منصور یاقوتی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
۶۰۰ صفحه از زندگی بابک خرمدین نوشته شد/چاپ دوباره «چراغی بر فراز مادیان کوه» با مقدمه احسان طبری
منصور یاقوتی از چاپ مجدد داستان بلند «چراغی بر فراز مادیان کوه» به همراه نقدی از احسان طبری خبر داد. او همچنین مشغول نگارش رمان «حماسه بابک خرمدین، اسطوره ایرانزمین» است.
منصور یاقوتی (داستاننویس، شاعر و منتقد ادبی) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره انتشار چاپ تازهای از داستان بلند «چراغی بر فراز مادیان کوه» و یک مجموعه داستان به نام «قورباغه میلیاردر» گفت: داستان بلند «چراغی بر فراز مادیان کوه» اولین بار در سال ۵۶ منتشر شد که خیلی هم خوب مورد استقبال قرار گرفت و به چاپهای متعدد رسید. بعد از انقلاب هم انتشارات نگاه سال ۷۲ آخرین چاپ را از آن منتشر کرده بود که بازهم سریعا نایاب شد و اخیرا هم نشر دیباچه در کرمانشاه اصرار کرد که کار را برای چاپ مجدد به آنها بدهم تا به همراه مجموعه داستان «قورباغه میلیاردر» منتشر کند. البته دیباچه ناشری است که کتابها را خوب و با کیفیت منتشر میکند.
او سپس با اشاره به انتشار نقدی از احسان طبری بر داستان داستان بلند «چراغی بر فراز مادیان کوه» در چاپ جدید داستان، اظهار داشت: این داستان برای پنجمین بار است که منتشر میشود و یک چاپ هم در آلمان از این داستان زیر چاپ رفته است. منتها مزیت این نوبت چاپ جدید که نشر دیباچه آن را منتشر میکند این است که مقدمه احسان طبری را هم بر پیشانی خود دارد. اساسا خودم هم بیشتر به دلیل همین وجود ضمیمه نقد از احسان طبری رغبت کردم که کار مجدد منتشر شود. طبری همان سالهای پیش از انقلاب و در آلمان یک نقد ادبی بسیار معتبر و ارزشمند بر این کتاب نوشت که در ماهنامه دنیا منتشر شد و به دست خودم هم رسید. این نقد واقعا بسیار ارزشمند بود و از این جهت شاید انتشار جدید کتاب به دلیل وجود آن مهم باشد.
این نویسنده همچنین در توضیح بیشتر درباره این داستان بلند اضافه کرد: داستان مخصوصا در منطقه کرمانشاه خواهان زیادی داشته و دارد و حتی پشت کامیونها میبینیم که عبارت «چراغی بر فراز مادیان کوه» درج شده است. این موضوع البته به روانشانسی و تحلیل جامعه جغرافیایی کرمانشاه برمیگردد. در شهرستان سنقر کوهی به نام مادیان کوه وجود دارد که من داستان را از همین کوه الهام گرفتهام. در سنقر معلم بودم و از دره ژرفی که ساکن بودیم این کوه را میدیدم و به من گفتند حدود صد سال پیش بر بالای مادیان کوه یک یاغی یا عیار به نام حاجی باژلان مثل رابین هود بوده که اموال فئودالها و ثروتمندان شهرستان سنقر را میگرفته و بین فقرا تقسیم میکرده و چیزی هم برای خودش برنمیداشته است. بعد از مرگ حتی حاجی باژلان رگههایی از قداست را هم به خود گرفته است. من از زندگی این شخصیت الهام گرفتم و با اتکا به تجارب خودم و پدرم و پسرعموها که زخمخورده فئودالها و خوانین بودند؛ داستان را نوشتم. البته همه خوانین هم ستمپیشه و ... نبوند و دستکم در منطقه کرمانشاه و مثلا کلیایی سنقر خوانین خوبی هم زندگی کردهاند، منتها خوب اکثریت ستمکاره بودهاند.
خالق داستان کوتاه «چشم هیچکاک» مجموعه داستان «قورباغه میلیاردر» را اولین کار منتشر شده خود در حوزه کودک و نوجوان دانست و درباره چگونگی ورودش به ادبیات کودک و نوجوان اظهار داشت: مجموعه داستان «قورباغه میلیاردر» هم یک مجموعه داستان برای کودکان و نوجوانان است. دوستان خوب من در تهران خانم زهره قائینی و آقای محمدی در پژوهشکده معتبر تاریخ ادبیات کودک و نوجوان که بسیار برای من انسانهای شریفی هستند پیشنهاد نگارش کار کودک داشتند و من هم نظر به احترامی که برای آنها قائل بودم پذیرفتم. این اولین مجموعه داستانم در حوزه کودک است و شامل ۷ داستان میشود. البته یک کار دیگر هم در حوزه کودک نوشتهام که هنوز منتشر نشده است. امیدوارم ناشر بتواند به خوبی این آثار را در تهران و شهرستانها توزیع کند و تنها پخش آن مختص به کرمانشاه نشود.
یاقوتی در ادامه با انتقاد از خودسانسوری ناشران و رد انتشار برخی کتابها بدون ارسال آنها برای دریافت مجوز گفت: همچنین آخرین مجموعه داستانم با نام «واپسین آوا» که ۵ تا ۶سال با وسواس و دقت روی آن کار کردهام را یک ناشر سرشناس و معتبر تهرانی که صلاح میدانم نامش را نبرم تقاضا کرده بود که منتشر کند. خود من ۶-۵ داستان را که احساس کردم مسئلهدار است و ممکن است ناشر نتواند برای آن مجوز بگیرد، کنار گذاشتم و گفتم کاری را تحویل بدهم که مشکلی ایجاد نکند، اما بعد از ۲ ماه خود ناشر کار را برگشت زد. من واقعا تعجب کردهام؛ یعنی نویسنده دیگر چیزی ننویسد؟ اصولا هدف ادبیات چیست؟
این نویسنده متذکر شد: مسئله دردآور اینجاست که در حال حاضر برخی ناشران اثر را از نویسنده تحویل میگیرند و خودشان آن را برای بررسی به دست افرادی میسپرند که معمولا هم اصلا صلاحیت ندارند روی آثای ادبی نظر بدهند و آنها هم با تحلیل ذهنی خودشان نقش سانسورچی را بازی میکنند و اثر را برای چاپ رد میکنند. یعنی اصلا دیگر کتاب به وزارت ارشاد نمیرسد که آنجا بررسی شود. متاسفم از اینکه نویسندهای که ۵۰ سال است مشغول نوشتن است، باید کارش را تحویل یک جوان بیست ساله که ۱۰ عنوان کتاب نخوانده؛ بدهد تا او تکلیف اثر را مشخص کند.
خالق رمان «تراژدی یزدگرد» سپس از نگارش رمانی درباره بابک خرمدین با اتکا به دو سال پژوهش درباره این شخصیت تاریخی خبر داد و بیان کرد: دو سال روی زندگی بابک خرمدین پژوهش کردهام و در نهایت شروع کردم به نوشتن درباره این شخصیت. نزدیک به ۶ ماه است روی مشغول نگارش رمان «حماسه بابک خرمدین، اسطوره ایرانزمین» هستم و ۶۰۰ صفحه از این رمان نوشته شده است. اخیرا هم به دلیل وسواسی که دارم و چون شاید سخت باشد خودم را فضای اواخر قرن دوم و اوایل سوم هجری بگذارم، هر چند مدت یکبار نوشتن را کنار میگذارم تا به متون تاریخی و اسناد مراجعه کنم. تمام شدن این رمان چندماه دیگر زمان میبرد.
او در پایان در پاسح به سوال که با توجه به تجربه چاپ اثر توسط یک ناشر شهرستانی، مهترین چالش پیشروی ناشران شهرستانی کشور چه موضوعاتی هستند، گفت: مهمترین دغدغه و چالش پیشروی ناشر شهرستانی عموما مسئله توزیع و پخش است. واقعا برای ناشر صرف نمیکند، اگر کارهایشان را با مراکز پخشی که تا ۴۰ درصد آورده را برای خودش برمیدارد ویزیت کنند، هزینه پست هم که بالا رفته است. یعنی دیگر هیچ انگیزهای نمیماند که ناشر شهرستانی بخواهد کار نشر بکند. مخصوصا با این وضعیت اسفبار کتابخوانی و تیراژ ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ تایی در کشور یک ناشر چگونه میخواهد دخل و خرج خودش را یکی کند. این تیراژها برای یک دبیرستان کفایت میکند و نه یک کشور ۸۰ میلیونی. از آن طرف هم در شهرستان گرانی هزینههای چاپخانه و کاغذ و ... هم عرصه را بیشتر از بیش برای ناشر سخت کرده است.