خبرگزاری کار ایران

در جشن تولد محمود دولت‌آبادی مطرح شد؛

سیاستمداران مرگ را مدیریت کرده‌اند و هنرمندان زندگی را

سیاستمداران مرگ را مدیریت کرده‌اند و هنرمندان زندگی را
کد خبر : ۵۱۸۵۶۹

دولت‌آبادی در داستان‌هایش قلمرو وسیعی از ایران را نه فقط به عنوان نویسنده روستایی برای ما به جا گذاشته است، قلمروهایی که اگر ۵۰۰ سال هم زندگی کنیم قادر به کشف آن‌ها نیستم. کار مستمر او در نوشتن ستودنی است. نویسنده قرار نیست تمام عمر مشغول نوشتن باشد ولی دولت آبادی قلم را زمین نگذاشته است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، جشن تولد ۷۷امین سال زندگی محمود دولت آبادی عصر امروز سه شنبه دهم مرداد ماه با حضور اهالی قلم و فرهنگ و هنر و جمعی از علاقمندان به ادبیات در کافه نزدیک برگزار شد.

یارتا یاران در این مراسم با اشاره به اینکه محمود دولت آبادی در زندگی تک تک ما حضور داشته و دارد، گفت: این حضور مداوم محمود دولت آبادی در زندگی ما نشان دهنده اهمیت و قدرت ادبیات و فرهنگ است. افتخار هر سرزمینی نه سیاستمداران، نه خوشگل‌ها و نه پولدارهای آن، بلکه هنرمندان و دانشمندان آن هستند. یاد هیچ زیبارویی از دوره فردوسی نمانده و هیچ فرد متمولی، این فقط کلام فردوسی است که امروز باقی مانده و از آن یاد می‌شود.

او ادامه داد: در میان تمام حرفه‌های هنری نوشتن معصومانه‌ترین و سخت‌ترین است. معصومیت در اصل نوشتن است، هر خواننده و مخاطب شعر و داستان در زمان مطالعه معصومانه‌ترین چهره خودش را نمایان می‌کند. این مسئله هم ربطی به خود خواننده ندارد و از معصومیت نوشتن می‌آید. نویسنده نمی‌تواند هیچ دغل، دروغ و فریبی را در نوشتن وارد کند.

این هنرمند و دوست محمود دولت آبادی درباره خود این نویسنده نیز اظهار داشت: من همیشه دست نوشته‌های دولت آبادی را می‌خوانم. او از رنج کشیده‌ترین هنرمندان ایران است، هم رنج نوشتن که گاهی خود نویسنده را هم از پای می‌اندازد و هم رنج بی‌دلیل زندگی. دولت آبادی این زندگی دشوار را به خوبی طی کرده و فرزندانش را به خوبی به سر انجام رسانده است. در کار نوشتن هم حضور مستمر، دایم و تاثیرگذار داشته است.

یاران اضافه کرد: از‌‌ همان سال‌های ابتدایی آغاز مطالعه دولت آبادی آبادی در زندگی من حضور داشت. او در داستان‌هایش قلمرو وسیعی از ایران را نه فقط به عنوان نویسنده روستایی برای ما به جا گذاشته است، قلمروهایی که اگر ۵۰۰ سال هم زندگی کنیم قادر به کشف آن‌ها نیستم. کار مستمر او در نوشتن ستودنی است. نویسنده قرار نیست تمام عمر مشغول نوشتن باشد ولی دولت آبادی قلم را زمین نگذاشته است.

شمس لنگرودی نیز در سخنرانی در توضیح دلایل خود برای دوست داشتن دولت آبادی گفت: تاریخ بشر با جنگ شروع شده و ادامه داشته، از قتل قابیل توسط هابیل تا امروز که داعش را می‌بینیم. در تمام این مسیر سیاستمداران مدیریت مرگ کرده‌اند و هنرمندان مدیریت زندگی. کار سیاستمداران سرگرم کردن ما و توجیح مرگ انسان‌ها است. در ایران هم از اول مشروطه به امروز خیلی‌ها آمدند و رفتند که در جای خود محترم هم هستند، اما از هدایت تا دولت آبادی هنر آفرین‌هایی که از طرف مردم پذیرفته شده باشند به اندازه انگشتان دست هم نشستند. آقای دولت آبادی شما زندگی را مدیریت کردید.

این شاعر افزود: در دوره جوانی من و ۱۹ سالگی‌ام مارکسیست بودن رواج داشت و من هم درگیرش بودم. درک و فهم برخی از واژه‌های مربوط به این تفکر برایم سخت بود، واژه‌ای مثل دیالکتیک. من معنای دیالکتیک را با داستان دولت آبادی فهمیدم و اینکه چگونه یک دلیل باعث آن یکی ماجرا می‌شود. ما به شما افتخار می‌کنیم آقای دولت آبادی و به قول نیچه اگر هنر نبود واقعیت ما را خفه می‌کرد.

شمس لنگرودی ادامه داد: مگر چند داستان نویس توانسته‌اند با آثارشان در ما همدلی ایجاد کنند. صادق چوبک در سنگ صبور و محمود دولت آبادی در آثارش می‌خواهند بگویند این درد و رنجی که عنوان می‌شود زندگی نام ندارد. ممنون که به دنیا آمدید و خوشحالم که گرفتاری‌های زندگی تجربه‌اش برای شما نگارش چنین آثاری است.

همچنین جواد مجابی در سخنان کوتاه ضمن تبریک زادروز دوست و رفیق دیرینه‌اش محمود دولت آبادی گفت: داستان‌های محمود دولت آبادی محبوب خاص و عام است. گاهی نویسنده‌ها برای طیف مشخصی مثلا عوام یا خواص محبوب می‌شوند اما دولت آبادی این بخت را داشته تا در عین جلب توجه خواص ادبی و فرهنگی عامه مردم نیز کار‌هایش را دوست دارند. این دهه به نظر من دهه دولت آبادی است.

مجابی سپس شعری را که ۱۶ سال پیش سروده بود خواند.

حسین سناپور نیز با اشاره به بیانیه حمایت داستان نویسان از حسن روحانی در جریان انتخابات اظهار داشت: آن‌هایی که احوالات داستان نویسی را دنبال می‌کنند، می‌دانند که به تازگی حدود ۱۵۰ داستان نویس بیانیه‌ای برای بیان مطالبات و اعلام حمایت از حسن روحانی را امضا کردند. یکی از بندهای این بیانیه بر خلاف دیگر بند‌ها کلی و عمومی نبود و مشخصا به دولت آبادی و کتاب‌های در محاق مانده او اشاره داشت. دوستی حین امضا علت این کار را جویا شد. به او توضیح دادم دولت آبادی یک شخص نیست و این بند برای یک فرد درخواست نمی‌کند و دولت آبادی یک پرچم و نماینده روح جمعی داستان نویسی امروز ما است. در این بند خواسته‌ای عمومی و همگانی مطرح شده است.

این نویسنده تاکید کرد: دولت آبادی به سادگی به چنین جایگاهی نرسیده است و این جایگاه نتیجه رفتار، آثار، گفت‌وگو‌ها و مقالات او است که در مواجهه با انواع مسائل اجتماعی روح جمعی ایرانی را نمود می‌بخشد. او با صبر و سخت کوشی به اینجا رسیده و حتی در مواردی که عصبانی‌اش کرده‌اند و مخصوصا در مسئله در محاق ماندن کتاب کلنل درست تصمیم گرفته است.

سناپور سپس با اشاره به مهارت دولت آبادی در ساخت و مدیریت چند شخصیت داستانی متعدد در یک اثر، گفت: جای خالی سلوچ تعداد زیادی شخصیت داستانی دارد که همه هم به خوبی پرداخت شده‌اند. نویسنده در صورتی می‌تواند ۴۰، ۵۰ شخصیت را در یک داستان خلق کند که همه آن شخصیت‌ها را در وجود خودش داشته باشد. دولت آبادی یکی از سه یا نهایتا چهار نویسنده ایرانی است که توانسته تعداد زیادی شخصیت را خلق کند و این شخصیت‌ها در وجود خود نویسنده پرورانده شده‌اند. داستان‌های او نماینده بسیاری از مردم ایران هستند و چکیده مردم ایران در وجود دولت آبادی دیده می‌شود.

محمود معتقدی در این بخش از مراسم شعری به نام کلیدر را خواند.

محمود دولت آبادی نیز با تشکر از حضور صمیمی جمع گفت: همه از خصوصیات و ویژگی‌های مثبت و خوب من گفتند. اگر کسی بخواهد از روی دیگر خصوصیات من صحبت کند، همسرم او مهرآذر است. هر کاری برای خواندن، نوشتن و آموزش توانسته‌ام انجام دادم. باعث این جمع من نبودم و تنها بهانه‌اش هم هستم. هرچند اگر سالن هم تقاضا می‌شد قطعا در اختیار می‌گذاشتند.

دولت آبادی همچنین با اشاره به شکل گیری انجمن داستان نویسان تهران بیان کرد: اخیرا به بچه‌های ادبیات امکانی داده شد تا دور هم جمع شوند، شاهد هستیم تئاترهای مختلف روز به روز افتتاح می‌شوند. ما خواهان همین گشادگی، ملایمت و روند منطقی در زندگی اجتماعی هستیم. تمام رنج‌هایی که تحمل کردیم با آرزومندی یک زندگی توام با مدارا و انسانیت بود و همچنان هم آرزومندیم.

این نویسنده ادامه داد: برای جوانان آرزو دارم در جامعه‌ای زندگی کنند که مردم علیه خودشان نباشند و مردم امکان داشته باشند تا همدیگر را دوست بدارند. جامعه ما تلخ خو شده و سو ظن و شک شرایط خوبی را خبر نمی‌دهد اما آرزو دارم به سمت نوعی از زندگی حرکت کنیم که رفاقت و حسن ظن جاری باشد تا سو ظن و کتمان همدیگر. هیچ دلیلی برای دشمنی نمی‌بینم. یکی از شانس‌های زندگی من این است که می‌توانم همه را در جای خود دوست بدارم و این رمز خلاقیت است. انسان اگر نتواند دیگری را دوست بدارد و به دیگری احترام بگذارد هیچ توفیق فرهنگی و هنری نخواهد داشت. من مثل خاک کشورم هستم و مثل نسیم.

پایان بخش این مراسم هم نمایش فیلم مستند کوتاهی درباره محمود دولت آبادی و اجرایی زنده موسیقی توسط علی اکبر شکارچی هنرمند موسیقی لر بود.

سیاستمداران مرگ را مدیریت کرده‌اند و هنرمندان زندگی را

سیاستمداران مرگ را مدیریت کرده‌اند و هنرمندان زندگی را

سیاستمداران مرگ را مدیریت کرده‌اند و هنرمندان زندگی را

سیاستمداران مرگ را مدیریت کرده‌اند و هنرمندان زندگی را

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز