شرح دعای مکارم الاخلاق به بیان سیدحسن خمینی/جلب محبت قلبی مردم و مصونیت از ستمِ ظالمان
بیتردید از بزرگترین ظلمها، ظلم و ستمی است که از جانب حاکمان بر مردم روا داشته میشود. حضرت علی علیه السلام در توصیف بدترین حاکمان و فرمانروایان، کسانی که انسانهای نیک سرشت و پاک از شر آنها ترسان و بیمناک هستند را بدترین و پستترین حکومت گران میداند.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه خبری جماران، در ایام ماه مبارک رمضان امسال، یادگار گرامی امام حجتالاسلام سیدحسن خمینی طی سلسله یادداشتهایی، به اختصار به شرح دعای مکارم الاخلاق میپردازد. بخش دهم این یادداشتها تحت عنوان «جلب محبت قلبی مردم و مصونیت از ستمِ ظالمان»، از نظر مخاطبان ارجمند میگذرد:
امام سجاد علیه السلام در فراز دیگری از دعای شریف مکارم الاخلاق از خدای متعال در خواست می کند: «و من حب المدارین تصحیح المقه و من رد الملابسین کَرَم العِشره و من مراره خوف الظالمین حلاوه الامنه» پروردگارا! دوستی کسانی که به صورت ظاهری به من ابراز علاقه می کنند را به دوستی واقعی و عدم همراهی و رد کردن توسط کسانی که با آنها مرتبط هستم را به رفتار کریمانه تبدیل کن و تلخی ترس از ظالمان را به شیرینی آسایش و آسودگی مبدل گردان.
«المدارین» جمع اسم فاعل و به معنای مدارا کردن و با نرمی و ملاطفت رفتار کردن است. (صحاح/ ج۶/ ص۲۳۳۵) و همچنین گفته شده «مدارا» به رفتاری گفته می شود که از دشمنی بیشتر جلوگیری می کند و امید است در کسب محبت و مهربانی طرف مقابل و کم کردن شرور و آسیب های او موثر باشد. (ریاض السالکین/ ج۳/ ص۳۲۴)
«المقه» به معنای محبت و علاقه قلبی است و «ملابسین» به کسانی گفته می شود که انسان با آنها در ارتباط است و با آنها رفت و آمد دارد. «کَرَم العِشره» به معاشرت با حُسنِ رفتار و لطفِ قلبی معنا شده است. (همان/ ص۳۲۵) «مراره» به معنای تلخی و «امن» به آسایش و آرامش قلبی ترجمه شده است. (مفردات/ ص۷۷)
امام زین العابیدین علیه السلام در بخش اول این دعا از خدای تبارک و تعالی درخواست می کند که مدارا و دوستی ظاهری مردمی که از روی ظاهر ابراز محبت می کنند را به محبت قلبی و دوستی واقعی تبدیل کند. گاهی مدارا کردن به رفتاری می گویند که همراه با گشاده رویی، نرم خویی و ملایمت است هرچند که قلبا محبت و الفتی بین آن دو وجود ندارد، و در پاره ای اوقات به حلم، بردباری، لب فروبستن، تغافل و چشم پوشی کردن اطلاق می شود.
انسان هنگام معاشرت و سلوک اجتماعی، باید به گونه ای مشی کند که دوستان بیشتری جذب کند و از تعداد دشمنانش بکاهد و دشمنی بدخواهانش را کم خطرتر کند. رفتار همراه با مدارا باعث می شود که دشمنان به دوست تبدیل شوند و یا دشمنی شان کم آسیب تر شود. از این روست که امیرالمومنین توصیه می کنند: «با مردم مدارا کن تا از برادری آنها بهره مند شوی و با روی گشاده با آنها روبرو شو تا کینه ها در ضمیرشان پنهان شود و بروز نداشته باشد» (فهرست غرر/ ص۱۰۳) و همچنین پیامبر گرام اسلام می فرمایند: «امرنی ربی بمداره الناس کما امرنی باداء الفرائض» پروردگارم به من فرمان داد با مردم با مدارا و نرمی رفتار کنم، همانگونه که فرمان داده که واجبات را به جا بیاورم. (وسایل الشیعه/ ج۸/ ص۵۴۰) و در جایی دیگر فضیلت پیامبران را به این می دانند که با دشمنانِ دینِ خدا مدارا می کنند: «ان الانبیاء انما فضلهم الله علی خلقه بشده مداراتهم باعداء دین الله» (میزان الحکمه/ ج۳/ ص۲۳۹)
با توجه به آنچه در مورد مدارا با مردم و حتی دشمنان گفته آمد، بالجمله می توان نتیجه گرفت که رفق و مدارا در پیشرفت مقاصد، از هر چیز موثرتر است، و چنانچه در مقاصد دنیایی چنین است، در مقاصد دینی از قبیل ارشاد و هدایت مردم، رفق و مدارا از مهمات است که بدون آن، این مقصد شریف عملی نخواهد شد. خدای متعال پس از آنکه حضرت موسی و هارون علیهما السلام را مامور فرمود که نزد فرعون بروند و او را دعوت و ارشاد کنند، از جمله دستوراتی که به آنها می دهند، می فرماید: اذهبا الی فرعون انه طغی * فقولا له قولا لیّنا لعله یتذکر او یخشی (سوره طه آیات ۴۳ و ۴۴)؛ دل سخت فرعون -که أنانیتش به جایی رسانده بود که به دعوی الوهیت برخاسته بود- باز با رفق و مدارا بهتر می توان به دست آورد. از این جهت می فرماید: بروید پیش فرعونِ سرکشِ یاغی، و با او با نرمی و رفق سخن بگویید، شاید این سخن نرم، او را متذکر یاد خدا کند و از روز جزا بترسد. (ر.ک: شرح حدیث عقل و جهل امام خمینی/ ص۳۱۶) و از این باب است که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «اعقل الناس اشدهم مداراه للناس و اذل الناس من اهان الناس» عاقل ترین مردم کسی است که بیشتر با دیگران مدارا کند و خوارترین مردم کسی است که آنان را مورد تحقیر و توهین قرار دهد. (سفینه البحار/ ج۱/ ص ۴۴۱)
آنچه سید الساجدین از خدای سبحان طلب می کند مرحله ای بالاتر از مدارای ظاهری است. ایشان از پروردگار طلب می کند که این مدارا و مهربانی ظاهری به محبت خالصانه و علاقه قلبی تبدیل شود.
در بخش دیگر این نیایش، حضرت ایشان از باری تعالی درخواست می کند رفتار و منش کسانی که با ایشان در ارتباط هستند را به روش کریمانه و رفتار بزرگوارانه تبدیل نماید. جناب سید علی خان کبیر، شارح صحیفه سجادیه در شرح این فراز از دعا می نویسد: اجابت کردن گاهی با بی احترامی و وهن است و گاه با احترام و اکرام. آنچه امام سجاد علیه السلام درخواست دارد حسن رفتار و معاشرت بزرگ منشانه است و اینکه خدایِ مقلب القلوب، عدم قبول و پذیرش توسط کسانی که با آنها در ارتباط است را به خوش رفتاری و رعایت کرامت تبدیل کند. (ریاض السالکین/ ج۳/ ص۳۲۵)
در بخش پایانی این فراز از دعا نیز امام علیه السلام از خدا درخواست دارد که موجباتی فراهم آید تا ظلم از میان برود و بر اثر آن تلخیِ ترس از دل ها زایل گردد و شیرینی امنیت و آرامش جایگزین آن شود. این فراز که می توان گفت کنایه از اوضاع زمانه حضرت سجاد علیه السلام است، نشانه ای از وضعیت حاکم در آن عصر و زمان است و امام علیه السلام اوضاع زمانه اش را در قالب این دعا ترسیم نموده و از خدا تبدیل به احسن شدن آن را طلب می کند و درخواست دارد که ظلم و جور ستمگران را که باعث ایجاد ترس و دلهره در قلوب می شود را از میان برده و آرامش و حس امنیت را جایگزین آن نماید.
بی تردید از بزرگ ترین ظلم ها، ظلم و ستمی است که از جانب حاکمان بر مردم روا داشته می شود. حضرت علی علیه السلام در توصیف بدترین حاکمان و فرمانروایان، کسانی که انسان های نیک سرشت و پاک از شر آنها ترسان و بیمناک هستند را بدترین و پست ترین حکومت گران میداند: «شر الولاه من یخافه البریء» (خصال صدوق/ ص۳۱۵)