در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
ماشینها به جای دستها صنایع دستی ایران را تولید میکنند
ترمه دیگر صنایعدستی نیست/ میناکاریها و قلمزنیها با دستگاه پرس انجام میشوند
جدای از برخی تولیدات خاص که توسط تولیدکنندگان صنایعدستی تولید میشود و با قیمت بالا و درخور اثر فروخته میشود، بیش از ۸۰ درصد از تولیدات صنایعدستی ایران ماشینی شده است. پیگیریهای ایلنا از تعدادی از هنرمندان و صنعتگران این حوزه مشخص کرده که با مرگ اقتصاد، هنر از شاکله صنایعدستی خارج شده و بهسمت ماشینیزم و تولیدات صنعتی گرایش پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، صنایعدستی حال و روز خوشی ندارد، تولیدات رو به افول است و بسیاری از فروشگاههای صنایعدستی کاسبی را تعطیل کردهاند و تولیدکنندگان نیز به شغلهای دیگر روی آوردهاند. اگر گذرتان به میدان نقشجهان اصفهان بیفتد خواهید دید که تعداد بسیاری از مغازههای صنایعدستی با تغییر کاربری به بنجلفروشی و بستنی فروشی کالاهای صنایعدستی را جمع کردهاند و با این هنر و صنعت در سکوت و خاموشی خداحافظی کردهاند.
کارشناسان صنایعدستی ساختار ضعیف اقتصاد، نبود تقاضا، عدم تامین مواد اولیه و چالشهای صادرات را از جمله چالشهای صنایعدستی و ماشینی شدن تولیدات این حوزه عنوان میکنند.
رضا ناموریفرید (فعال صنایعدستی) در این رابطه به خبرنگار ایلنا میگوید: درحالحاضر صنایعدستی در حوزه ساختار، تامینمواد اولیه، صادرات، استانداردسازی تولیدات و بسیاری از مسائل دیگر دچار مشکلات جدی است به گونهای که هماکنون جای هنر اصیل ایرانی را صرفا تولیدات صنعتی گرفته است و تعداد زیادی از رشتههای صنایعدستی از جمله قلمزنی، میناکاری، فیروزهکوبی با دستگاه پرس انجام میشود و به سمت ماشینی شدن رفته است.
این فعال صنایعدستی با بیان اینکه صنایعدستی را باید فراتر و کلانتر نگاه کرد، میافزاید: زمانیکه اقتصاد در صنایعدستی پویا باشد صنایعدستی نیز راه خود را پیدا میکند اما در شرایط فعلی اقتصاد در حوزه صنایعدستی درحال افول است و برای تولیدکننده بهصرفه نیست کالاهای فاخر تولید کند که تقاضایی برای آن نیست. فرش دستبافت قم ماشینی شده است و دیگر با ابریشم بافته نمیشود.
ناموری فرید ادامه میدهد: هنرمند قلمزن دیگر قلمزنی نمیکند و بیش از ۸۰ درصد قلمزنیها جدای از تولیدات خاص هنرمند با دستگاه پرس ساخته میشود و کاملا ماشینی است.
به گفته او، در دنیای قلمزنی تعداد اندکی هنرمند قلمزن مثل آقای ساعی و آقای علمداری باقی ماندهاند و به خاطر به صرفه نبودن این شغل دیگر شاگردی پرورش پیدا نمیکند اتفاقاتی که صرفا به دلیل اقتصاد فروپاشیده صنایعدستی شاهد آن هستیم.
این فعال صنایعدستی رشتههای دیگر چون میناکاری، فیروزهکوبی و… را از این قاعده ماشینی شدن مستثنی ندانست و ادامه میدهد: در گذشته خمکارها برای ساخت مظروفات صنایعدستی از ماشین استفاده میکردند که هیچ ایرادی نداشت چون پس از ساخت مظروفات هنر قلمزنی یا مینا روی آن انجام میگرفت اما درحالحاضر همین هنر دست هم ماشینی شده است و با دستگاه پرس انجام میشود.
به گفته ناموریفرید، از آنجا که تعداد تولیدکنندگان صنایعدستی کاهش پیدا کرده است در برخی مواقع ادارههای دولتی سفارش صنایعدستی در تعداد بالا میدهند که تولیدکننده به خاطر قیمت پایینی که تقاضا کننده پیشنهاد میدهد مجبور است صنایعدستی ماشینی با کیفیت پایین تولید کند تا پول در گردونه اقتصاد صنایعدستی بچرخد. اینگونه است که صنایعدستی از هنر - صنعت خارج میشود و صرفا تبدیل به صنعت میشود.
او میافزاید: در دولت نهم و دهم طرحی اجرا شد مبنی بر اینکه ادارههای دولتی نیمدرصد از بودجه خود را صرف خرید صنایعدستی کنند و بانکها نیز جوایز خود را به صنایعدستی اختصاص بدهند. این طرحها باعث رونق صنایعدستی و افزایش تولیدکنندگان شده بود اما همانطور که میبینیم پس از گذشت سالها رها شد و مسکوت باقی ماند.
ناموریفرید ادامه میدهد: متولیان و مسئولان اگر از اهمیت صنایعدستی آگاه بودند و میدانستند که یک سوم اشتغال کشور را صنایعدستی حل میکند تا این حد صنایعدستی را نادیده نمیگرفتند و برای رفع مشکلات اساسی این حوزه چارهای میاندیشیدند.
او میگوید: مبلغ اجاره مغازه در خیابان ویلا ماهیانه بیش از ۲۵۰ میلیون تومان است یک فروشنده صنایعدستی، اتومبیل هم بفروشد نمیتواند این اجاره را پرداخت کند چه به برسد به فروش صنایعدستی!
به گفته ناموریفرید، در سالهای قبل تنها دغدغه ما از ماشینی شدن تولیدات صنایعدستی فقط ترمه بود. چون ترمه جزو رشتههایی است که دیگر صنایعدستی محسوب نمیشود و کاملا ماشینی بافته میشود مگر آنکه سرمهدوزی روی آن انجام گیرد. حال دیگر بسیاری از رشتههای صنایعدستی بازاری و ماشینی شدهاند و چیزی از هنر و صنعتی که وجود داشت باقی نمانده است.