نویسنده مالزیایی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
حمله موشکی انصارالله به قلب تل آویو ورای تصورات صهیونیستها بود/ یمن ظرفیت بالایی برای تبدیل به قدرت راهبردی در خاومیانه دارد
اکنون رژیم اسرائیل با محدودیتهای به مراتب بیشتری، سناریوهای مختلف تقابل با انصارالله یمن را مورد بررسی قرار میدهد. به بیان سادهتر اینطور نیست که این رژیم هر اقدامی را که دلش میخواهد انجام دهد و این تصور را داشته باشد که میتواند از تبعات وخیم آن نیز فرار کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جنبش مقاومت اسلامی یمن (انصارالله) به تازگی یک شوک بزرگ و معنادار را به رژیم اشغالگر قدس تحمیل کرده است. در این راستا، یمنیها با یک موشک فراصوت (هایپرسونیک)، به قلب تل آویو حمله کرده و این شهر را هدف قرار دادهاند. رادیو ارتش اسرائیل اعتراف کرده که موشک یمنیها مسافت بیش از دو هزار کیلومتری را در کمتر از ۱۵ دقیقه طی کرده و به هدف خود اصابت کرده است.
این حمله یمنیها، موجی از وحشت و نگرانی را در فلسطین اشغالی به وجود آورده است. در این رابطه، منابع مختلف در اراضی اشغالی خبر دادهاند که نهادهای مرتبط نظامی و امنیتی در فلسطین اشغالی مامور به واکاوی و تحقیق در مورد دلایل شکست اسرائیل در مواجهه با حمله موشکی اخیر انصارالله یمن به تل آویو شدهاند. حملهای که سبب شد بیش از دو میلیون صهیونیست مجبور به رفتن به پناهگاههای امن شوند.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «مثنی عبدالله» نویسنده و تحلیلگر مالزیایی حوزه سیاست بین الملل، به واکاوی چند سوال مهم با محوریت رویداد مذکور پرداخته است.
مشروح گفتگو با مثنی عبدالله را در ادامه میخوانید.
مقاومت اسلامی یمن به تازگی حمله موشکی مهمی را به قلب تل آویو در اراضی اشغالی انجام داده است. حملهای که با یک موشک فراصوت انجام گرفته و موجی از وحشت را در فلسطین اشغالی ایجاد کرده است. مهمترین ویژگی این عملیات موشکی را چه میبینید؟
در رابطه با عملیات موشکی اخیر انصارالله یمن علیه تل آویو، میتوان نکات مختلفی را مورد اشاره قرار داد. در واقع، این عملیات از چند منظر مهم و راهبردی است: اول اینکه صِرف دستیابی انصارالله به فناوری موشکهای فراصوت یک شوک بزرگ برای رژیم اسرائیل است. موشکهایی که قادرند با سرعتی بالا، سیلی از سامانههای پدافندی صهیونیستها و البته متحدان غربی و عربی آنها در سطح منطقه را دور بزنند و مستقیما به اهداف مدنظر خود اصابت کنند.
نکته دیگر اینکه اکنون مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل به این جمعبندی رسیدهاند که هیچ نقطه امنی در فلسطین اشغالی برای آنها وجود ندارد. این مساله از تاثیرات روانی قابل توجهی به ویژه بر ساکنان اراضی اشغالی برخوردار است. درکنار اینها، عملیات موشکی مهم اخیر انصارالله یمن علیه تل آویو، بار دیگر قواعد بازدارندگی تازه در سطح منطقه غرب آسیا که در ماههای اخیر در قالب رویدادها و اتفاقات مختلف، جلوههای عینی دیگری از آن آشکار شده بود را مورد تاکید قرار داده است. البته که این عملیات موشکی، اهدافی ورای رژیم اشغالگر قدس را نیز مد نظر داشته است.
به عنوان مثال این عملیات در بحبوحه طرح گمانهزنیهای مختلف در مورد حمله رژیم اسرائیل به لبنان انجام گرفته است. موضوعی که نشان از یک پیام هشدار و اخطار جدی از سوی محور مقاومت برای اسرائیل دارد. در عین حال، این عملیات به برخی رژیمهای عربی نیز پیامهای معناداری را ارسال کرده است. رژیمهایی که در ظاهر به اسرائیل حملات لفظی میکنند اما در میدان عمل با آن در حوزههای مختلف همکاری دارند.
رژیم اشغالگر قدس و به طور خاص نخست وزیر این رژیم بنیامین نتانیاهو پس از عملیات موشکی اخیر مقاومت اسلامی یمن، اقدام به طرح تهدیدات تازه علیه یمن کردهاند. به نظر شما سناریوی اصلی اسرائیل در ادامه راه چه خواهد بود؟
واکنش نتانیاهو کاملا طبیعی بود. او یک فرد شکست خورده است و راهی جز طرح مواضع قلدورمابانه نداشته و ندارد. مگر در حدود یک سال اخیر که از جنگ غزه میگذرد، وی کار متفاوتی را انجام داده است؟ توجه داشته باشیم که انصارالله یمن و اتاق فرماندهی نظامی و سیاسی آن، با فکر و تدبیر دست به انجام عملیات اخیر علیه تلآویو زدهاند. اینطور نبوده که یک اقدام هیجانی انجام گیرد. تردیدی نیست که یمنیها سناریوهای مختلفی را برای مقابله با واکنش صهیونیستها آماده کردهاند.
اکنون رژیم اسرائیل با محدودیتهای به مراتب بیشتری، سناریوهای مختلف تقابل با انصارالله یمن را مورد بررسی قرار میدهد. به بیان سادهتر اینطور نیست که این رژیم هر اقدامی را که دلش میخواهد انجام دهد و این تصور را داشته باشد که میتواند از تبعات وخیم آن نیز فرار کند. این همان مسالهای است که یک برونداد را به ذهن متبادر میکند: بعد از حمله موشکی اخیر انصارالله یمن به تل آویو، اسرائیل هر واکنشی هم که نشان بدهد، عملا بار دیگر در زمین انصارالله بازی میکند و مطابق با آن پاسخهای مقتضی را دریافت خواهد کرد.
یمنیها در طی ماههای اخیر که از جنگ غزه میگذرد، حمایتهای موثری را از ملت فلسطین نشان دادهاند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
آنچه در صورتِ سوال خود مطرح کردید کاملا درست است. یمن از یکسو تجارت دریایی اسرائیل را به شدت مختل کرده است. اکنون تجارت دریایی اسرائیل از مجرای دریای سرخ فلج شده و این رژیم مجاری ارتباطی اصلی خود با قارههای آفریقا و آسیا را به کل از دست داده است. اینکه اسرائیل مجبور است در بحبوحه جنگ غزه هزینههای سنگینی را برای تجارت دریایی خود بپردازد به هیچ عنوان مساله کمی نیست.
از سوی دیگر، انصارالله یمن در میدان جنگ روانی و عملیاتی هم تا حد زیادی تمرکز اشغالگران اسرائیلی را به هم ریخته است. اینکه تل آویو هدف قرار میگیرد و لایههای پدافندی مختلف رژیم اسرائیل نمیتوانند کاری انجام دهند، جدای از اینکه شکستی بزرگ برای رژیم اسرائیل محسوب میشود، بار دیگر این نکته را به ساکنان فلسطین اشغالی یادآوری میکند که تکیه آنها بر باد است و رژیم اشغالگر قدس قادر نیست از ساکنان فلسطین اشغالی به نحوی موثر حفاظت کند. این مساله بسیار مهمی است.
اساسا همین درک در میان شمار زیادی از ساکنان فلسطین اشغالی بوده که موجب شده بر اساس آمارهای رسمی خودِ صهیونیستها، از ابتدای جنگ غزه تاکنون، بیش از نیم میلیون صهیونیست از اراضی اشغالی برای همیشه مهاجرت کنند. از این رو، هم در عرصه جنگ روانی و هم تقابل میدانی، انصارالله یمن توانسته ضربات جدی و کاری را به اسرائیل وارد کند.
در مدت اخیر بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی در عرصه بین المللی به این مساله اشاره داشتهاند که یمن میتواند به یک قدرت تاثیرگذار در خاورمیانه تبدیل شود. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
این موضوع از ظرفیتهای فراوانی برای محقق شدن برخوردار است. توجه داشته باشیم که یمن بر دریای سرخ و تنگه باب المندب که یکی از آبراههای مهم تجاری جهان است تسلطی قابل توجه دارد. در عین حال، یمنیها توانستهاند در طی سالهای اخیر، در حوزههای نظامی و امنیتی نیز پیشرفتهای قابل توجهی را کسب کنند و میبینیم که اکنون ارتش یمن به طیف متنوعی از تسلیحات نظیر پهپادها و موشکها مجهز شده است. جدای از همه اینها، یمن از نیروی انسانی قابل توجهی برخوردار است و برخی ارزیابیهای محافل اطلاعاتی غربی حاکی از این هستند که انصارالله یمن چیزی قریب به نیم میلیون نیرو در اختیار دارد.
یمن در سالهای اخیر توانسته تا حد زیادی استقلال سیاسی و امنیتی خود را ارتقا بخشد و برجستهسازی کند. اینها همگی مسائلی هستند که از ظهور یک قدرت بزرگ در منططقه غرب آسیا خبر میدهند. موضوعی که حامل هشدارهای جدی و معناداری هم برای صهیونیستها و هم دیگر قدرتهای غربی است.
میبینیم که آمریکا و انگلستان چندین ماه است که اقدام به بمباران مناطق مختلف یمن میکنند با این حال درنهایت، آنها هستند که شکست خوردهاند و مجبور به عقب کشیدن نیروهای خود از مناطق مجاور با یمن میشوند. این همان نکتهای است که بسیاری از تحلیلگران غربی و مخصوصا آمریکایی به آن اعتراف دارند. از این رو، یمن ظرفیتهای بالقوه تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ در منطقه خاورمیانه را داراست.