«نسیم احمد» در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
اتحادِ فراگیرِ لبنانیها برای نبرد با اسرائیل/ جریان مقاومت سناریوهای مختلفی را برای مقابله با تبعات ترور فرماندهان خود تدارک دیده
شاید آن چیزی که اسرائیل به هیچ عنوان انتظار آن را نداشت این باشد که حملات تروریستی و ضدانسانی اخیر صهیونیستها به لبنان سبب شده تا بسیج ملی در لبنان در مواجهه با رژیم اشغالگر قدس بیش از پیش و به نحو بیسابقهای افزایش یابد. به بیان سادهتر، اسرائیل با دستِ خود ملت لبنان را در نبرد با این رژیم متحدتر از هر زمان دیگری کرد. این چیزی نبود که اسرائیل مایل به تحقق آن باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رژیم اشغالگر قدس در روزهای گذشته بر شدت جنایات خود در تقابل با محور مقاومت افزوده است. در این راستا، صهیونیستها با منفجر کردن پیجرها و بیسیمها و دیگر وسایل الکترونیکی نظیر لپ تاپها و گوشیهای تلفن همراه و حتی پنلهای خورشیدی تولید برق در لبنان، سعی داشتهاند موجی از وحشت را در این کشور ایجاد کنند و در عین حال، پیامهای معناداری را به حزب الله لبنان ارسال کنند.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل راهبردی تاکید کردهاند که اسرائیل سعی دارد حزب الله را قانع کند که به حملاتش به شمال اراضی اشغالی در حمایت از ملت فلسطین خاتمه دهد. با این حال، مقاومت اسلامی لبنان به صراحت تاکید کرده که کوتاه نخواهد آمد و همچنان حمایت از ملت و مقاومت فلسطین را به مثابه یک اولویت برای خود در نظر میگیرد. در عین حال، برخی از تحلیلگران مسائل راهبردی تاکید دارند که صهیونیستها سعی داشته و دارند تا با انجام حملات مختلف علیه سازوکارهای ارتباطی جریان مقاومت، به نوعی ارتباط میان بیروت و جبهه جنوب لبنان را برای حزب الله قطع کنند و از این رهگذر، اهداف و منافع خود را به ضرر جریان مقاومت در منطقه دنبال کنند.
دستورکاری که آن هم با توجه به واکنشهای قاطعانه حزب الله به تحرکات تروریستی صهیونیستها تا حد زیادی با شکست رو به رو شده است. از این رو، ایلنا در گفتگو با «نسیم احمد» نویسنده و تحلیلگر سیاستبینالملل به واکاوی چند سوال مهم با محوریت تحولات مدت اخیر لبنان و ماجراجوییهای صهیونیستها دراین رابطه پرداخته است.
مشروح گقتگو با نسیم احمد را در ادامه میخوانید.
حملات پیجری رژیم اشغالگر قدس به لبنان آسیبهای جدی را به شمار قابل توجهی از افراد غیرنظامی در این کشور وارد کرده است. به نظر شما محرکهای اصلی صهیونیستها از انجام این حمله چه بودند؟
در رابطه با این سوال، بایستی دو نکته را مد نظر داشت. اول اینکه رژیم اشغالگر قدس در وضعیت فوق العاده خطرناکی قرار گرفته است. اکنون این رژیم گزاره سقوط و فروپاشی را بیش از هر زمان دیگری حس میکند و از این رهگذر، با انجام عملیاتهای غیرانسانی و مرگبار، سعی دارد تا از تحقق این سناریو علیه خود جلوگیری کند. به طور خاص در مدت اخیر گزارشهای مختلفی مبنی بر حرکت نیروهای مقاومت به سمت مرزهای مشترک کشوری نظیر سوریه با اراضی اشغالی منتشر شده است.
در عین حال، شاهد انجام حملات معنادار موشکی نظیر حمله موشکی انصارالله یمن با موشک فراصوت به عمق تل آویو نیز بوده ایم. بگذریم که حزب الله لبنان و مقاومت فلسطین نیز همچنان اراضی اشغالی را هدف قرار میدهند. دیگر گروههای مقاومت در سطح منطقه هم فعالانه به تقابل با دشمن اسرائیلی اقدام میکنند. مجموع این مسائل سبب شدهاند تا آژیر خطر سقوط و فروپاشی قریب الوقوع برای رژیم اشغالگر قدس به صدا درآید. نکته دیگر اینکه رژیم صهیونیستی سعی دارد تا جنگ خود با محور مقاومت را وارد یک مرحله تازه کند. مرحلهای که برخی از تحلیلگران امنیتی از آن به عنوان اجتماعیکردنِ جنگ یاد کرده اند.
در این راستا، اسرائیل سعی دارد این پیام را به جریان مقاومت برساند که حاضر است حتی وسایل غیرنظامی را نیز به مثابه اهرمهای نظامی جهت ضربه زدن به ملتهای منطقه مورد استفاده قرار دهد و در این رابطه هیچ نگرانی از تبعات منفی این مساله علیه خود هم ندارد. دستورکاری که آن هم سعی در تولید وحشت در سطح منطقه جهت تضمین بقای اشغالگران اسرائیلی دارد. در هر دو حالت مذکور، آنچه اسرائیلیها انجام میدهند نه از موضع فعال، بلکه کاملا منفعلانه است و بیش از هر زمان دیگری از موقعیت ضعف و ناتوانی این رژیم حکایت دارد.
یکی از نکاتی که در مدت اخیر در مورد حمله پیجری صهیونیستها به نحو گستردهای مورد اشاره قرار گرفته این است که رژیم اشغالگر قدس و سازوکارهای جاسوسی آن در حوزه فعالیتهای تروریستی و خرابکارانه، از ظرفیتهای بالایی برخوردار هستند. تحلیل شما از این مساله چیست؟
صهیونیستها بیش از هفت دهه است که دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی خود را در این حوزه فعال کردهاند. طبیعی است که ظرفیتهای آنها در این رابطه زیاد باشد. در عین حال، باید توجه داشته باشیم که اسرائیل به نحو گستردهای از توان فناورانه قدرتهای غربی در راستای فعالیتهای مخرب خود استفاده میکند. این همان موضوعی است که سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان نیز در سخنرانی اخیر خود به آن اشاره کرد و تاکید نمود که آمریکا و ناتو و دیگر قدرتهای غربی، امکانات فناورانه مختلفی را در اختیار صهیونیستها قرار میدهند و این رژیم نیز از این امکانات در راستای اهداف تروریستی و غیرانسانی استفاده میکند.
از این رو، همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، مساله اصلی این است که بنبستهای اسرائیل آن را به سمت عیانکردن بیش از پیش ماهیت تروریستیاش سوق دادهاند و گزینهای جز تشدید فعالیتها و حملات ضدانسانی را پیش روی آن قرار نداده اند.
مهمترین نکته پس از اقدامات تروریستی اخیر صهیونیستها در حمله پیجری به لبنان را چه میدانید؟
شاید آن چیزی که اسرائیل به هیچج عنوان انتظار آن را نداشت این باشد که حملات تروریستی و ضدانسانی اخیر صهیونیستها به لبنان سبب شده تا بسیج ملی در لبنان در مواجهه با رژیم اشغالگر قدس بیش از پیش و به نحو بیسابقهای افزایش یابد. به بیان ساده تر، اسرائیل با دستِ خود ملت لبنان را در نبرد با این رژیم متحدتر از هر زمان دیگری کرد. این چیزی نبود که اسرائیل مایل به تحقق آن باشد.
بعد از حملات غیرانسانی اخیر صهیونیستها به لبنان بود که شاهد بودیم طیفهای مختلفی از مردم لبنان حمایت خود را از حزب الله اعلام کردند و فهمیدند که تهدید اسرائیل صرفا متوجه جریان مقاومت نیست. جالب اینکه ارتش لبنان و مقامهای ارشد این کشور نیز اعلام کردند که در صورت تجاوز اسرائیل به خاک لبنان، به صورت یکپارچه و متحد با حزب الله، در برابر رژیم اشغالگر قدس خواهند ایستاد. از این رو، اسرائیل خیلی زود با شکستی قابل توجه در قابل حملات تروریستی اخیر خود رو به رو شد.
یکی از اقداماتی که صهیونیستها دامنه فعالیتها و عملیاتهای خود را با محوریت آن در روزهای اخیر افزایش دادهاند، بحث ترور فرماندهان مقاومت اسلامی لبنان نظیر شهید ابراهیم عقیل بوده است. تحلیل شما در این رابطه چیست؟
رژیم صهیونیستی سعی دارد تا جای ممکن زنجیره و ساختار فرماندهی حزب الله لبنان را با انجام حملات تروریستی و حذف فرماندهان مقاومت دچار اختلال کند. با این حال، از دو منظر این قبیل اقدامات با شکست رو به رو میشوند. اول اینکه اینطور نبوده که جریان مقاومت در منطقه با این راهبرد صهیونیستها آشنا نباشد و در ماههایهای اخیر با آن رو به رو شده باشد.
خیر، جریان مقاومت به خوبی دانسته و میداند که رژیم اشغالگر قدس به طور فعالانه سعی در ترور فرماندهان مقاومت دارد و صهیونیستها در این رابطه سابقهای طولانی دارند. از این رو، برای هرکدام از فرماندهان مقاومت، به طور همزمان چندین جانشین وجود دارد که در صورت ترور آنها، خیلی زود وارد عمل میشوند و مانع از اختلال در روند عادی فعالیتهای جریان مقاومت میشوند.
در عین حال، چندین دهه ترور فرماندهان و رهبران جریانهای مخالف با رژیم اشغالگر قدس این واقعیت را بیش از هر زمان دیگری آشکار کرده این راهبرد نه تنها پیروز نمیشود بلکه تبعات به شدت منفی را نیز برای رژیم اسرائیل به دنبال دارد. به عنوان مثال، یس از ترور شهید عباس موسوی دبیرکل سابق حزب الله لبنان، شاهد جایگزین شدن سیدحسن نصرالله با وی بودیم که عملا این جایگزینی، سالهاست که کابوسهای جدی را برای رژیم اشغالگر قدس رقم زده است.
در حقیقت، تجربیات تاریخی نیز نشان میدهند که راهبرد ترور صهیونیستها راه به جایی نبرده است و نتوانسته چالشهای این رژیم در مواجهه با جریان مقاومت را کاهش دهد. از این رو، همانطور که بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی بارها و بارها عنوان کردهاند، اسرائیل در یک سردرگمی استراتژیک سیر میکند و راهبرد ترور را نیز در همین فضا دنبال میکند. درست به همین دلیل است که به جای حل مشکلات و بحرانهایی که به آنها دچار است، عملا روز به روز با گسترده شدن آنها مواجه میشود.