خبرگزاری کار ایران

در برنامه سینما یک مطرح شد؛

چرا امیر نادری ایران را ترک کرد

چرا امیر نادری ایران را ترک کرد
کد خبر : ۵۱۱۰۲۴

پنجمین قسمت از سری جدید برنامه «سینما۱» ۲۲ تیرماه به نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «آب، باد، خاک» ساخته امیر نادری اختصاص داشت.

به گزارش ایلنا، احمد طالبی‌نژاد (منتقد و نویسنده سینمایی) شب گذشته میهمان این قسمت از «سینما۱» بود.

وی در ابتدای این گفتگو درخصوص علت ترک وطن امیر نادری و شایعه نقدهای تند آن سال‌ها به فیلم «دونده» گفت: تصور ما نیز این بود که نقدهای تند خسرو دهقان در مجله «فیلم» که وی را به بی‌سوادی متهم کرده بود، سبب شد امیر نادری ترک وطن کند. اولا باید گفت امیر نادری در شرایطی زندگی کرد که امکان تحصیل آکادمیک نداشت ولی بی‌تردید به دلیل غریضه‌ای که در نهادش بود یکی از باسواد‌ترین و آگاه‌ترین فیلمسازان وطن بود.

وی افزود: اما من در منزل یکی از دوستان  نادری دفترچه خاطراتی از نادری را دیدم که در هواپیما و حین بازگشت از یکی از سفرهای خارجی خود نوشته بود که اگر به ایران برگردد، چه امتیازاتی برایش دارد و اگر برنگرد چه امتیازاتی دارد. یعنی او از پیش از میل به رفتن داشت و شاید آن نقد‌ها او را برای رفتن ترغیب کرد و بهانه‌ای شد.

طالبی‌نژاد بیان داشت: نادری در اولین سفر به اروپا شروع به مطالعه میدانی هنر مخصوصا نقاشی می‌کند. و به شدت تحت تاثیر امپرسیالیستی قرار می‌گیرد و سپس با سینمای روشنفکری ایتالیا و فرانسه آشنا می‌شود. برای همین او در دوران اول فیلمسازی‌اش، بیشتر تحت تاثیر نئورئالیسم بود و فیلم‌های تلخ اجتماعی می‌ساخت. تا اینکه به بحبوهه انقلاب خورد و‌‌ همان زمان رفت و چرخی زد و چرخشی کرد و وقتی برگشت دیگر آن امیر نادری سابق نبود.

این منتقد ادامه داد: نادری از فیلم «انتظار» و بعد در «دونده» کم کم به سمت سینمای شاعرانه پیش رفت و تبدیل به آدم دیگری شد و هیچ وقت به گذشته بازنگشت. اما در این شاعرانگی تفاوت‌های محسوسی با سینمای کیارستمی داشت. مثلا در آثار کیارستمی ابدا خشونت نمی‌بینیم، درحالی آثار نادری پر است از خشونت طبیعت.

طالبی‌نژاد در ادامه درخصوص فیلم «آب، باد، خاک» اظهار داشت: این فیلم مدیون مونتاژ است. فیلم‌هایی که از قواعد کلاسیک در روایت پیروی نمی‌کنند و بر مبنای موقعیت‌ها شکل می‌گیرند، راهی ندارند جز اینکه از تدوین دینامیک استفاده کنند. بخشی از قوت و قدرت فیلم نیز ناشی از همین تدوین دینامیک است که نتیجه تدوین دو نما، نمای تازه‌ای می‌شود و قواعد تدوین کلاسیک را می‌شکند.

وی درخصوص خاصیت و ویژگی‌های این تدوین گفت: این فیلم برای چشم است و این نوع فیلم‌ها با شعور مخاطب کار دارد؛ نه احساس و عواطف آن. شما بعد از فیلم احساس می‌کنید تجربه عجیبی را از سر گذرانده‌اید. گویی خودتان از دل طوفان بیابان فیلم بیرون آمده‌اید. بنای این فیلم به گونه‌ای تنازع بقا است. هرچند در این فیلم برعکس فیلم‌های قبلی نادری، فیلم با تلخی مطلق تمام نمی‌شود.

طالبی‌نژاد افزود: مستندنمایی حیرت انگیزی در فیلم می‌بینیم. همه چیز ساختگی است اما آنقدر در پرداخت حس مستند موفق عمل کرده که در لحظه‌هایی مخاطب حس می‌کند، یک مستند می‌بینید. و این نیز به عکاس بودن نادری بازمی گردد. در واقع فیلم «آب، باد، خاک» گسترش یافته یک عکس است. کودکی در میان بیابان! اما درباره کانونی بودن فیلم موافق نیستم. فیلم‌های به اصطلاح کانونی به دلیل ضرورت مخاطب کودک و نوجوان، از زبان ساده‌تر و داستان بیشتری برخوردار بودند. اساسا الگوی آن‌ها فیلم‌های کودک و نوجوان اروپای شرقی بود که بچه‌هایی که در فیلم بودند در ظرف سنی خود نمی‌گنجیدند و به دنبال آرزوهای بلندپروازانه بودند. ویژگی این فیلم‌ها این بود که باید فرم نرم و حال و هوای داستانی در خود داشتند. اما فیلم «آب، باد، خاک» ابدا چنین ویژگی‌هایی در آن نیست.

در ادامه فاضلی نیز خاطرنشان کرد: ‌ نادری جزو آن نسلی از فیلمسازان است که دغدغه‌های اجتماعی برایش خیلی مهم است. یعنی تنها فرم برای آن‌ها مهم نیست. در این فیلم نیز در کنار فرم، نمایش دغدغه اجتماعی طبقه‌ای جامعه مثل بیابان گردان مشهود است.

فاضلی درخصوص فرم و شکل «آب، باد، خاک» بیان داشت: نادری این فیلم را در گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما تولید کرده است و «آب، باد، خاک» از نظر ساختار با شکل مستندسازی که در تلویزیون رایج بود، شبهات دارد. از طرفی فکر می‌کنم شکل این فیلم وامدار شکل رایج فیلمسازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن دوره است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز