کارگردان نمایش «بندار بیدخش» مطرح کرد؛
بخش دانشجویی جشنواره تئاتر فجر با دعوت از اساتید مطرح ارتقا مییابد
حضور دانشجویان در جشنواره تجربه مدیریتی آنها را بالا میبرد
متین میرزایی میگوید: وجود بخشی دانشجویی در جشنواره مهمی چون فجر باعث میشود دانشجویان در فضایی حرفهای حضور یابند. دیدن آثار حرفهای در قالب یک رویداد آن؛ هم از تمام مناطق ایران، فرصتی است که در جشنواره فجر نصیب دانشجویان میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در میانه برگزاری است. در جشنواره امسال که اجراهای بخش صحنهای آن از روز یکشنبه یکم بهمنماه آغاز شده، چند بخش به بخشهای دیگر اضافه شدهاند که بخش «مسابقه تئاتر دانشجویی» یکی از آنهاست.
با اینکه تئاتر دانشجویی همواره رویدادی مهم بوده، اما پیشینه پرداختن به آن در جشنواره تئاتر فجر به بیش از دو دهه قبل میرسد. امسال پس از سالها این اولین دوره است که بخش دانشجویی در قالب اجراهای رقابتی در جشنواره تئاتر فجر گنجانده شده است و دبیری آن را حسین عبداللهی به عهده دارد.
برای حضور آثار دانشجویی موضوع آزاد در نظر گرفته شده که این تنوع شامل اجرا یا بازخوانی آثار کلاسیک و برجسته تاریخ تئاتر جهان، تنوع اجرایی در آثار ادبیات و ادبیات نمایشی ایران و همچنین تنوع در گونههای اجرایی نمایش ایرانی است. تالارهای مولوی و حافظ، سالنهای مجموعه تئاتر شهر تهران اعم از چهارسو، قشقایی و سایه؛ همچنین تالارهای مجموعه ایرانشهر و تالارهای مجموعه محراب و سنگلج میزبانی آثار دانشجویی را به عهده دارند.
گفتنی است به موازات آثار راهیافته به بخش مسابقه دانشجویی، آثار برگزیده رویدادهای تئاتر دانشگاهی و دانشجویی نیز در جدول جای دارند و در طول جشنواره روی صحنه میروند.
در میان آثار راه یافته به جشنواره تئاتر فجر امسال، «بندار بیدخش» اثر بهرام بیضایی با کارگردانی متین میرزایی از دانشگاه «سیتی سنتر» اصفهان نیز روی صحنه خواهد رفت. این اثر که با دیگر نمایشهای دانشجویی رقابت خواهد کرد، روز دوشنبه نهم بهمنماه طی دو سانس ۱۶:۰۰ و ۱۸:۳۰ در سالن اصلی تالار مولوی روی صحنه میرود.
متین میرزایی طی گفتگو با ایلنا درباره افزوده شدن بخش دانشجویی به جشنواره تئاتر فجر امسال صحبت کرد. او همچنین از جزییات نمایش «بنداربیدخش» گفت.
با توجه به اینکه اعضای گروهتان جوان و دانشجو هستند؛ بگویید که گروه فعلی چگونه شکل گرفت؟
گروه ما کم کم تشکیل شد. من و اعضای گروهم با شناخت دغدغههای یکدیگر هم را پیدا کردیم. گروه ما با دیگر گروهها متفاوت است. از این جهت که هر پنج، شش نفرمان کاملا در خدمت کار هستیم. در گروه ما نه دستیاری وجود دارد نه عوامل دیگری برای انجام کارهای بخصوص داریم. ما چند نفر خودمان همه کارها را انجام میدهیم. بازیگران نمایش با من که کارگردان هستم، همراهند و کارها را انجام میدهیم. یا اینکه دکور را به اتفاق هم نصب کردیم. خوشبختانه همه چیز در گروه ما بر اساس همدلی پیش میرود و حاشیهای وجود ندارد. من این ویژگی و این گونه همکاریها و همدلیها را بسیار میپسندم.
این مدل رفتارها و خصوصیتها نعمتهایی هستند که در دوران دانشجویی حاصل میشوند. فضای کار خارج از دانشگاه با آنچه گفتید، تفاوت دارد.
همینطور است. من اینطور گروهها را تئاتری میدانم. در خارج از چنین گروههایی هرکس کار مربوط به خود را انجام میدهد. بله آن همدلی که در آثار دانشجویی شاهدش هستیم در فضای بیرون کمتر رخ میدهد. به نظرم این رویه ذوق و شوق بیشتری برای ادامه فعالیت ایجاد میکند.
درباره وجود بخش دانشجویی در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر چه نظری دارید؟
به نظرم این بخش کمی دیر به بخشهای دیگر جشنواره امسال اضافه شد. این اتفاق باید زودتر میافتاد. به هرحال وجود این بخش را در جشنواره اتفاق خوبی میدانم که دلایلی هم دارد. کلا وجود چنین بخشی در جشنواره مهمی چون فجر باعث میشود دانشجویان در فضایی حرفهای حضور یابند. اتفاق دیگر این است که بچهها آثاری غیر از نمایشهای دانشجویی را تماشا میکنند. معمولا اینگونه است که اغلب آثار راه یافته به جشنواره توسط فرد یا افرادی تولید و ارائه شده که در شهر خودشان اسم و رسمی دارند، و خب دیدن چنین آثاری در قالب یک رویداد آن؛ هم از تمام مناطق ایران، فرصتی است که در جشنواره فجر نصیب دانشجویان میشود. قاعدتا شرکتکنندگان تهرانی هم هنرمندانی هستند که رزومه قابل قبول و خوبی دارند. بدون شک وجود چنین فرصتی برای دانشجویانی که تازه فعالیتهای خود را آغاز کردهاند و خاک صحنه خوردن را تازه شروع کردهاند، بسیار ارزشمند است. یکی دیگر از اتفاقات خوب فضای رقابتی حاکم بر جشنواره است. این روال باعث میشود دوستان هنرمند بخصوص دانشجوها برای دیده شدن خود و آثارشان بجنگند و در بالا بردن کیفیت اثر و اجرا بیشتر تلاش کنند.
موضوع مهم این است که حضور در جشنوارهای حرفهای راه میانبری برای دانشجویانی است تا زودتر به عرصه حرفهای پا بگذارند.
بله. به هرحال هر اجرا برای اعضای گروه در نوع خود تجربه گرانبهایی است. مثلا اینکه ما نمایش «بندار بیدخش» را قبلا اجرا کرده بوم، اما با حضور در جشنواره تئاتر فجر تجربههای بیشتری کسب کردم که اعضای گروه هم در آن سهیم بودهاند. بدون شک مدیریت گروه در شرایط مختلف و رویدادهایی که وجود دارد، تجربهای است که میتوان با حضور در جشنوارهها آن را کامل کرد. قاعدتا حضور در جشنواره فجر تجربههای مدیریتی مرا به عنوان کارگردان بالا میبرد. چنین تجربهای در اجراها و رویدادهای کوچکتر متفاوت است. یا اینکه دانشجوی تئاتر با حضور در جشنواره فجر یاد میگیرد که چه کارهایی را انجام دهد و چه اموری را به بعد موکول کند. و اینکه طی این تجربه میآموزیم که در نهایت اثرمان باید در چه فرمتی روی صحنه رود تا همتراز دیگر آثار باشد و بتواند بهتر رقابت کند.
یکی دیگر از مزایای برگزاری بخش دانشجویی در قالب جشنواره تئاتر فجر مواجهه دانشجویان غیر تهرانی و حتی تهرانی با اساتیدی است که در طول سال کمتر آنها را میبینیم.
با شما موافقم. اتفاقل بچههای گروه هم خیلی ذوق دارند اساتیدی که میشناسند را حین اجرا و در طول جشنواره ببینند. اینکه استادان مطرح اجرای ما را میبییند اتفاق خوبی است که خودم نیز بابتش خوشحالم. به نظرم وجود بخش دانشجویی حتی فرصتی برای دعوت از هنرمندان شاخص عرصه تئاتر است. یکی دیگر از اتفاقات خوب که میتوان بهتر و جدیتر به آن پرداخت برگزاری کارگاههایی در جهت مقطع دانشجویی است. استادانی هستند که دانشجویان کمتر از وجودشان بهرهمند میشوند و نمیتوانند با آنها کلاس داشته باشند. جای این اساتید هم در جشنواره تئاتر فجر و بخش دانشجویی و کارگاههای آن خالی است.
مباحثی هم هست که در دانشگاه آنطور که باید به آنها پرداخته نمیشود.
بله برگزاری کارگاههایی بر اساس همین مباحث مهجور و کمتر مورد توجه قرار گرفته نیز موضوع دیگری است که میتواند مورد توجه برگزارکنندگان قرار بگیرد. این قضیه به مثابه همان مثال هم فال و تماشاست. حضور در جشنوارهای حرفهای مانند تئاتر فجر باعث ایجاد ارتباطهایی میان دانشجویان خواهد شد که سازنده است. به هرحال دانشجویانی از دانشگاههای سراسر کشور در این بخش حضور مییابند و گرد هم جمع میشوند؛ این فرصت در طول سال معمولا دست نمیدهد. موضوع دیگر فراگرفتن اخلاق حرفهای است که به طور کلی دربارهاش صحبتهایی کردم. به هرحال گروهها و افراد از آنجایی که از شهرهای مختلف به جشنواره میآیند تلاش میکنند، بهترین آثار و اجراهای خود را ارائه دهند. این تلاش برای ارائه بهتر اثر و اجرای قویتر باعث رشد بچهها خواهد شد و آنها به این ترتیب اخلاق حرفهای را خواهند آموخت. مثلا من بازیگرانی دارم که معمولا نیم ساعت، چهل دقیقه دیر سر تمرینات حاضر میشوند. حضور در جشنوارهای چون تئاتر فجر باعث شده چنین افرادی در انجام تمرینات و کارهای مربوط به اجرا جدیتر باشند، چرا که قرار بوده در رویدادی حرفهای روی صحنه بروند و پای رقابت هم درمیان است.
چه شد که نمایش «بنداربیدخش» را به چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر آوردید؟
من در ابتدا از اینکه بخش دانشجویی در جشنواره تئاتر فجر امسال فعال شده، خبر نداشتم. استادی داریم که مدیر گروه رشته ما نیز هستند. ایشان گفتند حال که نمایش «بندار بیدخش» را آماده دارید، فیلم آن را برای حضور در جشنواره علمی کاربردی به دبیرخانه مربوطه بفرستید. در ادامه این اتفاق افتاد و ما در جشنواره تئاتر علمی کاربردی حضور یافتیم که در نهایت نمایش «بندار بیدخش» در میان ۳۶ اثر دوم شد. در نهایت سه اثر اول، دوم و سوم جشنواره علمی کاربردی به چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه پیدا کردند.
مبنای انتخاب نمایشنامه «کارنامه بندار بیدخش» که یکی از برخوانیهای بهرام بیضایی محسوب میشود چگونه اتفاق افتاد؟
من دوستی دارم که کارهایمان را با هم پیش میبریم. این دوست من اصلا متنهای ایرانی را دوست ندارد و تمایلش پرداختن به نمایشنامههای خارجی است. ایشان به من پیشنهاد داد به سراغ متن «مرگ در میزند» نوشته وودی آلن برویم و این اثر را برای اجرا آماده کنیم. من در پاسخ گفتم بیا متنی ایرانی را انتخاب کنیم. دوستم را متقاعد کردم که نمایشنامه «بندار بیدخش» آقای بیضایی را بخوانیم. در ادامه حدود یک ماه و نیم وقت گذاشتیم و فقط متن را خواندیم و باید بگویم «بندار بیدخش» اثری دشوار است. در ادامه به خوانشها ادامه دادیم و ایدههای جدیدی به ذهنمان میرسید. پس از توافقات انجام شده قضیه برایمان جدی شد. در ابتدا اثر را با دو نفر اجرا میکردیم اما کمی که جلو رفتیم به این نتیجه رسیدم که باید فرم داشته باشیم و با وجود فرمی مشخص، کار بهتر خواهد شد. در اثر کاراکتری هست که دبیرک نام دارد که این شخصیت هم به کار افزوده شد.
همواره به طور کم و بیش شاهد بودهایم که دانشجویان هنر بیش از متون ایرانی به اجرای نمایشنامههای خارجی تمایل دارند.
بر اساس تجارب خودم باید بگویم بخشی از این تمایل به دلیل قرار گرفتن افراد در فضای دانشگاهی است. از طرفی اینگونه است که دانشجویان معمولا به دیدن فیلمهای خارجی بیشتر علاقه دارند. آنها خیلی دوست ندارند که بگویند فیلم ایرانی میبینیم. کلا چنین نگاهی در دانشگاهها وجود دارد و دلیلش فضای دانشجویی و تازه به دانشگاه آمدن دوستان است.
به هرحال این توجه ظاهری به آثار خارجی چه فیلم، فیلمنامه، نمایشنامه و تئاترهای در حال اجرا، حتی نگاه و روند فعالیت دانشجویان رشته بازیگری را هم تحت تاثیر قرار میدهد. بر همین اساس است که دانشجویان رشته بازیگری به کپی بازیهای خارجی میپردازند. اصطلاحش هم این است که استاد میگوید خارجی بازی نکن. منظور از خارجی بازی نکردن همان کپیکاری در بازی و صداسازی است.
درست است. من در نمایش «بندار بیدخش» به چنین مواردی توجه داشتهام و باید بگویم تلاشم این بوده کلیت کار و جزییات آن کاملا ایرانی باشد. حتی بازیگران در این زمینه روی میزانسنها هم وسواس داشتند. آنها ایده و پیشنهاد میدادند و درباره آنها صحبت میکردیم. مثلا میگفتند اگر این میزانسن را به این شکل یا طور دیگری برویم بهتر نیست. بر همین اساس باید بگویم از دقیقه یکم نمایش تا دقیقه چهل که کار به پایان میرسد، تمام فضای کار از میزانسنها تا دیگر موارد، کاملا ایرانی است.
استادان ما در هنرها و رشتههای مختلف همواره توصیهشان این بوده بر اساس تجارب خودمان و فرهنگ سرزمین خودمان کار کنیم. حال آن هنر میتواند سینما، تئاتر، شعر یا هر رشته دیگر باشد.
بله درست است. کار کردن بر این اساس دشوار اما لذتبخش است. استادی داشتیم که در اینباره مثال جالبی میزد. ایشان میگفت زمانی که شما جایی اجرا میروید از شما نمیپرسند که ادبیات و سطح بازیهای هنرمندان کشور ما در چه سطح است! آنها میپرسند کشور تو چه دارد؟ لذا بهتر آن است که در ابتدا به ادبیات، تئاتر و فرهنگ و جامعه خودمان توجه داشته باشیم و بر همین اساس کار کنیم. هنرمندان دیگر کشورها هم همینطور هستند.
در جدول برنامههای امسال اینگونه قید شده که شما از دانشگاه «سیتی سنتر» اصفهان به جشنواره امسال راه یافتهاید. این دانشگاه به کجا وابسته است؟
قبلا دانشگاه فرهنگ و هنر را داشتیم که تعطیل شد و همانی شده که الان گفتید. دانشگاه «سیتی سنتر» زیر مجموعه علمی کاربردی است و آن را مرکز آموزشی خوبی میدانم. یا اینکه شهریه این دانشگاه نسبت به مراکز دیگر خیلی پایین است. استادان خوبی آنجا تدریس میکنند. آنها خیلی دغدغهمند هستند و به دانشجویان در فعالیتهایی که دارند کمک میکنند. من خودم در این دانشگاه در مقطع کاردانی تحصیل کردهام و باید بگویم اگر فردی تمایل به فعالیت داشته باشد استادها کمکش خواهند کرد..
نمایش «بندار بیدخش» تهیه کننده و حامی مالی دارد؟
به جز سرپرستی گروه و کارگردانی اثر، تهیهکنندگی آن نیز به عهده خودم بوده و تمام هزینهها تا امروز با خودم بوده است. درباره حمایتهای صورت گرفته هم باید بگویم ما به دانشگاه نامه زدیم و امیدوارم نتیجهبخش باشد و مورد حمایت مالی قرار بگیریم.
آیا ناگفتهای هست که بخواهید دربارهاش صحبت کنید؟
خیر فقط موضوع عجیب برایم عدم توجه دانشگاه به پذیرفته شدن نمایش ما در جشنواره فجر است. تا به امروز نه دراینباره متنی منتشر شده نه استوری و پستی از سوی دانشگاه کار شده است. پوستر کار الان سه، چهار روز است که منتشر شده اما هنوز از سوی دانشگاه مورد توجه قرار نگرفته است! این در حالی است که استادان خودم به ما تبریک گفتهاند و برایمان تبلیغ کردهاند و از حضور کار در جشنواره احضار خوشحالی نمودهاند. چند باری هم به مسئولان دانشگاه یادآوری کردم و گفتهاند در اینباره کارهایی میکنند و امیدوارم همینطور باشد.