رسول نجفیان در گفتگو با ایلنا:
در جوامع پلیسی همهچیز وابسته به انصاف خبرچینهاست

رسول نجفیان؛ نیازهای مخاطب، ازجمله نگرانیها، غمها، شادیها و دیگر احساسات و عواطف را یکی از مهمترین بسترهایی دانست که بسیار روزآمد است و تصریح کرد: در برخی از جوامع دیده میشود که تمامی رفتارها بر اساس الگوهای پلیسی شکل میگیرد و براساس گزارشها با مردم برخورد میشود و حالا مانده به انصاف آن خبرچینها که چقدر این مسائل را درست میگویند.
رسول نجفیان (بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون) به تماشای نمایش روال عادی به کارگردانی محمدرضا خاکی نشست و در گفتگو با خبرنگار ایلنا، روال عادی را متنی غیرایرانی دانست که به خوبی مسائل مبتلیبه جامعه ایرانی را بیان میکند و گفت: روال عادی مسائل جوامعی را که به هر جهت پلیسی و تفتیش عقایدی اداره میشود، به درستی و زیبایی به مخاطب میرساند.
نجفیان با اشاره به اینکه حفظ امنیت ملی جامعه مورد نظر مهمترین رویکردی است که در این متن به چشم میخورد، ادامه داد: تنها وظیفه و ویژگی شخصیت آدمهای این متن این است که حرفه آنها ایجاب میکند رفتار دیگران را گزارش کنند و لو بدهند.
وی با اشاره به این که در دوران دانشجویی از این دست اتفاقات برای او بسیار افتاده است، اظهار داشت: در برخی موارد دیده میشد که گزارش انتقال داده شده به گونهای توجیه شده است که کاملاً قابل باور به نظر میرسد.
نجفیان در ادامه با اشاره به این امر که در دوران و دانشجویی، بسیار مورد هجمه این مسائل قرار گرفته است، افزود: در آن دوران دیده میشد که کوچکترین حرکت ما در گزارش منعکس شده و علاوه بر آن به خوبی توجیه شده است؛ به فرض میگفتند که فلان سخنران در سخنرانی فلان جا خندیده است و این حرکت نشان میدهد که کار خود را مسخره کرده است.
وی روال عادی را نمایشی زیبا برشمرد که با تکیه بر طنز درونی و بطنی خویش و بهرهگیری از بازیهای پخته و عالی بازیگران، تماشاگر را با خود همراه میسازد و گفت: بازیگران این اثر بسیار استادانه به ایفای نقش پرداختند و دکتر خاکی هم که از عزیزان و دوستان بسیار قدیمی ما هستند از پس کارگردانی این اثر به خوبی برآمده است.
این پیشکسوت تئاتر، سیما و تلویزیون، با اشاره به اینکه از سالها پیش در کنار استاد خاکی به تجربه تئاتر پرداخته است، تصریح کرد: دکتر خاکی مدتهای بسیار زیادی برای کسب دانش مورد نیاز در خارج از کشور به تحصیل پرداخته و با مقام دکتر به کشور بازگشته است.
نجفیان، روال عادی را نمایش زیبایی برشمرد که مسائل مبتلیبه جوامعی را که هنوز با خبردهی و خبرچینی اداره میشوند، به خوبی مورد توجه و تأکید قرار میدهد و بر همین اساس، گفت: روال عادی مخاطب خود را به درستی در مقابل موضوعی که آن را زیبا، سنگین و با وقار دست انداخته است، قرار میدهد.
وی اوج اثر را در نقطهای برشمرد که جای بازجو و متهم با یکدیگر عوض میشود و بر همین اساس، افزود: مخاطب در کمال شگفتی میبیند که خود بازجو در دامی افتاده است که گریز از آن آسان نیست و باید گفت که در چاهی میافتد که خودش حفر کرده است و به خوبی برای مخاطب مشخص میشود که این شخص این قدر در خبر چینی و گزارش دادن مهارت دارد که خود بازجو را هم به دام میاندازد، و این نقطهای بود که برای من به عنوان اوج قضیه قرار گرفت و در ذهنم ماندگار شد.
نجفیان، به روز بودن موضوع را مهمترین ویژگی این اثر برشمرد و ضمن ابراز تأسف از این که امروز بسیاری از آثار نمایشی از موضوع پرت میشوند، ادامه داد: برخی از آثار نمایشی امروز حرفهای گنده گنده میزنند که هیچ ربطی به هیچ چیز ندارد.
نجفیان اظهار داشت: این بدان معناست که اساس ضرورت که ما در تعریف هنر داریم هنر بازتاب ضرورتهای جامعه است، این دست از آثار به هیچ ضرورتی پاسخ نمیدهند.
وی نیازهای مخاطب، ازجمله نگرانیها، غمها، شادیها و دیگر احساسات و عواطف را یکی از مهمترین بسترهایی دانست که بسیار روزآمد است و تصریح کرد: در برخی از جوامع دیده میشود که تمامی رفتارها بر اساس الگوهای پلیسی شکل میگیرد و بر اساس گزارش ها با مردم برخورد می شود و حالا مانده به انصاف آن خبرچینها که چقدر این مسائل را درست میگویند.
این بازیگر سینما با اشاره به این که خبرچینها نیز حقوقی میگیرند و باید روزگار و زندگی روزمره آنها نیز بگذرد، تأکید کرد: موضوع جاری در روال عادی یکی از مهمترین مسائل مبتلی به من جامعه است که فکر میکنم موردی بسیار ضروری بود که بر اساس نیاز جامعه ما میبایست بدان پرداخته میشد.
نجفیان خلوص نیت در هنر را یکی از مهمترین رموز ماندگاری در این عرصه برشمرد و گفت: اثر هنری بر اساس ضرورتی خلق میشود که هنرمند را آزار میدهد و بر همین اصل است که باید شاخکهای حسی هنرمند قوی باشد و خلوص در نیت و کار خود داشته باشد، چرا که معتقدم هنرمند نه میخواهد خودش را گول بزند و نه جامعه را.
وی برقراری ارتباط در هنر با مخاطب را بر اساس ضرورت و نیاز به آن در جامعه برشمرد و ضمن تأکید بر این امر که همین اصل موجب ماندگاری اثر هنری میشود، افزود: اثر هنری در هر وجهی، چه کمدی و چه تراژیک با تکیه بر این شاخصها میتواند به اثری ماندگار تبدیل شود و در مقابل نیز آثاری هم وجود دارند که نه تعریف جایگاهی دارند و نه با مسائل روز ارتباطی دارند و این دست آثار تنها با نگاه تفریح برای مخاطب خود را به روز میکنند.
وی در ادامه بی ارتباط بودن نسبت به مسائل روز را مهم ترین ویژگی این آثار برشمرد و ادامه داد: این دست از هنر تنها بسیار تفریحی است و یک عده نیز خودشان را به زور تکیه بر این ابزار هنر بند کردهاند.
وی عدم ماندگاری را مهم ترین ویژگی این نوع از فعالیت دانست و با تکیه بر این مفهوم که در زمان سلطان محمود آن قدر طلا به مردم داده شد که به راحتی طلا از سکه افتاد و بسیاری از وسایل خانه مانند آفتابه از که طلا ساخته شده بود، در نظر مردم طلا را کم ارزش کرد، اظهار داشت: امروز شاید از سلطان محمو به نیکی یاد نشود و اسمی از او برده نشود، اما تکنیک فردوسی در عین فلاکت و گرفتاری مردم جامعه به اثری ماندگار تبدیل شده است.
وی با اشاره به این که ابن سینا نیز با تمام وجود گرفتاری ها در کنار مردم ماند و ماندگار شد، تصریح کرد: شناخت ضرورت های جامعه و حرکت در مسیر آن مهم ترین اصل در ماندگاری است و هنرمدی که درد ها را درک می کند، پیشتاز است و جلو تر از جامعه حرکت می کند و در نتیجه این هنر ماندگار است.
نجفیان با اشاره به یکی از گفته های ونگوک که می گوید هیچ هنری بالاتر از دوست داشتن مردم نیست، یادآور شد: همین دوست داشتن مردم است که باعث می شود هنرمند به خاطر عشقی که به مردم دارد، براساس ضرورت ها، درد ها شادی ها و حتی رفتار های نابهنجار دست به تصویر سازی یا خلق اثر بزند و در آخر نیز باید به این فرمایش که جناب سعدی توجه کرد که فرمودند: محال است هنرمندان بمیرند و بی هنران جایشان گیرند، چرا که بی هنر تنها جلوه گری می کند، اما در آخر این هنرمند و هنرش اوست که ماندگار میشود.
این هنرمند پیشکسوت تئاتر، درک مفاهیم جاری در جامعه ایرانی و جهانی توسط هنرمندان را مهم ترین نیاز تئاتر امروز برشمرد و ضمن تأکید بر این امر که این درک باید در تئاتر متجلی و متلور شود، گفت: امروزه دیده می شود که بسیاری از آثار نمایشی تنها ادا در می آورند و بدون این که مثلاً بکت و یا هاروند فیلتر را بشناسند، تنها ادای آن ها را در می آورند و این جلوه گری را پدید می آورد که مثلاً ماهم هستیم.
وی ضمن تأکید بر این امر که تئاتر در پله نخست می بایست به هویت ملی فکر کند، افزود: من سال هاست به دنبال کار کردن روی مثنوی و شاهنامه هستم و بر خلاف بعضی ها که فکر می کنند که دور این دست از آثار گذشته است، می خواهم بگویم که این آثار جهان شمول است و تئاتر ما در کنار پرداختن به تئاتر ها و نمایشهای زیبا و ارزشمند غیر باید به هویت ملی خویش هم بپردازد.
نجفیان در پایان با تأکید بر این مفهوم که مسئله ای که فردوسی و مولانا دارد کاملا جهانی است، اظهار داشت: به همین خاطر است که شما می بینید در امریکا سیصد هزار جلد در یک سال در مورد مولانا کتاب منتشر می شود، در نتیجه این امر نشان می دهد که باید به هویت ملی بپردازیم و از آن غافل نشویم، چرا که مهم ترین ضرورت این است که مردم را با این هویت و این ضرورت آشنا کنیم.