«شهر سوخته» اسطورهای که تاریخ شد؛
گشتی در زندگانیِ یک جامعهی باستانی
پرسه در نمایشگاه «شهر سوخته، اسطورهای که تاریخ شد» در واقع گشتی در زندگانی یک جامعه باستانی است. جامعهای که بیش از ۳ هزار سال پیش از میلاد میزیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بدون تردید شهر سوخته یکی از برجستهترین محوطههای باستانی عصر مفرغ در فلات بزرگ ایران است. این محوطه که در سال ۱۳۹۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است به اعتبار بیش از سه دهه کاوشهای علمی، دستاوردهای بزرگ و کم نظیری داشته است. از کاوشهای باستانشناسی انجام شده در این شهر بزرگ باستانی چنین استنباط میشود که در طول هزاره سوم پیش از میلاد، مردم این جامعه در رفاهی نسبی و صلح و آرامش با همسایگان خود زندگی میکردند. عدم وجود هرگونه سلاح تهاجمی در میان هزاران قطعه شیء گوناگون موید این نظریه است. مطالعات و پژوهشهای انجام شده باستانشناسی و متخصصان میان رشتهای از جامعهای کوشا و سرزنده که سازندگان و سامان دهندگان مبتکری نیز بودهاند، نشان دارند. در میان هزاران قطعه بدست آمده از کاوشهای این شهر میتوان نمونههایی از این خلاقیت راه مشاهده کرد؛ آثار جراحی جمجمه، وجود بخشی از یک خطکش چوبی به دقت ۱ تا ۱/۵ میلیمتر، نقاشی و پویانمایی در روی یک جام سفالی، چشم مصنوعی، بخشی از یک پرگار چوبی، بافت پارچههای زیبا و ظریف در کنار هزاران شیء مفید دیگر مورد استفاده در زندگانی روزمرهی این مردمان بوده است.
نمایشگاه «شهر سوخته، اسطورهای که تاریخ شد» که این روزها در موزه ملی ایران درحال برگزاری است و تا ۱۵ آذرماه ادامه خواهد داشت، نمایانگر بخشی از این تلاشهاست و درصدد آن است تا بازدیدکنندگان با ظرایف و دقایق زندگانی یک جامعه باستانی آشنا شوند.
این نمایشگاه که بر پایهی پوستر و عکس است، با گزیدههایی از چگونگی شناسایی و آغاز کاوشهای باستانشناسی در شهر سوخته شروع میشود و از ویژگیهای شهر سوخته میگوید. در واقع بازدیدکنندگان در میان صفحاتی از تصاویر و نوشته قرار میگیرند که آنها را به اعماق تاریخ میبرد و با کارگاههای کاوشهای باستانشناسان و یافتههای آنها آشنا میسازد.
در یکی از پوسترها با نام و جغرافیای شهر سوخته آشنا میشویم و در پوستری دیگری با گروههای باستانشناسی همراه میشویم. در ادامه هم سری به سفالها، چشم مصنوعی، زیورآلات و… میزنیم.
نمایشگاه اینگونه آغاز میشود: شهر سوخته نام سلسله تپههای به هم پیوستهای در حاشیه دلتای دریاچه هامون و فاصله کمی از رودخانه هیرمند در استان سیستان و بلوچستان است که در نیمه شرقی فلات ایران واقع شده است. این محوطه یکی از مهمترین مراکز شهرنشینی در شرق ایران است که به خاطر شرایط استثنایی حفاظت مواد بیوزیستی، از آن به نام آزمایشگاه طبیعی یاد میشود. این محوطه در روی تراس رسوبی کهنی در کنار شاخهی پایانی دلتای قدیمی رودخانه هیرمند و ۵۷ کیلومتری شهرستان زابل واقع شده است. بقایای منطقه مسکونی آن روی حدود ۱۱۰ هکتار از این تراس و در کنار گورستان ۴۰ هکتاری آن قرار دارد.
مرحله اول کاوش در منطقه مسکونی و گورستان شهر بین سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۸ از سوی باستانشناسان موسسه ایزمئو، ایزیائو به سرپرستی ماریتسیو توزی و همکاری باستانشناسانی چون مارچللو پیپرنو، سندرو سالواتوری، رافائل بیشونه و متخصصان گوناگون دیگر و با همکاری باستانشناسان ایرانی انجام شد.
مرحله دوم این کاوشها از سال ۱۳۷۶ آغاز شد و تاکنون ادامه یافته است. گروه مطالعات میراثفرهنگی دانشگاه سالنتو به سرپرستی انریکو اسکالونه نیز از سال ۱۳۹۵ به این تحقیقات پیوست و نمایشگاه «شهر سوخته، اسطورهای که تاریخ شد» حاصل همکاریهای موزه ملی ایران، پژوهشگاه میراث و گردشگری، پژوهشکده باستانشناسی و دانشگاه سالنتو است. تاکنون ۲۰ فصل حفاری در بخشهای گوناگون این محوطه توسط گروه سید سجادی انجام شده است. با این وجود، او به خاطر وسعت زیاد این محوطه تنها موفق به حفاری حدود ۶٪ آن شده است. بازسازی یک جامعه دوران آغاز تاریخی و معرفی قابلیتهای فرهنگی نیمه شرقی فلات ایران از اهداف اولیه این کاوشها به شمار میرود. تاکنون بیش از ۳۰۰ عنوان مقاله و کتاب نیز در این خصوص منتشر شده است.
پراکندگی آثار معماری، در شهر سوخته قابل تقسیم به سه بخش اصلی و سه بخش فرعی است که عبارتند از: الف، منطقه بزرگ مرکزی شامل بخشهای مسکونی شرقی-مرکزی و بناهای یادمانی، ب، منطقه شمال غربی یا منطقه صنعتی و ت، بخش جنبی یا منطقه گورستان. آثار معماری بدست آمده در بخش مسکونی نشان دهنده وجود نوعی نظم و ترتیب در تقسیمبندی ساختمانها و واحدهای مسکونی است که توسط خیابانها و کوچههایی از یکدیگر جدا میشوند. مهمترین بناهای شناخته شده شهر عبارتند از: کاخ سوخته، بنای شماره ۱، ساختمان ۲۰، کارگاه ۳۳ و مجموعه بناهای محله مسکونی شرقی.
ساختمان شماره ۱: ساختمان شماره ۱ در بخش مسکونی شمالی، یکی از بزرگترین ساختمانهای کاوش شده در شهر سوخته که حدود ۱۶۰۰ متر مربع وسعت دارد. در اینجا شش فاز ساختمانی به ترتیب از قدیم به جدید A-F است که پنج فاز آن متعلق به دورههای IV- II (۲۷۰۰.۲۲۰۰ پ. م) است. بررسیها نشان میدهد که کاربری این بنا از یک ساختمان ویژه همانند معبد در دوره II و پایینترین لایههای استقراری تا واحد مسکونی یکپارچه در دوره III متفاوت بوده است. اوج گسترش پلان و متعلقات ساختمان را باید متعلق به میانه دوره III، یعنی فازهای ساختمانی D و E دانست که بیشترین شواهد معماری موجود در بناست.
ساختمان شماره ۲۰: این ساختمان در شمال غربی ساختمان شماره ۱ و شرق بخش صنعتی قرار دارد. ابعاد ساختمان کاوش شده در حال حاضر ۱۵در ۲۰ متر است که تمام ساختمان را دربرنمیگیرد و مجموعه اصلی احتمالا بزرگتر بوده است. شواهد موجود نشان میدهد که این ساختمان پس از متروک شدن دیگر مورد استفاده قرار نگرفته و به مرور زمان با ماسه بادی پر شده است. این ساختمان در مجموع دارای ۱۲ فضای معماری منسجم خشتی در جهت شمالی- جنوبی است که دیوارها به صورت راست گوشه و قائم بر یکدیگر دارای ضخامت تقریبی ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر است و بااندود گل سفید رنگ و بک لایهاندود اخرایی رنگ در ورودی فضاها پوشیده شده است.
ساختمان شماره ۲۶: کارگاه ۲۶ در مربع SD در منطقه مسکونی مرکزی و غربی چاله پست شرقی شهر سوخته واقع شده است. کاوش در این کارگاه در مساحتی بالغ بر حدود ۱۰۰۰ متر مربع انجام شده است. سه لایه یا فاز معماری طی کاوشهای این ساختمان مشخص شده که مهمترین آنها مرتبط با لایه نخست است که شامل سه بخش اصلی دالان با دیوارکهای پشتیبان، اتاقهای انباری و مجموعه فضاهای مسکونی جنوبی مرسوم به اتاقهای سوخته است. ساختار استوار دیوارهای این لایه همراه اندود یک دست سفید و ضخیم از مهمترین عوامل حفظ بقایای معماری در اینجا بوده است.
سفالهای بدست آمده از این بخشها در طیف متنوعی است که از نظر گونهشناسی فاز ۳ دوره III و فاز ۲ دوره IV را پوشش میدهد و تاریخی بین ۲۴۰۰.۲۳۰۰ پ. م را دربرمیگیرد. در کنار یکی از دیوارکهای پشتیبان دالان تعداد هجده عدد خمره سفالی با خمیره قرمز و پوشش غلیظ اخرایی یا قهوهای و خمیره خاکستری بدست آمده که از نظر پوشش و شکل با سفالهای دوره IV شهر سوخته و منودیگاک IV قابل مقایسهاند و تمام این خمرههای پیازی شکل یکجا و روی هم چیده شده بودند.
کارگاه شماره ۳۳ در دورههای مختلف نیز چندین پوستر را به خود اختصاص داده است و از خانه موسوم به «خانه حیاطها» گرفته تا دو ساختمان غربی و شرقی و آشپزخانه و… را دربرمیگیرد.
گورستان شهر سوخته نیز بخش دیگری از کاوشهای باستانشناسان را به خود اختصاص داده که در پوستری تحت عنوان «شهر خاموشان» به آن پرداخته شده. در این پوستر آمده است: گورستان شهر سوخته در بخش جنوب غربی شهر واقع شده و یکی از بزرگترین گورستانهای دوران مفرغ است. محاسبات انجام شده بر اساس کاوشهای باستانشناسی در این شهر تعداد گورهای موجود را بین ۲۷۵۰۰ تا ۳۷۵۰۰ تخمین زده که تعداد ۹۷۲ از آنها حفاری شده است.
هر تدفین معمولا دارای یکی یا دو لیوان، یک کاسه، یک خمره کوچک، یک ظرف سنگی است که حاوی بقایای مواد غذایی گوناگونی هستند. به این مجموعه میتوان تعدادی مهره از سنگهای نیمه قیمتی و یا ابزار سنگی و مفرغی و استخوانی را نیز اضافه کرد و در قبور زنان مجموعه فوق اغلب با وجود یک مهر و یک ظرف رنگارنگ کاملتر میشود.
مدارک بدست آمده از این قبور به روشن کردن وضعیت اجتماعی و طبقات مردم و شغل و مرتبه اجتماعی آنان و آیینهای رایج این جامعه یاری رساندهاند. کشف نکاتی چون باورهای مذهبی/ اجتماعی، سن و سال، ریشههای مختلف نژادی و مهاجرتی، مشاغل، بیماریها، علل و چرایی مرگ و میرهای دسته جمعی، وابستگیهای خانوادگی، تاریخ تحول علوم و صنایع و هنرهای گوناگون همگی نشان از وجود یک جامعه پیشرفته و سازمان داده شده دارد.
در این گورستان ۱۰ گونه ساختار قبری مختلف پیدا شده است: گودالهای ساده، گودالهای دو قسمتی، شبه سردابهها، سردابهها، گورهای مستعطیل خشتی، گورهای مربع خشتی، گورهای دو دیواره، گورهای دایره خشتی و گورهای دایره با در مسدود خشتی و تدفین سفالی. بیشترین گونه ساختاری قبرهای حفاری شده متعلق به گودالهای دو قسمتی است و بلافاصله بعد از این گروه گودالهای ساده قرار میگیرند و به این ترتیب این دو گونه ساختار رایجترین گونه تدفین در شهر سوخته به شمار میروند.
در ادامه نمایشگاه نیز با یافتههای کاوشها همراه میشویم از سفالها، مهرها، مرمرها، زیورآلات گرفته تا چشم مصنوعی، فلرگری، منسوجات و پارچه، لوحهها و… در ادامه نقل تعدادی از این پوسترها و توضیحات آن آمده است:
سفال شهر سوخته: در خود محوطه و شهرکها و روستاهای اطراف تولید میشده. خمیره اکثر سفالهای شهر سوخته نخودی رنگ است. این خمیره در طیف گستردهای از نخودی تا آجری و حتا مایل به سبز دیده شده. سفال خاکستری در درجه بعدی بوده که آن هم از فراوردههای کارگاههای شهر سوخته است و بیشترین آنها از کاوش در قبرستان پیدا شده است. مقدار سفالهای قرمز و رنگارنگ بسیار کم بوده و سفال شهر سوخته در دو شکل ساده و غیر منقوش، منقوش و نزدیک به ۱۷۰ فرم و شکل تولید میشد و در یک طبقهبندی کلی میتوان آنها را به کاسه، خمره، لیوان و بشقاب دستهبندی نمود.
مرمرهای شهر سوخته: ظروف مرمری شهر سوخته از نوع اشیای تجملی محسوب میشوند و کارکرد آنها به احتمال زیاد در ارتباط با ساخت و استفاده از مواد آرایشی و عطریات و نوشیدن مایعات خاص بوده است. این ظروف را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: کاسههای مخروطی، جامهای پایهدار و هاونها.
در حدود ۹۰٪ ظرفها را کاسههای مخروطی دربرمیگیرند که عموما نمونههای سالم و کامل آنها از قبور چالههای دو قسمتی بدست آمده و به دوره دوم شهر سوخته تعلق دارند. جامهای پایهدار از دیگر گونههای ظروف است که مشخصه ظروف مرمری شرق فلات ایران است. هاونهای سنگی از نظر گاهنگاری به دورهای جدیدتر (دوره سوم شهر سوخته) تعلق دارند و عموما از گورهای سردابهای، که از غنیترین گونههای قبور شهر سوخته است، بدست آمدهاند. سرمهدانها، مشعلها اغلب به شکل مکعب، استوانه یا شاخ هستند.
وزنه و مقیاس: درباره ابزارهای توزینی مانند وزنهها و ترازوها در آسیای مرکزی و شرق ایران آگاهیهای کمی موجود است تا جایی که تا به امروز تنها اطلاعاتی مربوط به یک وزنه به شکل اردک از تپه گنور منتشر شده است. در شرق ایران، وزنههای شهر سوخته نشاندهنده اولین شواهد مهم از وزنههای دوران مفرغ در منطقهای بین دشت شوشان و دشت سند است که در منظری تاریخی نقش این مرکز سیستانی در پویایی تجاری و اقتصادی هزاره سوم پیش از میلاد را نشان میدهد. اگرچه به نظر میرسد نظام محلی استاندارد و مدونی در شهر سوخته وجود نداشته، اما واحدهای وزنی دوران مفرغ درآنجا شناخته شده بودند و بنابراین به نظر میرسد بازرگانان برای تعیین قیمت کالاهای خود میبایست خود را بر اساس نظامهای توزینی سرزمینهای دیگری که ارتباطات بازرگانی داشتند منطبق کنند.
مهرههای تزیینی شهر سوخته: این مهرهها به شکلهای مختلف و از مواد گوناگونی چون سنگ لاجورد، فیروزه، عقیق، کریستال صخرهای، کالیست، سنگ آهک، مرمر، سنگ صابون، کلرایت، صدفهای دریایی، استخوان، فلز و در موارد نادری از طلا ساخته شدهاند و مجموعه آنها تشکیل دهنده گردنبند یا دستبندهایی از ترکیب چند سنگ با رنگهای مختلف است. بررسیهای انجام شده نشان داده که مهرههای ساخته شده از سنگ لاجورد، فیروزه و عقیق بیشترین مهرهها را تشکیل میدادند. مواد دیگری که کمتر به کار برده شده عبارتند از: مرمر، سنگ آهک، فلز (مفرغ)، صدف، استخوان و سفال. از طلا برای پوشش مهرههای چوبی و سنگ لاجورد استفاده شده است.
عودسوزها: در شهر سوخته گروهی از اشیا مرتبط با نور و آتش در قبور پیدا شده است که عبارتند از: مشعلها، اجاقهای متحرک، عودسوزها و سایر شکلهای پراکنده. اجاقها، مشعلها و عودسوزها صرفا داخل قبور دیده شدهاند. گروه دیگری از اشیاء گلی، سفالی و فلزی پیدا شده اشیائی هستند که از آنها به عنوان عودسوز نامبرده شده است. در مجموع ۶۱ عدد از این گروه از اشیاء بدست آمده. ترکیب اصلی عودسوزها عبارتند قسمت اصلی پایه، صفحه فلزی و آتشدان که آتشدانها همواره از گل خام ساخته شدهاند. شش گونه متفاوت و در عین حال با کاربری یکسان عودسوز در شهر سوخته پیداشده است.
پیکرههای شهر سوخته: تعداد بسیار زیادی از پیکرههای انسانی و جانوری طی کاوشهای شهر سوخته بدست آمده که از مواد گوناگونی چون سنگ، چوب، فلز، سفال، گل پخته و گل خام ساخته شدهاند. بیشترین پیکرهها از گل خام یا از گل پخته ساخته میشدند و روش ساخت آنها نیز بسیار ساده بوده و نشان دادن جزییات دقیق آناتومیکی بدن انسان یا جانور هدف اصلی سازندگان آن نبوده.
پیکرههای سنگی بسیار نادر هستند و تاکنون چند نمونه بیشتر از آنها بدست نیامده است. تنها پیکره فلزی قابل توجه شهر سوخته نیز پیکره زنی کوزه به سر است که در بررسیهای منطقه مسکونی شرقی بدست آمده است که شاید بتوان آن را نیای آناهیتا به شمار آورد.
پیکرههای جانوری شهر سوخته نیز از نظر کلی به دو گروه جانوران اهلی و وحشی تقسیم میشوند. حیوانات اهلی از گاو، بز، گوسفند گرفته تا خوک و گربه و سگ، شتر و است بیش از ۹۰ درصد پیکرهها را تشکیل میدهند و جانوران وحشی نیز شامل پرندگان، خوک وحشی یا گراز، گورخر، بزسانان، غزال و گربه سانان است.
مهر: تولیدات مهری شهر سوخته در دوره اول استقرار (حدود ۳۵۵۰-۳۰۰۰ پیش از میلاد) هم در شکل ریختی و هم در مضامین تصویری به نمونههای غربی مشابهتهای بسیاری دارند. مهرهای استوانههای با تولیدات دوره آغاز ایلامی که از شوش تا نواحی جیرفت شناخته شدهاند و در بینالنهرین در سومر و دیاله نیز گسترده بودند شباهت زیادی را نشان میدهد. وجود این مهرها و کشف دو لوحه آغاز ایلامی و سفال شوش III امکان طرح فرضیه حضور گروههای انسانی با ریشه و منشاء دشتهای خوزستانی و یا نواحی پیرامونی آن در سیستان و به طور خاص شهر سوخته را میدهد. زمان تولید مهرهای استوانهای در شهر سوخته را میتوان بین سالهای ۳۵۰۰ تا ۲۸۵۰ پیش از میلاد دانست. دورهای که به نظر میرسد این گونه مهرها پس از آن کاملا ناپدید شده و مهرهای مسطح جایگزین آنها شدهاند.
فلزگری: طی بررسیهای انجام شده شواهد متعددی از فلزگری در شهر سوخته بدست آمده که نه تنها شامل اشیاء کامل بوده، بلکه نشانههای شاخصی از فعالیتهای مرتبط با ذوب فلز نیز دیده شده است. مصنوعات فلزی موجود از مس تقریبا خالص یا مس آرسنیک، آلیاژ مس با آرسنیک ساخته شدهاند. مقدار آرسنیک در سرباره مس و قطعات تولید شده در طی فرآیند احیاء بسیار کم است، اما در محصولات نهایی و کامل شده به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. موضوعی که نشان دهنده افزودن عمدی آرسنیک به مس است. مصنوعات مفرغی، آلیاژ مس و قلع دیده نمیشود. اگرچه مواد و اشیاءبدست آمده مربوط به دورهایست که در دیگر مراکز جنوب غربی ایران به تثبیت رسیده است.
پارچههای شهر سوخته: نمونههای پارچههای باقی مانده در شهر سوخته بیشتر از هر محوطه باستانی دیگر فلات ایران است. بقایای روانداز، لباس و سایر محصولات پارچهای بجا مانده همراه سایر مواد ارگانیک در شهر سوخته قابل توجه است.
لوحهای شهر سوخته: در شهر سوخته تاکنون تنها دو لوحه نوشته پیدا شده است. نخستین گل نوشته یک شیء کوچک گلی با چند علامت کنده و اثر یک مهر است که در فاز دهم دوره اول شهر سوخته پیدا شده است. این گل نوشته تقریبا مستعطیل و یا در حقیقت ذوذنقه است. لوحه دوم نیز به شکل یک لوحه گلی مستعطیل شکل در سال ۱۴۰۰ و در نوزدهمین فصل کاوش در شهر سوخته در عمق حدود ۴ متری پیدا در محله مسکونی شرقی و در پایینترین لایه پیدا شد. باتوجه به اثر مهر و قطعات سفالی همراه آن متعلق به ۲۹۰۰ پیش از میلاد است. این لوح شامل تعدادی علائم هندسی و اثر مهر است. در قسمت بالای لوحه و سمت راست آن سه خط کنده موازی وجود دارد در یک ردیف. این علائم از چپ به راست و به صورت افقی کنده شدهاند. در زیر این علائم و پایین سطر پنجم اثر یک مهر استوانهای وجود دارد. طول مهر ۴ سانتی متر بوده و دارای یک نقش گل چهار پر است.
در این نمایشگاه همچنین بیش از ۵۰ اثر از کاوشهای شهر سوخته که در موزه ملی ایران نگهداری میشود به نمایش گذاشته شده که از سفالها و پیکرکها گرفته تا پارچهها را دربرمیگیرد تا بازدیدکنندگان در عین خواندن مطالب پوسترها بتوانند اشیاء را به صورت واقعی ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند.
گزارش و عکس: معصومه دیودار