در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
رد زغال، تخریب و فرسایش در گورهای سنگی کافرکلیهای آمل/ آتش چوپانان نقوش کنده بر بستر گچی دیوار را نمایان کرد
نقوش بدست آمده میتواند در دورههای مختلف ایجاد شده باشند!
سرپرست فصل دوم بررسی و شناسایی کافرکلیها (معماری دست کند) شهرستان آمل با اشاره به وضعیت گورهای سنگی بدست آمده، گفت: رد زغال، تخریب و فرسایش در گورهای سنگی کافرکلیهای آمل دیده میشود و از وضعیت خوبی برخوردار نیست.
به گزاش خبرنگار ایلنا، چندی پیش خبرها از شناسایی۵ گور سنگی در کافرکلیهای آمل حکایت داشتند اما ماجرای این گورهای سنگی چیست و کافرکلیهای آمل چه کارکردی داشتند؟ چه نتایجی از این یافته باستانشناسان حاصل شده و تحقیقات در این خصوص چگونه ادامه خواهد یافت؟
میثم فلاح (سرپرست فصل دوم بررسی و شناسایی کافرکلیهای شهرستان آمل) دراین باره به ایلنا گفت: کافرکلیها، معماری دستکند کوهستانی و صخرهای هستند که در دره هرازِ شهرستان آمل قرار دارند. موجودیت این کافرکلیها از منطقه چلاو آغاز و تا روستای اَسک پراکندهاند. جز ۴ مورد که در جبهه شرقی دره هراز شناسایی شده، سایر کافرکلیها در جبهه غربی دره هراز و پای دست کوه دماوند ایجاد شدهاند.
او با اشاره به آنکه در فصل نخست و دوم بررسی باستانشناسی در این منطقه، گوردخمه، استودان و گورسنگی بدست آمده، گفت: احتمال میدهیم بخشهایی از اتاقکهای مجموعه کافرکلیها، به صورت حجرههایی برای تعلیم و آموزههای دینی (مرتبط با مهرپرستی و زرتشتی گری) مورد استفاده قرار میگرفت. هر چند این موضوع در حال حاضر مفروض است و درباره تمام این موارد بعد از مطالعات بیشتر و کاوشهای روشمند، میتوان با صراحت بیشتری صحبت کرد و اکنون تنها احتمالات موجود را مطرح میکنیم.
فلاح همچنین با اعلام خبر کشف ۵ گورسنگی در کافرکلیهای آمل که نمونههای مشابه آن تاکنون در مازندران بدست نیامده، گفت: در یکی از روستاهای زیر قله دماوند که بیش از ۲ هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارد، منطقهای به شکل دامنه کوه قرار دارد که در آن چندین سنگ منفرد و حجیم موجود بوده که روی یکی از این سنگها، دو گور و روی دیگری سه گور سنگی شناسایی شده است. این گورها با عمق متوسط ۵۰ سانتیمتر از سطح سنگ کنده شدهاند. این گورها از لحاظ ظاهری، تکنیک ساخت، فرم و پلان بسیار شبیه به نمونههای موجود در فارس و جنوب ایران از جمله گورسنگی اقلید فارس به نام حوض دختر گبر و گورسنگی تپه کوهسار اهواز است.
او ادامه داد: تفاوت گورهای سنگی بدست آمده در آمل با گورهای سنگی اهواز آن است که این گور سنگیها روی سنگهای منفرد ساخته شدهاند و به صورت جدا از هم هستند. این قبور سنگی با گوردخمهها تفاوت دارند چراکه گوردخمه اصولاً درون بدنه کوه و صخره کنده میشوند، اما این قبور روی سنگهای منفرد موجود بر سطح زمین ایجاد شدهاند.
سرپرست فصل دوم بررسی و شناسایی کافرکلیهای شهرستان آمل در پاسخ به این سئوال که آیا شی یا اشیاء فرهنگی در این گورها بدست آمده و آیا دارای سنگ مزار بودهاند یا خیر، گفت: آنچه که ما در این فصل از بررسی بدست آوردیم، علاوه بر آنکه دچار فرسایش و تخریب شده، گورهایی خالی از هر نوع دادههای فرهنگی است. اما شواهد نشان از موجودیت قبور برای تدفین بوده است. امیدواریم بعد از انجام مطالعات دقیقتر، بتوانیم متقنتر درباره این قبور صحبت کنیم.
او ادامه داد: با توجه به فرضهای درنظر گرفته شده، میتوان گفت دوره این قبور به ساسانیان و حتا پسا ساسانی تا میانه دوره اسلامی برسد چراکه در مازندران حتی پس از اسلام تا حدود قرن ۴ و ۵ هجری قمری شاهد وجود فرهنگ، عقاید و باورهای ساسانیان، مخصوصاً در این منطقه هستیم. درحال حاضر هیچ داده باستانشناسی بدست نیاوردهایم و بر اساس فرم و ساختار گورها این احتمالات مطرح میشود. البته باتوجه به آنکه حفاظت درستی از این آثار نشده، شاهد آثار روشن کردن آتش و زغال و… در این گورهای سنگی هستیم. متاسفانه شاید گردشگران گمانشان آن بود که این گورسنگیهای باستانی، چالههایی هستند روی سنگها و از آنها به عنوان فضای آتش استفاده کردهاند.
فلاح خاطرنشان کرد: کافرکلیها از خاصترین نمونههای دستکندهای ایران از حیث تعدد و تنوع و پراکندگی هستند. برخی از آنها چند طبقه و برخی دیگر دارای اتاقهای تو در تو (۴ الی ۵ اتاق) است. درواقع میتوان گفت با توجه به این کشفیات، فقط بحث تدفین مطرح نبوده و احتمالاً فضاهای نمازگاهی و عبادتگاهی نیز مفروض است. تعدادی از کافرکلیها در بخشهایی از سنگهای رسوبی و آتشفشانی کوه کنده شدهاند و تعدادی دیگر نیز در بخش صخرهای کنده شده که در ارتفاعی در حدود ۵ متر هستند و حتا در بخشهایی از روستا در ارتفاع ۱۵۰ متری قرار دارند.
این باستانشناس درخصوص کشف نقوش انسانی، حیوانی و گیاهی در بخشهایی از کافرکلیهای آمل نیز گفت: یکی از کافرکلیها، دارای ۴ دخمه مجزا از یکدیگر است. بعد از آنکه این بخش را درون کوه کندند، روی بدنه دیواره آن را ملات گچ کشیدند و روی آن نقوشی به صورت سوزنی و خطی کنده کاری کردهاند. بعدها روی این گچها را کاهگل کشیدهاند و این نقوش پوشانده شده بودند. از آنجایی که طی سالهای اخیر چوپانان در این مکان استقرار مییافتند و آتش روشن میکردند، این امر سبب شد تا بخشهایی از کاهگل روی این نقوش بریزد و نمایان شوند. مردم محلی نیز از آن بیاطلاع بودند و روی آن یادگاری نوشتهاند. بعد از پاکسازی بخشی از نقوش بدست آمد و تقریباً بیش از ۲۰۰ نقش با نقشمایههای جانوری (اسب، گاو، کل، کبک، قرقاول و…)، انسانی (در حال مبارزه بصورت پیاده و سواره نظام)، طبیعت (نقشی احتمالی از قله دماوند)، اسلیمی و هندسی، پوشاک، ابزار و ادوات جنگی (شمشیر، سپر، کمان، تیر و…) و سازههایی همچون برج دیدبانی یا بقایای قلعه شناسایی و مستندنگاری شدهاست.
فلاح یادآور شد: با توجه به بررسیهای منطقهای و آثار و شواهد موجود و مکتوبات تاریخی و مقایسههای نسبی با نمونههای موجود، میتوانیم بگوییم که این نقوش به احتمال زیاد به دوره ساسانیان بازمیگردد. احتمال میدهیم طراحی این نقوش طی چند مرحله یا دوره اتفاق افتاده باشد چراکه برخی از نقوش ساده هستند و برخی دیگر انحنا دارند. اینگونه به نظر میرسد که برخی از نقوش مثلاً اسب با چهار خط و خیلی ساده کشیده شده باشد اما نقش دیگری از اسب هم داریم که انحنای زیر شکم اسب هم کشیده شده. احتمال میدهیم در دو یا سه مرحله و در زمانهای مختلف این نقوش کشیده شده باشند چراکه حتا برخی از این نقوش روی هم افتاده اند.
سرپرست فصل دوم بررسی و شناسایی کافرکلیهای شهرستان آمل ادامه داد: نقوش انسانی و حیوانی در این بخش بیشتر است و نقوش انسانی بیشتر جنگآوری و رزم را تصویر میکند. بیشترین نقش حیوانات هم گوزن، اسب و پرندگان است.