علیرضا معتمدی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
میدانستم اکران وضعیت مناسبی ندارد اما فکر نمیکردم این اندازه وحشتناک باشد/ پخشکنندهها با برچسبزنی برخی فیلمسازان را حذف میکنند/ کاری که با «چرا گریه نمیکنی؟» کردند، مصداق بارز فیلمسوزی است
علیرضا معتمدی با انتقاد از شرایط اکران فیلم سینمایی «چرا گریه نمیکنی؟» تاکید کرد: همه سازوکارها و آدمهای بانفوذ سینما علیه سینمای مستقل هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «چرا گریه نمیکنی؟» دومین اثر سینمایی علیرضا معتمدی پس از فیلم سینمایی «رضا» است که این روزها در سینماهای کشور اکران شده است.
«چرا گریه نمیکنی؟» فیلمی که میتوان آن را در جهان سینمایی اثر قبلی این کارگردان دانست. این فیلم که نقش اصلیاش را مثل «رضا» کارگردان آن ایفا کرده قصه فردی را روایت میکند که به تازگی بردارش را از دست داده و با وجود سوگوار بودن نمیتواند گریه کند و این عدم توانایی او در گریه کردن، به چالشی در زندگیاش تبدیل شده است.
با علیرضا معتمدی درباره این فیلم سینمایی و شرایط اکران آن گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
چند روز پیش به شرایط اکران فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» اعتراض کردید. آیا شرایط تغییر کرده یا همچنان تغییری در شرایط اکران ایجاد نشده است؟
هیچ تغییری صورت نگرفته ولی قولهایی به ما داده شده که در این هفته قرار است اتفاقات مثبتی رخ دهد. مشکلی اصلی این است که این فیلم بدون هیچ تبلیغات و سانس مناسبی اکران شده است؛ این مصداق بارز فیلمسوزی است و اگر کسی بخواهد فیلمی را نابود کند دقیقاً باید همین کاری را انجام دهد که با فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» انجام شد.
اگر کسی چند پِیج اینستاگرامی که این فیلم را تبلیغ کردند و من را در اینستاگرام دنبال نکند اصلاً خبر ندارد که چنین فیلمی اکران شده و از طرفی وضعیت سانسهای فیلم هم بسیار فاجعهبار است، فیلم در سانسهای مرده اکران میشود و هر چقدر که ما اعتراض میکنیم هیچ فایده ندارد و فقط تنشها بیشتر میشود.
مشکل اصلی این است که فیلمیران شرکت پخشکننده فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» به شکلی کاملاً منسوخ شده و قدیمی فیلم را پخش میکند؛ من فکر میکنم در دنیای امروز برای فروش یک محصول باید نیازسنجی صورت بگیرد و تفاوتی ندارد که این محصول صنعتی باشد یا حتی یک محصول فرهنگی. فیلمهایی مثل «چرا گریه نمیکنی؟» مخاطبان هدفشان در درجه اول طبقه متوسط فرهنگی اعم از دانشجویان و کارمندان هستند. ساعاتی که این مخاطبان میتوانند به سینما بروند ساعت ۱۱ صبح یا ۳ بعد از ظهر یا ۱۱ شب نیست در حالیکه ۹۰ درصد سانسهای ما در همین ساعات هستند و فقط چند سینما در سانسهای مناسبی این فیلم را اکران میکنند که آن هم خودم از این سینماها درخواست کردم ساعت مناسبی به «چرا گریه نمیکنی؟» اختصاص بدهند.
بسیاری از کسانی که فیلم قبلی مرا دیده بودند به من پیغام میدهند که ما میخواهیم فیلم را ببینیم اما نمیدانیم باید این فیلم را کجا پیدا کنیم. علاوه بر وضعیت بد تبلیغات و سانسها، باید بگویم در برخی سینماها فقط اسمی از اکران این فیلم وجود دارد وگرنه فیلم در شرایطی اکران شده که اصلاً تفاوتی با اکران نشدن ندارد؛ مثلاً در سینما کوروش که به عنوان سینمای سرگروه «چرا گریه نمیکنی؟» را اکران کرده، فیلم در سالنی ۱۰ نفره نمایش داده میشود. نمایش فیلم در سانسی نامناسب و بدون تبلیغات توسط سرگروه اکران یک تخلف است که من از این سینما و چند سینمای دیگر و پخشکننده به شورای صنفی نمایش شکایت کردهام چراکه طبق قانون سینمای سرگروه باید فیلم را در سالن بزرگ به مدت دو هفته اکران کند. در پردیس ملت هم همین وضعیت مشابه وجود دارد؛ در یک سالن بیکیفیت و کثیف که مشخص است هیچ استفادهای از آن نمیشود این فیلم را نمایش دادهاند. واقعاً «چرا گریه نمیکنی؟» در وضعیتی فاجعهبار و زشت اکران شده است؟ مقصر همه این اتفاقات پخشکننده فیلم است چراکه وقتی پخشکننده ۴ یا ۵ فیلم همزمان اکران کند مشخصاً همه آثار را قربانی اثری میکند که تجاریتر است. اگر این وضعیت پایدار باشد باید همه فیلمسازان خانهنشین شوند و فقط هر سال ۳ یا ۴ فیلم ساخته شود و پخشکنندهها هم همان فیلمها را اکران کنند و مردم همان فیلمها را ببینند و این افراد درآمد کسب کنند.
مدتی طولانی است که بسیاری از سینماگران به وضعیت اکران در سینمای ایران اعتراض دارند و همچنان این اعتراضات ادامه دارد. آیا این شرایط را پیش از اکران «چرا گریه نمیکنی؟» پیشبینی نمیکردید؟
ما شرایط سینمای ایران را میشناسیم، من سالهاست که در این سینما کار میکنم ولی اوضاع ما در زمینه اکران مدام رو به بدتر شدن میرود و ما از شرایط بحران هم گذشتیم و شرکت فیلمیران به شکلی آشکارا مشغول نابود کردن یکسری از فیلمها است.
به عنوان کسی که سالها فیلمنامهنویس و روزنامهنگار سینما بودم باید بگویم که احساس میکنم نقشهای پشت این وضعیت وجود دارد و شاید قرار است که یکدستسازی در این سینما صورت بگیرد و همه گونههای سینمایی نابود شوند؛ کمااینکه الان هم این وضعیت وجود دارد. پخشکنندهها که همان سینماداران و تهیهکنندهها هستند الآن حدود ۲۰ فیلم کمدی شبیه کمدیهایی که این چند سال اکران شده، آماده نمایش دارند و به اکران سال آیندهشان فکر میکنند و به همین دلیل شاهد هستیم که همین پخشکنندههای تهیهکننده و سینمادار هفتهای چهار فیلم اکران میکنند اما هیچ فضایی به این فیلمها نمیدهند و فقط میخواهند فیلمهایی که در صف نمایش هستند، اکران شده و در نهایت هم بگویند که ما فیلم را اکران کردیم و فیلم شما بود که نتوانست فروش داشته باشد و وقتی ما اعتراض میکنیم که چرا سانس مناسبی به فیلم ما داده نمیشود، میگویند این فیلم نمیفروشد در حالیکه اصلاً تبلیغی برای فیلم انجام نشده تا بتوانیم درباره فروش یا عدم فروش فیلم نتیجهگیری کنیم.
فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» تا امروز در بدترین شرایط اکران شده و حتی بارها با این موضوع مواجه بودم که مخاطبان فیلم از وضعیت سالن ناراضی بودند. چند شب پیش یک نفر از سینما ساحل اصفهان با من تماس گرفت و متوجه شدم زمان نمایش فیلم صدای فیلم «هتل» شنیده میشود که در سالن کناری اکران شده و مخاطبان نمیتوانند برای دیدن «چرا گریه نمیکنی؟» که در برخی صحنهها غرق سکوت میشود، تمرکز داشته باشند.
شرکت فیلمیران هیچ کاری برای فیلمهایی که پخشکنندهاش است، انجام نمیدهد و وقتی هم اعتراض میکنید با داد و بیداد و رفتارهای غیرحرفهای روبرو میشوید. من میدانستم که اکران در سینمای ایران وضعیت مناسبی ندارد اما فکر نمیکردم که وضعیت تا این اندازه وحشتناک باشد که ما حتی نتوانیم حداقلها را هم برای نمایش اثرمان داشته باشیم.
چه قولهایی برای رسیدگی به وضعیت اکران «چرا گریه نمیکنی؟» به شما دادهاند؟
قبل از شروع اکران فیلم من یکسری درخواستها به پخشکننده ارائه دادم که با بودجه بسیار اندک تبلیغات خوبی برای فیلم صورت میگرفت و به من قولهایی داده شد که قرار است درخواستهای من برای تبلیغات این فیلم عملی شود.
درخواستهای من پیش از اکران این بود که ما در پیجهای عمومیتر تبلیغات داشته باشیم، تبلیغات میدانی اندکی برای این فیلم وجود داشته باشد و درخواست داشتم که با یک پنل اساماس به کسانیکه فیلم قبلی من را دیدهاند اطلاعرسانی شود که اثر جدیدی از کارگردان فیلم «رضا» به تازگی اکران شده و میتوانند این فیلم را ببینند. هزینه این تبلیغات بسیار اندک بود به طوریکه شاید به اندازه مبلغ ۲۰ بلیت باشد اما متأسفانه شرکت فیلمیران هیچ یک از این درخواستها را انجام نداد و تبلیغات فیلم را به سه صفحه سینمایی محدود کرد.
دو فیلمی که کارگردانی کردهاید فضای مشابهی دارند. «چرا گریه نمیکنی؟» در میزان جذب مخاطب چه تفاوتی با «رضا» دارد که خارج از گروه هنر و تجربه اکران شده است؟
«رضا» فیلم هنر و تجربه نبود، فیلمی بود که برای مخاطب عام ساخته شده بود و به هنر و تجربه تبعید شد. هرچند که «رضا» در اکران بسیار موفق بود و توانست پس از «ماهی و گربه» موفقترین فیلم گروه هنر و تجربه باشد اما هیچگاه هنر و تجربه برای این فیلم انتخاب من نبود. «رضا» پتانسیل خیلی بیشتری داشت اما همین آدمهایی که اصلاً نمیخواهند افراد دیگری را جز خودشان ببینند در شوراهای مختلف حضور داشتند و اجازه ندادند اولین فیلم من اکران عمومیتری داشته باشد. این اتفاق در حالی رخ داد که فیلمهایی همدوره فیلم «رضا» با وجود داشتن پروانه ساخت ویدیویی، توانستند پروانه نمایش سینمایی بگیرند و اکران سینمایی داشته باشند ولی این اجازه به فیلم «رضا» داده نشد.
متأسفانه در سینمای کشور ما اگر شما فیلمساز مستقل باشید، تمام ساز و کارها و تمام آدمهای با نفوذ سینما تلاش میکنند که تو را حذف کنند و فیلم تو را نادیده بگیرند چراکه خلاف جریان بودن عملکرد آنهایی را که سالها بودجههای میلیاردی میگیرند، زیر سوال میبرد. اگر فیلمهای مستقل دیده شوند ممکن است این سوال به وجود بیاید که شما سالیان سال با دریافت بودجههای میلیاردی چرا نتوانستید موفقیت چندانی داشته باشید؛ به همین دلیل این افراد سعی دارند سینمای مستقل را نادیده بگیرند و با «رضا» هم همین کار را کردند اما خوشبختانه در رسیدن به هدفشان به طور کامل موفق نبودند و «رضا» به خوبی دیده شد.
من تنها درباره فیلمهای خودم صحبت نمیکنم این بلا بر سر اغلب فیلمهای سینمایی میآید؛ هر فیلمی اگر ابتداییترین اصول روایت را رعایت کرده باشد در کشوری ۸۵ میلیون نفری قطعاً مخاطبی حداقلی خواهد داشت اما متأسفانه توزیع در سینمای ایران به شکلی است که این اتفاق رخ نمیدهد و وجود چنین وضعیتی به دلیل این است که عدهای میخواهند همه چیز در انحصار خودشان باشد و باقی افراد را هم مجبور میکنند که این شرایط را بپذیرند، فیلمشان را اکران کنند و فردا که همین فیلمسازان به شرایط اعتراض کردند به آنها بگویند مشکل از فیلم شما بود که نتوانست فروش قابل قبولی داشته باشد.
هر دو فیلم من برای مخاطبان عام ساخته شدند و فیلم «رضا» پس از اینکه در پلتفرمها منتشر شد توانست ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند و بازدیدی که از این فیلم شد به قدری بود که بسیاری از فیلمهایی که در شرایط بسیاری بهتری اکران شدند، بازدید کمتر داشتند. دیر یا زود «چرا گریه نمیکنی؟» هم به صورت آنلاین اکران خواهد شد و خواهیم دید که آیا مردم این فیلم را میبینند یا خیر.
دو فیلم «رضا» و «چرا گریه نمیکنی؟» میتوانند برای مخاطب آشنا با سینما یادآور سینمای فیلمسازان مستقل سینمای آمریکا باشد. آیا میتوان گفت که در این دو فیلم از سینماگران خاصی الگو گرفتید؟
من زیاد فیلم میبینم و فیلمسازان بسیاری هستند که سینمایشان را دوست دارم و نمیتوانم بگویم که از یک فیلمساز خاص الگو گرفتهام و اصلاً اینگونه نبوده که بخواهم فیلمی شبیه فیلم یک کارگردان بسازم اما یک فیلمساز هیچگاه نمیتواند تحت تأثیر هنرمندان محبوبش نباشد و وقتی شما ستایشگر یک فیلمساز هستید او قطعاً در تفکر و مدل کار شما تأثیر میگذارد. فیلمسازانی چون فدریکو فلینی، وودی آلن، نوری بیلگه جیلان، عباس کیارستمی، علی حاتمی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی و... فیلمسازانی هستند که من به شدت ستایششان میکنم و فیلمهایشان را چندین بار دیدهام و قطعاً در مدل کاری من تأثیر گذاشتهاند.
پیش از ساخت فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» در فضای مجازی به عدم صدور پروانه ساخت برای فیلمتان اعتراض کرده بودید. سختگیریها چه تأثیری در کلیت این فیلم داشته است؟
من در صفحه اینستاگرامم اعتراضی را مطرح کردم و نوشته بودم که برای ساخت این فیلم تلاش بسیاری کردهام، ۶ بار فیلمنامه این اثر را بازنویسی و ۴۰ کیلو وزن کم کرده و یک سال منتظر بودم که پروانه ساخت آن در دولت قبل صادر شود.
نهایتاً هم فیلم خودم را ساختم و هیچ سانسوری به آن معنا در فیلم اعمال نشد و من مجبور به تغییر چندانی در ایده و فیلمنامه نشدم. همان زمان هم در مطلبی به این موضوع اشاره کردم و نوشتم که ما دو نوع سانسور داریم؛ یک نوع سانسور محتوایی است که همه آن را میشناسیم و یک نوع هم حذف و نادیده گرفتن خود فیلمساز است و من با این مدل سانسور درگیر هستم و بیشترین مشکل را دارم و این مدل سانسور است که بیشترین آسیب را به من زده است.
مدل خطرناکی که به آن اشاره میکنم فقط مربوط به سانسور دولتی نمیشود و اتفاقاً بخش کمی از این فشار مربوط به ارگان دولتی و سازمان سینمایی است و آن زمان مشکل من نهادهای صنفی بودند که اجازه نمیدهند شما کار کنید. نکته اصلی این است که آدمهایی به اسم حراست شغلی، حمایت از منافع ملی یا حمایت از فروش بیشتر دیگران را حذف میکنند و شما پیش از اینکه فیلمی بسازید و کاری انجام دهید با یک برچسب حذف میشوید. این کار را فیلمیران با فیلم من کرد و پیش از اکران گفتند این فیلم که نمیفروشد پس آن را همینطوری بدون تبلیغات و سانس مناسب اکران کنیم. این بدترین شکل سانسور است.
وقتی به شما برچسب میزنند بی سلاح میشوید و نمیدانید با چه چیزی مواجه شدهاید و میجنگید. وقتی به شما میگویند فیلمت نمیفروشد و ما هزینهای برای تبلیغات و اکران مناسب نخواهیم داشت شما چگونه میتوانید ثابت کنید که اینگونه نیست و فیلم شما میتواند فروش داشته باشد؟ این هیولایی است که در تاریکی نشسته و متأسفانه همین هیولا بیشترین آسیب را به فرهنگ این کشور میزند؛ آدمهایی که به رانت وابسته هستند و نمیخواهند هیچکس وارد حیطه محدودی شود که در اختیار آنها است.
در هر دو فیلمتان ایفای نقش کردید. آیا از ابتدا نقش را برای خودتان مینویسید یا در پروسه تولید به این نتیجه رسیدید که باید خودتان این نقشها را بازی کنید؟
تصمیم نداشتم در «رضا» بازی کنم؛ حدود ۸ ماه برای این نقش دنبال بازیگر بودم و نمیخواستم از بازیگر معروف برای آن استفاده کنم اما در نهایت با دیدن گزینههای مختلف طبق پیشنهاد همه اطرافیانم تصمیم گرفتم خودم این نقش را بازی کنم. من از بچگی سابقه بازیگری دارم و سالها تئاتر کار کردم و مقابل دوربین هم قرار گرفتم اما هیچ علاقهای به بازیگری ندارم. برای فیلم «رضا» در نهایت به این نتیجه رسیدم که باید خودم بازی کنم و اگر این نقش را بازی کردم هم اطمینان داشتم که از پس ایفای آن برمیآیم. در این فیلم نویسنده، کارگردان، تهیهکننده و بازیگر بودم و مسئولیتهای زیادی داشتم اما از تجربه بازیگری در «رضا» رضایت دارم چراکه کارم هم به عنوان کارگردان سادهتر شد.
اما از روز اول فیلمنامه «چرا گریه نمیکنی؟» را برای بازی خودم نوشتم و به همین دلیل برای رسیدن به نقش تلاش زیادی کردم. علی شهناز این فیلم باید ظریف، شکننده و آسیبپذیر جلوه میکرد و من با ورزش و رژیم ۴۰ کیلو وزن کم کردم تا به فیزیک مورد نظر برسم. حالا من چون خودم در فیلمهای خودم بازی میکنم تلاشهایم به عنوان بازیگر به چشم نمیآید اما کاهش وزن ۴۰ کیلویی و حفظ آن طی یکسال و نیم اصلاً کار راحتی نیست.