محمدامین قانعیراد:
همه را به کوتولههای اندیشهای مبدل کردهایم/سیاست حذف یکی از المانهای پررنگ در جوامع خودکامه است
محمدامین قانعیراد گفت: جامعه خودکامه در درون خود سیاست حذف دارد و همزیستی و مصالحه بلد نیست و همچنان در شرایط پیشاسیاسی زندگی میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کنفرانس جامعهشناسی تاریخی ایران با موضوع« بررسی و نقد آثار ناصر همایون کاتوزیان» صبح امروز چهارشنبه چهارم اسفندماه در دانشکده تربیت مدرس برگزار شد.
محمدامین قانعیراد (جامعشناس) در این مراسم آثار همایون کاتوزیان را دایرهالمعارفی میانرشتهای و به دور از تعصب خواند و گفت: یکی از نیازهای امروز جامعه ما همین جمع شدن رشتههای مرتبط و گوناگون در بررسی آثار مختلف است. اینکه جامعشناس، تاریخشناس، مردمشناس هرکدام در لاک خود باشند و تعامل و ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند اشتباه است. همین عدم تعامل متفکرانه رشتههای گوناگون ما خود میتواند نشانهای از استبداد معرفتی باشد که ما اصلا به همدیگر نگاه نمیکنیم.
ارتباط با متون علوم انسانی و نظریات را بلد نیستیم
قانعیراد ادامه داد: نقد آثار کاتوزیان البته لازم است اما این نقد هم باید نوآورانه و ریشهای باشد. اینکه در نقدها کل نظریه را از ریشه میزنیم و به کل رد میکنیم اشتباه است. به نظرم بهتر آن است که در بررسی هر نظریه و تفکری ببینیم چه آموزش و استنباطی میتوانیم از دل متون مرتبط با آن استخراج کنیم. ما ارتباط برقرار کردن با متون علوم انسانی و نظریات را بلد نیستیم و این مسئله به ما اجازه نمیدهد که انباشت معرفتی داشته باشیم. به تعبیری میتوان گفت محیط زیست تاریخی ما آلوده است و پر شده از نظرات و تفکرات و اندیشههایی که به زبالهدان معرفتی خود پرتاب کردهایم.
این جامعهشناس افزود: یکی از اشکالات ما این است که به سرعت اندیشمندان خود را به زبالهدان تاریخ میاندازیم می گویند آلاحمد اینجور، شریعتی آنجور یا کاتوزیان و تکمیلهمایون با نقدهای دمدستی خراب میکنیم و اکولوژی معرفتی خودمان را از بین میبریم. درست این است که ببینیم هر متنی به پرسشهای ما چگونه پاسخ میدهد.
علاقه جامعه ایرانی به بازتولید فلسلفه یاسآلود
او یادآور شد: ما مدام فلسفله یاسآلود تولید میکنیم و تنها بر ناتوانی ساختارها مداخله کشورهای خارجی مثل روسیه و انگلیس یا اینکه دیگر راه به جایی نمیبریم تاکید می کنیم. سوال من این است که آیا متون کاتوزیان نیز همین ویژگی را دارند و به نوعی تحت تاثیر روانشناسی فرهنگی ایرانی است. در کارهای کاتوزیان چگونگی گذار ما از چرخههای تاریخی به خوبی توضیح داده شده است. او در آثار خود حرکت دوم خرداد و اصلاحطلبی را نشانهای میداند از علاقه جامعه به حرکت و تغییر.
قانعیراد همچنین در توضیح چگونگی رخدادن فرآیند بازتولید حکومت خودکامه در طول تاریخ گفت: برای پاسخ دادن به این پرسش باید اول ببینیم آیا ساختارها جدا از عملکرد انسانها هستند، آیا تنها رانت نفتی محدودیتهای جغرافیایی و کمآبی باعث بازتولید خودکامگی در جوامع میشود یا خود تکتک افراد جامعه دقیقاً فرهنگ خودکامگی را بازتولید می کنند. پاسخ من این است جوامع هم خودکامه هستند و استبداد تنها مختص به حکومتها نبوده است. در دیالکتیک ارتباط جامعه خودکامه و حکومتهای مستبد است که می فهمیم خودکامگی چگونه بازتولید میشود.
این جامعشناس افزود: وقتی دولت خودکامه دچار ضعف و سقوط میشود وجود فرهنگ استبداد در جامعه نیروهای نهفته را بیدار میکند تا دوباره به بازتولید سیستمی از همان جنس اقدام کند. تالبوف در این باره در جریان مشروطیت و پهلوی میگوید ایرانیها تاکنون گرفتار یک گاو دو شاخ بودهاند اما حالا با گاوی هزار شاخ رجاله مواجه میشوند. نیروهای خودکامه جامعه هستند که استبداد دولتها را محتمل میکند. یعنی جامعه استبداد خودش را نشان می دهد و مردم برای فرار از این استبداد به دنبال حکومتی از این جنس میگردند. در حالی که جوامع به یک دیسیپلین مدنی که از خود جامعه سر در میآورد نیازمندند.
نمیخواهیم کسی قدش از نظر معرفتی از ما بلندتر شود
قانعیراد سیاست حذف را یکی از المانهای پررنگ در جامعه خودکامه دانست و گفت: جامعه خودکامه در درون خود سیاست حذف دارد و همزیستی و مصالحه بلد نیست و همچنان در شرایط پیشاسیاسی زندگی میکند.
اگر مصدق با کاشانی آشتی میکرد یا همین امروز سید محمدخاتمی با سید احمد خاتمی آشتی کنند جامعه کوتاهمدت ما به جامعه بلندمدت تبدیل میشود. در غیر این صورت همچون گذشته جامعه به دور از این تعاملها دو قطب میسازد و برای فرار از مسئولیت مشکلات را ناشی از دعوای این دو قطب معرفی میکند.
او تاکید کرد: اصلاً نمیخواهیم کسی قدش از نظر معرفتی از ما بلندتر شود و همه را به کوتولههای اندیشهای مبدل کردهایم چرا کاتوزیان باید مورد تسخیر و تمسخر قرار بگیرد این یعنی جامعه خودکامه.
هادی خانیکی: کاتوزیان واهمهای از افکار عمومی ندارد
هادی خانیکی نیز در این مراسم درباره آثار همایون کاتوزیان گفت: نوع مواجهه هرنظریه پرداز با مسائل پیرامون و نوع خوانش دیگران از اندیشهاش بسیار مهم است. اینگونه شناسی مسائل و دغدغه ها برای جامعه ملی، مدنی و سیاسی ما بسیار سودمند است.همایون کاتوزیان بدون ترس و واهمه خودش را در معرض افکار عمومی قرار داده و تنها در فرآیند آکادمیک حبس نشده است. متاسفانه از هشتاد هزار عضو جامعه دانشگاهی ما کمتر ازهزار نفر درباره مسائل و دغدغههای اجتماعی و مدنی ما صحبت میکنند. نه فقط به خاطر به اصطلاح بگیر و ببندهای امنیتی بلکه شجاعتی به اینکه خود را در معرض افکار عمومی قرار دهند ندارند. کاتوزیان همچنین محقق و نظریهپردازی پر ارجاع است و حوزه فعالیتهای او و مطالعاتیاش تنها محدود به چند بحث مشخص نیست.
خانیکی افزود: علاوه براینها کاتوزیان ساده مینویسد و روشن و از رازآلودگی پرهیز میکند او به مخاطب خود مجال میدهد که نظر متفاوت با نظر او داشته باشد از این منظر میگویند اندیشه کاتوزیان خدمتی بوده به جامعه ایران و برای فهم تاریخی ایران.
این جامعشناس ادامه داد: همایون کاتوزیان با آثارش فهم تاریخی را پیش برد و همینطور مطالعات انتقادی و تحلیلی در حوزه تاریخ را به همین ترتیب او مجموعهای از مسائل را فرا روی ما گذاشته و به عنوان کنشگری سیاسی و اجتماعی، چهرهای دانشگاهی و روشنفکر مسائل مشترک همه ما را مطرح کرده است.
او در پایان گفت: اغلب تحقیقات و پژوهشهای همایون کاتوزیان دو جریان اصلی دارد که در مراحل پیشینی عمدتاً تاکید بر استبداد ایرانی به مفهوم متفاوت با دیکتاتوری و در دوران نزدیکتر به معرفی جامعه خودکامه پرداخته است. مباحثی که برای شناخت جامعه ما بسیار مفید هستند.