خبرگزاری کار ایران

نقد نمایش «خانه ابری» در روز چهارم جشنواره تئاتر فجر؛

روایت یک زندگی در چرخه تکرار/ راه‌حلی برای فرار از روزمرگی نداشتیم

روایت یک زندگی در چرخه تکرار/ راه‌حلی برای فرار از روزمرگی نداشتیم
کد خبر : ۴۵۱۳۸۵

حمید پورآذری و سیامک احصایی (کارگردانان نمایش خانه ابری) ایده شکل‌گیری این نمایش را مفهوم روزمرگی توصیف کردند و گفتند: راه‌حلی برای خروج از این چرخه تکرار زندگی ارائه نکرده‌ایم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، جلسه نقد «خانه ابری» کار مشترک سیامک احصایی و حمید پورآذری به نویسندگی نشمینه نوروزی و زمان وفاجویی، با حضور کارگردانان و نویسندگان و نیز رامتین شهبازی (منتقد) ظهر امروز (چهارم بهمن) در مجموعه فرهنگی عمارت روبه‌رو برگزار شد.

حمید پورآذری در پاسخ به این سوال که چه شد که شما و سیامک احصایی همدیگر را برای کارگردانی مشترک «خانه ابری» پیدا کردید، گفت: تصادفی بود!

سیامک احصایی هم در پاسخ این سوال گفت: بعد از دیدن کار «سال ثانیه» حمید در مسیر قدم زدن به او گفتم اگر شرایطی پیش بیاید که باهم کار کنیم، هستی؟ گفت بله و حدود یک سال بعدش این کار را استارت زدیم. کلمه شروع‌مان هم روزمرگی و روزمرگی بود.

نشمینه نوروزی یکی از نویسندگان این نمایشنامه با اشاره به شکل‌گیری داستان گفت: در شروع ایده خاصی نداشتیم؛ همه چیز در کنار هم شکل گرفت و در کنار تمرین‌ها نوشتن را شروع کردیم. همه چیز فشرده بود و این سرعت روی همه مسائل تاثیر می‌گذاشت اما با تعامل ایده‌ها را اتود می‌زدیم.

زمان وفاجویی، دیگر نویسنده «خانه ابری» نیز گفت: شاکله و پایه نمایشنامه در جلسه چهارم تمرین شکل گرفت و با این ساختار، آزمون و خطا انجام می‌شد. این شیوه نوشتن سخت بود؛ چون حمید پورآذری تاکید داشت که همه بازیگران در ایجاد فضا دخیل باشند و از سوی دیگر نوع نگاه خاصی به این نوشتن وجود دارد. این سوال وجود داشت که آیا این متن را می‌توان چاپ کرد به طوری که کارگردان دیگری هم بتواند از آن استفاده کند؟ که جواب آقای پورآذری به این سوال مثبت بود. آنچه تولید شد برآیند اختلاف‌نظرها، سلیقه و دید تئاتری بود.

سیامک احصایی (کارگردان) نیز گفت: وقتی آدم‌ها وارد محیطی می‌شوند که قرار است به صورت مشترک کار کنند پیش از آنکه فکر کنند چه چیزی را قرار است وسط بگذارند باید به این توجه کنند که قرار است چه استفاده‌ای از داشته‌های آدم‌هایی که با ما هستند؛ بکند؛ این شکل از کار از ابتدا یک گذشت ناخواسته دارد.

احصایی «خانه ابری» را کاری کارگاهی خواند و گفت:‌ هرچند در این کار باید برای تصمیم‌گیری و چسباندن تکه‌ها به همدیگر سریع می‌بودیم اما کیفیت را قربانی سرعت نکردیم.

حمید پورآذری نیز خوب گوش کردن و خوب دیدن را کم خطاترین راه برای به نتیجه رسیدن دانست و گفت: مهمترین تجربه برای من در کار مشترک خانه ابری این بود که متوجه شوم آیا آنقدر که از گفت‌وگو، تفاهم و گذشت حرف می‌زنیم در عمل هم تحمل آن را داریم یا نه؟ که این چالش بزرگی برای من است.

رامتین شهبازی (منتقد تئاتر) با اشاره به مفهوم روزمرگی در این نمایش آن را بحثی دامنه‌دار به ویژه از قرن نوزدهم خواند و گفت: برخورد با روزمرگی در ادبیات نمایشی قرن نوزدهم بازتاب زیادی داشت در ایران هم اخیرا روی این موضوع خیلی کار شده و ترجمه‌های فراوانی موجود است.

شهبازی ادامه داد: ما انسان‌ها اسیر یک جو محیطی هستیم که ما را به تکرار می‌رسانند و گفتار و پوشش رفتارمان را شبیه هم می‌کنند. این موارد و ایده نمایش خانه ابری وجود داشت. ریتم خطی در نمایش تصویر می‌شد و حرکت از کلوزآپ به سمت لانگ‌شات بود به‌طوری که بازیگران در صحنه نمایش از ابتدا تا انتهای کار به تدریج از تماشاگر دور می‌شدند.

او با اشاره به دو موضوع خسوف و جشن تولد فرزند یکی از کارگرها گفت: این دو تنها ماهیتی بودند که کارگران را در این نمایش از زندگی روزمره دور می‌کردند اما در طی نمایش این دو کم کم محو شده و ما در انتها نمی‌فهیم که این کارگران به آرزویشان می‌رسند یا نه؟ جشن تولد در این نمایش به نوعی یک عمل قهرمانی است که می‌تواند زندگی را از تکرار نجات دهد اما بازیگران در طول نمایش این عمل قهرمانی را از دست می‌دهند.

حمید پورآذری در پاسخ به این نقد رامتین شهبازی گفت: معتقدم هر چقدر از کاری که انجام می‌دهیم دور می‌شویم بیشتر به آن نزدیک می‌شویم. فاصله‌ای که بین خودمان و کاری که می‌کنیم می‌افتد، دچارشدگی را نشان می‌دهد.

سیامک احصایی هم در پاسخ به این نقد گفت: طبیعی است وقتی به صورت مشترک هم کار می‌کردیم باز در ذهن‌مان نگاه‌مان برای خودمان بود نوع چیزی که اتفاق می‌افتاد عوض نمی‌شد اما از دریچه دیگری نگاه می‌کردیم. حس من این بود که وقتی چیزی را تکرار می‌کنیم آن را در ذهن بایگانی و بعد پاک می‌کنیم برای من دور شدن صحنه از تماشاگر و حذف شدن تدریجی دیالوگ‌ها به معنای پاک کردن این بایگانی بود برای همین است که اتفاق‌های قهرمانانه‌ای که دوستشان داریم در انتها رخ نمی‌دهند.

احصایی اضافه کرد: در اصل ما رهنمودی برای اینکه چطور می‌توانیم از این تکرار بیرون برویم نداشتیم تنها آیینه‌ای بود که برای خودمان و تماشاگر ساخته بودیم تا وقتی نفهمیم شرایط چیست و به کجا می‌رویم ابزار بعدی را نداریم. مدل ما می‌خواهد بدانیم موقعیت‌مان در این چرخ تکرار چیست و چه سرعتی دارد اما این کار امکان‌پذیر نیست.

شهبازی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به جدا بودن میزانسن‌های بخش کارخانه از میزانسن‌های زندگی خصوصی کارگران گفت: میزانسن‌های بخش کار هندسی و منظم بوده‌اند که از یک شیوه مناسب پیروی می‌کردند که نشان‌دهنده نوع تفکری بود که این نظم را ایجاد کرده است. وقتی این نظم شکسته می‌شد که کارگران به بخش خصوصی زندگی‌شان می‌رفتند.

او ادامه داد: نمایش از گوشه‌های صحنه و حاشیه که همان زندگی شخصی کارگران است آغاز می‌شود و انگار شخص بودن کارگران برای ما اهمیتی ندارد. در طول اجرا مرکز صحنه منظم است و آشوب و بی‌نظمی در نسبت به مرکز صحنه قرار می‌گیرد که خود این موضوع یک ساختار ایجاد می‌کند. این موارد مواجهه اول من را با نمایش خانه ابری شامل می‌شد.

شهبازی با اشاره به اتفاقاتی که در نمایش می‌افتد؛ گفت: وقتی در صحنه‌های مختلف صحنه مرکزی کارخانه شروع به حرکت و دور شدن از تماشاگر کرده و بازی با زبان و حذف دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد این به ذهن متبادر می‌شود که رویاهای این کارگران کم کم در حال حفظ است وقتی این ک ارگران خودشان تبدیل به معترض می‌شوند کم کم دیگر کنش‌ها را نمی‌بینیم بلکه تنها با واکنش‌ها روبرو هستیم.

پورآذری با تاکید بر اینکه من معتقدم همه چیز از خود  ماست و هیچ نیروی بیرونی آن را کنترل نمی‌کند، گفت: زمانی می‌گفتند مدیران فرهنگی کفایت ندارند اما الان که آگاه‌تر شده‌ایم می‌دانیم ضربه را نه مدیران فرهنگی بلکه خودمان به بدنه فرهنگ و هنر وارد می‌کنیم. با نوع رفتارمان به مدیران فرهنگی یاد می‌دهیم که چطور با ما رفتار کنند.

او ادامه داد: من فکر می‌کنم این ما هستیم که سانسور می‌کنیم و خفه کردن همدیگر و تن دادن به شرایط از خود ما می‌آید.

این کارگردان تئاتر یادآور شد: من در چند سال اخیر در شورای هنری تئاتر شهر و خانه هنری بوده‌ام چند سالی که معتقدم همه عبث و بیهوده بوده است؛ کارهایی برای هیچ محض. فکر می‌کنم هیچ چیز درست نمی‌شود چون ما درست نیستیم چون نیروی بالاتر خود ما هستیم.

پورآذری با بیان اینکه ما اینقدر در جهان تکراری هستیم که متوجه موضوع نمی‌شویم، گفت: باید قدم به قدم عقب‌تر برویم تا بتوانیم بهتر و دقیق‌تر ببینیم باید یکسری موارد را به خودمان یادآوری کنیم و بعد ببینیم اگر شد کاری انجام دهیم. هرچند که نسبت به درست شدن این اوضاع ناامیدم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز