خبرگزاری کار ایران

یک بازیگر مطرح کرد؛

«اعتماد به نفس در لحظه» درسی است که تئاتر به بازیگر می‌دهد

«اعتماد به نفس در لحظه» درسی است که تئاتر به بازیگر می‌دهد
کد خبر : ۱۴۰۸۰۹۶

مهسا ایرانیان می‌گوید: پیش از آنکه «استندآپ کمدی» به واسطه برنامه «خندوانه» به شکل امروز باب شود، با ادعای اینکه اولین استندآپ کمدین خانم داخلی هستم روی صحنه می‌رفته‌ام. او معتقد است تمام داشته‌های امروز خود را از تئاتر و حضور روی صحنه دارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در هنر امروز نمی‌توان «طراحی» را از «گرافیک»، «نقاشی» و «تصویرگری» و رشته‌های دیگر را جدا دانست. طی این روند کارگردان‌های تئاتر و سینما نمی‌توانند بگویند از موسیقی چیزی نمی‌دانند! و لزومی هم ندارد چیزی بدانند و کار را در نهایت به آهنگساز می‌سپرند! یک «نقاش»، «خطاط» یا «گرافیست» هم نمی‌تواند مثلا بگوید نسبت به هنر محیطی و مدیا بی‌اهمیت است؛ چراکه همه این‌ موارد در کنار یکدیگر عنصری واحد را در قالب اثر هنری (امروزی) پیش روی مخاطبان قرار می‌دهند.

در همین راستا دیگر آن دورانی که بازیگری به سه قالب «سینما»، «تئاتر» و «تلویزیون» تقسیم شود، گذشته است. تا همین چند سال پیش تئاتری‌ها خودشان را از تلویزیون جدا می‌دانستند و کارگردان‌های سینما و تلویزیون نیز از انتخاب بازیگران تئاتر برای فرمت تصویر اکراه داشتند. در روزگاری نه چندان دور، بازیگران و اهالی سینما و تلوزیون این جمله را زیاد می‌شنیدند که بازی فلانی تئاتری است و به درد تصویر نمی‌خورد. در مقابل تئاتری‌ها هم نسبت به ورود بازیگران سینما و تلویزیون روی صحنه دافعه داشتند. یا اینکه مثلا مجریان تلویزیون شانس کمی برای حضور روی صحنه داشتند؛ چراکه مولفان و سازندگان، عرصه اجرا را از صحنه و سینما و سریال جدا می‌دانستند. البته که لازمه حضور در هر عرصه سواد، تخصص و طی کردن مراحل عملی است اما با این حال نمی‌توان به طور مطلق هنرها و زیرمجموعه‌های آنها را از هم تفکیک کرد.

در رابطه با تئاتر موضوع مهمی دیگری نیز وجود دارد؛‌ اینکه حضور روی صحنه، بازیگر را برای حضور در عرصه‌های دیگر ورزیده خواهد کرد. این یک اصل است که گذشتگان و اساتید همواره بر آن تاکید داشته‌اند.

مهسا ایرانیان (بازیگر تئاتر و سینما) از آن دست فعالانی است که عرصه اجرا را هم تجربه کرده است. او همکاری خود با تلویزیون را اواخر دهه هفتاد با عروسک‌گردانی و صداپیشگی آغاز کرد. ایرانیان که خود اجرای چند برنامه تلویزیونی را به عهده داشته، سال نود و شش در سری اول مسابقه «خنداننده شو» شرکت کرد و تا مراحل نهایی پیش رفت و سپس حذف شد. حضور در نمایش «خانه روشنی» به کارگردانی بابک قادری آخرین حضور او روی صحنه است.

مهسا ایرانیان طی گفتگو با ایلنا ضمن توضیح درباره فعالیت‌هایش از مولفه‌های مهمی گفت که در اجرا و بازیگری مشترک هستند. او همچنین درباره حضور و نقشش در نمایش «خانه روشنی» نوشته نوشین تبریزی با کارگردانی بابک قادری توضیحاتی ارائه کرد.

شما اواخر دهه هشتاد (حدود سالهای ۱۳۸۷ یا ۱۳۸۸) به عنوان صداپیشه و عروسک‌گردان با صدا و سیما همکاری خود را آغاز کردید. سال ۱۳۹۶ بود که در سری اول مسابقه «خنداننده شو» زیر مجموعه «خندوانه» ساخته رامبد جوان به عنوان شرکت‌کننده حضور یافتید. در این رویداد چقدر در دیده شدن بیشترتان موثر بوده است؟

نمی‌توانم بگویم حضورم در «خنداننده شو» در بیشتر دیده شدنم بی‌تاثیر بوده است. در هر صورت این برنامه دیده شد و من هم در آن حضور داشتم. این حضور حدود شش، هفت سال پیش رخ داده و اتفاقا شوخی من در این برنامه راجع به اجرای تلویزیونی و مجریان تلویزیونی بود. من پیش از حضور در «خنداننده شو» ده، دوازده سالی بود که در به عنوان صداپیشه، عروسک گردان و مجری حضور داشتم.

پس از «خندوانه»و «خنداننده شو» بود که اجرای برنامه‌ای در شبکه نسیم هم به شما محول شد، درست است؟

بله مجری برنامه «ویتامین خ» شدم. در مقطعی هم با آقای رشیدپور در برنامه «حالا خورشید» حضور یافتم. به هر حال من سال‌ها پیش از حضور در «خندوانه» مجری تلویزیون بودم و چندین برنامه را اجرا کرده بودم. همانطور که خودتان اشاره کردید من از سال هشتاد و هفت به تلویزیون آمدم و صداپیشگی و عروسک‌گردانی کردم و دو، سه سال بعد بود که به عنوان مجری برنامه‌های کودک و نوجوان را اجرا می‌کردم؛ بخصوص برنامه‌هایی برای رده سنی نوجوانان. با این حساب در زمان شرکت در «خنداننده شو» مجری تلویزیون بودم. حتی به این موضوع  فکر می‌کردم که نکند حضور در مسابقه برایم خوب نباشد، اما اطرافیان اصرار داشتند این اتفاق رخ دهد و در ادامه هم در مسابقه حضور یافتم.

در نهایت با پس از حضورتان در «خندوانه» «استد‌اپ کمدی» اجرا کردید. حال این گونه تازه شناخته شده در کشور برایتان چه جایگاهی دارد؟

موضوع جالب در اینباره این است که قبل از آنکه «استنداپ کمدی»  در برنامه «خنداونه» و به صورت فعلی باب شود، من روی صحنه «استندآپ» اجرا می‌کردم. با این ادعا که من اولین خانم استندآپ کمدین داخلی هستم، به اجرا می‌پرداختم. الان هم  خدا را شکر می‌کنم که به واسطه این شناخت بستری فراهم شده تا استندآپ کمدین‌هایی که کار تصویر می‌کنند، بهتر دیده شوند. در نهایت باید بگویم حضورم در مسابقه «خنداننده شو» برای من قطعا تاثیرات خیلی مثبتی داشته است. همه اینطور نیستند. به هر حال من مال همین حرفه بوده‌ام و مسیر را رفته بودم. طی این روند معطل و منتظر نتیجه برنامه نمی‌شدم. در ادامه کار کردم و ویدئوهایی را ساختم. حضور در مسابقه «خنداننده شو» پس از سال‌ها جرقه خوبی برای دیده شدنم بود. و اینکه من قبلا ویدئوهایی را ساخته بودم که نمی‌دانستم آنها را در فضای مجازی منتشر کنم یا نه؟ پس از حضور در مسابقه بود که آنها را در صفحه‌ام منتشر کردم و خوشبختانه با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و کاربران مواجه شدم.

«اعتماد به نفس در لحظه» درسی است که تئاتر به بازیگر می‌دهد

عکسی از نمایش «خانه روشنی» نوشته نوشین تبریزی با کارگردانی بابک قادری

از فعالیت‌های اخیرتان بگویید.

اخیرا در نمایش «خانه روشنی» به کارگردانی بابک قادری بازی کردم که در تماشاخانه ارغوان روی صحنه رفت. این اثر تا همین چند روز پیش روی صحنه بود. من در این اثر نقش ترانه دختر کوچک خانواده را بازی می‌کردم.

دختری که نقشش را ایفا کردم به لحاظ جنس رفتاری، فردی حامی و مهربان بود. از آن افرادی که در اغلب مواقع هوادار همه اعضای خانواده هستند. او همچنین به تمام ارتباط‌های اعضای خانواده توجه دارد و حواسش به همه چیز هست. این دختر در عین حال و با تمام ویژگی‌های اخلاقی که دارد، دختر بی اعتماد به نفسی نیست. او می‌تواند با برادر بزرگش مواجه شود یا نکاتی را به خواهرش بگوید و اینکه از آن نوع کاراکترهایی است که باید عنوان میانجی‌گر را برایش به کار ببریم. او نسبت به مادر و پدرش که حاجی بازاری است، بسیار مسئولیت‌پذیر و احساس بود. اینطور بگویم که نقشم در نمایش «خانه روشنی» کاراکتری امروزی بود. کل اثر رئالیستی و امروزی بود و ناخودآگاه جنس بازی‌ها هم باید به همین سمت و سو می‌رفت. طی داستانی که نوشین تبریزی نوشته بود روابط نیز خانوادگی و امروزی بودند و درگیری موجود بر سر ارث و میراث بود؛ اتفاقی که معمولا خانواده‌ها در مقاطعی با آن مواجه شده‌اند یا می‌شوند. بر همین اساس می‌دیدم در میان مخاطبان برخی با چنین معضلی مواجه شده بودند یا یکی از اعضای خانواده و دوستانشان درگیر چنین ماجرایی بوده‌اند.

خودتان حین شب‌های اجرا شاهد چنین اتفاقاتی بوده‌اید؟

بله. مخاطبان پس از تماشای اثر این نوع روابط و اتفاقات را در زندگی خود و اطرافیانشان پیدا می‌کردند. بارها پیش آمده بود که پس از اجرا از مخاطبان می‌شنیدیم که فلان شخصیت نمایش شبیه به عمه، عمو و دیگر اقوام ما بوده است. اینگونه بود که مخاطبان میان شخصیت‌ها و قصه با خودشان و اطرافیان و زندگی‌شان شباهت‌ها را پیدا می‌کردند. به نظرم چنین اتفاقی در نوع خودش یک موفقیت است که ما در نمایش «خانه روشنی» با آن مواجه بودیم. معتقدم اثر و قصه نباید از جهان ذهنی مخاطبان دور باشد.

کاراکتر ترانه چقدر از شخصیت خودتان دور بود یا شاید شباهت‌هایی هم وجود داشته است.

میانجی‌گری و اینکه می‌خواهد همه روابط خوب پیش برود، خصوصیاتی است که در شخصیت خودم هم وجود دارد. در خانواده  خودمان هم اینگونه‌ام که اگر مشکلی باشد، اطرافیان آنها را با من در میان می‌گذارند. همچنین، آدمی هستم که مثلا مادرم درباره موضوعات و مسائلی با من صحبت کند. ترانه از این جهات به شخصیت و رفتارهای خودم نزدیک بود. مثلا من در رابطه با مسائل مالی و چنین مواردی خیلی آدم متوجهی نیستم و ترانه هم چنین دختری بود. در کل قدرتمندی و احساسی بودن ترانه به خودم نزدیک بود. اما به هرحال سن ترانه در نمایش حدود هفت‌، هشت سال از سن خودم بیشتر بود و خب این مورد کمی چالش‌برانگیزند و باید آن را درک می کردم. نکات دیگری هم بود که لازم بود در بازی برای اجرای بهتر نقش به آنها توجه می‌کردم.

کارگردان چقدر در هدایت شما برای رسیدن به نقش موثر بود؟

بابک قادری خودش بازیگر است و اتفاقا روی صحنه بازیگر خوبی هم هست؛ به همین دلیل لحظات بازیگری را می‌شناسد و آنها را درک می‌کند. این شناخت برای او در مقام کارگردان کار بازیگر را تا حدودی راحت می‌کند. او در مواقعی مثلا می‌گفت این دیالوگ مال این کاراکتر نیست یا این شخصیت نباید چنین کند و چنین رفتاری مال او نیست. آقای قادری بخصوص در شناخت موقعیت‌های بازیگری خیلی خوب عمل می‌کرد. مسلما کار کردن با کارگردانی که چنین ویژگی‌هایی ندارد، راحت نیست. البته این را هم بگویم که ایشان در نمایش «خانه روشنی» کار را در ذهنش بسته بود و می‌دانست چه می‌خواهد؛ که این مورد از آگاهی او نشات می‌گرفت. حتی می‌توانم بگویم او خیلی از پیشنهادهای ما را قبول نمی‌کرد؛ چون می‌دانست که چه می‌خواهد. اما اینطور هم نبود که رفتارهای دگم‌ داشته باشد. مثلا اگر راجع به موقعیتی صحبت می‌کردم و پیشنهادی می‌دادم ایشان با تحلیل پاسخم را می‌داد و سعی می‌کرد توضیح بدهد که چرا فلان چیز را می‌خواهد. او می‌گفت اگر چنین چیزی می‌خواهم به این دلیل است که تحلیلی برایش دارم و تحلیلش را توضیح می‌داد.

شما چند عرصه را به طور توامان تجربه کرده‌اید که یکی از آنها اجرا و مجری‌گری برنامه‌های تلویزیونی است. شاید این سوال کلیشه‌ای باشد اما تئاتر چقدر می‌تواند در تربیت بازیگر برای رادیو، تصویر و اجرا موثر باشد؟

باید بگویم تئاتر هنری است که در لحظه رخ می‌دهد و ویژگی‌های خاص خودش را دارد. این در لحظه بودن مراتبی را می‌طلبد که توجه به آن به ترتیب بهتر بازیگر می‌انجامد.

در اجرای یک نمایش بداهه‌ای وجود دارد که هر لحظه ممکن است رخ دهد و دلیل آن هم مشخص نیست! چون اجرا زنده است.

با شما موافقم. تمام وجود بازیگر باید در لحظه حضور داشته باشد. این حضور داشتن لازمه اجرای زنده یا همان بداهه‌ای است که وجود دارد و هرلحظه ممکن است بنا به دلایلی رخ دهد. بازیگر باید از پس این بخش برآید. وقتی نمایش در حال اجراست هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. به طور مثال در اجرای آخر «خانه روشنی» غذا در گلوی یکی از بازیگران پرید. رنگ از رخسارش رفت و سرفه می‌کرد، اما باید نقشش را هم بازی می‌کرد. از پس چنین اتفاقاتی برآمدن لازمه بازی روی صحنه است. یا مثلا ممکن است بازیگر دیالوگش را فراموش کند؛ در این صورت او نمی‌تواند اجرا را متوقف کند و لاجرم باید در راستای نقشی که دارد پیش برود. این روند و از پس چنین اتفاقی برآمدن قطعا توانایی‌هایی را می‌طلبد. یا اینکه ممکن است بازیگر در یکی از شب‌های اجرا حال خوبی نداشته باشد. او باید بتواند با حال بدی که دارد بازی‌اش را ارائه دهد و اصطلاحا کار را جمع کند.

اما خب تمرینات و تداوم جلسات تمرینی اعضا تا حدودی بازیگر را برای حضور روی صحنه آماده می‌کند.

بله. درست است که اثر چندین روز یا چندین ماه توسط کارگردان، بازیگران و دیگر اعضا تمرین می‌شود اما توانایی و آمادگی بازیگر برای روی صحنه به قوت خودش باقی است. ما نمایش «خانه روشنی» را حدود شصت روز و هر جلسه سه ساعت و چهار ساعت تمرین کردیم و زمانی که کار آماده اجرا شد همه چیز آماده بود؛ اما وجود من و دیگر بازیگران باید طور دیگری برای صحنه آماده می‌شد. تاکید می‌کنم که بازیگر برای اتفاقات ناگهانی و موارد دیگر همواره آماده باشد. موضوع دیگری که در تئاتر بسیار اهمیت دارد حضور نفس به نفس مخاطبان است که ممکن است هر شب از یک جنس نباشد و متفاوت باشد. اصلا شاید حال مخاطب در هر شب اجرا متفاوت باشد.

این حال مخاطبان روی بازی بازیگر و اجرای نمایش تاثیر دارد؟

بله ممکن است یک شب اغلب مخاطبان یک اجرا حال نداشته باشند. یا ممکن است با مخاطبان «انتلکتوئل» و اهل اندیشه مواجه باشیم. یا شاید مخاطب عام باشد. به هر حال از این جهت که جنس مخاطبان در هر اجرا متفاوت است و بازیگر به صورت نفس به نفس با آنها در ارتباط است، کار در صورت عدم اشراف، دشوار خواهد شد. توجه به موارد مذکور و عمل کردن به مواردی که درباره‌شان توضیح دادم آمادگی‌هایی در بازیگر ایجاد می‌کنند. اما مولفه مهم دیگری نیز وجود دارد که بسیار در کم و کیف کار بازیگر یا مجری موثر است.

آن مولفه مهم چیست؟

این مورد مهم که طی  رویه‌ای که گفتم، نصیب بازیگر می‌شود؛ «اعتماد به نفس» در لحظه است. این مولفه‌ی «اعتماد به نفس در لحظه»، لازمه «اجرا»، «بازیگری تئاتر»، «بازی مقابل دوربین تلویزیون یا سینما» و البته «رادیو» است. مادامی که شخص اعتماد به نفس لازم را دارد و از کارش مطمئن است، اجرایی شفاف و خوب را از طریق تئاتر، رادیو، ‌سینما یا تلویزیون به سمع و نظر مخاطبان خواهد رساند. اینطور بگویم که تئاتر می‌تواند بستر بسیار مناسبی برای آماده‌سازی وجوه نمایشی فرد باشد. در همین راستاست که بازیگر تئاتر به هرحال صدای درست را پیدا می‌کند و صورت و بدنش را به عنوان ابزارهای مهمش، بهتر و عمیق‌تر می‌شناسد. تئاتر تمام ویژگی‌های مذکور و هرآنچه ناگفته مانده را به بازیگر می‌دهد و این موارد به مرور اصطلاحا در شخص می‌نشینند. بنا به همین دلایل است که «تئاتر» را مادر هنرها می‌دانند؛ چون مجموعه‌ای از اتفاقات است.

 شما در ابتدا به عنوان مجری فعالیت‌تان را آغاز کردید یا پیش از آن بازیگر تئاتر بودید؟

من قبل از آنکه پا به عرصه تلویزیون بگذارم و به اجرای برنامه‌ها بپردازم، بازیگر صحنه بودم و تئاتر کار می‌کردم. اگر توانایی یا توانایی‌هایی در من ایجاد شده به دلیل حضور روی صحنه تئاتر بوده است.

«تئاتر» برایتان جدی‌تر است یا «اجرا»؟

من فارغ‌التحصیل تئاتر هستم و مطمئنا این هنر و فعالیت در این عرصه برایم همیشگی و جدی است. درست است که اجراهای تلویزیونی و همکاری با سازمان صدا و سیما میان من و تئاتر مقداری فاصله انداخت، اما تا آنجا که بتوانم به تئاتر و حضور در این عرصه توجه دارم. تلاشم این است به عنوان بازیگر لااقل سالی یک نمایش را روی صحنه داشته باشم. به این ترتیب و طی این روند، هم تلاش می‌کنم که حالم خوب باشد و هم اینکه اتصال و ارتباطم با تئاتر قطع نشود.

در حال حاضر در عرصه اجرا چه فعالیت‌هایی دارید؟

الان باتوجه به فضای فعلی رسانه خیلی تمایل ندارم به عنوان مجری در تلویزیون حضور یابم. خودم را نمی‌گویم، اما دیده‌ایم که قدر نمی‌دانند! این رویه در حوزه تصویر هم وجود دارد و طی سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم افرادی  کنار گذاشته شده‌اند. طی توضیحات بیشتر در اینباره باید بگویم شاید حدود بیست‌، سی نخبه در اجرا داشته‌ایم  که دیگر نیستند. از میان هم‌نسلان من دو، سه نفر بودیم که مردم ما را می‌شناختند و برنامه‌هایی برای جوان‌ترها اجرا می‌کردیم؛ آن دوستان هم الان در تلویزیون حضور ندارند و برنامه‌ای اجرا نمی‌کنند.

با توجه به این صحبت‌ها اگر اجرای برنامه‌ای تلویزیونی به شما پیشنهاد شود، قبول نمی‌کنید؟

اصطلاحا در مواقع این چنینی می‌گویند فاصله اجباری ایجاد شده است. برای من هم همینطور است و این فاصله ایجاد شده است. شاید درست نباشد اما باید بگویم آنهایی که باعث ایجاد این فاصله شدند و اصطلاحا زیرآبم را زدند پس اتفاقاتی خیر رخ خواهد داد که به صلاح من است.الان تمایلم این است تئاترهای خوب کار کنم و اگر سریالی پیشنهاد شود در آن آثار حضور یابم. البته این اواخردر چند فیلم سینمایی ایفای نقش کردم که یکی، دوتایی آنها هنوز اکران نشده‌اند.

در حال حاضر به چه کارهایی مشغول هستید؟

در حال حاضر برنامه «باشگاه شادی» را در رادیو جوان دارم که آقای امیر عضد تهیه‌کننده آن است. این برنامه هر شب پخش می‌شود. حضور در رادیو برایم چیزی نیست جز عشق و علاقه. من با رادیو همکاری‌های متعدد داشته‌ام. خداراشکر مخاطبان خودم را دارم و می‌دانم مردم خیلی این رسانه را دوست دارند. واقعا حضورم در رادیو به خاطر مردم کشورم است که البته برای خودم هم لذت بخش و جذاب است. در آپارات برنامه‌ای دارم که «آپارت‌گپ» نام دارد و ضبط آن به تازگی پایان یافته است. این برنامه که تاکنون دو قسمت آن پخش شده، دوشنبه‌ها ساعت 11 منتشر می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز