"یک دقیقه و سیزده ثانیه" با حضور کارتنخوابها و معتادهای بهبود یافته افتتاح میشود؛
گیلآبادی: حتما متهم به سیاهنمایی خواهیم شد/سیاهنمایی واژهای جعلی برای فرار از مسئولیت است
گیلآبادی گفت: اگر بتوانیم به توافقی برسیم؛ اجراهایی را تنها به تماشاگران خانم اختصاص خواهیم داد تا بتوانند حرفشان را بزنند. معتقدم حرف زدن اکسیر گم شده فضای اجتماعی ما هست و برای برونرفت از آسیبها چارهای به جز حرف زدن نداریم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست خبری نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» با حضور شهرام گیلآبادی (کارگردان)، ابراهیم حقیقی (طراح پوستر)، فاطمه دانشور (عضو شورای شهر تهران)، سپیده علیزاده (فعال اجتماعی) و اکبر رجبی (مدیرعامل انجمن بینشانها) در خانه هنرمندان برگزار شد.
شهرام گیل آبادی در این نشست با تاکید بر اینکه در تلاشیم اجرایی داشته باشیم که تنها تئاتر نباشد بلکه به موضوع آسیبهای اجتماعی کمک کند، گفت: این نمایش حاصل یک پژوهش دو ساله با کمک ان جی اوهای مرتبط با آسیب اجتماعی از 53 زن کارتنخواب است. زنانی که در موقعیت انسانی با ما مشترکند اما در اوج زحمت و مرارت زندگی خود را در کنار ما ادامه میدهند و متاسفانه ممکن است نگاه ما به آنها دون باشد. اما این عزیزان با زندگی میجنگند تا مثل ما یک زیست حداقلی و متوسط را کنار سایر شهروندان داشته باشند. بسیاری از مواقع ما نسبت به این زحمت این قشر برای رسیدن به یک زندگی بیتوجهیم.
گیلآبادی با بیان اینکه در طول بررسی قصه این 53 زن کارتنخواب این داستانها را با گروههای مختلف اجتماعی در میان گذاشته است، گفت: بسیاری از این قصهها باورپذیر نبودند و گاهی شنونده احساس میکرد در این قصه یا دروغی بوده یا اغراق شده است اما وقتی کمکم با این زنان کارتنخواب آشنا شدم و تلاشهایشان برای زندگی را دیدنم همه ما دچار یک شرم جمعی شدیم که ناشی از کوتاهیمان در برابر موقعیت انسانی این آدمها بود.
کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» ادامه داد: از میان قصههای این 53 زن کارتنخواب، 4 قصه که شمول عمیقتری داشتند برای نمایش و یک قصه برای یک فیلم سینمایی بلند که در آینده کلید میخورد، انتخاب شدند. در کنار کار جمعی برای تهیه این چهار قصه توسط بهمن عباسپور و کار نهایی محمد چرمشیر، مستنداتی هم از خود به جا گذاشته که آقای طاهری از آنها 26 مستند از زندگی این 53 زن کارتنخواب تهیه کرده است.
گیلآبادی با بیان اینکه پژوهش روی گونه تئاتر تازهای پیش از این آغاز شده بود که زمینه این تحقیق و پژوهش تازه کتابی با عنوان فراتئاتر بود، گفت: در تئاتر اینتراکتیو سعی میکنیم فاصله بین تماشاگر و گروه بازیگری را تا حد امکان از بین ببریم و تعامل مثبتی را از سوی بازیگر با تماشاگر برقرار کنیم.
او همچنین با اشاره به انتخاب بازیگران این نمایش گفت: هنگام انتخاب بازیگرها دردآشنایی آنها برایم مهم بود که در نتیجه به خانم پانتهآ بهرام، لادن مستوفی، سیما تیرانداز و مینا دریس رسیدیم.
گیلآبادی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه هنگام کار روی این موضوع اجتماعی نگران این نبود که به او انگ سیاهنمایی بخورد، گفت: ما چون پرونده سیاهی داریم حتما متهم به سیاهنمایی خواهیم شد! اما جدا از شوخی سیاهنمایی مفهومی ندارد بعضیها سر خود را زیر برف کردهاند و خیلی چیزها را نمیبینند اما کار آرتیست این است که جامعه خود را ببینند و حرفش را بر اثر هنریاش بزند.
او خاطرنشان کرد: سیاهنمایی وقتی است که مسئولان و سیاستگذاران از خودمان و مشکلات جامعهمان فرار کند. از زمانی که کار هنری را آغاز کردم؛ متوجه شدم هنرمندان نقشی جدی در پیشبرد اهداف کلان جامعه دارند و نکاتی را میبینند که اگر به آن توجه نشود تبدیل به یک معضل جدی خواهد شد. واژه سیاهنمایی را واژهای جعلی برای فرار از مسئولیتهایی میدانم که میخواهیم از آنها شانه خالی کنیم.
کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» یادآور شد: معتقدم زخم آسیبهای اجتماعی ابتدا روی چهره دیانت ما هست زیرا دین ما فاصله تبلیغاتی را تایید نمیکند اگر از زوایه دینی یا فرهنگی و انسانی به مساله آسیبهای اجتماعی نگاه کنیم، میبینیم در جامعهای که خود را فرهنگی تصور میکند همه مردم باید از رفاه بهرهمند باشند.
گیلآبادی با بیان اینکه نگاهش به آسیبهای اجتماعی و کارتنخوابی زنان در راستای انجام وظیفه هنرمندانهاش است، گفت: با واژه سیاهنمایی مخالفم و به آن وقعی نمیگذارم و معتقدم کسانی که هنرمندان را به سیاهنمایی متهم میکنند از چیزی فرار میکنند که میترسند با آن روبرو شوند.
او با بیان اینکه این معضل اجتماعی را دراماتیزه کرده و از آن یک اثر نمایش ساخته است، گفت: حمید سمندریان همیشه به ما میگفت فرق کار خوب و بد این است که کار بد؛ بعد از تمام شدن تماشاگر را رها میکند اما کار خوب کاری است که وقتی تماشاگر از سالن خارج میشود؛ یقه او را بگیرد. تلاش ما این بوده که موثر باشیم و با این نمایش سوال ایجاد کنیم که تماشاگر با دغدغه خارج شود و در نقش اجتماعی خود بازنگری کند.
گیلآبادی یادآور شد: نکتهای که من از مددجویان کمپها و خانههای امن میشنیدم؛ این بود که این نمایشنامه خیلی شبیه زندگی ماست اما آیا مردم آن را باور میکنند؟ این دغدغه نشان میدهد که یک جای کار میلنگد و آن هم اینکه اجتماع نتوانسته به این قشر نزدیک شود.
کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» با اشاره به مشکلاتی که در جامعه برای ارتباط با زنان کارتنخواب و معتاد و آسیب دیده وجود دارد، گفت: نظام آموزشی ما هیچ وقت آنقدر توانایی نداشته که بتواند آموزشهایی برای توانمند کردن شخصی ارائه کند. از سوی دیگر ما در فضای اجتماعی معمولا خودنگر هستیم و کسی دغدغه دیگری را ندارد همچنین در سیاستگذاری و مدیریت دچار کاستی هستیم.
گیلآبادی با اشاره به اینکه افتتاحیه این نمایش با حضور کارتنخوابها و معتادهای بهبود یافته انجام میگیرد، گفت: در تلاشیم تا اجرایی زنانه برای نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» داشته باشیم چون این کار اینتراکتیو است و شاید مخاطب ما بخواهد در حین نمایش حرفی بزند که از اجتماع عمومی مختلف ما فراتر باشد اگر بتوانیم به توافقی برسیم؛ اجراهایی را تنها به تماشاگران خانم اختصاص خواهیم داد تا بتوانند حرفشان را بزنند. معتقدم حرف زدن اکسیر گم شده فضای اجتماعی ما هست و برای برونرفت از آسیبها چارهای به جز حرف زدن نداریم.