در گفتگو با «امیره ابوالفتوح» مطرح شد؛
اسرائیلیها اول دروغ میگویند بعد استعفا میدهند
گُسستهای گسترده در ارتش و میان صهیونیستها دیگر قابل ترمیم و لاپوشانی نیست
به نظر میرسد دامنه استعفاها در سازوکارهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی پس از اجرای عملیات اخیر ایران، به مراتب گستردهتر از این حرفها باشد اما تیغ سانسور صهیونیستها، اجازه افشای واقعیتها را در این حوزه نمیدهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رژیم اشغالگر قدس در یکی از بحرانیترین دوران خود سیر میکند. بحرانها از هر سو به این رژیم یورش آوردهاند و البته که نظام حکمرانی در اراضی اشغالی نیز در مواجهه با این بحرانها به شدت دچار چالش و کمبود است. در این راستا، به تازگی شاهد استعفای شماری از مقامهای عالی رتبه نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی بودهایم. استعفاهایی که بنا بر آنچه برخی منابع آگاه اعلام کردهاند در نتیجه سوءمحاسبه آنها با محوریت عملیات اخیر موشکی و پهپادی کشورمان به اراضی اشغالی رنگ واقعیت به خود گرفتهاند.
در عین حال، در مورد جنگ غزه نیز وضعیت ارتش اسرائیل و کلیت رژیم اشغالگر قدس به هیچ عنوان مساعد نیست و گمانه زنیهای زیادی در مورد موضع به شدت ضعیف دولت نتانیاهو در نوار غزه مطرح میشود. اکنون رژیم صهیونیستی، هم در عرصه سیاست داخلی، و هم محیط منطقهای و بین المللی، در بدترین وضعیت خود قرار دارد.
نکته قابل تامل اینکه در پی گسترده شدنِ اعتراضات دانشجویی در آمریکا، واشینگتن نیز نمیتواند دیگر همچون گذشته با صهیونیستها و ارتکاب به جنایت از سوی آنها در نوار غزه همراهی کند. از این رو، ایلنا در گفتگو با «امیره ابوالفتوح» نویسنده و تحلیلگر مسائل غرب آسیا، به واکاوی چند پرسش مهم و محوری با محوریت جدیدترین بحرانهای رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه تدام یافتن جنگ غزه پرداخته است.
مشروح گفتگو با امیره ابوالفتوح را در ادامه مطالعه میخوانید.
تنها اندکی پس از اجرای عملیات وعده صادق ایران، شاهد بودیم که سیل قابل توجهی از رسانههای غربی و صهیونیستی، مانور گستردهای را به راه انداختند و از رهگیری اغلب موشک و پهپادهای ایرانی سخن گفتند. با این حال، به تازگی شاهد استعفای آهارون هالیوا، رئیس بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل بودهایم. فردی که گفته شده دلیل اصلی استعفای وی سوءمحاسبه او در مورد حمله تروریستی رژیم اشغالگر قدس به کنسولگری ایران در دمشق و متعاقبا پاسخ سنگین ایران به این رویداد بوده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
کاملا طبیعی بود که پس از عملیات اخیر ایران شاهد باشیم که جریانهای سیاسی و رسانهای غربی، سیلی از انکار و تلاشهای تبلیغاتی را با محوریت کم اهمیت جلوه دادن اقدام ایران در پیش گیرند. جالب است که اندکی پس از اجرای عملیات اخیر ایران علیه صهیونیستها، رسانهها و مقامهای صهیونیست از رهگیری ۹۹ درصد از موشک و پهپادهای ایرانی خبر دادند با این حال، با گذشت اندک زمانی، برخی رسانههای اسرائیلی به نقل از منابع آگاه اسرائیلی گفتند که این میزان حدودا ۸۰ درصد بوده است!
البته که هنوز هم آمار دقیق و درستی در این رابطه قابل شناسایی و رهگیری نیست. استعفای اخیر آهارون هالیوا رئیس بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل نیز در نوع خود یکی دیگر از جلوههای عینی دروغ بودنِ اقدامات رسانهای-تبلیغاتی صهیونیستها با محوریت کم اهمیت جلوه دادن عملیات وعده صادق ایران است. البته که به نظر میرسد استعفاها در سازوکارهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی پس از اجرای عملیات اخیر ایران، به مراتب گستردهتر از این حرفها باشد اما تیغ سانسور صهیونیستها اجازه افشای واقعیتها را نمیدهد.
فراموش نکنیم که در ابتدا نیز به هدف خوردن موشک و پهپادهای ایرانی به اهداف خود در اراضی اشغالی از سوی مقامهای ارشد اسرائیلی رد و تکذیب شدند با این حال، تنها اندکی بعد با رو شدن برخی شواهد و قرائن، شاهد بودیم که مقامهای اسرائیلی نیز مجبور به تغییر رویه و سیاست شدند.
به نظر شما تا چه حد تلاشهای تبلیغاتی صهیونیستها جهت منحرف کردن روند واقعیتها، موثر بودهاند؟
از زمان عملیات هفتم اکتبر تا اجرای عملیات وعده صادق و حتی تا همین حالا، رژیم صهیونیستی به انحا مختلف دروغهای بزرگی را گفته و با جوسازی رسانهای سعی در تثبیت آنها در اذهان افکار عمومی بین المللی داشته است. زمانی صهیونیستها از سر بریده شدن برخی کودکان ساکن در فلسطین اشغالی به دست نیروهای حماس سخن گفتند که این ادعا خیلی زود از سوی رسانههای بین المللی و البته خودِ ارتش اسرائیل تکذیب شد.
ارتش اسرائیل حتی آمارهای مرتبط با تلفات حقیقی نیروهای خود در میدانهای جنگ غزه را نیز با دروغ به افکار عمومی خودش و محیط بین المللی ارائه میکند. در مورد عملیات وعده صادق ایران نیز دروغهایی از سوی صهیونیستها گفته شد که خیلی زود ماهیت حقیقی آنها افشا شد. با این همه، پرسش اصلی این است که چرا رژیم اشغالگر قدس در این وضعیت گرفتار شده است؟
پاسخ روشن است: زیرا سطح بحرانها علیه این رژیم به قدری اوج گرفتهاند که رژیم اشغالگر قدس دیگر قادر به کنترل اوضاع نیست و دروغهای ناشیانهای را مطرح میکند. دروغهایی که صهیونیستها با سیلی از ادعاهای خود در زمینه قدرت و توان نظامی-اطلاعاتیشان، در نهایت تنها با فاصله کمی پس از مطرح شدنشان، افشا میشوند و آبروی اسرائیل را بیش از پیش میبرند. به طور کلی به نظر میرسد که وقتی اعتراضات گسترده جهانی علیه اشغالگران اسرائیلی را در اقصی قاط جهان مشاهده میکنیم، این خود نمودی عینی از این مساله است که اساسا افکار عمومی بین المللی، روایتهای صهیونیستها و همچنین متحدان غربی آنها در مورد رویدادهای مختلف را باور نمیکنند. معادلهای که از شرایط اسفناک کنونی اسرائیل و البته آینده کاملا تاریک این رژیم حکایت دارد.
تاکنون گمانه زنیهای مختلفی در مورد برخی گُسستهای ایجاد شده در درون سازوکارهای نظامی-اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه جنگ غزه و دیگر تحولات چند ماه اخیر مطرح شده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
پاسخ به این سوال را باید در چند سطح داد. اول اینکه توجه دشته باشیم که رژیم اسرائیل در میدانهای جنگ غزه با بن بستهای جدی و بحرانی گرفتار شده است. وضعیت جنگ آنگونه که رژیم اشغالگر قدس پیش بینی میکرد، پیش نرفته است. نه حماس نابود شده و نه اسرای اسرائیلی آزاد شدهاند و جالب اینکه هنوز به اذعان منابع غربی، توان نظامی حماس حفظ شده و حتی این جنبش هنوز اقدام به شلیک موشک به سمت اراضی اشغالی میکند.
این موضوع نوعی احساس را نیز در میان سیاسیون صهیونیست ایجاد کرده که تاکید دارد نظامیانشان بیکفایت هستند. مسالهای که سبب شده تا نظامیان و سیاسیون صهیونیست به جان یکدیگر بیفتند و البته که این موضوع بحرانهای جدی و البته کمتر آشکار شدهای را در اراضی اشغالی سبب شده است.
دوم اینکه باید توجه داشته باشیم که ریشه برخی از اختلافات میان سیاسیون و نظامیان صهیونیست به دوره قبل از عملیات هفتم اکتبر برمیگردد. برخی نظامیان اسرائیلی به صراحت این اعتقاد را داشتهاند که رفتارهای تندروهای اسرائیلی متحد نتانیاهو، عامل و محرک اصلی به هم ریختن وضعیت امنیتی به ضرر رژیم اشغالگر قدس بوده است.
البته که این طیفها بر این باورند که بحرانهای بعدی در اراضی اشغالی نیز تا حد زیادی برونداد رفتارهای تندروهای اسرائیلی بوده است. اکنون که شاهد جنگ غزه و انفجار بحرانها علیه اشغالگران اسرائیلی هستیم، تنشها میان دو طیفِ مذکور اوج گیری قابل توجهی داشتهاند و همین مساله خود را در عیان شدن برخی جلوههای تنش و درگیری میان سیاسیون و نظامیان اسرائیلی نشان میدهد.