روزنامهنگار و تحلیلگر جهان عرب:
۱۰۰ روز جنگ غزه چیزی جز شکست برای اسرائیل نبود/ افول هژمونی جهانی آمریکا نمودهای عینی به خود گرفته/ طرحهای بزرگترِ صهیونیستها برای منطقه صرفا رویاپردازی است
آمریکاییها چندین دهه است که یکی از بنیانهای اصلی هژمونی ادعایی خود را بر خوانشِ روندها و تحولات آتی قرار دادهاند. در واقع، آنها همواره مدعی بودهاند که به واسطه قدرت اطلاعاتی خود، میتوانند روندهای آتی را درک کنند و قبل از وقوع بحرانها علیه منافعشان، پیشبینیهای لازم را انجام دهند و با عوامل تهدیدزا برخورد کنند. این در حالی است که اکنون میتوان سیلی از مثالها را مطرح کرد که در قالب آنها آمریکاییها کاملا غافلگیر شدهاند. در مورد جنگ غزه آیا چیزی غیر از غافلگیری از آمریکاییها میبینیم؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، ۱۰۰ روز از اجرای موفقیتآمیز عملیات «طوفان الاقصی» و متعاقبا آغاز جنگ خونین غزه میگذرد. جنگی که حملات گسترده و همه جانبه ارتش رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه را در پی داشته و موجب به شهادت رسیدنِ بیش از ۲۳ هزار فلسطینی و زخمی شدن بیش از ۶۱ هزار تن دیگر شده است. متاسفانه آمارهای رسمی از به شهادت رسیدنِ ۱۰ هزار کودک در جنگ غزه حکایت دارند که این آمار در نوع خود حقیقتا تکان دهنده است.
البته که نهادهای رسمی بین المللی نیز تایید کردهاند که بیش از ۹۲ درصد از تلفات اعلام شده فلسطینیها در نوار غزه را غیرنظامیان تشکیل میدهند. با این حال، رژیم اشغالگر قدس همچنان بر تداوم حملات خود به مردم غزه اصرار دارد و البته که در جبهه مقابل، ملت و مقاومت فلسطین نیز ایستادگی ستودنی را از خود نشان دادهاند. در این میان، آشکار شدن جلوههای عینی جنایات صهیونیستها علیه مردم غزه موجب شده تا افکار عمومی بینالمللی به نحو گستردهای علیه اشغالگران صهیونیست بسیج شوند.
در این چهارچوب، دولت آفریقای جنوبی نیز در اقدامی علیه صهیونیستها، در دیوان بینالمللی دادگستری به دلیل ارتکاب آنها به نسلکشی در نوار غزه دست به شکایت زده است. موضوعی که با استقبال گسترده بینالمللی رو به رو شده و بسیاری بر این باورند که صدور حتی یک حکم موقت از سوی دیوان و تایید نقض مفاد کنوانسیون نسلکشی مصوب سال ۱۹۴۸ میلادی از سوی رژیم اشغالگر قدس، میتواند شوکی بزرگ را به اسرائیل و البته آمریکا به عنوان اصلیترین حامی جنایات صهیونیستها در نوار غزه وارد کند.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «حنان صحمود» روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل راهبردی و جهان عرب، به واکاوی چند پرسش مهم و محوری در ۱۰۰ روزگی جنگ غزه پرداخته است.
مشروح گفتگو با حنان صحمود را در ادامه میخوانید.
۱۰۰ روز از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی خونین که تاکنون موجب کشته و مجروح شدن هزاران فلسطینی شده و بسیاری، آن را یکی از عینیترین نمودهای نسلکشی در دوران معاصر ارزیابی میکنند. به نظر شما، اصلیترین دستاورد صهیونیستها و همچنین مقاومت فلسطین با گذشت بیش از سه ماه از آغاز جنگ غزه چه بوده است؟
رژیم اسرائیل در قالب جنگ غزه، دستاوردهای خاص خود را که در واقع عقبگرد برای آن بودهاند، داشته است. مثلا پایههای ضعیف قدرت نظامی و اطلاعاتی این رژیم بیش از هر زمان دیگری پیش چشم بازیگران بین المللی و مردم جهان و حتی افکار عمومی اسرائیل قرار گرفت. در عین حال، جنگ غزه یک فاجعه بزرگِ اخلاقی برای اسرائیلیها نیز بوده است.
اکنون به واسطه متنوع شدن ابزارهای دریافت خبر و روایت در عرصه بین المللی، افکار عمومی جهانی به خوبی ماهیت اسرائیل و کنشهای آن در جریان جنگ غزه را درک کردهاند. هدف قرار دادن بیمارستانها و مراکز درمانی، بمباران مناطقی که خودِ اسرائیل آنها را امن اعلام کرده بود، برهنه کردن افراد غیرنظامی و بدرفتاری با آنها در هوای سرد، هدف قرار دادن مساجد و کلیساها در نوار غزه، و کشتن بیش از ۲۰ هزار نفر در نوار غزه، همه و همه برای اسرائیل عقبگردها و ضرباتی بودهاند که در جریان جنگ غزه نمودهای عینی خود را به نمایش گذاشتهاند. با این حال، در جبهه مقابل، مقاومت فلسطینی در طی ببیش از سه ماه اخیر، شوکهای قابل توجهی را به اسرائیل وارد کرده است.
اینکه تشکیلات اطلاعاتی اسرائیل و نیروهای ویژه نظامی آن نتوانستهاند حتی یک اسیر اسرائیلی را که در کنترل حماس هستند، آزاد کنند و البته که رهبران ارشد حماس در نوار غزه نظیر «یحیی سنوار» هم در امنیت هستند و نشانهای از نابودی حماس مشاهده نمیشود، همه و همه برای این جنبش دستاورد هستند. نکته قابل تامل اینکه از نقطهای به بعد، اسرائیلیها که مدام بر استفاده از زور جهت آزادکردن اسرای خود تاکید داشتند، اعلام کردند که حاضرند با گفتگو مساله را حل کنند اما این حماس بود که قاعدهای جدیدی قرار داد و تاکید کرد که تا آتش بس دائمی برقراری نشود، مبادله اسرا نیز صورت نخواهد گرفت.
البته که به تازگی گزارشهای مختلفی در مورد معلول شدن بیش از ۴ هزار نظامی اسرائیلی در جریان جنگ غزه و کشته شدن بیش از ۵۰۰ تن دیگر و البته وارد آمدن آسیبهای جدی روحی به هزاران نظامی اسرائیلی که در نوار غزه حضور داشتهاند هم مخابره شده است. به نظر من مقاومت فلسطینی توانسته دستاوردهای قابل تاملی را در جریان جنگ غزه کسب کند که حتی خودِ اسرائیلیها را نیز در موارد مختلف شوکه کرده است.
برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که جنگ غزه از نگاه صهیونیستها نقطه پایان نیست و آنها پروژه گستردهتری را در ذهن دارند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
منطق وجودی رژیم اسرائیل بر جنگ و درگیری استوار شده است. از این رو، در تحلیل تحولات آتی نیز تا حد زیادی باید به این منطق توجه داشته باشیم. سیدحسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان تاکنون در چندین نوبت در موضعگیریهای خود تاکید داشته است که اسرائیلیها برنامههایی را نیز برای لبنان دارند و اساسا حزب الله به همین دلیل به عملیاتهای خود در جوار مرزهای شمالی اسرائیل ادامه میدهد.
تردیدی نیست که اسرائیل منفعت خود را در گسترش فضای تنش و درگیری میبیند. هر چه درگیریها بیشتر شوند، این رژیم فضای تنفس بیشتری پیدا میکند. با این حال، در این رابطه این رژیم در وضعیت کنونی با یک چالش مهم نیز رو به رو است و آن این مساله است که آیا اساسا آنها توان ماجراجوییهای بیبشتر را هم دارند؟ به نظر من با توجه به آنچه که در ۱۰۰ روز اخیر در قالب جنگ غزه دیدهایم، اسرائیل از ظرفیتهای چندانی جهت آغاز یک جنگ فراگیر دیگر آن هم با حزب الله که زرادخانه تسلیحاتی به مراتب مدرنتری در قیاس با گروههای فسلطین دارد، برخوردار نیست.
فراموش نکنیم حدی از عقلانیت در محاسبات اسرائیلیها در معادلات حساسِ کنونیشان برقرار است. مساله برای اسرائیل فقط نظامی نیست. این رژیم اکنون با فشارهای جدی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز رو به رو است و برای هیچکدام از آنها برنامه مشخصی ندارد و نمیداند در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
بسیاری معتقدند که جنگ غزه نمودِ عینی افول هژمونی جهانی آمریکا نیز است. در واقع، آمریکاییها که در جنگ اوکراین زمین گیر شدهاند، اکنون در قالب معادله جنگ غزه بار دیگر غافلگیر شدهاند و کنترل معادلات منطقه راهبردی غرب آسیا را از دست دادهاند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
آمریکاییها چندین دهه است که یکی از بنیانهای اصلی هژمونی ادعایی خود را بر خوانش روندها و تحولات آتی قرار دادهاند. در واقع، آنها همواره مدعی بودهاند که به واسطه قدرت اطلاعاتی خود، میتوانند روندهای آتی را درک کنند و قبل از وقوع بحرانها، پیشبینیهای لازم را انجام دهند یا با عوامل تهدیدزا علیه منافعشان برخورد کنند. این در حالی است که اکنون میتوان سیلی از مثالها را مطرح کرد که در قالب آنها آمریکاییها کاملا غافلگیر شدهاند. در مورد جنگ غزه آیا چیزی غیر از غافلگیری آمریکاییها میبینیم؟
آیا آمریکاییها فکر میکردند که انصارالله یمن بتواند به نحو موثری حاکمیت یمن بر گلوگاه راهبردی تنگه بابالمندب و دریای سرخ را اعمال کند و چالشهای جدی را برای اقتصاد رژیم اشغالگر قدس و دیگر قدرتهای غربی ایجاد کند؟ آیا آنها این درک را داشتند که مواضعشان در یک بازه زمانی کوتاه هدف دهها حمله موشکی و راکتی و پهپادی توسط گروههای مقاومت در منطقه قرار گیرند؟ آنها در هیچکدام از این موارد ابتکار عملی نداشتند.
جالب اینکه دیدیم در قضیه ائتلاف دریاییشان در منطقه دریای سرخ نیز با یک ناکامی بزرگ رو به رو شدند و حتی متحدان نزدیکشان نظیر ایتالیا و اسپانیا و فرانسه نیز به صراحت اعلام کردند که حاضر به پیوستن به ائتلاف آمریکایی نیستند و ماموریتهای خود را به صورت انفرادی انجام میدهند. از این رو، جنگ غزه تنها یکی از نمودهای عینی افول هژمونی ادعایی آمریکا در جهان است.
جنگ اوکراین، تضعیف موقعیت آمریکا در میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، سقوط موقعیت آمریکا در قاره آفریقا و البته چالشهای روزافزون واشینگتن با چین در منطقه شرق آسیا، از جمله دیگر جلوههای این افولِ موقعیت هژمونیک هستند. مسالهای که آمریکاییها دیکر قادر به مخفی کردن آن از چشم افکار عمومی بینالمللی نیستند.