خبرگزاری کار ایران

«عبدالله خلیفه الشایجی» در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

آتش‌بسِ موقت جلوه‌ای عینی از پیروزیِ مقاومتِ فلسطین بود/ حماس تصوراتِ ساختگی و متوهمانه‌ی اسرائیل را به باد داد/ کابوس‌های نتانیاهو تازه شروع شده

آتش‌بسِ موقت جلوه‌ای عینی از پیروزیِ مقاومتِ فلسطین بود/ حماس تصوراتِ ساختگی و متوهمانه‌ی اسرائیل را به باد داد/ کابوس‌های نتانیاهو تازه شروع شده
کد خبر : ۱۴۲۲۸۱۶

مهمترین نکته‌ای که ایستادگی حماس در برابر اسرائیل افشا کرد، این بود که آنچه در تمامی سال‌های گذشته در مورد قدرتِ صهیونیست‌ها گفته می‌شد، چیزی جز ارائه‌ی یک تصویر کاریکاتورگونه از این رژیم نبوده است. اینکه مدام بر قدرت و توانایی‌های قابل توجه نهادهای جاسوسی و اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس تاکید می‌شد یا توانمندی‌های نظامی آن به رخ کشیده می‌شد، همه و همه سراب و توهمی بیش نبوده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از یک و نیم ماه از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات «طوفان‌الاقصی» و متعاقبا آغاز حملات نظامی گسترده صهیونیست‌ها به نوار غزه می‌گذرد و هنوز جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای منطقه‌ای و بین‌المللی، به نحوی ویژه به پوشش تحولات مرتبط با جنگ غزه می‌پردازند. جنگی خونین که تاکنون موجب به شهادت‌ رسیدن بیش از ۱۵ هزار غیرنظامی فلسطینی شده و البته که صدها نفر دیگر نیز مجروح شده‌اند.

در این راستا، اخیرا و از جمعه گذشته، شاهد اِعمال آتش بس موقت ۴ روزه میان رژیم اسرائیل و مقاومتِ فلسطین با میانجی‌گری طرف‌های بین‌المللی بوده‌ایم. آتش بسی که تا دو روز دیگر نیز تمدید شده است. حال در این فضا، هنوز هم سوال‌های فراوانی در مورد آنچه صهیونیست‌ها را وادر به پذیرش آتش بس موقت و مطلوبِ جنبش حماس کرده و همچنین تبعات و پیامدهای مقاومتِ جانانه‌ی جنبش حماس و دیگر گروه‌های مقاومت فلسطینی در برابر حملات صهیونیست‌ها مطرح است.

در گفتگو با «عبدالله خلیفه الشایجی» نویسنده و تحلیلگر جهان عرب، به واکاوی چند پرسش مهم با محوریت مسائل مذکور پرداختیم که مشروح گفتگو با عبدالله خلیفه الشایجی را در ادامه می‌خوانید.

به نظر شما چه مولفه‌هایی رژیم صهیونیستی را وادار کردند تا به توافق آتش بس موقت ۴ روزه با جنبش حماس تن دهد و اصول مد نظر این جنبش را بپذیرد؟

 اصلی‌ترین مولفه در این رابطه، قدرت مقاومت اسلامی فلسطین بوده است. رژیم اسرائیل در طی دهه‌های گذشته نشان داده که تنها در برابر کنشگرانی که با قدرت با آن رفتار کنند، دست به عقب‌نشینی می‌زند و الا در برابر دیگران، هیچ حد و مرزی را برای خود قائل نیست. در این رابطه کافی‌ست به این نکته توجه کنیم که اسرائیلی‌ها پس از توافقِ اسلو، مفاد اصلی تعهدات خود در قالب توافق مذکور که اصلی‌ترین آن‌ها تعهد به ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی بود را زیر پا گذاشتند.

دلیل این مساله نیز کاملا روشن است زیرا در جریان توافق اسلو، شاهد بودیم که جناحِ سازشکارِ فلسطینی به رهبری یاسر عرفات، با اسرائیل به توافق رسید و اسلحه را بر زمین گذاشت و پس از آن، صهیونیست‌ها به خود اجازه دادند تا هر اقدامی را علیه تعهداتشان و به ضرر منافع ملت فلسطین در دستورکار قرار دهند. از این منظر، شکل‌گیری گروه‌های مقاومت فلسطینی نیز جدای از اینکه مبتنی بر این اصل بوده که باید حقوق ملت فلسطین استیفا شود، در عین حال، برآورد و نتیجه این نکته نیز بوده که ملت فلسطین به این جمع‌بندی رسیده‌اند که جز با زور و اهرمِ قدرت، نمی‌توانند منافع خود را در برابر زیاده‌خواهی‌های اسرائیل تامین کنند. موضوعی که در جریان توافق آتش بس موقت اخیر نیز، آنهم در شرایطی که مقام‌های ارشد سیاسی و نظامی اسرائیل، رجزخوانی‌های گسترده‌ای را علیه ملت و مقاومت فلسطین مطرح می‌کردند، جلوه‌های عینی خود را به نمایش گذاشت و مقاومت فلسطین با تکیه بر اهرم توانمندی‌های خود توانست معادلات راهبردی را بر اسرائیل تحمیل کند. جدای از این مساله، به نظر من؛ تشدید فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی علیه اسرائیل نیز در رسیدن آن به این درک که بهتر است به توافق آتش بس موقت تن دهد، نقشی قابل توجه بازی کرده است.

باید گفت که اسرائیلِ کنونی به دلیل اوج گیری بحران‌ها علیه آن در جبهه‌های مختلف، به هیچ عنوان در وضعیتی نیست که بتواند دست به اقدامات متهورانه بزند یا حساب نشده رفتار کند. کما اینکه اگر چنین کند، با صورت حساب‌های بسیار سنگینی رو به رو خواهد شد که بعید است در وضعیت فعلی توان پرداخت آن‌ها را داشته باشد.

اصلی‌ترین و مهمترین ویژگی حمایت‌های دولت‌های غربی از رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه‌ی جنگ غزه را چه می‌دانید؟

 اوج‌گیری جنگ غزه و حمایت‌های قابل توجه دولت‌های غربی از رژیم اسرائیل نشان داد که این جنگ برای آن‌ها حتی از جنگ اوکراین هم مهمتر است. می‌بینیم که اکنون تا حد زیادی جنگ اوکراین به حاشیه رفته و کمتر به آن به ویژه از حیث رسانه‌ای پرداخته می‌شود. موضوعی که تا حد زیادی ریشه در ژئوپلیتیک حساس منطقه غرب آسیا دارد. توجه داشته باشیم که قدرت‌گیری جریان مقاومت در منطقه‌ی مذکور، حامل چالش‌های راهبردی برای جهان غرب است.

اساسا به همین دلیل است که نباید معادله‌ی جنگ غزه را نیز صرفا در قالب درگیری و نبرد میان مقاومت اسلامی فلسطین و رژیم صهیونیستی ارزیابی کرد. اگر جریان مقاومت بتواند یک شکست راهبردی را بر اسرائیل تحمیل کند و در نهایت شاهد فروپاشی رژیم صهیونیستی باشیم، این موضوع زلزله‌ای را در محاسبات راهبردی جهان غرب ایجاد خواهد کرد و یکی از مهمترین پایه‌های هژمونی آن‌ها در عرصه‌ی بین‌المللی که همان حراست از اسرائیل به مثابه عنصر نیابتی خود در قالب رصد تحولات مهم منطقه غرب آسیا و خاورمیانه است را از بین می‌برد. در عین حال، پیروزی جریان مقاومت در جریان جنگ غزه، خبر از رونمایی از واقعیت‌های تازه‌ای در منطقه غرب آسیا می‌دهد که جهان غرب آمادگی چندانی جهت پذیرش آن‌ها ندارد. کما اینکه می‌بینیم در مدت اخیر، حوثی‌های یمنی، حزب الله لبنان و گروه‌های مقاومت عراقی و سوری، جلوه‌هایی عینی از این واقعیت‌های تازه را در هماهنگی با یکدیگر به نمایش گذاشته‌اند. موضوعی که به هیچ عنوان برای دولت‌های غربی معادله مطلوبی نیست و اساسا به همین دلیل هم است که می‌بینیم آن‌ها در حمایت از اسرائیل، با تمام قوا به میدان آمده‌اند و خط قرمزی را برای خود و اقدامات اسرائیل قائل نیستند.

به نظر شما مهمترین نکته‌ای که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین با ایستادگی خود در برابر حملات سنگین صهیونیست‌ها افشا کرد، چه بود؟

 مهمترین نکته‌ای که ایستادگی حماس افشا کرد، این بود که آنچه در تمامی سال‌های گذشته در مورد قدرت صهیونیست‌ها گفته می‌شد، چیزی جز ارائه یک تصویری کاریکاتور گونه از این رژیم نبوده است. اینکه مدام بر قدرت و توانایی‌های قابل توجه نهادهای جاسوسی و اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس تاکید می‌شد و یا توانمندی‌های نظامی آن به رخ کشیده می‌شد، همه و همه سراب و توهمی بیش نبوده است. تاکنون بارها گفته شده که در جریان عملیات طوفان‌الاقصی، نیروهای مقاومت اسلامی فلسطین، از چندین مانع امنیتی بزرگ عبور کرده‌اند و اسرائیلی‌ها متوجه این موضوع نشده‌اند. این یک فاجعه بزرگ برای اسرائیل است که حتی تا همین حالا نیز نتوانسته‌اند آن را لاپوشانی کنند.

در واقع، اینطور به نظر می‌رسد که این رژیم چندین دهه است که با تنفس مصنوعی و قدرتِ تبلیغات زنده است والا در عرصه میدانی، توان چندانی را ندارد. در عین حال، نباید فراموش کنیم که مقاومت اسلامی فلسطین نیز معادله قدرتِ خود را به دشمن اسرائیلی تحمیل کرده است. در واقع، مقاومت فلسطین نیز قدرتمند است والا اسرائیلی‌ها قطعا تاکنون آنگونه که خود گفته بودند، خاک نوار غزه را به توبره کشیده بودند و حماس را نابود کرده بودند. اگر تاکنون چنین نشده، این یعنی اسرائیل قادر به پیشبرد دستورکار مذکور نبوده است. بدتر از همه برای این رژیم اینکه در نهایت مجبور شده با جنبش حماس و مقام‌های آن که به دنبال نابودکردنشان بوده نیز مذاکره کند.

توجه داشته باشیم که مدت‌ها بود بسیاری از اعراب فکر می‌کردند که اسرائیل تبدیل به یک حقیقت پایدار شده که دیگر نمی‌توان آن را شکست داد. با این حال، هم عملیات طوفان‌الاقصی و هم مقاومت جانانه‌ی حماس و دیگر گروه‌های مقاومت فلسطینی در مدت اخیر نشان داد که این تصور، توهمی بیش نیست. موضوی که یک آبروریزی بزرگ را برای اسرائیل تداعی می‌کند و در عین حال، چالش‌های جدی را برای آن در ادامه راه نوید می‌دهد.

پیش‌بینی شما از آینده‌ی سیاسی نتانیاهو چیست؟

نتانیاهو همین حالا هم مُرده است. اگر از پرونده قضایی وی در اراضی اشغالی در دوره‌ی زمانی قبل از هفتم اکتبر و اعتراضات گسترده علیه وی و دولتش به دلیل پیشبرد طرح جنجالی اصلاحات قضایی بگذریم، در وضعیت کنونی، نام او به عنوان بازنده‌ی بزرگ عملیات طوفان‌الاقصی و در عین حال عامل قتلِ عام هزاران فلسطینی در تاریخ باقی خواهد ماند. اگر همین فردا جنگ غزه تمام شود، کابوس‌های نتانیاهو تازه شروع می‌شوند.

نتانیاهو نه در میدان‌های جنگِ غزه دستاوردی داشته، نه آبرویی پیش افکار عمومی داخلی اراضی اشغالی و البته جهان دارد و نه حتی افراد متحد با وی در قالب دولتش، گوش به فرمان او هستند. از هر منظر که بنگریم، او با سیلی از بحران‌ها رو به رو است. در این وضعیت، اینکه وی در نهایت بتواند سالم از این بحران‌ها بگذرد، از شانس چندانی جهت تحقق برخوردار نیست. از این رو، پیش‌بینی من در مورد آینده‌ی سیاسی نتانیاهو به هیچ عنوان روشن نیست و او با تبعات و پیامدهای به شدت مخرب و منفی در ادامه‌ی راه رو به رو خواهد شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز