خبرگزاری کار ایران

تکرار/ خاطره‌نگاری شهرام علیدی از عباس کیارستمی؛

مهمترین درس کیارستمی هشدار گران شدن کپی در برابر اصل بود

مهمترین درس کیارستمی هشدار گران شدن کپی در برابر اصل بود
کد خبر : ۴۷۳۷۸۵

کیارستمی در هر لحظه مشغول ایده‌سازی بود گرچه ما متوجه نمی‌شدیم چون سکوتش زیاد بود. او به معنای واقعی سینماگر مستقل و پیشرو مینمالیزم شرقی و روح گرافیک آثار او مرز گنگ سادگی و پیچیدگی بود. مهمترین درس کیارستمی هم هشدار گران شدن کپی در برابر اصل بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ شهرام علیدی سال 95 را با فیلم سینمایی خاطرات اسب سیاه به پایان رساند. فیلمی که سعی کرده بود پیوند غنی‌ای بین هنر و اعتراض برقرار کند.

علیدی در رابطه با سینمای پرفرازو نشیب ایران در سال گذشته گفت: در رابطه با سینمای پرفراز و نشیب ایران بهتر است ابتدا لیوان پرماجرا را ببینیم. نیمه پرلیوان اشاره به نشاط در ساخت و حضور بیشتر فیلم‌سازان جدید دارد که امید می‌رود این چرخه جدید، روحی نو در پی داشته باشد که این اتفاق؛ مستلزم صبر و صافی و زمان و پالایش و رسوب است.

وی افزود: امید که این پوسته جدید و عطش وتپش ریتم وتکنیک که گاه فراگیر و گاه در جای خود و گزیده به ثبات و قوام ظرف و مظروف منتهی شود و آموزه زرگر پیر سینمایی ایران؛ استاد عباس کیارستمی؛ در سلوک و فهم درست ایشان در تاثر و تبدیل ارجینال زندگی به سینما کمک راه شود.

کارگردان خاطرات اسب سیاه درباره نیمه خالی لیوان گفت: نیمه خالی سینمای ایران همراه با جنگ و شلوغی کاذب شد که گاه در عرضه اثر یا عرضه خود، مانع از در خلوت حرف زدن آثار با مخاطب شد. امید که در این مهمانی‌ها میدان‌داری به اثر مستند داده شود تا فقط غیرمستندها برای خود اعاده کاذب نکنند.

علیدی پیام تبریک نوروزی خود را نیز اینگونه بیان کرد: تبریک به سینمای ایران برای اثبات لیاقت‌هایش که بر آنچه داشتیم اضافه شد و اصغر فرهادی و گروه بهترین‌ها که به تولد این اثر کمک کردند. بهترین چیزی که از عید و بهار می‌توانم بگویم با رجوع به جمله استاد عباس کیارستمی است که پرسیدند؛ اگر نباشی دلتنگ چه می‌شوی و گفت: نو شدن پاییز و بهار و فصل‌ها وتغییر فصل‌ها.. وقتی که پاییز بهار می‌شود و بهار... زمستان. در تغییر بهار بی‌کیارستمی من این بهار را بی‌کیارستمی و خیام را حیف می‌دانم. من افتخار شاگردی استاد کیارستمی را داشتم و یاد گرفتن ساده‌نگری، عمیق دیدن و زیست با طبیعت را از این بزرگ به هدیه گرفتم. روزی در سعدآباد در اولین ورک‌شاپ کنارش قدم می‌زدم و گفتم دیشب خواب شما را دیدم. دیدم در جاده هستم و شما کنار ماشین طعم گیلاس روی زمین تنها نشسته بودی. من پایین آمدم و در آغوشت گرفتم و گریه کردم..... گفت اشکِ تو خواب خوبه... این یعنی دلتنگی... و گفت دلیل داشته چون دیشب تیتراژ فیلم کارگاه را با حمیده رضوی می‌نوشتیم. از تو در اول تیتراژ تشکر کردیم.... نگاه آرام و رود جاری فکر کیارستمی در ما جاریست..... در هر لحظه مشغول ایده‌سازی بود گرچه ما متوجه نمی‌شدیم چون سکوتش زیاد بود. او به معنای واقعی سینماگر مستقل و پیشرو مینمالیزم شرقی و روح گرافیک آثار او مرز گنگ سادگی و پیچیدگی بود. مهمترین درس کیارستمی هم هشدار گران شدن کپی در برابر اصل بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز