محمد کارت در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
هنوز جاداره تا به عاجزی برسه.../وقتی یک معتاد؛ کارتنخواب میشود
اولین قدم کارتنخوابی قهر از خانه است. وقتی فرد از خانه قهر میکند و جایی دیگر را به خانه و خانواده خود ترجیح میدهد؛ اولین مقدمات کارتنخوابی در روحیهاش شکل گرفته و فرد با پشتسر گذاشتن این مقدمه؛ وارد مرحله بعدی یعنی کارتنخوابی میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ مستند "آوانتاژ" به کارگردانی محمد کارت، فیلمی خوشساخت و خوشریتم است که فریمهایش سعی در نشان دادن کارتنخوابهای کمپ ترک اعتیاد دارد. انگیزههای درونی فرد معتاد برای گرایش یا فرار از اعتیاد، همه و همه موضوعات مهمی هستند که با محمد کارت میتوان درباره آنها صحبت کرد.
فیلم شما هم ازنظر ارزش هنری هم تاثیرگذاری اجتماعی جایگاه مناسبی دارد. آیا آنطور که انتظار داشتید با فیلم برخورد شد؟
بله؛ خوشبختانه هم در جشنواره سینماحقیقت مورد استقبال مخاطبان و داوران قرار گرفت و هم در جشنواره فیلم فجر نمایش خوبی داشت. حضور تعداد زیادی کارتنخوابِ بهبود یافته و خانوادههای درگیر اعتیاد نیز در سالن برج میلاد بسیار جذاب و کمنظیر بود. در این اکران خاص؛ در طول نمایش فیلم اتمسفر سالن خیلی خوب بود و خوشبختانه فیلم با مخاطبانش ارتباط برقرار کرد.
مسئله اعتیاد هنوز برای جامعه ابهامات خاص خود را دارد. به واقع چه تغییری در انسان پدید میآید که عزمش را راسخ میکند تا به سمت استفاده و احتمالا ترک مواد مخدر برود؟
یکی از دلایل عمده و درد مشترک میان افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند، تنهایی و احساس تنهایی است. انزوا فرد را از اجتماع اطرافش دور میکند و او برای فرار از این فشار مواد مصرف میکند تا به قولی کمتر متوجه شود کجای ماجراست و فشار فکریاش کمتر شود. این اتفاق ادامه پیدا میکند تا زمانی که فرد به مرحله عجز برسد. مرحله عجز پایان و انتهای همه بدبختیها و اتفاقات بد برای اوست. تحقیر، زجر، طرد شدن از جمع اجتماع و خانواده و تبدیل شدن به موجودی که بود و نبودش برای هیچکس فرقی نمیکند. اینجاست که میتوان به تغییر امیدوار بود. اصطلاحی بین خود این افراد برای ترک کردن هست که میگویند؛ فلانی هنوز جاداره تا به عاجزی برسه... نمیخواد ترک کنه....
مقدمات کارتنخوابی چیست؟
اولین قدم کارتنخوابی قهر از خانه است. وقتی فرد از خانه قهر میکند و جایی دیگر را به خانه و خانواده خود ترجیح میدهد؛ اولین مقدمات کارتنخوابی در روحیهاش شکل گرفته و فرد با پشتسر گذاشتن این مقدمه؛ وارد مرحله بعدی یعنی کارتنخوابی میشود. وقتی فرد مبتلا به اعتیاد، همه رفتارهای ناشایست و غیرقابل قبول را در برابر خانواده انجام میدهد و تمام پلهای برگشت به خانواده را خراب میکند، ترجیح میدهد با آنها نباشد. آنها اغلب در این مرحله به انجام کارهای کاذب و بزهکاری و بیبندوباری در زندگی روی میآورند چراکه وقتی فرد از خانواده و اجتماع اطرافش زده شود دیگر حضورش در جامعه برایش ارزشی ندارد و محترم به شمار نمیآید اینجاست که او به فردی هنجارشکن تبدیل میشود. وقتی او به پایان و انتهای این بیبندوباری و پوچی زندگی میرسد، دیگر مهم نیست کجا باشد و کجا بخوابد. همه کارتنخوابها میگویند اولین شب خیابانخوابی برایشان بسیار سخت و غمانگیز بوده است و همه آنها آن شب تلخ را به یاد میسپارند و دربارهاش میگویند؛ در آن شب شخصیتمان برای خودمان خرد شد و این شکستن از آن شب اتفاق افتاد....
فیلم با ورود یک کارتنخواب آغاز میشود. بنظر میآمد حرکت دوربین به سمت پرداخت پرتره از او ادامه پیدا کند اما این اتفاق نیفتاد. چرا؟
فیلم با ورود این شخصیت آغاز میشود و ما نیز با او به جمع کارتنخوابهای رو به بهبود میآییم. او تغییر را شروع میکند و به نظر من آغاز این پوستاندازی؛ شروع خوبی برای فیلمی است که میخواهد مسیر بهبودی و تلاش برای تغییر را به تصویر بکشد. فیلم کاراکترمحور نیست و همه تیم با هم اهمیت دارند. تک تک شخصیتهای آوانتاژ مثل قطعات یک پازل شخصیت کارتنخواب رو به بهبود را کامل میکنند. در این فیلم هیچکس اصلی نیست اما همه مهماند.
در فیلم حس متفاوتی از پدر و پسر را میبینیم. بعضی میگویند پدرهایی که مشکلات فردی و اجتماعی دارند؛ فرزندان قویتری به جامعه تحویل میدهند. درست است؟
این پدرهای درگیر اعتیاد نیستند که پسرهای محکمتری به بار میآورند بلکه شرایط سخت و فشارهای زندگی است که فرزندانِ قربانیانِ مواد مخدر را پختهی روزگار بار میآورد. این بچهها زودتر از سنشان بزرگ میشوند و میفهمند، مستقل بار میآیند چون کسی را ندارند که روی او حساب کنند. آنها فقط میتوانند روی فردیتِ خودشان حساب کنند. این قضیه نیز هم خوب است و هم بد.
بحث آوارگی کارتنخوابهای طلوع بینشانها، از نکات مهم فیلم بود. آیا اقدامات کافی توسط شهرداری برای برطرف کردن مشکلات این افراد انجام میشود؟
شهرداری و بهزیستی بهعنوان مسئولان مرتبط اغلب به صورت مقطعی و اجباری سعی در جمع کردن کارتنخوابها در سطح شهر را دارند اما این اتفاق کاملا مُسکنوار و مقطعیست. شرایط شهر برای کسانی که بیخانمان هستند به هیچ عنوان قابل قبول نیست و نیاز است که مسئولان طرح ویژه و کارآمدی برای این شرایط درنظر بگیرند یا موسسات مردمی مانند طلوع بینشانها را حمایت کنند تا مردم نیز وارد این مسئله شوند و در رفع آن شریک و سهیم شوند.