خبرگزاری کار ایران

امیرعلی دانایی مطرح کرد؛

در «ذهن زیبا» نقشی را بازی کردم که فاصله زیادی با شخصیت واقعی‌ام دارد/ حسین بهاروند تأکید داشت که از او چهره‌ای سیاسی ساخته نشود

در «ذهن زیبا» نقشی را بازی کردم که فاصله زیادی با شخصیت واقعی‌ام دارد/ حسین بهاروند تأکید داشت که از او چهره‌ای سیاسی ساخته نشود
کد خبر : ۱۶۱۱۲۶۸

امیرعلی دانایی با اشاره به اینکه شخصیت حسین بهاروند و کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان از اصلی‌ترین عوامل حضورش در «ذهن زیبا» است، اظهار کرد: حسین بهاروند تأکید داشت که از او در این سریال چهره‌ای سیاسی ساخته نشود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه تلویزیونی «ذهن زیبا» به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان در ایام ماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما در حال پخش است. این سریال به زندگی حسین بهاروند، محقق برجستهٔ ایرانی در حوزهٔ زیست‌شناسی است که چالش‌های علمی و ذهنی او را به تصویر می‌کشد. این مجموعه تلویزیونی با برداشتی آزاد، زندگی این محقق سلول‌های بنیادی را به تصویر می‌کشد و امیرعلی دانایی در نقش حسین بهاروند ایفای نقش کرده است.

سریال «ذهن زیبا» دومین سریال تلویزیونی است که امیرعلی دانایی در آن ایفای نقش می‌کند و او پیش‌تر در سریال «کلاه پهلوی» نقش فرخ باستانی را بازی کرده بود و حالا باز هم در نقش یک شخصیت واقعی به تلویزیون برگشته است، با این تفاوت که این شخصیت در قید حیات است و دانایی نقش یک شخصیت زنده را ایفا کرده است.

به بهانه پخش «ذهن زیبا» با این بازیگر گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

پس از حدود ۱۲ سال به تلویزیون برگشتید. «ذهن زیبا» چه ویژگی‌هایی داشت که بازی در این اثر را پذیرفتید؟

زمانی که این سریال به من پیشنهاد شد من طبق روال همیشگی این پیشنهاد را رد کردم، وقتی به من گفتند که آقای سیدمحمدرضا خردمندان کارگردان این اثر است به نیت اینکه با ایشان آشنا شوم چون پیش‌تر از نزدیک با ایشان آشنایی نداشتم در دفتر آقای تحویلیان قرار گذاشتیم و قدم به قدم پیش رفتیم و در وهله اول برای من حضور آقای خردمندان در این سریال به عنوان کارگردان نکته حائز اهمیت بود و بعد که با آقای بهاروند قرار گذاشتیم و با ایشان آشنا شدم به این اطمینان رسیدم که در این سریال بازی کنم.

شخصیت علمی آقای حسین بهاروند و عدم وابستگی ایشان و استقلالشان در هر زمینه برای من نکته مهمی بود و احساس کردم «ذهن زیبا» سریالی شریف است. از طرفی نقشم در این سریال یک شاه نقش بود و کمتر پیش می‌آید که در یک پروژه یک بازیگر در ۹۵ درصد صحنه‌ها به طور مداوم حضور داشته باشد. در نهایت به همین دلایل تصمیم گرفتم پس از سال‌ها کار نکردن در تلویزیون در این سریال حضور داشته باشم.

یکی از ویژگی‌های نقشتان در «ذهن زیبا» این است که شخصیت واقعی کاراکتری که ایفا کرده‌اید در قید حیات است و می‌تواند درباره ایفای نقش شما نظر بدهد و این خطر را دارد که اصلاً بازی شما را نپسندد. چطور با این چالش مواجه شدید؟

قبل از شروع فیلمبرداری یک جلسه با آقای رضا بهاروند داشتیم، آن زمان فیلمنامه‌ای نوشته شده بود که ایشان به طور کامل آن را رد کرد. به همین دلیل فیلمبرداری به تعویق افتاد و فیلمنامه از اول نوشته شد؛ فیلمنامه اولیه به جوانی و کودکی این کاراکتر نپرداخته بود و آقای عبدی به صورت مداوم با آقای بهاروند فیلمنامه را پیش می‌بردند که البته کتابی هم از زندگی ایشان با عنوان «سلول‌های بهاری» چاپ شده که آن کتاب هم در نگارش این فیلمنامه نقش داشت.

من هم بر اساس همان فیلمنامه‌ای که نوشته می‌شد تلاش کردم خودم را به کاراکتر نزدیک کنم یا اصطلاحاً نقش را زندگی کنم که پیش‌تر در «کلاه پهلوی» هم همین کار را کردم و بر همین اساس سعی کردم شباهت‌هایی در خودم با آقای دکتر بهاروند ایجاد کنم ولی در مجموع نمی‌توانم بگویم چه اتفاقی رخ داد چراکه برخی مسائل کاملاً شهودی است و برای خودم هم کاملاً مشخص نیست که چه روندی در رسیدن به این نقش طی شد. جالب است بگویم یک روز که حدود هفتاد درصد سریال ضبط شده بود آقای بهاروند سر صحنه حاضر شدند، من زمانی که در کنار ایشان نشستم احساس کردم حرکات دست، بدن، راه رفتن، نشستن و برخاستنم به ایشان شبیه شده است.

آقای بهاروند کل سریال را پیش از پخش دیده‌اند و می‌دانم که خوشبختانه ایشان ابراز خوشحالی و احساسات خوبی نسبت به این سریال و عملکرد من در این نقش داشته‌اند.

یکی دیگر از چالش‌های نقشتان در «ذهن زیبا» تفاوت سن این شخصیت در برهه‌های مختلف و همچنین تفاوت سن واقعی شما با این کاراکتر است. چقدر این موضوع برایتان چالش برانگیز بود؟

من با این چالش بزرگ شدم و اصلاً ورودم به این حرفه با این چالش همراه بود. وقتی که نقش فرخ باستانی را در «کلاه پهولی» بازی کردم اولین پلانی که از من ضبط شد سن پنجاه سالگی این شخصیت بود و آنجا وضعیت خیلی پیچیده‌تر بود. مثلاً پلانی از سریال را در سال ۱۳۸۶ ضبط کردیم و پلان بعدی پنج سال بعد ضبط شد، چون لوکیشن آن زمان آماده نبود.

شخصیت دکتر بهاروند چقدر به شخصیت واقعی شما نزدیک است؟

نمی‌خواهم درباره کیفیت کار خودم نظر بدهم چون کیفیت مسئله‌ای است که باید مخاطب درباره آن اظهارنظر کند اما باید بگویم که تا امروز هیچ یک از کاراکترهایی که بازی کرده‌ام به خودم شبیه نبوده‌اند. طبیعی است که هر بازیگری هر نقشی که بازی می‌کند، از خودش ویژگی‌هایی وارد آن نقش می‌کند، همه ما لحظاتی از شادی، غم، هیجان و... را تجربه کرده‌ایم و این تجربیات در زمان بازیگری به کمک ما می‌آیند و طبیعی است که ما از تجربه خودمان در نقش‌آفرینی استفاده کنیم اما با این حال بازیگر باید خیلی از ویژگی‌های شخصی خودش را به ویژگی‌های آن کاراکتر تبدیل کند.

شاید این یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های حرفه بازیگری باشد که شما نقش‌هایی با فاصله از شخصیت واقعی خودتان را بازی کنید. من تابحال هیچ نقشی شبیه به شخصیت خودم بازی نکردم مثل بازی در فیلم «انزوا»، «سه درجه تب» یا سریال «کلاه پهلوی» که هیچ کدام از شخصیت‌هایی که در این آثار بازی کردم به خودم شباهت ندارند اما قطعاً بخش‌هایی از خودم در این نقش‌ها وجود داشته و این مسئله‌ای غیر قابل انکار است.

برخی ذهنیت‌ها درباره بازیگران به وجود می‌آید که آن‌ها را برای نقش‌های خاصی مناسب می‌دانند، مثلاً وقتی من فیلم «انزوا» را بازی کردم عده‌ای گفتند که نقش این شخصیت برای امیرعلی دانایی مناسب نیست ولی پس از اکران فیلم، بسیاری از منتقدان بازی من را تحسین کردند و من معتقدم بازی‌ام در آن فیلم نادیده گرفته شد و به ناحق به من سیمرغ ندادند. من حتی از دوستان کارگردانم هم می‌شنوم که می‌گویند نقش‌هایی که شیک نباشند برای امیرعلی دانایی مناسب نیستند و من اصلاً چنین اعتقادی ندارم، همین کاراکتری که در «ذهن زیبا» بازی کردم به لحاظ تیپ و ظاهر اصلاً به من شبیه نیست. یکی از بازیگران محبوب پیش از انقلاب مرحوم محمدعلی فردین است که در سینمای آن زمان مظهر خوش‌چهره‌ای بود ولی همه نوع نقش از فقیر تا ثروتمند بازی کرده و این مهم است که بازیگر بتواند در همه نوع نقش و کاراکتری خودش را قرار دهد. من هم تلاش کردم این اتفاق رخ دهد و اینکه نقشم در «ذهن زیبا» از من خیلی دور بود برایم یکی از جذابیت‌های این سریال بود و اتفاقاً یکی از دلایلی که من کمتر کار می‌کنم همین مسئله است.

آیا نقش حسین بهاروند از ابتدا برای شما نوشته شد؟

در جریان این موضوع نیستم اما بعید می‌دانم که اینطور باشد. بازی در «ذهن زیبا» به من پیشنهاد شد و آن زمان متوجه شدم که قصد گروهِ تولید این است که از بازیگری باتجربه استفاده کنند و من هم بازی در این اثر را پذیرفتم. حتی آن زمان که این نقش به من پیشنهاد شد ظاهرم اصلاً شبیه این شخصیت نبود و موهای بسیار بلندتری داشتم و بعد موهایم را کوتاه کردیم و گریم شدم و آقای خردمندان پیشنهاد دادند که سبیل داشته باشم و طراحی چهره صورت گرفت تا به آقای بهاروند شبیه‌تر شوم و فکر می‌کنم ملاک اول برای انتخاب بازیگر شباهت به ایشان نبود.

برای نزدیک شدن به نقش منابع تحقیق شما چه بود؟ آیا در زمان ضبط «ذهن زیبا» با آقای بهاروند ارتباط داشتید؟

نه هیچ ارتباطی نداشتم. عادت دارم که در زمان بازی، آنقدر فیلمنامه را می‌خوانم که حتی به دیالوگ بازیگر مقابلم هم تسلط دارم و منبع اصلی من برای بازی در این نقش هم همان فیلمنامه بود.

با شناختی که از آقای بهاروند پیدا کردید، شخصیتی که در سریال می‌بینیم، چقدر به کاراکتر واقعی ایشان نزدیک است؟

حسین بهاروند بی‌نهایت انسانی دوست‌داشتنی است، وقتی با ایشان صحبت می‌کنید دوست دارید این صحبت ادامه‌دار باشد، کلام و بیانی زیبا دارند که در صحبت‌هایشان شعر جاری است، انسانی ویژه و فیلسوفی بی‌نظیر که باید تأکید کنم اگر کاراکتر دیگری بود من این سریال را بازی نمی‌کردم. شخصیتی که در سریال «ذهن زیبا» از آقای بهاروند می‌بینید به شخصیت واقعی ایشان بسیار نزدیک است.

چرا طی مدتی تا این حد طولانی هیچ‌گاه در سریال‌های تلویزیونی ایفای نقش نکردید و حتی در سینما هم مدتی است که فیلم جدیدی از شما ندیدیم؟

حرفه ما متأسفانه به حرفه‌ای تبدیل شده که در آن باندبازی و مافیاهای عجیب و غریبی به وجود آمده که طی چند سال اخیر این وضعیت بدتر هم شده و من واقعاً در هیچ دسته و گروه و باندی از سینما حضور ندارم. در این سال‌ها نقش‌هایی که شاید تا حدی مدنظرم باشند به من پیشنهاد شده‌اند اما معمولاً به طور کامل فیلمنامه‌ها و نقش‌ها آنچه که من را مجذوب خود کند، نیستند.

من از کار اولم در «کلاه پهلوی» نقش اول بازی کردم که سریالی عظیم با عوامل و بازیگرانی بزرگ و باتجربه بود که واقعاً برای من بازی در کنار آن بازیگران افتخار بزرگی است. پس از این سریال، نقش اول فیلم داریوش مهرجویی را بازی کردم و بعد با آقای افخمی کار کردم و نقش اول فیلم‌هایی به کارگردانی سینماگرانی چون سیروس الوند و سیروس مقدم را بازی کردم و همکاری با این سینماگران بزرگ من را دچار وسواس کرد و اگر هم دو فیلم کار اولی بازی کردم آثار موفقی بودند و با «آپاندیس» توانستم جایزه آسیا پاسیفیک را دریافت کنم. شاید بخشی از دلایل کم‌کاری من در سینما و تلویزیون هم به وسواس من برای انتخاب نقش‌ها مربوط شود که سعی می‌کنم با این وسواس مقابله کنم.

چه بازخوردی از مخاطبان داشتید؟

تا امروز واقعاً بازخوردهای خوبی از سریال گرفته‌ام. از ابتدا هم با تجربه‌ای که در این سال‌ها کسب کرده‌ام، می‌دانستم که این سریال می‌تواند نظر مخاطبان را به خود جلب کند. پس از چند روز کار کردن با محمدرضا خردمندان به او گفتم که بدون شک او یکی از بهترین کارگردان‌های حال حاضر سینمای ایران است. «ذهن زیبا» کاملاً به شکلی سینمایی ساخته شد، خرمندان کارگردانی بسیار باهوش است و همکاری با او برای من بسیار جذاب بود.

بسیار خوشحالم که اگر بعد از سال‌ها در تلویزیون کاری انجام دادم، اثری سطح بالاست که مردم دوست دارند. امیدوارم شرایط تلویزیون در ابعاد مختلف و به خصوص در حوزه تهیه‌کنندگی به شکلی شود که آثار خوبی ساخته شود. ما مشقت‌های بسیار زیادی در «ذهن زیبا» متحمل شدیم.

یکی از چالش‌های امروز تلویزیون عدم همکاری برخی بازیگران با این رسانه است. به نظر شما چه عواملی موجب این اتفاق شده است؟

به نظر من سیاستگذاری‌هایی که در تلویزیون وجود دارد موجب این اتفاق شده است. کسی نمی‌داند با چه مشقت‌هایی «ذهن زیبا» ساخته شد. هیچ چیزی برای ما آماده نبود و مشخص است تا زمانیکه چنین تهیه‌کننده‌هایی در تلویزیون کار می‌کنند و شرایط اینگونه است کمتر کسی برای کار در تلویزیون رغبت پیدا می‌کند.

زمانی در تلویزیون تهیه‌کننده‌هایی کار می‌کردند که بسیار حرفه‌ای بودند ولی امروز از منظر تهیه و تولید، تلویزیون بسیار ضعیف است.

از نظر محتوایی نیز معمولاً تلویزیون به ساخت آثار جهت‌دار تمایل دارد. بسیاری از سینماگران به کار در چنین آثاری تمایل ندارند و من هم به شخصه اصلاً دلم نمی‌خواهد در چنین آثاری ایفای نقش کنم. همین مسئله باعث می‌شود که کارگردان خوب دیگر با تلویزیون همکاری نکند. اگر همین امروز آقای حسن فتحی اعلام کند که می‌خواهد در تلویزیون یک سریال بسازد قطعاً بازیگران بسیاری به دلیل اعتبار این کارگردان با او همکاری می‌کنند و به تلویزیون می‌آیند اما مشکل اینجاست که اکثر کارگردان‌های خوب ما تمایلی به کار با تلویزیون ندارند چون تلویزیون تهیه‌کننده‌های خوبی ندارد یا تعداد این تهیه‌کننده‌ها بسیار کم است و نکته دیگر این است که محدودیت‌های تلویزیون بسیار بالاست و این مسئله موجب فاصله گرفتن سینماگران از این رسانه شده است.

«ذهن زیبا» یک خصوصیت بزرگ داشت که شخصیت اصلی‌اش یک شخصیت علمی بود، اگر قرار بود این سریال ذره‌ای به سمت جهت‌گیری‌های خاص تلویزیون برود، قطعاً در این اثر حاضر نمی‌شدم. جالب است بگویم در جلسه اولی که نزد آقای بهاروند رفتیم خودشان از گروه خواستند که به هیچ‌وجه او را به چهره‌ای سیاسی تبدیل نکنند، او خود را شخصیتی علمی می‌دانست و همین تأکیدات و جملات آقای دکتر بهاروند بود که من را برای ایفای این نقش بیش از پیش ترغیب کرد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز