محمدعلی سجادی در نشست خبری بوف نه چندان کور:
ارگانهایی در هنر سرمایهگذاری میکنند که شما را تبدیل به برادر یا غیربرادر میکند/ایدههایم سی سال است در کشو مانده+عکس
نشست خبری نمایش «بوف نه چندان کور» با حضور محمدعلی سجادی (نویسنده و کارگردان)، مسعود کرامیت، رحیم نوروزی، الهام نامی (بازیگران) و جمعی از عوامل اجرا پیش از ظهر هفتم تیرماه در تماشاخانه پایتخت برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدعلی سجادی با بیان اینکه «بوف نه چندان کور» میکس مدیایی از ادبیات، نقاشی و سینماست گفت: این نمایش برگرفه از اثر درخشان صادق هدایت، بوف کور است و همانند تلفیقی از مدیاهای مختلف است.
سجادی با بیان اینکه نمایشنامه را با گرتهبرداری از بوف کور نوشته است، گفت: نمایش سعی کرده قائل به ذات خود باشد و در واقع نمایش تاویل، تفسیر و نگاه من به این کتاب و حاصل کلنجار رفتن من با بوف کور در 16 سال اخیر بوده است. بوف کور اثری چند لایه و رمزآمیز است که شاید نزدیک به 40 جلد کتاب تحلیلی و تفسیری درباره آن نوشته شده است. این تفسیرها من را برانگیخت که بیاموزم و به دل مشغولی خودم در این اثر بپردازم.
این نویسنده و کارگردان یادآور شد: در سال 93 که روی بوف کور متمرکز شدم و چند ماه شبانهروز روی آن کار کردم همزمان با پژوهش از دل آن نقاشی هم درآمد. 7 نقاشی کشیدم که به تدریج به آنها افزوده شد و به 20 تابلو رسید که نمایشگاهی از آنها در مهر سال 94 در گالری شمس برپا کردم. نقاشیها و نمایشنامهای که نوشتم روی هم تاثیر داشتند؛ از دل پژوهش روی بوف کور در واقع دو متن درآمد.
سجادی ادامه داد: وقتی سراغ این متن رفتم نمیخواستم نمایشنامه بنویسم دنبال فیلمنامه بودم اما با متنی مواجه شدم که بیشتر به نمایشنامه شبیه بود. البته نمونه سینمایی آن را هم نوشتم که نگه داشتهام تا شاید روزی آن را بسازم. در اجرای نمایش هم قصد داشتم از نقاشیها هم استفاده کنم اما به این نتیجه رسیدیم که بهتر است با فضای خالی در صحنه کار کنیم و به گمانهزنی و تخیل تماشاگر دامن بزنیم. اما همه اینها در پس ذهن من بود و در کار مستتر است.
کارگردان نمایش «بوف نه چندان کور» با اشاره به آثار نمایشی که از بوف کور صداق هدایت اقتباس شده است، گفت: اقتباس از این کتاب وسوسه سالهای زیاد من بود؛ با تجربیاتی که از تماشای آثار اقتباسی از این کتاب داشتم فکر کردم باید سعی کنم مسیری را که آنها رفتهاند نروم. بوف کور قائم به ادبیات و زبان است؛ اگر این را در اقتباس فراموش کنیم دچار نقیصه میشویم.
سجادی ادامه داد: سعی کردم به گفته گلشیری عمل کنم که میگفت برای فهمیدن بوف کور باید آن را تکه تکه کنی و دوباره سر هم کنی؛ تلاش کردم در اجرا و اقتباس به این شکل برسم. من بوف کور صادق هدایت را بلعیدم و آثاری که دربارهاش نوشته بود را خواندم و همه را کنار گذاشتم و در نهایت متن خودم را نوشتم.
او با اشاره به اقتباس مفهوم و روایت از این کتاب گفت: ما بوف کور را خواندهایم اما نخواندهایم؛ یا درست نخواندهایم. ما امروز در 80 سال پیش نیستیم؛ در بوف کور تنها زن لکاته و اثیری وجود ندارد، لایههای دیگری هم از زن وجود دارد و من این لایهها را در نمایش نشان دادم. یکی از من پرسید چرا بوف کور؟ در پاسخ گفتم چون هنوز هم ما با مسائل و مفاهیمی که در این داستان هست؛ درگیریم.
سجادی «بحران هویت» را از مفاهیم درونی بوف کور خواند و گفت: در نمایش همان ساختار سیال کتاب را داریم. درواقع اثری شبه اکسپرسیونیستی و سورئالیستی داریم با این توضیح که سه لایه وجود دارد و ترکیبی از خودآگاه و ناخودآگاه را به زبان رویا ارائه میکنیم.
این کارگردان سینما همچنین با بیان اینکه «میخواستم به سمت حذف فانتزی در این نمایش بروم» گفت: با اینکه عاشق سورئالیسم هستم اما فانتزی را حذف کردم و دلیلش سلیقه است. در جوانی به دالی و بونوئل علاقهمند بودم و این اواخر به وودی آلن علاقهمند شدم. یعنی تلاش برای ساده کردن و صمیمانه به طرف متن رفتن. میخواستم ذات کار سورئالیستی باشد و مفهوم اکسپرسیونیستی را منتقل کنم.
سجادی خاطرنشان کرد: آگاهانه میخواستم کمی نمایش فضای ملموستری داشته باشد چون ذات بوف کور غریب است و و نمیخواستم آن را بیشتر کنم چون غیرقابل دسترستر میشد و تلاش من قابل دسترس کردن هرچه بیشتر بوف کور صادق هدایت بود. به نظرم نتیجه کار عینی شده است و هرچند ایدهآل نیست اما از ساختار کار ناراضی نیستم.
او همچنین با اشاره به اینکه «بوف نه چندان کور» اولین تجربه جدی او در تئاتر است، گفت: من از نوجوانی پیگیر تئاتر بودم و دغدغه تئاتر داشتم. اما در این اثر به طور اتفاقی زمان نوشتن متوجه شدم یکی از شخصیتها باید نمایشی باشد و دوستان من را هل دادند که این متن را تبدیل به نمایش کنم. چند نفر متن را خواندند اما خودم بودم که تصمیم گرفتم این تجربه را اجرا کنم.
سجادی با بیان اینکه بعضی از ایدهها را نمیتوان در سینما اجرا کرد، گفت: رنگ شب سه سال توقیف ماند و ایدههای زیادی دارم که سی سال است در کشو مانده است؛ عمر نوح ندارم که بخواهم منتظر اجرایی شدن آنها بمانم بنابراین تصمیم گرفتم اگر ایدهای قابلیت نمایش شدن را داشته باشد آن را در تئاتر اجرا کنم.
او با تاکید بر اینکه «متنفرم از اینکه هنر را واسط و حمال بدانیم» گفت: برای من خود تئاتر است که اهمیت دارد. ما یادمان رفته که از اثر هنری لذت ببریم؛ سعی من و گروهم این بوده که در این اجرا فضایی خلق کنیم که لذت بردن اتفاق بیفتد.
این کارگردان همچنین با اظهار خوشنودی از اضافه شدن به سالنهای خصوصی تئاتر گفت: چند سالن دولتی موجود واقعا متناسب با نیاز و جمعیت تئاتربین ما نبود.
سجادی با اشاره به وجود تهیهکننده خصوصی، با بیان اینکه متاسفانه اقتصاد تئاتر درست نیست، گفت: علیرغم اینکه شعارهای حاکمیتی این است که انقلابمان انقلابی فرهنگی است اما عملا توجهی نسبت به این حوزه وجود ندارد. در سبد فرهنگی، توجه به فرهنگ کمترین درصد را دارد و این غمانگیز است که از همین بودجه فرهنگی هم تناه 15 درصد به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میرسد و معتقدم بودجههای فرهنگی را هدر میدهند.
سجادی ادامه داد: در این شرایط آثار هنری که تولید میکنیم باید قائم به شرایط بیرونی باشد. اقتصاد تئاتر مانند سینما نیست و بودجه مورد نیازش اندکتر است. اما واقعا غمانگیز است که یا باید ارگانهایی در هنر سرمایهگذاری کنند که شما را تبدیل به برادران یا غیربرادران میکنند یا باید کارهای سفارشی تولید کنید یا باید بلد باشید مخ بزنید و یا پدر و مادرتان پولدار باشد در غیر این صورت حوضتان خالی میماند.
مسعود کرامتی، بازیگر این نمایش نیز با بیان اینکه در طول کار با محمدعلی سجادی به عنوان کارگردان هماهنگی داشتهاست، گفت: زمانی که متن را خواندم برایم جالب بود که یکباره 7 شخصیت را باید در یک نمایش بازی کنم؛ این امکانی است که هر بازیگری از آن استقبال میکند و برود داخل گود و خود را محک بزند.
کرامتی ادامه داد: این متن ویژگی مهمی دارد و آن این است که «بوف کور» صادق هدایت نیست؛ بلکه نگاه محمدعلی سجادی به بوف کور است و ویژگی این نگاه این است که اگر کسی بوف کور را خوانده باشد و نمایش را ببیند کمی عمیقتر این کتاب را خواهد فهمید و اگر آن را نخوانده باشد به فضای هیچی پرتاب میشود که شاید قلقلکش بیاید تا کتاب بوف کور را بخواند. اگر نمایش بتواند روی این دو دسته تماشاگر اثر بگذارد کار بزرگی انجام شده است.
الهام نامی، دیگر بازیگر این نمایش هم با بیان اینکه «میدانستم که محمدعلی سجادی سالهاست که درگیر بوف کور است» گفت: فکر میکردم حاصل این درگیری در قالب فیلمنامه باشد اما فهمیدم نمایشنامه شده و همیشه به زنی که قرار است نقش اثیری را در آن بازی کند حسادت داشتم و در نهایت این شانس به من رسید.
نامی ادامه داد: از چهار نقشی که در این نمایش بازی میکنم دو کاراکترش در داستان بوف کور وجود دارد و دو شخصیت دیگر زائیده نگاه آقای سجادی به بوف کور است که دو زن را به زنهای رمانتیک هدایت اضافه کرده است. البته تصور من این است که یک شخصیت را بازی میکنم اما نمود صحنهای آن چهار نفر است.
رحیم نوروزی، دیگر بازیگر نمایش هم گفت: اشتراکی بین من و محمدعلی سجادی وجود داشت و خدا خواست تا بهم متصل شویم و دل و فکر را یک کاسه کنیم و این کار تولید شود.