رمان تازه حسننژاد؛ دوباره غیرقابل چاپ شد
«شهر گم شده زیر رملها» در کمتر از یک سال دوبار غیرمجاز اعلام شد و رمان دیگرم به نام «شهر گمشده» همچنان موفق به دریافت مجوز نشده است.
طلا حسننژاد در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره کتاب جدید خود به نام « شهر گمشده زیر رملها» گفت: این رمان از نظر معناشناسی کتابی تاریخی است در قالب روایت داستانی.
او ادامه داد: مضمون این کتاب رخدادهای تاریخی جامعه ایران از 28 مرداد سال 1332 تا پایان دهه اخیر است. لحظه روایت داستان از دهه 80 آغاز میشود و بعد فلاشبک میزند به سال 32. موضوع این رمان یک حادثه خانوادگی همراه با یک جریان عشقی است که در سال 32 اتفاق میافتد. در واقع داستان حول محور رخدادهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی که در کل این 60 سال اتفاق افتاده؛ میچرخد.
حسننژاد با بیان اینکه رخدادهای سال 32 و اتفاقات جنگ را در قالب روایت در رمان آوردهام؛ گفت: بخش قابل توجهی از رمان حول محور جنگ و رخدادهای آن میچرخد. چالش شخصیتهای داستان در این 60 اخیر را در رمان به خوبی شاهد هستید.
او درباره اینکه چگونه ایده نوشتن رمان «شهر گمشده زیر رملها» به ذهنش رسیده است؛ گفت: من به شدت به مسائل تاریخ معاصر ایران علاقهمند هستم و همچنین دوست دارم رخدادهای تاریخی ایران را به صورت داستانی ثبت کنم، چراکه مردم روایت و داستان را خوب میخوانند و اگر یک حادثه تاریخی به شکل رمان مطرح شود حتماً مردم از آن استقبال خواهند کرد و گرایش به خواندن آنها زیاد است. به اعتقاد من؛ وظیفه هر نویسندهای است که به بازنویسی روایتهای تاریخی بپردازد.
این نویسنده ادامه داد: انگیزه دیگری که من را به نوشتن این رمان وادار کرد، این بود که جنوبی هستم و نسبت به اتفاقاتی که در سال 32 در جنوب ایران به خصوص خوزستان و اهواز افتاده بود، ذهنیت داشتم و این ذهنیتها از مطالعه تاریخ آن روزگار و از شنیدههای بزرگان خانواده به دست آمده بود.
نویسنده رمان «شهر گمشده زیر رملها» با اشاره به نکتههایی از زمینههای ساختاری رمان گفت: بعضی اتفاقات تاریخ جزء اسرار مگو محسوب میشود و برای بیان آنها در یک داستان یا رمان؛ نویسنده باید از شیوه روایی در پرداخت داستان استفاده کند.
او افزود: مسئله دیگری که در این رمان حائز اهمیت است حضور چند راوی در داستان است. یعنی شخصیتهای اصلی هرکدام در بخشی از داستان راوی هستند. اما یک راوی نیز انتخاب کردم که بر تمام راویهای دیگر اشراف دارد و آنان را مدیریت میکند. این راوی همان دانای کل است.
حسننژاد با بیان اینکه از تکنیک یکی بود یکی نبود استفاده کردم؛ ادامه داد: قصهگویی و راوی قصهگو سنتی است که از گذشته در ایران وجود داشته. دانای کل رمان من قصهگو است. راوی قصهگو در ادبیات کلاسیک هم وجود داشته. از دیگر تکنیکهایی که در نگارش این رمان به کار گرفتم، استفاده از بعضی ساختارهای ادبیات پست مدرن بود. برای مثال گاهی راوی به خواننده بسیار نزدیک میشود.
این نویسنده ادامه داد: من در این رمان سعی کردم از ترانهها و گویشهای محلی ملیتهای ایرانی مثل خوزستان را به متن وارد کنم چراکه این علاقه شخصی خود من است و فکر میکنم امروز از ادبیات ما کنار زده شده. موضوع دیگری که شاید رمان را برای خواننده جذابتر میکند؛ نگاه خاص به جنگ است که در رمان مطرح شده. در این رمان تلخی و رنگ جنگ و جنبههای غیرانسانی جنگ را به تصویر کشیدهام. به اعتقاد من؛ وظیفه نویسنده این است که به مخاطب بفهماند جنگ تا چه حد میتواند حیات بشر را به مخاطره بیندازد. هنرمند باید برای محو جنگ به اینگونه مسائل بپردازد.
حسننژاد در پاسخ به این سوال که تعبیر شما از نام کتاب چه بوده؛ گفت: «شهر گمشده زیر رملها» برگرفته از یک اسطوره جنوبی است که در جنوب و جنوب غربی ایران است و در ذهن مردم وجود دارد و به شکل داستان و روایت به نسلهای بعد منقل شده است. این افسانه بر این باور است که شهری وجود دارد که زیر شنهای ساحل مدفون شده اما آدمهای آن زنده هستند. این اشخاص که «مرد آزما» نامیده میشوند، هرازگاهی روی زمین میآیند و شخصی را با خود به این شهر مدفون شده میبرند. از این عنوان برای نام کتاب استفاده کردم که استعاره است از آدمهایی که در اثر سرکوبها و رخدادهای تاریخی و اجتماعی و سیاسی از بین رفتهاند. اما این انسانها زنده هستند و گاهی میآیند، آدمهایی را میبرند تا دنیای خودشان را به آنان نشان دهند.
این نویسنده درباره شخصیتهای رمان خود افزود: شخصیت اصلی رمان تا انتهای داستان افشا نمیشود. یعنی خواننده تا آخر داستان متوجه نمیشود که شخصیت اصلی در واقع چه کسی بوده. از بین تمام شخصیتها «خسرو» را بیشتر میپسندم. او روز 28 مرداد سال 28 متولد شده و تا روزگار کنونی خواننده را همراهی میکند. البته در پایان داستان است که مشخص میشود محور اصلی رمان کودکی است که در 28 مرداد متولد شده و اکنون یک جانباز است. همچنین زنی با نام «مهتاج» از آغاز تا انتهای رمان خواننده را همراهی میکند. یک عشق ناکام در این رمان وجود دارد که این عشق تحت تأثیر حوادث تاریخی زیادی قرار گرفته.
او با ابراز تأسف از اینکه تیراژ کتاب بسیار پایین است؛ بیان کرد: تیراژ پایین کتاب باعث دلسردی نویسنده می شود و این سوال برایش پیش میآید که چرا باید به خودم سختی دهم و مدتها درگیر مجوز بمانم و مشکلات از این قبیل را تحمل کنم وقتی تیراژ کتاب انقدر پایین است؟
حسن نژاد افزود: پایین بودن تیراژ کتاب دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها میتواند این باشد که هیچ رسانهای در اختیار نویسنده نیست و اگر هم باشد به صورت جناحی عمل میکند. از مسائل دیگر میتوان به گرانی کتاب و همچنین ممیزی اشاره کرد. متأسفانه همین رمان من بعد از مدتی که در ارشاد غیرقابل انتشار اعلام شد؛ با 34 مورد ممیزی منتشر شد.
این نویسنده در پایان گفت: این چالشی سختی برای نویسنده خواهد بود که بخواهد رمانش را با این مشکلات منتشر کند. با وجود این ممیزیها، مضمون رمان دچار خلل میشود. کتاب من در کمتر از یک سال، دوبار غیرمجاز اعلام شد. همچنین کتاب قبلی من به نام «شهر گمشده» نیز غیرمجاز اعلام شده و هنوز موفق به دریافت مجوز نشده. شروع این داستان در جنوب است و در پایتخت به پایان میرسد.