ایلنا بررسی میکند؛
سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی چرا و توسط چه کسانی نوشته شد+متن کامل سند
بنیاد رودکی چند روز پس از استعفای مدیر خود؛ "سند برنامهریزی استراتژیک" خود را در قالبی بسیار کلی منتشر کرد. سندی که پس از مطالعه جزئیات آن؛ نمیتوان ضرورت تدوینش را دریافت و برای سوالات بیشمار خود پاسخی یافت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیاکبر صفیپور (مدیرعامل کنونی بنیاد رودکی) در بخشی از مقدمه "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" که 24 خرداد منتشر شده؛ آورده است: توجه به جایگاه سازمانی که در آن کار میکنیم و نیز شرایط عمومی اقبالی که برای تولیدات و خدمات آن سازمان نزد افکار عمومی وجود دارد و حمایتهایی که از دولت و نخبگان جامعه دریافت میکند، میتواند به موفقیت و یا در هم شکستن آن نهاد کمک کند. به نظر میرسد با رویکرد فوق، بنیاد فرهنگی هنری رودکی به عنوان نهاد عمومی غیردولتی از نظر جایگاه قانونی، حمایتهای دولتی، هنرمندان و امکاناتی که در اختیار دارد از موفقیت ممتازی برخوردار باشد اما به هر دلیل تاکنون نتوانسته است به آنچه شایسته نام اوست دست یابد و خدمات فرهنگی هنری ارائه کند و شاید یکی از مهمترین دلایل آن عدم شناخت کافی از خود و داشتن چشمانداز و هدفگذاری روشن برای آینده باشد.
صفیپور در بخش دیگر این مقدمه گفته است: سند حاضر که حاصل شش ماه بحث، گفتگو، بررسی و تدوین نهایی است میکوشد به مطالب فوق پاسخی علمی و کارشناسی بدهد. امید است فرصتی باشد که با پیادهسازی آن، شاهد روزهای خوب از حضور بنیاد رودکی در کنار اهالی فرهنگ و هنر و آسانسازی مسیر تولید آثار ارزشمند و کشف و بهکارگیری استعدادهای درخشان هنری در کشور عزیزمان ایران اسلامی باشیم.
پس از این مقدمه فهرست "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد فرهنگی هنری رودکی" به این شرح آمده است:
در ادامه هر یک از سرفصلهای این سند به صورت بسیار کلی شرح مختصری داده شده است. برای مثال در بخشی از "پیشدرآمد" این سند نیز آمده است: سند حاضر خلاصهای است از رویکرد استراتژیک بنیاد رودکی و تصمیمات آیندهساز این مجموعه که در آن ماموریت بنیاد، چشمانداز متصور برای مجموعه و نقشه راه حرکت در مسیر چشمانداز مدون شده است. این سند نتیجه هماندیشیها و گفتمان مستمر میان خبرگان، کارشناسان و مدیران مجموعه بنیاد فرهنگی و هنری رودکی بوده است و اهتمام مجموعه در بدست آمدن این سند گواهی است بر عزم راسخ مجموعه بنیاد رودکی در راستای انجام هرچه بهتر ماموریتهای سازمان و تحقق هرچه بیشتر اهداف ارزشمندی است که نتایج آن موجب رشد تعالی جامعه فرهنگی و هنری کشور خواهند شد.
همچنین "فلسفه وجود بنیاد رودکی" در دو بخش "آسانسازی ارائه آثار هنری" و "زمینهسازی برای تاثیر هنر ایرانی بر اقشار مختلف جامعه" تقسیمبندی شده و توضیح بسیار مختصر و کلی درباره آن بیان شده که چندان تکلیف خود بنیاد رودکی را نیز مشخص نمیکند.
در بخش دیگری از این سند که با سرفصل "انتظارات ذینفعان کلیدی" تهیه شده نیز آمده است: مهمترین انتظارات ذینفعان کلیدی سازمان را میتوان در سر فصلهای زیر دستهبندی کرد: "حفظ جایگاه و شانیت تالارها و برج آزادی"، "رعایت چارچوبها و موازین ملی- دینی در برنامهها و فعالیتها" و "اولویت دادن به آثار فاخر هنری و دارای ریشه ایرانی".
این نگاه کلیگرایانه در سایر بخشهای سند نیز دیده میشود؛ برای مثال درباره "ماموریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی" عنوان شده است: تلاش ما بر ارائه بستر و امکانات مناسب اجرا در سطح کشور، حمایتهای مادی و معنوی تولید آثار هنری مستعد، شناسایی و پرورش استعدادهای هنری و ایجاد حلقه ارتباطی بین هنرمندان و مخاطبان استوار است. عزم ما بر عرضه آثار هنری با کیفیت، خلاقانه، متنوع و نماد فرهنگ بومی و آئینی با تکیه بر جایگاه مجموعه در اذهان عمومی و اهمیت مجموعه برای هنرمندان، منتقدان و رسانهها است.
این سند در بخش دیگری با سرفصل "انگیزه و کارآمدی کارکنان" به ویژگیهای کارکنان بنیاد رودکی پرداخته اما درباره شرایط و مسئولیتهای بنیاد در قبال کارکنانش سکوت اختیار کرده است.
در بخش "برنامهریزی اجرای اثر بخش ارکسترهای ملی و بینالمللی" نیز با بیانی بسیار کلی آمده است: با توجه به اینکه مسئولیت ارکسترهای ملی و سمفونیک و ...برعهده بنیاد رودکی قرار داده شده است لازم است تا با برنامهریزی صحیح و اثر بخش سعی در برگزاری فاخر و با کیفیت ارکسترها در سطح کشور و ارتقای دانش مخاطبان از چیستی ارکسترها صورت پذیرفته و همچنین از طریق برگزاری برنامههای مشترک با گروههای بینالمللی سطح تعامل فرهنگی با سایر فرهنگها را مهیا نمود.
بخش دیگری از سایر سرفصلها و تقسیم بندیهای این سند عبارتند از: "اقدامات کوتاه مدت: اجرای مستمر ارکسترها در سراسر کشور"، "اقدامات میان و بلند مدت: برگزاری ارکسترهای بینالمللی، ایجاد ارکستر سازهای ایرانی"، "اقدامات متناظر با موضوع توسعه تقاضای گردشگری: اقدامات کوتاه مدت – اقدامات کوتاه مدت: بازنگری در زیر ساختها، جاذبهها و برنامههای برج آزادی و تالار وحدت با رویکرد ایجاد انگیزه و جذابیت برای جذب گردشگران"، "اقدامات متناظر با موضوع برنامهریزی هنری جهت به کارگیری ظرفیتها: اقدامات کوتاهمدت: تدوین شاخصها و روش مناسب ارزیابی و اولویتبندی آثار هنری، طراحی و استقرار نظام اولویتبندی و برنامهریزی سبد برنامههای هنری"، "اقدامات میان و بلندمدت: مشارکت در نمونهسازی و تولید آثار هنری با مشارکت هنرمندان".
اینکه معمولا در سندنویسی سعی میشود به صورت کلی مسئولیتها و اهداف و کارکرد یک مجموعه یا یک حوزه تعیین شود چندان مسئله عجیبی نیست؛ منتهی زمانی سندی تدوین میشود که بسیاری از نکات مبهم و وظایفی که میتواند محل اختلاف باشد قرار است به روشنی بیان شود. یعنی در سندنویسی تکلیف بسیاری از مسائل به طور شفاف مشخص میشود و پس از تصویب آن، جزئیات بیشتر توسط کارگروههای تخصصی در قالب آئیننامه اجرایی و یا قانون مشخص میشود.
اما در "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد فرهنگی هنری رودکی" به نظر میرسد دستاندرکاران نگارش سند به قدری کلی به موضوعات نگاه کردهاند که عملا هیچ کارشناسی نمیتواند تفاوت بود و نبود سند را دریابد و درنهایت تنها سه مورد در کل سند میتوان یافت که بهطور مشخص وظایفی را برای بنیاد رودکی صراحتا بیان کرده است؛ و آن نیز شامل "ایجاد ارکستر سازهای ایرانی"، "راهاندازی سامانه باشگاه مخاطبان" و "تامین الزامات و ادوات آموزشی به منظور کیفیسازی خدمات مرکز آموزش" است.
در بخشی از این سند، درباره "انتظارات ذینفعان کلیدی" سخن گفته شده است؛ اما مشخص نشده این ذینفعان دقیقا چه کسانی هستند؟ فراموش نشود که از آنجا که طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، بنیاد رودکی تنها موسسه فرهنگی محسوب میشود که ردیف بودجه مستقیم دارد؛ مشخص شدن "ذی نفعان" در این سند از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در بخش "برنامهها و اقدامات عملیاتی" نیز از "تغییر وضعیت و همراستاسازی ابعاد مختلف سازمان" سخن گفته شده است اما ابعاد و شیوه این تغییر سازمان مشخص نشده است.
آیا قرار است موزه هنرهای معاصر به مجموعه بنیاد رودکی اضافه شود یا قرار بر واگذاری برج آزادی به شهرداریست؟ سوالات دیگری هستند که سند به آنها نپرداخته است و پاسخ روشنی برای آنها نداشته است.
بخش دیگری از این سند درباره ارزیابی آثار هنری برای اجرای در تالارهای زیر نظر بنیاد رودکی است؛ اما دقیقا مشخص نشده مسئولیت این ارزیابی برعهده چه بخش و چه افراد حقوقی خواهد بود.
نکته مهمتر اینکه اصلا مشخص نیست چه کسانی در تدوین این سند همکاری کردهاند؛ انتشار اسامی تهیهکنندگان و حتی مشاورانی که در این کار همکاری داشتهاند از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ به هر حال باید مشخص باشد از چه وزنههایی در عرصههای مدیریتی و همچنین حوزهای مختلف هنری برای تدوین "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" بهره گرفته شده است.
انتشار این سند در حالی اتفاق افتاده که هیئت امنای بنیاد رودکی را سیدرضا صالحیامیری (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، محمدباقر نوبخت (معاون رئیس جمهور)، علی مرادخانی (معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، علی اصغر کاراندیش مروستی (معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، مرتضی کاظمی (مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) تشکیل میدهند. همچنین محمود عزیزی، ابولقاسم ایرجیکجوری و محمدحسن شاهنگیان نیز اعضای هیئت مدیره بنیاد رودکی هستند.
براساس این سند باید به بنیاد رودکی نگاهی دولتی داشت یا آن را در زمره موسسات فرهنگی انتفاعی غیردولتی به شمار آورد؟ نسبت میان سیاستهای درنظر گرفته شده برای این سند و بحثهای مرتبط با گردشگری را چگونه میتوان روشن و سپس در برنامهریزیهای اجرایی؛ پیادهسازی کرد؟ ناظرای اصلی اجرای سند چه کسانی از کدامین دستگاهها و نهادهای فرهنگی و نظارتی هستند؟... این سوالات و پرسشهای دیگری که سند به آنها پاسخی نداده است؛ همگی مجهولاند. تا آنجا که میتوان گفت "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" نکات گنگ بسیاری در خود دارد که هرگز پاسخ روشنی به آنها داده نشده است.
به هر روی متن کامل "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" که 24 خرداد 96 یعنی درست پس از اعلام خبر استعفای علیاکبر صفیپور به عنوان مدیرعامل بنیاد رودکی منتشر شد، به قدری گنگ است که کاربرد آن را تا حدود زیادی با سئوال مواجه کرده است.
متن کامل سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد فرهنگی هنری رودکی