تحلیلگر مصری مسائل غرب آسیا مطرح کرد:
تل آویو به دنبال جنگ گسترده منطقهای با ایران است
رژیم اسرائیل از حملات حزب الله لبنان به اراضی اشغالی خسته شده است
کلافگی اسرائیل از حملات حزب الله لبنان به مناطق شمالی اراضی اشغالی، یکی از انگیزههای اصلی تلآویو در هدف قرار دادن کنسولگری ایران در دمشق بوده است. در حقیقت، تل آویو به نوعی با این اقدام خود، به زعم خودش سعی داشته تا ضربهای را به معادلاتی وارد کند که در تقویت محور مقاومت و به طور خاص حزبالله لبنان، ایفای نقش میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مدت زمان زیادی از حمله اخیر رژیم اشغالگر قدس به کنسولگری کشورمان در دمشق نمیگذرد. حملهای که بازتابهای بین المللی گستردهای پیدا کرده و موجب به شهادت رسیدن سردار شهید «محمد رضا زاهدی» و شمار دیگری از مستشاران نظامی کشورمان در سوریه شد. تنها اندکی پس از این حمله، مقام معظم رهبری در موضعگیری تاکید کردند که دلاورمردان کشورمان انتقام این عملیات را از دشمن صهیونیست خواهند گرفت و این رژیم را از انجام جنایت اخیرش پشیمان خواهند کرد.
در این راستا، دیدگاههای مختلفی در مورد عملیات انتقام جویانه احتمالی ایران نیز مطرح میشود. با این همه، هنوز هم تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد ابعاد مختلف اقدام تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی علیه کنسولگری کشورمان در دمشق ارائه میشود. از این رو، ایلنا در گفتگو با «حسام شاکر» نویسنده و تحلیلگر مصری مسائل غرب آسیا، به واکاوی چند پرسش و علامت سوال مهم و کلیدی با محوریت رویداد مذکور پرداخته است.
مشروح گفتگو با حسام شاکر را در ادامه مطالعه میکنید.
نماینده دولت آمریکا در سازمان ملل متحد به تازگی در جلسه شورای امنیت این سازمان با محوریت حمله به کنسولگری ایران در دمشق، اعلام کرد که واشینگتن از انجام این عملیات، اطلاعی نداشته و در آن هیچ دخالتی هم نداشته است. دیدگاه شما در رابطه با این مساله چیست؟
یکی از نکات مهم و کلیدی که در رابطه با سیاست خارجی آمریکا باید مد نظر داشته باشیم، برخورداری از روابط راهبردی با رژیم اسرائیل است. اساسا جنگ غزه نیز تا حدی زیادی با هدایت و همکاری واشینگتن با تل آویو به پیش رانده شده و همچنان میشود. سالهاست که آمریکا و رژیم اسرائیل همکاریهای نزدیک اطلاعاتی و امنیتی دارند و اینکه آمریکا مدعی شده که از حمله به کنسولگری ایران توسط صهیونیستها اطلاعی نداشته، چندان واقعبینانه نیست.
آمریکاییها اشراف گستردهای بر معادلات اطلاعاتی حاکم بر اسرائیل دارند و بیاطلاعی آنها از اقدام اخیر اسرائیل، منطقی نیست. به نظر میرسد که آنها به نوعی با این موضع گیری خود سعی داشتهاند تا از انتقامجویی ایران و به طور خاص نیروهای عضو محور مقاومت در این رابطه، در امان باشند.
به نظر شما اصلیترین انگیزه اسرائیل در انجام حمله علیه کنسولگری ایران در دمشق چه بود؟
محرکهای مختلفی تاکنون مورد اشاره قرار گرفتهاند با این حال، به نظر میرسد که کلافگی اسرائیل از حملات حزب الله لبنان به مناطق شمالی اراضی اشغالی، یکی از انگیزههای اصلی تل آویو در هدف قرار دادن کنسولگری ایران در دمشق بوده است. در حقیقت، تل آویو به نوعی با این اقدام خود، به زعم خودش سعی داشته تا ضربهای را به معادلاتی وارد کند که در تقویت محور مقاومت و به طور خاص حزب الله لبنان، ایفای نقش میکنند.
در این چهارچوب، اسرائیل بر آن بوده تا پیامی را به تهران مخابره کند. جدای از اینها، اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه و در پی بنبست راهبردی که در این جنگ به آن دچار شده و البته عدم تحقق اهداف تعیینشدهاش در قالب جنگ مذکور، سعی در گسترش بخشیدن به دامنه جنگ در سطح منطقه دارد. در واقع، تل آویو سعی دارد تا فضای تنفسی تازهای را برای خود ایجاد کند و از این رهگذر، سیل بحرانهای قابلتوجهی را که با آنها رو به رو است را تا حدی کم کند.
اسرائیل نیاز دارد تا تمرکز منطقهای و بین المللی را از خود و شکستهایش در غزه منحرف کند و یک درگیری فراگیر این فرصت را به آن میدهد. از این رو، تل آویو حساب ویژهای را روی واکنش احتمالی ایران باز کرده است. جدای از همه اینها، ایجاد یک درگیری گسترده منطقهای تا حد زیادی میتواند شکافها میان اسرائیل با متحدان غربی آن را که در نتیجه جنگ غزه ماهیت فرسایشی و عمیق به خود گرفتهاند را نیز پُر کند. مسالهای که اسرائیل آن را در راستای منافع خود ارزیابی میکند.
از نگاه شما آیا روند تحولات منطقهای به سمت یک درگیری فراگیر حرکت میکند؟
در قالب تحولاتی که تاکنون در سطح منطقه شاهد بودهایم، این نکته آشکار شده که ایران خود را در مسیر و تلهای که جریانهای رقیب و مخالف آن تعریف میکنند، قرار نمیدهد. در حقیقت، این درک راهبردی به خوبی در ایران وجود دارد که اسرائیل در شرایط نامتعادلی است و دست به هر کاری میزند تا شاید بتواند روند تحولات را به نفع خود تغییر دهد.
در این چهارچوب، ایران در شرایطی که اسرائیل در مسیر فرسایش است، خود را در دام و تله آن قرار نمیدهد. در این میان باید توجه داشته باشیم که سیاست صبر راهبردی که ایران در سالهای اخیر اتخاذ کرده، به هیچ عنوان به معنای انفعال نیست. بلکه این سیاست، یک کنش فعالانه است که اتفاقا در نوع خود خسارتهای قابلتوجهی را در پشت پرده به دشمنان این کشور وارد میکند. با این حال، بسیاری از خسارتها لزوما ماهیت رسانهای به خود نمیگیرند.