«فاروغ ولی» در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
سناریوهای تاریکی در انتظارِ صهیونیستهاست/ دادگاه عالی اسرائیل صریحا نتانیاهو را تهدید میکند
دولت آمریکا تداوم جنگ غزه را نمیپذیرد. این جنگ تا همین جای کار نیز خسارتهای زیادی را به آبروی آمریکاییها در محیط بین المللی وارد کرده و میرود که بر بختهای انتخاباتی بایدن برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا نیز اثرگذاری منفی داشته باشد. به تازگی نیز برخی منابع خبری اطلاع دادهاند که آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در سفر به فلسطین اشغالی، به صراحت به مقامهای اسرائیلی هشدار داده که دیگر زمان ندارند و بهتر است جنگ غزه را هر چه سریعتر خاتمه دهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از سه ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که اکنون روشنتر و شفافتر از هر زمان دیگری، به آیینه تمام نمای شکست و ناکامی صهیونیستها تبدیل شده و آنگونه که نشریه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» به تازگی توصیف کرده، عملا اسرائیل را وارد چاهی کرده که خروج از آن به سادگی رخ نخواهد داد. در این میان، از هر منظر و جبههای که مینگریم، بحرانها و چالشها علیه رژیم اشغالگر قدس و سازوکارهای سیاسی و امنیتی آن، در حال اوج گیری هستند.
اکنون جنگ غزه آنگونه که مطلوب صهیونیستها است به پیش نمیرود، در داخل اراضی اشغالی نیز انسجام لازم و کافی وجود ندارد، احساسات ضدصهیونیستی در سطح منطقه و جهان اوج گیری قابل توجهی داشته، و البته که دولت آمریکا به عنوان اصلیترین شریک بینالمللی اسرائیل نیز قویا به دلیل هزینههای سنگین جنگ غزه برای خود، در حال فاصله گرفتن از تل آویو است.
در این شرایط، بسیاری بر این باورند که دیر یا زود باید انتظار برقراری آتشبس را در جنگ غزه داشته باشیم. آتشبسی که یک شکست تمام عیار را برای اسرائیل تداعی میکند و خود برقرارکننده معادلات جدیدی در چهارچوب منازعات میان ملت و مقاومت فلسطین با رژیم اشغالگر قدس خواهد بود.
از این رو، در گفتگو با «فاروغ ولی» کارشناس مطالعات صلح و امنیت و تحلیلگر مسائل غرب آسیا، به واکاوی چند نکته و پرسش مهم با محوریت جدیدترین تحولات رخ داده در قالب جنگ غزه پرداختیم.
مشروح گفتگو با فاروغ ولی را در ادامه میخوانید:
به تازگی ۵ تیپ ارتش رژیم اشغالگر قدس از نوار غزه خارج شدهاند. پیش از آن، نیروهای تیپ گولانی ارتش اسرائیل نیز از نوار غزه خارج شده بودند. به نظر شما این اقدامات صهیونیستها حامل چه پیامی است؟
مقامهای ارشد نظامی و سیاسی رژیم اسرائیل مدعی هستند که برای تجدید قوا و در چهارچوب مرحله سوم تهاجم خود به نوار غزه، اقدام به خارج کردن برخی از تیپها و نیروهای نظامیشان از نوار غزه کردهاند. این در حالی است که به نظر من این توضیح نوعی فرافکنی است. البته که چند دلیل را نیز میتوان در این رابطه ذکر کرد: اولا، سطح فشارهای داخلی علیه دولت نتانیاهو به نحو قابل توجهی افزایش یافته است.
به تازگی شاهد بودیم که قانون «لغو برهان عدم معقولیت» در اسرائیل که بر پایه آن نظارت دادگاه عالی اسرائیل بر نخست وزیر و کابینه رژیم اسرائیل به نحو قابل توجهی کاهش مییافت و پیشتر به مثابه بخشی از لایحه اصلاحات قضایی نتانیاهو تصویب شده بود، لغو شد (از سوی دادگاه عالی رژیم صهیونیستی). این رویداد حقیقتا یک زلزله تکان دهنده در اسرائیل در مدت اخیر بوده که نشان میدهد میزان نارضایتی از نتانیاهو و افراطیون متحد وی در اسرائیل، صرفا از جانب افکار عمومی صهیونیستی نیست و طیفها و جریانهای سیاسی نیز وجود دارند که قویا به دنبال کنار زدن آنها از قدرت هستند. البته که صِرف اقدام اخیر دادگاه عالی اسرائیل، یک خط و نشان روشن علیه نتانیاهو بود.
از این رو، اساسا یک چنین دولت و سازوکار سیاسی که در داخل با مشکلات و بحرانهای جدی دست به گریبان است، در موقعیتی نیست که بخواهد به نحو نامحدودی در یک جنگ فراگیر، درگیر شود. دوم اینکه دولت آمریکا تداوم جنگ غزه را نمیپذیرد. این جنگ تا همین جای کار نیز خسارتهای زیادی را به آبروی آمریکاییها در محیط بین المللی وارد کرده و میرود که بر بختهای انتخاباتی بایدن برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا نیز اثرگذاری منفی داشته باشد.
به تازگی نیز برخی منابع خبری اطلاع دادهاند که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در سفر به فلسطین اشغالی، به صراحت به مقامهای اسرائیلی هشدار داده که دیگر زمان ندارند و بهتر است جنگ غزه را هر چه سریعتر خاتمه دهند. و در نهایت سوم اینکه اسرائیلیها هنوز نتوانستهاند با استفاده از زور و نیروی نظامی، در نوار غزه دستاوردی کسب کنند. تنها چیزی که تاکنون نصیبشان شده، صدها نظامیِ کشته و مجروح و البته سرازیر شدن هزاران نظامی آسیب دیده از حیث روحی و جسمی به مراکز توانبخشی و بازپروری اراضی اشغالی بوده است.
جالب است که نیروهای ویژه ارتش اسرائیل حتی نتوانستند یک اسیر اسرائیلی را از نوار غزه آزاد کنند. در این شرایط، اینکه میبینیم ۵ تیپ ارتش اسرائیل از نوار غزه خارج میشوند، روشنترین پالس از این موضوع است که ماشین جنگی اسرائیلیها در نوار غزه به بن بست رسیده است و دستاوردساز نیست.
در مدت اخیر شاهد افزایش اقدامات تروریستی از سوی صهیونیستها در محیط پیرامونیشان بودهایم. به عنوان مثال میتوان به اقدام اخیر آنها در ترور یکی از فرماندهان ارشد حزی الله در جنوب لبنان و یا اقدامات پیشین آنها در ترور شهید صالح العاروری معاون جنبش حماس در بیروت و یا شهید سیدرضی موسوی در حومه دمشق اشاره کرد. به نظر شما انگیزه اصلی اسرائیل از این قبیل اقدامات چیست؟
پاسخ به این سوال تا حد زیادی ریشه در پاسخی دارد که به سوال قبلی دادم. اسرائیل در نوار غزه به بنبست خورده است. از این رو، راهی ندارد تا جبهه جنگ را گستردهتر کند تا شاید بتواند در جبهههای دیگر، برای خود دستاوردسازی داشته باشد. ترورهایی که به آنها اشاره کردید نیز در همین راستا تحلیل و تفسیر میشوند. باید از خود بپرسیم که چطور اسرائیلیها یحیی سنوار یا محمد ضیف را که اهداف شماره یکِ آنها در نوار غزه هستند را نمیتوانند ترور کنند اما رو به ترورهای خارجی آوردهاند؟
جواب روشن است؛ آنها ناتوان از هر اقدام نظامی موثر در میدانهای جنگ غزه هستند و الا امان نمیدادند و با ترور دو فرد مذکور، حدی از قدرت نمایی را از خود به نمایش میگذاشتند. با این حال، نمیتوانند و راهی جز این ندارند که به دستاوردسازی فکر کنند. از این رو، دست زدن به اقدامات تروریستی خارجی از جمله اهرمهایی است که صهیونیستها تمسک به آن را برای خود فرصتساز یافتهاند.
آیا امکان سرایت جنگ غزه به لبنان، با توجه به اوجگیری تنشها میان حزب الله و رژیم اشغالگر قدس در جبهه شمالی فسلطین اشغالی وجود دارد؟
من شانس این مساله را چندان زیاد نمیبینم. توجه داشته باشیم که سطح بحرانها برای اسرائیل به مراتب بیشتر از این حرفها هستند. آنها حتی اکنون انسجام داخلی نیز برای ورود به یک جنگ تمام عیار با حزبالله ندارند. زرادخانه تسلیحاتی و موشکی حزب الله لبنان و توان عملیاتی آن، در سطح منطقه از این جنبش یک بازیگر قدرتمند ساخته است. از این رو، هرگونه درگیری با یک چنین گروهی، ریسکهای قابل توجهی را به همراه دارد. اسرائیلیها بیش از سه ماه است که در باتلاق نوار غزه گیر کردهاند حال چگونه وقتی یک بحران را حل نکردهاند، میخواهند وارد یک بحران دیگر شوند؟
اگر هم چنین کنند، این اقدام جلوهای عینی از دست زدن به یک خودکشی است. به نظر من با توجه به چالشهای عدیده داخلی، مشکلات فراوان اسرائیلیها در جنگ غزه، و بحرانهای آنها در مدیریت تنشهای جاری منطقهای و فرامنطقهایشان (در مواجهه با شرکای راهبردی خود نظیر دولت آمریکا)، بعید است که ایده سرایت جنگ غزه به لبنان، رنگ و بوی واقعیت را به خود بگیرد. اگر هم چنین شود، سناریوهای بسیار تاریکی انتظار اسرائیل را خواهند کشید.