کنیم یا تائیدش کنیم؛ ما از مخاطب می‌خواهیم به جای زن دنبال راهکار بگردد. آگوستوا بوال (مبدع تئاتر شورایی) وقتی در برزیل وارد مجلس شد با به تصویر کشیدن بی‌قانونی‌هایی که شاید یکی از آنها مردسالاری باشد کاری کرد که مردم نزدیک به 15 قانون را با تکنیک تئاتر قانون‌گذار در قانون اساسی برزیل به ثبت رساندند. یعنی هدف ما توانمند کردن زنان است. اگر تعبیر این است که الان زن در موضع ضعف قرار دارد هدف ما این است که دنبال راهکاری بگردیم برای توانمندسازی زن در رابطه و نشان دهیم چنین زنی در این موقعیت چه کار می‌تواند بکند؟

او همچنین با اشاره به تجربه تئاترهای مشارکتی در کشور، آن را بسیار نوپا توصیف کرد و گفت: علیرغم اینکه تلاش‌هایی از دهه 80 با ترجمه و چاپ کتاب‌های آگستورا بوال شروع شد و حدود 16 سال از آغاز این جریان می‌گذرد؛ اما هنوز تئاتر شورایی، مشارکتی نوپاست و افراد خیلی کمی در این حوزه فعالیت می‌کنند چون کار سختی است که بتوانید گفتگو با مردم را مدیریت کنید. واقعا باید دغدغه‌های اجتماعی داشته باشید و براساس اصول و قواعد با مردم برخورد کنید.

کارگردان نمایش «برلین» با بیان اینکه متاسفانه دو آسیب در زمینه تئاتر مشارکتی و ستم‌دیدگان در ایران وجود دارد؛ گفت: یکی این است که تعداد افرادی که به تئاتر مشارکتی می‌پردزاند کم است و برای گسترش این شیوه نیاز به شبکه همبستگی با گروه‌ها و آدم‌های مختلف وجود دارد. بخشی از علت این کم بودن هم به دلیل عدم شناخت است و این ضعف به سیستم آموزشی ما برمی‌گردد که به روز نمی‌شود. ما مخاطبی داشتیم که فارغ‌التحصیل تئاتر بوده و هیچ شناختی از سیستم کار ما نداشته و این دردناک است که چرا سیستم آموزشی ما نباید به روز شود؟ من فکر می‌کنم همچنان براساس طرح درس‌های چهل سال پیش می‌رود و تنها گاهی می‌بینیم که استادی خودش شناختی از این شیوه تئاتری داشته و به صورت فردی در کلاس‌ها آن را مطرح کرده است.

رضایی آسیب دوم را سوءاستفاده افراد از این شیوه تئاتری خواند و گفت: البته این مساله خیلی کم اتفاق می‌افتد اما اخیرا شاهد آن بوده‌ایم که به اسم این جریان و کارکردهای این شیوه افرادی دست به تجربه دیگری زده و به نوعی تحریف و سوءاستفاده کرده‌اند.

او خاطرنشان کرد: اصولا به چه چیزی مشارکت گفته می‌شود؟ خیلی جاها به اسم تئاتر مشارکتی نه تنها امکان ابتکار عمل را از مخطاب می‌گیرند بلکه او را سرکوب هم می‌کنند و اسمش را تئاتر مشارکتی می‌گذارند. اینها آسیب‌هایی است که وجود دارد اما ما همچنان تلاش داشتیم و پافشاری می‌کنیم مطابق بر سیستم تئاتری آگوستوا بوآل کارمان را پیش ببریم و تعامل‌های خیلی خوبی با فعالان این حوزه در کشورهای مختلف داریم.

رضایی تصریح کرد: نهادینه کردن تئاتر ستم‌دیدگان و مشارکتی در ایران راه خیلی سختی است، اما من خوش‌بین و امیدوارم.

شیدا یوسفی و فرامرز قلیچ‌خانی دو بازیگر نمایش «خداحافظ» به کارگردانی آریان رضایی و براساس متنی از محمد یعقوبی هستند که 2 شهریور تا 6 مهر در مجموعه تئاتر پایتخت روی صحنه می‌رود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز