به بهانهی توقیف کتاب "به احترام سی و پنج سال گریه نکردن از نمایشگاه کتاب"؛
چه کسی از ویرجیانا وولف میترسد؟!
کتاب "به احترام سی و پنج سال گریه نکردن از نمایشگاه کتاب" که گزیدهای از آثار قبلی حامد ابراهیمپور بود از نمایشگاه کتاب جمع شد. این اتفاق درحالی رخ داد که آثار قبلی همین شاعر و وکیل؛ اجازهی عرضه در نمایشگاه را داشتهاند.
حامد ابراهیم پور دربارهی توقیف کتاب "به احترام سی و پنج سال گریه نکردن از نمایشگاه کتاب" یادداشتی برای خبرگزاری ایلنا ارسال کرده است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
1) ناشر قرار بود " به احترام سی و پنج سال گریه نکردن " را سال پیش و همزمان با تولد سی و پنج سالگی شاعر منتشر کند! این اتفاق البته نیفتاد و بنابه دلایلی چاپ و پخش کتاب با تاخیری چند ماهه، در اوایل سال 94 انجام گرفت.
این کتاب را بیشتر از ده کتاب منتشر شدهی دیگری که نام مرا روی جلد خود دارند، دوست داشتم. هرچند گزیدهای از شعرهای کلاسیک منتشر شدهی من در کتابهای قبلیست و آن را کتاب شعر مستقلی به حساب نمیآوردم و نمیآورم! یکجور خاصی دوستش داشتم. جوری که انگار حاصل عمرت را بخواهی ببینی!
نخستین کتاب شعر من - که گزیدهی شعرهای 74 تا 78 بود -تابستان سال 1378 منتشر شد و پس از آن 9 کتاب شعر دیگر از من به چاپ رسید.به عنوان یک نویسنده و شاعر که حقوق خوانده است، تمام این سال ها جرح و تعدیل و ممیزیهای اعمال شده روی آثارم را تاب آوردهام. دلیلش –جز ناچاری البته!- میتواند تربیت خاص حقوقی و اعتماد و اعتقاد به قانون باشد!
2) وقتی ناشر حوالی نیمه شب با من تماس گرفت و خبر توقیف کتابم از نمایشگاه و دستور به عدم فروش آن- از سوی نهادی که هیچ ارتباطی به وزارت ارشاد نداشت – را به اطلاعم رساند، عصبانی شدم اما غمگین نشدم!
در این بیست سالی که بهطور رسمی در فضای ادبیات و هنر ایران تنفس میکنم، بارها و بارها شاهد این نامهربانیها بودهام. اما توقیف کتابی مجوزدار از وزارت ارشاد، در نمایشگاه کتابی که همان وزارتخانه متولی برگزاری آن است بسیار عجیب به نظر میرسد. البته در شرایط فعلی هیچ رویداد و اتفاقی آنقدرها غافلگیر کننده نیست! هر امری محتمل است و هر برخوردی قابل انتظار! اما اینبار واقعا شگفتزده شدم! به عنوان یک شاعر و نویسنده خیر! به عنوان یک وکیل پایه یک دادگستری که سالها حقوق قضایی و حقوق عمومی خوانده و حقوق اساسی و حقوق اداری درس داده است! این سوال برای من مطرح شد که میزان قدرت و اختیارات وزارت ارشاد و شخص آقای وزیر در مسائل فرهنگی و هنری کشور چقدر میتواند باشد! یا اینکه فلان وزارتخانه، فلان سازمان یا فلان نهاد امنیتی، تا چه حد از منظر قانونی اجازهی دخالت در تصمیمات و امور دیگر وزارتخانههای کشور را دارد!
3-"به احترام سی و پنج سال گریه نکردن" گزیدهای از کتابهای قبلی من است! مجوز نشر و پخش دارد اما به دلایلی که برای من مشخص نیست، عرضه و فروش آن ممنوع تشخیص داده شده است! با این حقیقت مسلّم کاری نداریم که آیا میشود جلوی ارائه و پخش اثری دارای مجوز را گرفت یا نه؟! میخواهم بگویم که اگر این کتاب مشکلی دارد، تمام کتابهای قبلی من نیز مشکلاتی دارند و تمامشان باید لغو مجوز و جمعآوری شوند! چطور میشود که آثاری در بازار نشر عرضه شوند و از دیدگاه آقایان مسالهدار به نظر نرسند، اما گزیدهی همان کتابها ایراددار تلقی شود و با وجود داشتن مجوز، دستور به توقیف آن صادر گردد!
4-اینها را نوشتم تا عرض کنم: این سیاست یک بام و دوهوایی، توهین به من و مخاطب شعر من به حساب میآید .یا بگذارید این کتاب مجوزدار به دست صاحبان اصلیاش برسد، یا دیگر کتابهای مرا هم توقیف کنید لطفا!