خبرگزاری کار ایران

جنگ غزه و بررسیِ ابعاد مختلف خودخوری عجیب صهیونیست‌ها؛

توطئه‌ی «سرزمینِ بدون ملت برای ملتِ بدون سرزمین» جواب نداد...

توطئه‌ی «سرزمینِ بدون ملت برای ملتِ بدون سرزمین» جواب نداد...
کد خبر : ۱۴۰۹۴۲۸

مدیر مسوول روزنامه الوفاق معتقد است: حقیقتا صهیونیست‌ها، خود عامل بدبختی‌های امروزشان هستند و ملت فلسطین نیز به درستی در راه و مسیر آرمان متعالی خود که همان آزادی قدس شریف است حرکت می‌کند و البته که جریان مقاومت فلسطین نیز به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، سرزنده‌تر از هر زمان دیگری جهت استیفای حقوق ملت فلسطین است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، عملیات موفقیت‌آمیز طوفان الاقصی و البته اوج گیری تنش و درگیری‌ها میان جریان مقاومت اسلامی فلسطین و رژیم اشغالگر قدس، مهمترین اتفاق در چهارچوب تحولات جاریِ منطقه خاورمیانه هستند. موضوعی که توجهات زیادی را نیز از سوی جریان‌های رسانه‌ای منطقه‌ای و بین المللی به سمت خود جلب کرده و البته که تحلیل و تفسیرهای مختلفی نیز در مورد ابعاد مختلف درگیریهای جاری میان صهیونیست‌ها و مقاومت اسلامی فلسطین مطرح می‌شود. با این همه، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که چالش‌های امروزِ صهیونیست‌ها تا حد زیادی دست‌پختِ خود آن‌ها است و این رژیم هیچکسی را الا خودش به دلیل بحران‌های جاری که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، نباید سرزنش کند. در این راستا، سفر اخیر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، به اراضی اشغالی در بحبوحه جنگ و درگیری با مقاومت اسلامی فلسطین نیز تحلیل و تفسیرهای مختلفی را برانگیخته و بسیاری به واکاوی سیگنال‌های مختلف این سفر می‌پردازند.

در گفتکو با «مصیب نعیمی» تحلیلگر مسائل غرب آسیا و مدیر مسوول روزنامه عرب زبانِ الوفاق (چاپ تهران)، به واکاوی موضوعات مذکور پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

در مدت اخیر تحلیل و تفسیرهای مختلفی با محوریت واکاوی ریشه‌های شکل گیری علیات طوفان الاقصی و اوج‌گیری مقاومت ملت فلسطین علیه رژیم اشغالگر قدس مطرح شده است. با این حال، برخی از تحلیلگران و از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی، تاکید دارند که خودِ رژیم صهیونیستی عامل تمامیِ بدبختی‌های فعلی خودش است. تحلیل شما از این گزاره چیست؟

به نظرم پاسخ به این سوال کاملا روشن است. ما چندین دهه است که شاهدیم مجموعه‌ای بیگانه در یک سرزمین که متعلق به دیگران است، با حمایت‌های جهان غرب و البته پیشتر، در قالب معادلات استعمار سنتی و جدید، بدون اینکه کوچکترین حقی را برای ملت فلسطین قائل باشد، اقدام به اشغال سرزمین و خانه و کاشانه آن‌ها کرده و البته که تلاش‌های فراوانی را نیز انجام داده و می‌دهند تا این معادله ناحق و نادرست را به یک واقعیتِ جهان امروز تبدیل کنند.

استدلال اصلی که صهیونیست‌ها و پشتیبانان غربی آن‌ها از همان نخستین روزهای تشکیل رژیم جعلی اسرائیل داشته‌اند این بوده که با گذشت یک یا دو نسل از جامعه فلسطین، حتما صاحبان اصلی سرزمین فلسطین، فراموش خواهند کرد که یک کشور فلسطینی نیز وجود داشته و کشوری جعلی و ساختگی با نام اسرائیل، موجودیتی عینی پیدا می‌کند و همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم، به یک واقعیت در جهان کنونی تبدیل می‌شود. با این حال، آنچه در میدان عمل و واقعیت رخ داده این است که انتظارات و استدلال‌ها و تحلیلی‌های آن‌ها به هیچ عنوان درست از کار درنیامده و به طور خاص نسل‌های جدید فلسطین به دنبال اعاده و احیای سرزمین و حاکمیت خود هستند. اکنون شاهدیم که نسل‌های جدید جامعه فلسطین می‌بینند که دیگر ملت‌های منطقه در سرزمین‌های خود ساکن هستند و به سرنوشت خودشان تا حدی تسلط و حاکمیت دارند.

این در حالی است که ملت فلسطین که آمار جمعیتی آن‌ها چیزی بالغ بر ۱۰ میلیون نفر است، بیش از هفت دهه است که در اردوگاه‌های پناهجویان در داخل مرزهای فلسطین اشغالی و یا کشورهای منطقه و ورای آن حضور دارند و جدای از اینکه از کمترین حقوق یک انسان برخوردار نیستند، در عین حال، از حق تعیین سرنوشت و حاکمیت برای کشور خود نیز محروم هستند. بدون تردید، عامل و محرک اصلی تحمیلِ تمامی این دردهای تاریخی به ملت فلسطین نیز رژیم اشغالگر قدس به عنوان رژیمی است که سرزمین فلسطینی‌ها را اشغال کرده و آن‌ها را آواره نموده است. از این رو، این کاملا طبیعی است که ببینیم ملت فسلطین در برهه‌های زمانی مختلف جهت احقاق حقوق خود قیام کرده و به پا خواسته‌اند. ملت فلسطین چندین دهه است که قربانیان بزرگِ سرکوب، تبعیض‌های سیستماتیک، شکنجه، تحقیر و جلوه‌های مختلف اِعمال ظلم و ستمِ آشکار و غیرانسانی رژیم اشغالگر قدس هستند. بدتر از همه اینکه در تمامی سال‌های گذشته، صهیونیست‌ها به نحوی فعال و هدفمند به دنبال آواره‌کردن فلسطینی‌های ساکن در بخش‌های مختلف سرزمین فلسطین از خانه و کاشانه خود نیز بوده‌اند.

از این منظر، این گفته اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی که فرمودند رژیم اشغالگر قدس مسبب اصلی شرایط کنونی و بدبختی‌های فعلی خود است، سخنی درست و کاملا بجا است و ریشه در چندین دهه شواهد و قرائن تاریخی دارد. باید این نکته را نیز اضافه کنم که ملت فلسطین حتی در دوره قبل از تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی نیز با رویه‌های تروریستی گروه‌های افراطی صهیونیست رو به رو بودند و اساسا همین طیف‌ها بودند که سنگ بنای رژیم اشغالگر قدس را بر خون ملت فلسطین نهادند و رژیم مذکور را بر پایه دعاوی جعلی ایجاد کردند.

گروه‌ها و تشکیلاتی که جنایات غیرانسانی فراوانی را علیه ملت فلسطین انجام دادند و البته که صهیونیست‌ها در دهه‌های پس از تشکیل رژیم جعلی خود نیز به رویه‌های گروه‌های اینچنینی ادامه دادند. با این حال، واقعیت این است که وضعیت جهانِ کنونی تفاوت‌های قابل توجهی با دهه‌های گذشته دارد و به ویژه نسل‌های جوان فلسطینی بیدار‌تر شده‌اند و همین مساله سبب شده تا آن‌ها مطالبه‌گر‌تر باشند و حق و حقوق خود را به صراحت از صهیونیست‌ها طلب کنند. معادله‌ای که اکنون به یک بحران جدی برای رژیم اشغالگر قدس تبدیل شده و البته که باید آن را یک نکته مفید و مثبت برای ملت فلسطین ارزیابی کرد. فراموش نکنیم که اساسا تشکیل رژیم اشغالگر قدس، یک توطئه بزرگ بین المللی و به طور خاص توطئه بزرگ آمریکا و انگلیس علیه ملت فلسطین بوده است.

جالب است که بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا زمانی تاکید کرده بود که اگر اسرائیل وجود نداشت باید آن را می‌ساختیم. باید از وی پرسید که چرا این موجودیت جعلی باید روی خون ملتی دیگر ایجاد شود و حقوق آن‌ها را تضعیف کند؟ از این چشم‌انداز نیز به نظر من؛ توطئه تشکیل رژیم جعلی اسرائیل بسیار گسترده‌تر از محدودسازی آن صرفا به گروه‌های صهیونیست و یا ایدئولوژی‌های مختص به آن‌ها بوده است. مساله‌ای که البته تاکنون بسیاری از جنبه‌های عینی و مهم آن نیز از چشم افکار عمومی بین المللی مخفی نگه داشته شده است. اساسا به هر تئوری که صهیونیست‌ها در ابتدا برای تشکیل رژیم جعلی خود به آن تکیه کرده‌اند نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بنیان‌های ادعاهای آن‌ها بی‌پایه است. مثلا آن‌ها می‌گفتند که «سرزمینِ بدون ملت برای ملت بدون سرزمین». این در حالی بود که سرزمین فلسطین ملت داشت و صهیونیست‌ها با زور و حمایت‌های غربی، ملت فلسطین را آواره کرده و یک رژیم جعلی ایجاد کردند.

از این منظر، بله، حقیقتا صهیونیست‌ها، خود عامل بدبختی‌های امروزشان هستند و ملت فلسطین نیز به درستی در راه و مسیر آرمان متعالی خود که همان آزادی قدس شریف است حرکت می‌کند و البته که جریان مقاومت فلسطین نیز به تعبیر رهبر انقلاب، سرزنده‌تر از هر زمان دیگری جهت استیفای حقوق ملت فلسطین است.

توطئه‌ی «سرزمینِ بدون ملت برای ملتِ بدون سرزمین» جواب نداد...

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در بحبوحه اوج گیری تنش‌ها میان جریان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی، عازم اراضی اشغالی شد. به نظر شما، فلسفه و هدف اصلی این سفر معطوف به چیست؟

آمریکا، رژیم صهیونیستی را نه فقط به عنوان هم‌پیمان، بلکه به مثابه بخشی از قالبِ درونی این کشور در نظر می‌گیرد و نهادهای مختلف حکمرانی در این کشور نظیر کنگره، ریاست جمهوری و غیره، همه و همه رژیم اشغالگر قدس را نه به مثابه یک بازیگر و کنشگر خارجی، بلکه بخشی از پیکره آمریکا و ارزش‌ها و اصول مطلوب آن در نظر می‌گیرند. در این چهارچوب شاهدیم که چندین دهه است که در قالب ساختارهای قانونگذاری و سیاسی آمریکا، هر کسی بخواهد موضع گیری‌هایی را علیه رژیم صهیونیستی انجام دهد، به صورت خودکار هدفِ حمله و برخورد قرار می‌گیرد و شانس حذف شدن وی نیز بسیار زیاد است. به بیان ساده‌تر، افراد منتقد و مخالف با صهیونیست‌ها در آمریکا حتی از پُست و سِمت‌های عادی مدیتریتی در این کشور نیز حذف می‌شوند چه برسد که مثلا بخواهند به سِمت‌های عالی دولتی در این کشور فکر کنند.

جالب است که وزیر خارجه آمریکا نیز در جریان سفر منطقه‌ای اخیر خود به صراحت تاکید کرد که من نَه به عنوان وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا، بلکه به عنوان یک یهودیِ صهیونیست به منطقه سفر می‌کنم و دستورکار اصلی من نیز دفاع و حمایت از منافع اسرائیل است. در این چهارچوب شاهد بودیم که در مدت اخیر نیز آمریکایی‌ها به صراحت اقدام به ارسال تسلیحات و کمک‌های نظامی و اطلاعاتی برای رژیم صهیونیستی کردند و البته که فضای مساعدی را نیز در عرصه بین المللی جهت کنشگری‌های آزادانه و عاری از فشار صهیونیست‌ها با محوریت نقض حقوق بشر ملت فلسطین و قتل و عام آن‌ها ایجاد کرده‌اند. از این منظر، آمریکایی‌ها هم شریک صهیونیست‌ها هستند و هم عملا باید آن‌ها را رویِ دیگر سکه همکاری با رژیم اشغالگر قدس در نظر گرفت. سفر بایدن به اراضی اشغالی نیز که به تازگی انجام شده، هدفی جز روحیه دادن به این رژیم و تاکید بر حمایت همه جانبه آمریکا از منافع صهیونیست‌ها نداشته و ندارد.

منافعی که البته در حوزه‌های مختلف دنبال می‌شوند و واشنگتن سعی دارد راه را تا جای ممکن به نفع رژیم‌صهیونیستی جهت دستیابی به آن‌ها هموار کند. معادله‌ای که از چشم اندازی کلی، در راستای منافع رژیم اشغالگر قدس قرار دارد.

چندین دهه است که مساله فلسطین به معنای واقعی کلمه به مثابه یک موضوع اصلی و محوری، از دستورکار اصلیِ کنش‌های رسانه‌ای جامعه بین المللی و مخصوصا کشورهای غربی خارج بوده و عجیب نیست اگر به این مساله اشاره کنیم که مساله فلسطین به یک موضوع حاشیه‌ای برای رسانه‌های جهان غرب تبدیل شده است. این در حالی است که همین رسانه‌ها، مثلا به نحوی ویژه به جنگ اوکراین متمرکز بوده‌اند و به نحو گسترده‌ای تحولات این جنگ را پوشش داده و می‌دهند و مدام از نقض حقوق بشر اوکراینی‌ها سخن گفته و می‌گویند. به نظر شما دلیل اصلی بی‌توجهی جریان‌های رسانه‌ای اصلیِ جهان غرب نسبت به مساله فلسطین چیست؟

دلیل اصلی این مساله نفوذ گسترده صهیونیست‌ها به ویژه در کشورهایی غربی است. صهیونیست‌هایی که به قدری در دنیای غرب نفوذ دارند که گزاره‌های حمایتی از آنها، از همان ابتدای تشکیل رژیم اشغالگر قدس، در قامت بخشی از چهارچوب‌های قانونی کشورهای غربی ظاهر شده است. به عنوان مثل شما در فرانسه اگر علیه هر دین و شخصیتی ابراز عقیده کنید، به مثابه جلوه‌ای از آزادی در نظر گرفته می‌شود و با افراد کاری ندارند اما هر کسی علیه اسرائیل و صهیونیست‌ها حرف بزند، با مجازات‌های جدی رو به رو می‌شود.

در این رابطه در طول تاریخ دیده‌ایم که حتی شخصیت‌های برجسته و شناحته شده‌ای نظیر «روژه گارودی» نیز به دلیل مواضع ضدصهیونیستی در فرانسه با برخوردهای فراوانی رو به رو شده‌اند. از این منظر، رژیم‌صهیونیستی و گزاره حمایت از آن و عدم طرح انتقاد علیه این رژیم، عملا به بخشی از چهارچوب‌های حکمرانی در به ویژه کشورهای غربی تبدیل شده است. غرب سال‌هاست که اسرائیل را به زعم خود به مثابه یک موجودیت ترسناک در منطقه غرب آسیا ایجاد کرده و البته که کشورهای عربی را نیز به واسطه کنشگرانی نظیر اسرائیل ترسانده و بر پایه تعبیر معروفی که ترامپ استفاده کرد، کشورهای عربی را در راستای منافع خود دوشیده است.

در این چهارچوب، رژیم صهیونیستی برای غرب، متفاوت از تمامی رژیم‌های عالم است. ما سال‌هاست که می‌بینیم غرب عملا فضا را برای رژیم اشغالگر قدس به نحوی فراهم کرده که این رژیم دست به هر جنایتی می‌زند و به هیچکس هم پاسخگو نیست. به بیان ساده‌تر، صهیونیست‌ها و رسانه‌های متحد آنها، نوعی چک سفید امضا را به اسرائیل داده‌اند که نمونه و مشابه آن را در هیچ جایِ جهان شاهد نیستیم. همین مساله سبب می‌شود که منتقدان و مخالفان اشغالگرانِ صهیونیست و به طور خاص مقاومت فلسطین، با یک بایکوت سنگین خبری و رسانه‌ای در دنیا، به ویژه از سوی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای غربی رو به رو شوند و این دسته از کنشگران، استانداردهای دوگانه فراوانی را در رابطه با مسائل مرتبط با رژیم صهیونیستی در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از خود نشان دهند. معادله‌ای که به هیچ عنوان پذیرفته شده نیست و البته که تا حد زیادی در نقطه مقابلِ اصول مطلوب و ادعایی غربی‌ها نیز قرار دارد.

انتهای پیام/
ز
سامان سفالگر
ارسال نظر
پیشنهاد امروز