رسوخ گلسنگها در جانِ بناهای میراث جهانی و ملی ایران؛
«بیستون» در صدرِ خطرناکترین و شدیدترین فرسایشِ گلسنگی
بیش از دو دهه است که متخصصان و کارشناسان میراث فرهنگی از بحران گلسنگ در آثار و بناهای تاریخی ایران خبر میدهند. رشد قارچهای گلسنگی که همچنان ناشناخته ماندهاند و خطر فروپاشی بسیاری از کتیبه ها، بناها و صخرههای تاریخی را به همراه دارند. درحال حاضر بیستون در صدر خطرناکترین و شدیدترین فرسایش گلسنگی قرار گرفته و در مرحله بعد تخت جمشید، پاسارگاد، میراث جهانی محور ساسانی، چغازنبیل، شوش، گنبد سلطانیه و گنبد قابوس، و تخت سلیمان و برخی کاروانسراهای میراث جهانی و. . قرار گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در حال حاضر پژوهشها و حفاظت در حوزه میراث فرهنگی، تبدیل به موضوعی کاملا تخصصی شده است. گلسنگشناسی یکی از رشتههای تخصصی حوزه میراث فرهنگی به شمار میرود که مطالعات کافی در بررسی فرسودگی زیستی ناشی از گلسنگها و پژوهشهای جدی روی آن صورت نگرفته است.
محمد سهرابی (گلسنگشناس و سرپرست پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی)، که سالها وقت خود را صرف شناسایی، پایش و رویش گلسنگها بر آثار تاریخی و کتیبههای باستانی ایران کرده است، حالا وضعیت بناهای تاریخی ایران را در حوزه فرسودگی زیستی بسیار آسیبزا و ناپایدار توصیف میکند.
آنطور که رئیس موزه گلسنگهای ایران به ایلنا میگوید: هم اکنون خطرناکترین و شدیدترین فرسودگی زیستی ناشی از رشد گلسنگها را در محوطه باستانی بیستون و پس از آن در تخت جمشید، پاسارگاد، میراث جهانی محور ساسانی، چغازنبیل، شوش، گنبد سلطانیه و گنبد قابوس، و تخت سلیمان و برخی کاروانسراهای میراث جهانی و... شاهد هستیم.
او با اشاره به اینکه تاکنون نزدیک به ۵۰۰گونه گلسنگ در حال رویش روی بناهای تاریخی ایران مشاهده شده است، ادامه میدهد: مشاهدات و تخمینهای صورت گرفته برآورد میکند که نزدیک به ۵۰۰گونه مخرب از گلسنگها با رتبهبندی متفاوت از نرخ فرسایش برسطح بناهای باستانی کشور تأثیر گذاشتهاند.
اما فرسودگی زیستی چیست و رشد قارچهای گلسنگی چه آسیبی به بناهای تاریخی میرساند؟ رئیس موزه گلسنگهای ایران میگوید: گلسنگها (Lichens) قارچهای همزیستی با جلبکها و سیانوباکتری هستند که روی سنگها، صخرهها، تنه و ساقه درختان میرویند و میتوانند تا ۴ هزار سال هم عمر کنند.
سرپرست پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی معتقد است: ایران زیستگاه۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ گونه گلسنگ است که تاکنون ۱۰۰۰ تا از این گونهها شناسایی شدهاند، که یک چهارم گلسنگهای شناسایی شده مربوط به آثار و بناهای تاریخی میشوند. در تحقیقات گلسنگشناسی در دست انجام موزه گلسنگهای ایران و دانشجویان دکتری اینجانب ما شاهد گزارشهای جدیدی از گلسنگها برای ایران هستیم و حتی برخی گونهها برای اولین بار به علم گلسنگشناسی جهان کشف میشوند که دانشجویان من مقالات این گونههای جدید را در دست تهیه دارند.
به گفته او، پیشبینی میشود که با اضافه شدن ۵۴ کارونسرا به فهرست میراث جهانی ایران، حدود ۷۰۰ گونه گلسنگ نیز در سراسر ایران روی آثار و بناهای تاریخی یا محوطههای تاریخی ایران نقش دارند. متاسفانه به دلیل محدودیتهای قانونی و عدم وجود حمایتهای مالی لازم، هنوز هیچ پیشرفتی برای ارزیابی و تعیین نرخ تخریب هر گونه گلسنگ و میزان آسیب آن در سطح بناهای تاریخی ایران به دست نیامده است. درحال حاضر در بنایی مثل تخت جمشید که اتفاقا موضوع آسیبهای گلسنگی آن بسیار بسیار جدی بوده و در صدر اخبار است، به دلیل عدم وجود بودجه کافی، علیرغم تهیه نقشه کلی پراکنش گونهها و جانمایی تک تک گونههای شناسایی شده بر روی سطوح آن، هنوز مشخص نیست که هر یک از گونههای گلسنگها دقیقا چه مساحتی از سطح بنا را اشغال کرده است چراکه برخی از گلسنگهای در سطوح بالای دیوارها رشد کرده و قابل دسترسی نیستند. البته فهرست تفکیکی گونههای مخرب و غیر مخرب تخت جمشید تهیه شده است ولی به دلیل عدم حمایت مالی لازم مطالعات تکمیلی این بنا همچنان در ابهام است.
سهرابی معتقد است: همه گونههای گلسنگی در محوطههای تاریخی و میراث جهانی مخرب نیستند. برای مثال این موضوع در سطوح سنگهای طبیعی اطراف دریاچه تخت سلیمان در میراث جهانی تخت سلیمان و حتی سطوح سنگهای روستای کندوان در آذربایجان به وضوح قابل مشاهده است. این نوع رشد گلسنگها نشانگر بسترهای دست نخورده طبیعی بوده و حتی مانند یک عایق، محوطه تاریخی کندوان را از خطر عوامل طبیعی حفظ میکنند. لذا هیچ نیازی به گلسنگزدایی از این محوطهها نیست. اما برخی دیگر در سطح نقوش سنگها و صخرههای باستانی نفوذ کرده و در هر صورت باعث تخریب آنها میشوند. آنچه که مهم است در وهله اول شناسایی همه گلسنگها در محوطههای تاریخی و تفکیک نقاط بحرانی و غیر بحرانی و درجهبندی این نقاط نسبت به حضور فعال گلسنگها و پس از آن برطرف کردن آسیب و زدودن آنها از روی آثار تاریخی است.
موزه گلسنگهای ایران و ایجاد ساختار برای تربیت متخصص گلسنگ
سرپرست پیشین پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی میگوید: «موزه گلسنگهای ایران با هدف تربیت متخصص در حوزه گلسنگشناسی کشور تاسیس شده است. درحال حاضر دو دانشجوی دکتری رساله دکتری خود را تحت راهنمایی اینجانب در این موزه تکمیل میکنند. متاسفانه وزارت میراث فرهنگی هیچ حمایت مالی از رساله دکتری این دو دانشجو انجام نداد.»
سهرابی با تاکید بر اینکه در طول سالهای گذشته، با توجه به محدودیت نمونه برداری در محوطههای تاریخی از گلسنگها جهت مطالعه در زیر میکروسکوپ، صرفا روش مطالعه قرینهسازی از نمونهها در محوطه تاریخی و نمونهبرداری از نمونههای مشابه در محوطههای طبیعی و غیر تاریخی در دستور کار علمی ما بود، ادامه میدهد: متاسفانه ادامه این روش به دلیل ایجاد مشکلات تاکسونومیکی در شناسایی گونهها و گاها عدم انطباق صفات میکروسکوپی گونهها با صفات ظاهری گونهها در دو نقطه متفاوت جغرافیایی با مشکلاتی مواجه بود.
او میگوید: از نظر من نمونه برداری به منظور بررسی دی انای و استفاده از روشهای شناسایی مولکولی گونهها استاندار میراث جهانی ایران را بالا میبرد و با کمترین زمان ممکن میتوان به شناسایی گونههای مخرب و غیر مخرب پرداخت. لازم به ذکر است که نمونه برداری و قرینهسازی برای مطالعات بستر گلسنگهای همچنان یک نیاز باقی است. ما هرگز اجازه نداریم که به سطوح تاریخ آسیبی وارد کنیم. تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار تصویر از حضور گلسنگ از نقاط مختلف از بناهای و محوطههای باستانی ایران تهیه شده است اما این تصاویر کافی نیست شناسایی این گونههای گلسنگی نیازمند نمونهبرداری دی انای از گونهها است. رفع آسیب گلسنگها از بناهای تاریخی، نیاز به تدوین اطلس گلسنگشناسی و انجام دی انای آنهاست که اقدامی زمانبر و بسیار هزینه بر است.
او با تاکید بر اینکه آثار و بناهای تاریخی ایران مملو از گونههای ناشناخته گلسنگ است ادامه میدهد: متاسفانه سالهاست که تحقیقات گلسنگشناسی به دلیل نبود بودجه و امکانات در پایگاههای میراث فرهنگی متوقف شده است درحالی که بناهای تاریخی ایران پر از گونههای ناشناخته است که شناسایی آنها در دستور کار دانشجویان شاغل در سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران (موزه گلسنگهای ایران) و کارشناسان و متخصصان آکادمیک در سایر دانشگاهها است.
به گفته سهرابی، شناسایی گلسنگهای تخت جمشید از سال ۱۳۸۳ شروع شده و بیست سال به طول انجامیده و کشف و شناسایی یک گونه جدید گلسنگ برای من ۴ سال طول کشید تا آن را در مجلات معتبر علمی پذیرش کنم. بنابراین پروژه شناسایی گونههای ناشناخته در سطوح آثار تاریخی، آسیبزدایی و حفاظت از بناهای تاریخی در زمینه گلسنگ امری بسیار زمانبر و هزینه بر است.
او که دکتری گلسنگشناسی از دانشگاه هلسینکی فنلاند را دارد، میگوید: درحال حاضر این حوزه نیازمند تامین بودجه جهت تربیت متخصص است. دانشجویان من باعدم حمایت مالی وزارت میراث فرهنگی رسالههای خود را در حوزه فرسودگی زیستی ناشی از گلسنگها انتخاب میکنند. در این میان فقط وجود حمایتهای معنوی برخی دلسوزان میراث فرهنگی مایه دلگرمی ما است. ما در حوزه میراث فرهنگی متخصص فرسودگی زیستی گلسنگ در دست تربیت داریم که فرزندان این مرز و بوم هستند. در واقع حمایت مالی از این افراد نداریم. این درحالی است که به دلیل عدم حمایت از نیروهای داخلی ومتخصصان بومی، از گروههای خارجی استفاده میکنیم که آنها هم صرفا برای خود تجربه اندوزی میکنند.
سهرابی تاکید میکند: در تمام آثار سنگی ایران، بحران فرسودگی زیستی ناشی از گلسنگها وجود دارد، این یک نیاز ملی است و به همین خاطر موزه گلسنگهای ایران در سال ۱۳۹۶ تاسیس شده که این ماموریت ملی را در کشور به سرانجام برساند. ما در حوزه مطالعه فرسودگی زیستی ناشی از گلسنگها هیچ کمبودی از نظر دستگاهی و انجام آزمایشات مربوطه در کشور نداریم.
در این میان کتیبههای خط میخی که نوشتهها از عمق کمتری برخوردارند بیشترین آسیب ناشی از رشدگلسنگها را دیدهاند. ارزش معنوی این کتیبهها غیر قابل قیمتگذاری است. این آثار تاریخ یک ملت و یک کشوراست بنابراین آنچه که هم اکنون ضرورت آن بسیار دیده میشود تامین بودجه لازم برای ماموریت موزه گلسنگهای ایران است که امید است مطالعات اقلیم محورگلسنگزدایی از آثار تاریخی ایران را از شمال تا جنوب از غرب تا شرق به سرانجام برساند اما به دلیل عدم حمایت مالی این ماموریت ملی چندین سال است که متوقف مانده.