بهرنگ دزفولیزاده در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
دخل و خرج عکاسان سینما/هزینه ۶ میلیون، درآمد ۳ میلیون
دزفولیزاده میگوید: دوست ندارم صرفاً به عنوان یک عکاس همهچیز را از قاب دوربین خودم ببینم. از شرایط میزانسنها گرفته، تا شیوه بازی گرفتن و پرداخت یک داستان، دوست دارم در کنار گروه باشم و بیاموزم.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ بهرنگ دزفولیزاده عکاس سینما، معتقد است: عکاسی سینما را باید به دو بخشِ قبل و بعد از ورود دوربینهای دیجیتال تقسیم کرد. قبل از ورود این دوربینها، عکاسی فیلم پنجرهای بود که میتوانستیم با آن به دنیای فیلم وارد شویم. به این طریق میتوانستیم از حال و هوا و شرایط فیلم، آگاهی پیدا کنیم. عکاسی فیلم باعث میشود قبل از اینکه حتی پوستری از آن فیلم ببینیم، با دنیای فیلم آشنا شویم. با ورود عکاسی دیجیتال اما، چنین تأثیرگذاری، اندکی محدودتر شد.
عکاس فیلم، باید فیلمنامه و درامِ قصه را بشناسد
او که عکاسی فیلم را ارتباطی بین مخاطب و دنیای فیلم میداند، میگوید: این فرم از عکاسی، شناسنامه فیلم محسوب میشود.
وی در خصوص تأثیرگذاری بیشتر روی مخاطب و اینکه صرفاً بر تکنیکهای عکاسی متکی نیست؛ میگوید: دوست ندارم صرفاً به عنوان یک عکاس همهچیز را از قاب دوربین خودم ببینم. از شرایط میزانسنها گرفته، تا شیوه بازی گرفتن و پرداخت یک داستان، دوست دارم در کنار گروه باشم و بیاموزم.
وی ادامه میدهد: اگر فیلم سینمایی است باید فیلمنامه را کامل بخوانم و اگر سریال تلویزیونی، سیناپس آن را. این رویکرد باعث میشود بدانم در چه فضایی قرار داریم.
از او که درباره آموزش آکادمیک عکاسی فیلم پرسیدیم، پیش از اینکه تمرکزش بر خودِ تکنیکهای عکاسی باشد، بر شرایط موجود در فیلم بود: بنظر من یک عکاس فیلم، باید در درجه اول فیلمنامه و درامِ قصه را بشناسد. اهمیت بعدی با دکوپاژ است. فهم درست از لحظههای حسیِ بازیگر و تیکهای شخصیتی که آن کاراکتر دارد هم مهماند. البته همه اینها نیازمند دانشی است که از خواندن کتاب ناشی میشود. به هر حال وجود واحدِ درسیِ عکاسی فیلم در دانشگاه ضروری است. عکاسی بیش از ۱۸۶ شاخه دارد. از این تعداد، معدودند شاخههایی که در ایران تدریس میشوند. بنظر من عکاسی سینما به دلیل وامگرفتن از عکاسی مستند اجتماعی، عکاسی تبلیغات و حتی عکاسی طبیعت، یک مجموعهی گسترده است. مجموعهای که هر بخش آن به بخش دیگرش نیاز دارد.
پیششرط فیلمسازِ مؤلف بودن، سن و تجربه است
هیچ فیلمسازی با فیلم اولش مؤلف نمیشود
دزفولیزاده که سن و تجربه را نیز در کنار این عوامل مهم میداند، میگوید: یک جوان ۲۰ ساله اگر تمام فیلمهای ایرانی را در دهههای مختلف دیده باشد، فیلمهای سینمای کلاسیک دنیا را هم ببیند و حتی کتابهای مختلف از نویسندههای بزرگ دنیا را بخواند، قطعاً فیلم اولش، فیلم موفقی نخواهد بود.
وی ادامه میدهد: زمانی که سن کم باشد، تجزیه و تحلیل موضوعات مختلف خیلی سریع اتفاق میافتد. ویژگی یک فیلمساز خوب، نه صرفاً سازنده فیلم بودن، که صاحب اثر بودن است. فکر میکنم زندگی کردن با سوژه و کندوکاو کردن در مجامع مختلف شهری میتواند در روند فیلمسازی بسیار تأثیرگذار باشد.
او درباره فیلمساز مولف هم معتقد است: در حال حاضر متأسفانه تعریف فیلمساز مؤلف تغییر کرده است. فیلمساز مؤلف کسی است که اثری که خلق میکند، امضای کارگردان باشد. این امضای خاص الزاماً باید چیز جدیدی را به سینما اضافه کند. بنظرم در سینمای جهان کسانی مثل هیچکاک و کوبریک و در سینمای خودمان آقای عباس کیارستمی، سهراب شهیدثالث و علی حاتمی ویژگیهای یک فیلمساز مؤلف را دارند.
او نمایندهی فیلمساز واقعگرای مؤلف را کیانوش عیاری میداند و درباره علت آن میگوید: در فیلمهای عیاری شما هیچوقت متوجه نمیشوید جای دوربین چگونه عوض شد و تصویر چه زمانی کات خورد. بازیها آنقدر روان است که شما حسِ زندگی دارید.
او ادامه میدهد: مؤلف بودن اینجاست که اتفاق میافتد، نه اینکه فیلمسازی فیلم اولش را بسازد و خود را مؤلف بداند. به نظر من بعد از گذشته یک دهه، منتقدان و کسانی که به سینما علاقه دارند قاضیِ مؤلف بودن یا نبودن یک فیلمسازند.
هزینه ۶ میلیون، درآمد ۳ میلیون
از او دربارهی اقتصاد و امنیت شغلش که پرسیدیم، پاسخ داد: اجاره لنز و یک دوربین مارک ۳ حداقل روزی ۱۵۰ هزارتومان است. اگر یک لنز داشته باشید، هزینه آن در ماه ۶ میلیونتومان میشود. این در حالی است که یک عکاس اگر روزی ۱۰۰ هزار تومان کار کند، ۳ میلیون درآمد دارد. بیمه هم که نیست.