علیرضا رئیسدانا در گفتوگو با ایلنا:
دولت چارهای جز حذف ممیزی ندارد/مشکل اسمهایی که آثارشان غیرقابل چاپ اعلام میشود؛ چیست؟
مدیر نشر نگاه میگوید: مدیریت بخشهایی از بخش داخلی نمایشگاه بینالمللی کتاب به نهادهای مردم و نهاد نشر سپرده شده، امّا مشکلات ممیزی، خرید کتاب از ناشران برای تجهیز کتابخانهها و توجّه به مؤثر نه اثر از موارد معفول مانده در دولت یازدهم است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وزارت ارشاد دولت یازدهم و معاونت فرهنگی این وزارتخانه در دوره مسئولیت خود برای مدیریت فرهنگی کشور؛ واسپاری امور کتاب و نشر و مخصوصا برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به تشکلهای صنفی حوزه نشر را کلید زد و در این ۴-۳ سال گام به گام پیشبرد. در این سالها همچنین شاهد انجام اصلاحاتی در روند تخصیص یارانههای نشر برای توجه بیشتر به کتابفروشیها بودهایم. بخشی از این اقدامات باعث دلگرمی اهالی کتاب و نشر شد؛ اما هنوز امور و مسائل زیادی وجود دارد که حل نشده باقیمانده و جزء مطالبات اهالی نشر و کتاب از دولت دوزادهم است.
علیرضا رئیسدانا (مدیر انتشارات نگاه) در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) از آنچه که هنوز برای نشر کشور انجام نشده و باید در وزارت ارشاد دولت دوازهم پیگیری شود، گفته است.
در بحث توجه به نهادهای صنفی و سپردن امور به نهادهای صنفی موفقیت دولت یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید و برای پیشبرد کامل این برنامه و رسیدن به هدف نهایی چه اقدامات دیگری باید توسط دولت انجام شود؟
دولت یازدهم نتوانست از ظرفیتهایی که پیروزی در انتخابات ایجاد کرده بود، برای پیشرفت امور فرهنگی آنگونه که میشد بهره بگیرد. بخشی از امور نظیر مدیریت بخشهایی از بخش داخلی نمایشگاه بینالمللی کتاب بود که به نهادهای مردمنهاد نشر سپرده شد، امّا مشکلات ممیزی، خرید کتاب از ناشران برای تجهیز کتابخانهها و توجّه به مؤثر نه اثر از موارد مغفول مانده در دولت یازدهم بود.
واسپاری کار نشر و پاسخگویی از طرف ناشر یا نهادی مثل اتحادیه ناشران میتواند راهحلی برای گذر از چند دهه بیاعتمادی باشد، فرو ریختن سد کنترل پیش از چاپ و معطلی بیش از حد کتابها در چرخۀ بررسی نیز میتواند به ناشر برای رسیدن به یک برنامه تقویمی و انتشار کتاب در زمان مناسب کمک کرده و در یاری رساندن به اقتصاد بحرانزده نشر کتاب مؤثر باشد.
این روزها شبکۀ تولید موازی نشر کتاب به شکل زیرزمینی که متأسفانه از چرخه انتشار کتابهای غیرمجاز به انتشار کتابهای موفق و موجود ناشران نیز رسیده، تهدیدی جدی برای تولید کتاب است. در این زمینه ارشاد که در زمینه حذف کلمات و یا جملاتی که احتمال برداشت نادرستی را به خواننده میدهد بسیار کوشا و مُصِر است، در برخورد با پدیدۀ نشر زیرزمینی کاملاَ منفعل عمل میکند، البته همه مسئولیت در اینباره با وزارت ارشاد نیست، نهادهایی که از انتشار برخی کتابها برمیآشوبند و فریاد و واویلا راه میاندازند در این زمینه اصلاً خم به ابرو نمیآورند.
فضای مجازی نیز خطر بزرگ دیگری است که امنیت تولید کتاب کاغذی را به خطر میاندازد، هر روز شاهدیم که دهها عنوان کتاب که حاصل عمر پدیده آورنده و ناشر است، با وقاحت بر سایتها گذاشته و به رایگان قابل دانلود میشود. عدم ساماندهی فضای مجازی و برخورد قاطع با چنین دزدیهایی، روزبه روز نشر کشور را ضعیفتر میکند.
اصولا دولت در اصلاح آییننامهها برای تطبیق با امر واسپاری چه کارهایی صورت داده و چه کارهایی باید در ادامه پیگیری شود؟
تا جایی که خبر داریم، هیچکار، اگر منظور از واسپاری تعطیل ادارۀ عریض و طویل کتاب است که کاری صورت نگرفته، اصولاً چند دهه دیوار بیاعتمادی به نشر روز به روز بالاتر رفته و امروز سر به آسمان میکشد، این دیوار را نمیشود یکباره ریخت، بلکه باید آجر به آجر آن را برداشت. دولت یازدهم در این زمینه کوشید، امّا در همان روز اول گرفتار چالش شد و دیگر تغییری حاصل نشد، البتّه نمیتوان انکار کرد که دایرۀ بررسیها کمتر شده و کتابهای در محاق مانده بسیاری مجوز نشر گرفتند. امّا این مُسِکنها راه چاره درد نشر نیست.
یکی از موارد مهم در مدیریت فرهنگی مشکلیست که تخصیص بودجه نهادهای فرهنگی در جدول 17 و عدم پاسخگویی بسیاری از نهادهای غیرمرتبط با دولت به وجود میآورد. شما به عنوان یک ناشر و فعال فرهنگی در این مورد چه نیازهای اصلاحی را میبینید و چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟ آیا دولت در حل این مسئله موفقیتهایی به دست آورده است؟
اصولاً تخصیص بودجۀ فرهنگی، امری است که در بدنۀ دولت پیش میآید و تنها وزارت فرهنگ و ارشاد نیست که از این بودجه برخوردار میشود. نهادهای غیردولتی یا خارج از نظارت دولت هم بودجه فرهنگی دارند که به هر نحو که دلشان میخواهد هزینه میکنند، بودجه خرید در وزرات ارشاد به حدی کاستی گرفته که حتی خریدهای جزئی 50 تا 100 نسخه از کتابهای چاپ اول هم متوقف شده، به نظر باید تعریفی جدید از بودجۀ فرهنگی و راههای اختصاص به آن داده شود. سیاستهای مبهم و غیرروشن که گاه بودجه هزینه میشود بدون اینکه حتی به حد پَرِ کاهی در حوزۀ فرهنگی اثرگذار باشد نیز عامل بسیار مهمی در حوزه فرهنگ است، اینکه دولت برای مناسبتهایی مثل هفتۀ کتاب، نمایشگاههای استانی، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و مناسبتهای دیگر چقدر بودجه صرف میکند و آیا تاکنون تحلیلی از هزینه و فایده این امور به دست آمده که بتوان از آن برداشت درستی کرد، از اموری است که باید در دولت دوازدهم با بهرهگیری از کارشناسان نشر که در این موارد کار بلدتر هستند در مجرای درستتری قرار بگیرد.
در کل مطالبات و خواست اهالی کتاب و نشر از دولت دوازهم و وزارت ارشاد آن چیست؟ کدام وعدههای دولت قبل محقق نشده که نیاز به پیگیری در این دولت دارد؟
در درجه اول ثبات اقتصادی، تثبیت قیمت مواد اولیّه تولید کتاب، حذف ممیزی و سپردن کار نشر به خود ناشران، اختصاص بودجه خرید کتاب از ناشران، شفافسازی در مورد امور فرهنگی، حل شدن مشکل اسمهای افرادی که آثارشان غیرقابل چاپ اعلام میشود و تعامل بیشتر مسئولان فرهنگی کشور با اهل قلم و ناشران، امید که اینبار تدبیر در حل مشکلات کار سازتر شود.