خبرگزاری کار ایران

«شفیع خدر سعید» در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

واقعیت‌های میدانی جنگ غزه رژیم اسرائیل را از رویاپردازی‌های متوهمانه خارج کرده‌/ آمریکا برخلاف مواضع ظاهری خود همدست جنایات اسرائیل است

واقعیت‌های میدانی جنگ غزه رژیم اسرائیل را از رویاپردازی‌های متوهمانه خارج کرده‌/ آمریکا برخلاف مواضع ظاهری خود همدست جنایات اسرائیل است
کد خبر : ۱۴۳۲۵۰۵

اسرائیل سالانه میلیاردها دلار کمک مالی و همچنین میزان قابل توجهی از تسلیحات نظامی را از آمریکا دریافت می‌کند با این حال، روابط نزدیک آمریکا و اسرائیل سبب شده تا واشنگتن از برقراری روابط متعارف و عادی با طیف قابل توجهی از کشورهای اسلامی دور بماند و نتواند یک ارتباط عادی را با آن‌ها برقرار کند. دلیل این موضوع نیز روشن است: زیرا اسرائیل به یک مانع بزرگ در این مسیر تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، با گذشت بیش از ۸۰ روز از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات طوفان الاقصی و متعاقبا اوج گیری جنگ افروزی صهیونیست‌ها علیه نوار غزه، واقعیت‌ها و ابعاد تازه‌تری از روند تنش و درگیری میان جریان مقاومت فلسطین و رژیم اشغالگر قدس خودنمایی می‌کند.

در این راستا، جدای از مواجه رژیم صهیونیستی و متحدان غربی آن با صخره سختِ مقاومت اسلامی فلسطین و البته اوج گیری فعالیت‌های محور مقاومت در منطقه غرب آسیا، برخی تحلیلگران به طور خاص بر روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی متمرکز شده‌اند و به طور خاص به این نکته اشاره می‌کنند که شکاف‌های جدی از دلِ این رابطه در حال بروز و ظهور هستند و البته که ابعاد تازه‌تری را از چهارچوب کلی روابط تل آویو-واشنگتن به افکارعمومی بین المللی ارائه می‌کنند.

از این رو، ایلنا در گفتگو با «شفیع خدر سعید»، نویسنده تحلیلگر مسائل بین المللی، به واکاوی چند سوال مهم و محوری با محوریت روابط دو جانبه آمریکا و رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ غزه و همچنین موضع و جایگاه کنونی صهیونیست‌ها در جنگ علیه نوار غزه پرداخته است.

مشروح گفتگو با شفیع خدر سعید را در ادامه می‌خوانید.

برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی نامتوازن است. یعنی رژیم اسرائیل بیش از آمریکا از این رابطه سود می‌برد. معادله‌ای که در بحبوحه جنگ غزه نیز به وضوح قابل مشاهده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟

آنچه در صورتِ سوال شما مطرح شد، مربوط به چند روز گذشته نیست بلکه به نظر من این معادله دهه‌ها است که برقرار می‌باشد. ریشه اصلی این موضوع در نفوذ قابل توجه لابی‌های اسرائیلی در آمریکا است. در این زمینه حتی شاهدیم که برخی سیاستمداران و دولتمردان آمریکایی نیز در مقام لابیگر اسرائیل رفتار می‌کنند.

اسرائیل سالانه میلیاردها دلار کمک مالی و همچنین میزان قابل توجهی از تسلیحاتی نظامی از آمریکا دریافت می‌کند با این حال، روابط نزدیک آمریکا و اسرائیل سبب شده تا واشنگتن از برقراری روابط متعارف و عادی با طیف قابل توجهی از کشورهای اسلامی دور بماند و نتواند یک ارتباط عادی را با آن‌ها برقرار کند. دلیل این موضوع نیز روشن است: زیرا اسرائیل به یک مانع بزرگ در این مسیر تبدیل شده است. در عین حال حمایت‌های بی‌چون و چرای واشنگتن از اسرائیل سبب شده تا آمریکا بهای سنگینی را از چشم‌انداز موضع منفی افکار عمومی این کشور و جامعه بین المللی نسبت به خود هم پرداخت کند.

معادله‌ای که در نوع خود یک چالشِ مرتبط با «تصویر بین المللی» را به وجود آورده است (برای آمریکا). البته که تاکنون در قالب مسائل مهم و مختلف بین المللی نیز شاهد بوده‌ایم که کارشکنی‌ها و اقدامات مخرب طرف اسرائیلی حامل پیامدهای منفی برای واشنگتن بوده و راه و مسیر آن جهت دستیابی به راه‌حل‌های سازنده جهت گره‌گشایی از مشکلات و چالش‌های بین المللی را پیچیده‌تر کرده است. از این رو، اینکه روابط آمریکا و اسرائیل دچار نوعی‌ عدم توازن است به هیچ عنوان گزاره عجیب و غریبی نیست و کاملا در قالب نمونه‌های مختلف تاریخی قابل مشاهده است.

مقام‌های آمریکایی نظیر کامالا هریس (معاون رئیس جمهور آمریکا) به تازگی در موضع‌گیری‌های خود گفته‌اند که آمریکا چه به صورت عمومی و چه در جلسات خصوصی به طرف اسرائیلی گفته است که مانع از افزایش تلفات غیرنظامیان در جنگ غزه شود. به نظر شما تا چه حد این گزاره صادقانه ابراز می‌شود؟

آمریکا از زمان آغاز جنگ غزه، سیل قابل توجهی از تسلیحات و بمب‌های مختلف را به اسرائیل داده است. موضوعی که در رسانه‌ها و نشریات آمریکایی نیز بازتاب‌های گسترده‌ای پیدا کرده است. حال در این فضا، باید از آمریکا پرسید که دقیقا چه اقدام عملی را در راستای هدف اعلامی خود که همان کمک به کاستن از تلفات غیرنظامیان در جنگ غزه است، انجام داده است؟

در عین حال، باید توجه داشته باشیم که شمار قابل توجهی از مقام‌های رژیم اسرائیل نظیر اسحاق هرتزوگ (رئیس جمهور اسرائیل) در ابتدای جنگ غزه به صراحت اعلام کردند که در نوار غزه، انسان بیگناه وجود ندارد و همگی مردم این منطقه اهدافی مشروع برای ارتش اسرائیل هستند. استدلال آن‌ها نیز این بوده که مردم نوار غزه حماس و مقاومت فلسطین را انتخاب کرده‌اند و حالا باید تاوان این مساله را بدهند. از این رو، اینکه برخی مقام‌های آمریکا مدعی می‌شوند که به اسرائیل گفته‌اند که باید تلفات غیرنظامیان را در جنگ غزه کاهش دهد به هیچ عنوان با واقعیت‌های میدانی همخوانی ندارد.

نه آمریکا گام روشنی را در این رابطه داشته و برمی‌دارد و نه اساسا اسرائیل به این موضوع باور دارد که در نوار غزه انسان غیرنظامی و بیگناهی وجود دارد. شاهد بودیم که چند وقت قبل یک وزیر اسرائیلی به صراحت تهدید کرد که اسرائیل باید در نوار غزه بمب اتمی بیندازد. باید پرسید که منشا این قبیل موضع‌گیری‌ها چیست؟ تا چه حد این موضع‌گیری‌ها با اصول حقوق بشری در تناسب هستند؟

به نظر من؛ آنچه اخیرا معاون رئیس جمهور آمریکا گفته و از جدیت واشینگتن در حمایت از گزاره حراست از جان غیرنظامی فلسطینی اعلام داشته صرفا یک ژست تبلیغاتی است و الا آمریکایی‌ها به خوبی از واقعیت‌های میدانی جنگ غزه اطلاع دارند.

اخیرا رژیم صهیونیستی اعلام کرده که به کارکنان سازمان ملل متحد که در نوار غزه فعال هستند، ویزا نخواهد داد و عملا این افراد را همدست تاکتیک‌های نظامی حماس معرفی کرده است. معانی این موضع‌گیری مقام‌های صهیونیست چه هستند؟

 از چند منظر می‌توان به این موضوع نگریست. اولا، مشکل اصلی اسرائیل این است که چرا برخی نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد در قالب پازلِ طراحی شده از سوی آن بازی نمی‌کنند. توجه داشته باشیم که تاکنون قطعنامه‌های مختلفی در سازمان ملل متحد علیه رژیم اسرائیل تصویب شده است و در عین حال، نهادهایی نظیر کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنین نهاد موسوم به دیده‌بان حقوق بشر هم، در گزارش‌های مختلف خود به رویه‌های ضدانسانی و ضدحقوق بشری رژیم اسرائیل در موقعیت‌های مختلف اشاره کرده‌اند. در این فضا، اسرائیل عملا برخی نهادها و تشکیلات و پرسنل سازمان ملل متحد را به دلیل افشای واقعیت‌های سیاه این رژیم، به مثابه خطر می‌بیند و سعی در برخورد و تقابل با آن‌ها دارد.

دوم اینکه رژیم اسرائیل بر آن است تا جای ممکن، نوار غزه را در سکوت خبری نگه دارد و حتی اندک خدماتی که از سوی نهادهای بین المللی به مردم ساکن در این منطقه ارائه می‌شود را قطع کند. در واقع، این قبیل سیاست‌ها و اقدامات بخشی از راهبرد کلان صهیونیست‌ها جهت تضعیف مردم غزه و شکست دادن جنبش حماس است. توجه داشته باشیم که تاکنون بارها و بارها پرسنل سازمان متحد که در نوار غزه فعال هستند در قالب حملات رژیم اسرائیل به این منطقه هدف قرار گرفته و شماری از آن‌ها نیز کشته شده‌اند. از این رو، این افراد از این بابت که بخش قابل ملاحظه‌ای از جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین را افشا می‌کنند، از سوی این رژیم بسیار خطرناک در نظر گرفته می‌شوند. معادله‌ای که توضیح می‌دهد چرا اسرائیل همواره سعی داشته و دارد تا روند فعالیت‌ها و اقدامات نهادهای وابسته به سازمان ملل در نوار غزه را تضعیف کند.

تحلیل شما از موضع کنونی اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه چیست؟

به نظر من اسرائیلی‌ها اکنون در مقایسه با روزهای نخست جنگ غزه در نگاه به معادله مذکور، واقع بین‌تر شده‌اند. اسرائیل ابتدا از نابودی کامل حماس سخن می‌گفت و شعارهای حداکثری را نیز علیه نوار غزه مطرح می‌کرد. با این حال اکنون شاهدیم که کابینه جنگی اسرائیل اعلام کرده که پیشنهادهای صلح مطرح شده در بحبوحه جنگ غزه را که از سوی طرف‌های مختلف بین المللی ارائه می‌شوند، بررسی خواهد کرد.

این تغییرِ موضع حامل پیام‌های معناداری است. از سوی دیگر، به نظر من تداوم یافتن ادعاهای حداکثری از سوی مقام‌های ارشد اسرائیل، نظیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل نیز صرفا با هدف حفظ روحیه شهروندان اسرائیلی و همچنین نظامیان این رژیم صورت می‌گیرد. از این رو، اگر بخواهم خلاصه بگویم، اسرائیلی‌ها در مقایسه با روز‌های ابتدایی جنگ غزه، از خواسته‌های حداکثری خود کوتاه آمده‌اند و واقع بین‌تر شده‌اند. کما اینکه اگر همین واقع بینی را نیز اتخاذ نکنند، بایستی انتظار ضربات سنگین‌تر را به خود در میدان‌های جنگ غزه داشته باشند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز