در گفتوگو با کارگردان فیلم آباجان مطرح شد؛
حال سینمای دفاع مقدس خوب نیست/بخش خصوصی میترسد سرمایهگذاری کند
هاتف علیمردانی میگوید: سینمای دفاع مقدس ما مثل سینمای کودکمان حالش خوب نیست؛ مدتها قبل ما فیلمهای کودک درجه یک و فیلمهای دفاع مقدسی خوبی داشتیم اما چندسال است این فیلمها فراموش شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هاتف علیمردانی که با فیلم دفاع مقدسی «آباجان» در جشنواره فیلم فجر حضور دارد، با اشاره به جایگاه کنونی ژانر دفاع مقدس در سینما، به خبرنگار ایلنا گفت: امروز همه فیلمهای دفاع مقدسی در یکجا و همه در تهران ساخته میشوند.
علیمردانی با بیان اینکه «باید سیاستگذاری جدیدی در عرصه فرهنگ سینما ایجاد شود» تصریح کرد: سرمایهگذار خصوصی میترسد بیاید برای دفاع مقدس سرمایهگذاری کند. فیلم «آباجان» شاید جزو معدود فیلمهای دفاع مقدسی باشد که با سرمایه شخصی ساخته شده است و من جسارت کردم و رفتم در ژانر دفاع مقدس با پول خودم فیلم ساختم.
او با اشاره به اینکه فیلم «آباجان» روایت آدمهایی است که متاثر از جنگاند، گفت: جنگ در کوچه پس کوچههای ایران نفس میکشید و جایی نبود که از جنگ در امان باشد. ممکن است شهرهایی باشند که برد هواپیماها و موشکهای عراق به آنها نرسیده باشد ولی همان شهر پربود از مادرانی که در انتظار فرزندانشان بودند یا سربازانی که برای جنگ رفته بودند.
کارگردان فیلم «آباجان» ادامه داد: یک نوع همدلی بسیار عجیبی در مردم ایجاد شده بود؛ بههرحال این مردم از انقلابی گذشته بودند، انقلابی علیه دیکتاتوری کرده بودند و داشت پایههای دموکراسی در کشور شکل میگرفت که جنگی به شدت کشور را تحت تاثیر قرار داد. اما همان همدلی انقلاب و همان مردمی که انقلاب کرده بودند؛ باعث شد به سرعت خودشان را ریکاوری کنند آنهم در شرایطی که ارتش هنوز نتوانسته بود وضعیت کلاسیک خودش را ساماندهی کند و کشور به شدت آسیبپذیر بود مردم قهرمانانه رفتند جنگیدند و از سرزمینشان دفاع کردند.
دفاع مقدس فیلم عام است نه خاص/فروش فیلمهای دفاع مقدس به دشت پایین است
علیمردانی با بیان اینکه «به نظرم باید اجازه دهیم از زوایای مختلف درباره جنگ صحبت شود» گفت: وقتی از یک زاویه درباره دفاع مقدس در فیلمهایمان حرف میزنیم، خوشایند همان زاویهای که آن فیلم ساخته شده قرار میگیرد.
این کارگردان یادآور شد: سینمای دفاع مقدس عام است نه خاص. باید اجازه دهیم عامه مردم با آن ارتباط برقرار کنند. چرا فروش فیلمهای دفاع مقدس در این سالها به شدت پایین آمده است؟ چرا وقتی فیلمی در جدول دفاع مقدس قرار میگیرد معمولا فیلم کمفروشی است؟ چرا کسانی که در ژانر دفاع مقدس فیلم میساختند ول کردهاند و سراغ سوژههای دیگری رفتهاند؟ آقای حاتمیکیا یا خدا بیامرز رسول ملاقیپور و ... فیلمهای فوقالعادهای ساختهاند.
علیمردانی با بیان اینکه «به نظر میآید مهمترین دلیل این است که نگاههای متفاوتی دیگر در سینمای دفاع مقدس نیست» گفت: سال گذشته فیلم «ایستاده در غبار» نگاه متفاوتی به دفاع مقدس داشت و دیده شد. وقتی از زاویههای مختلف به جنگ و اتفاقات آن نگاه کنیم میتوانیم مخاطبهای بیشتری را جذب کنیم.
علیمردانی با اشاره به اینکه «آباجان» براساس تجربه شخصی او از جنگ در زنجان بوده است، با بیان اینکه «در ایران نمیتوانیم بگوییم دفاع مقدس فقط برای یک نفر یا یک نوع تفکر است» گفت: وقتی جنگ شد ارامنه، کردها و جنوبیها و تمام سرزمین ما رفتند جلوی کشوری که به ایران تجاوز کرده ایستادند.
او با بیان اینکه در کشوری مثل امریکا یا فرانسه دارند از سربازان جنگ جهانی دوم تقدیر میکنند، گفت: ما برای قهرمانهایمان چه کردیم؟ فارغ از عقیده، نژاد، قومیت، مذهب. ما سربازان بزرگی داشتیم از آدمهای مختلف که اینها مادران مختلفی داشتند با اندیشهها و اعتقادات مختلف. «آباجان» از قشری است که هنوز هم در بستر سنتی شهرهای ما اینجور مادرها فراواناند مانند مادربزرگ خود من.
همیشه از یک نگاه نمیشود تاریخ جنگ را روایت کرد
علیمردانی با اشاره به شخصیت آباجان که در این فیلم بسیار امیدوار به زنده بودن فرزندش است و از شهید شدن او استقبال نمیکند، یادآور شد: این مادرها اتفاقا آدمهای بسیار با خدایی هستند و بسیار علاقهمند به فرزندانشان که میگویند اگر فرزندت شهید شود میتوانی به او افتخار کنی اما اینکه آرزوی شهادت فرزندت را داشته باشی، نه. من نمیتوانم مثل یک مادر به آن نگاه کنم. قربانی کردن اسماعیل توسط ابراهیم چه جایگاه ویژهای است که انسان میتواند پیدا کند که شهادت فرزندش را آرزو کند؟ آباجان از آن نوع نیست و حداقل به آن درجه از نگاه عرفانی نرسیده که آرزوی شهادت فرزندش را داشته باشد.
این کارگردان ادامه داد: آباجان به دنبال فرزندش است و باور دارد که بچهاش زنده است. البته باور من این است که هر مادری تمام سعیاش را خواهد کرد تا بچهاش را نجات دهد. این مادر در این فیلم، نترس است. به طور مثال در دو جای فیلم میبینید که آژیر قرمز است و او به پناهگاه نمیرود. مادر شجاعی است و میخواهد برود جبهه بچهاش را پیدا کند اما نمیتواند باور کند که فرزندش به شهادت رسیده است.
علیمردانی با بیان اینکه «همیشه از یک نگاه نمیشود تاریخ جنگ را روایت کرد» تصریح کرد: جنگ دایرهالمعارفی است که در هشت سال بسیاری چیزها به مردم آموخت؛ کاملا فرهنگ ایران را تحت تاثیر قرار داد. در تمام کشورها بعد از جنگ سالیان سال آثار مخرب جنگشان باقی میماند.
او با اشاره به اینکه در بسیاری از کشورهای جنگ دیده؛ شکست در جنگ باعث سرخوردگیهایی شده که تا سالها در روحیه مردم آن سرزمین باقی مانده است، گفت: ولی مردم سرزمین من بسیار مردانه در مقابل کسانی که میخواستند به سرزمینشان تجاوز کنند؛ ایستادند و متجاوز را از سرزمینشان بیرون کردند و بسیار بزرگوارانه از دشمن گذشتند و سعی کردند آثار جنگ را بازسازی کنند.
علیمردانی ادامه داد: فکر میکنم بعد از چند سال یاد و خاطره شهدا و بزرگواری آنها و یادگارهای جنگمان را حفظ کردیم اما آثار مخرب جنگ از ذهن ایرانیها رفت. تاثیر مخربی که جنگ در جهان ایجاد کرد به نظرم در ایران آثار روحی روانی این چنینی به جای نگذاشت آن هم به خاطر اعتقاد ویژه مردم است به خدا و سرزمینشان.