یک مجسمهساز مطرح کرد؛
وجود کارفرمایان غیرمتخصص باعث نابسامانی تندیسسازی شده/ وضعیت مجسمهسازی در اشل شهری خوب است
الهام خاکپاش با تاکید بر اینکه هنرمند باید اتفاقات پیرامون خود را در کارش لحاظ کند، گفت: مجسمهسازی معاصر محدودیتهای مجسمهسازی کلاسیک را ندارد و در سالهای اخیر تغییرات وسیعی در این مدیا رقم خورده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، وجود نقش برجستههای زیبا و با جزییات و گاه تندیسها و سردیسهایی از شخصیتهای مختلف تاریخی نشان از قدمت این هنر در ایران دارد. همواره هنرمندان پرتلاش و استادان حوزه تجسمی و مجسمهسازی برای ادامه حیات و ارتقاء این هنر تلاش کردهاند؛ اما با این حال مجسمهسازی ما در دنیای امروز به جایگاهی که باید نرسیده این در حالی است که تعدادی از هنرمندان ایرانی این عرصه همواره خود را با هنر دنیا به روز میکنند و بر همین اساس به فعالیت ادامه میدهند اما از آنجا که ساز و کار مشخصی در این زمینه وجود ندارد آثار آنها را در اماکن عمومی نمیبینیم.
از طرفی مجسمهسازی در مبلمان شهری آن جایگاه لازم را ندارد و معدود آثار ساخته شده توسط نهادهایی چون شهرداری و سازمان زیباسازی تهران و دیگر شهرها از کیفیت پایینی برخوردار هستند. در چند سال گذشته سردیسها و تندیسهایی از شخصیتهای مطرح و مفاخر گذشته و حال کشور ساخته و در اماکن عمومی جانمایی شده که اغلب آنها شبیه شخصیتهای اصلی نیستند. این کاستی تا به آنجا جدی است که گاه اعتراض و انتقاد مفاخر معاصر و در قید حیات حوزههای مختلف را برانگیخته است.
از سویی دیگر نسبت به تعداد مجسمهسازان رویدادهایی با محوریت این هنر در کشور برگزار نمیشود. اغراق نیست اگر بگوییم به جز سمپوزیوم مجسمهسازی هیچ رویداد تخصصی دیگری در زمینه مجسمهسازی برگزار نمیشود و این رشته در جشنوارههای هنرهای تجسمی فجر و جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران مانند دیگر هنرها و زیرمجموعههای هنرهای تجسمی مورد توجه است و نتوانسته در مسیری که به لحاظ محتوایی برای خود انتخاب کرده عملکرد موفقی داشته باشد.
الهام خاکپاش (مجسمهساز و مدرس دانشگاه) یکی از فعالانی است که تلاش دارد بر اساس متد روز به فعالیت ادامه دهد. او یکی از افرادی است که اخیرا در کنار دیگر مجسمه سازان در نمایشگاه گروهی «منتخبی از هفتاد سال مجسمهسازی ایران» شرکت کرده بود. بهمن محصص، هانیبال الخاص، مهدی سحابی پرویز کلانتری، علیرضا خاقانی، بهزاد اژدری و سیف الله صمدیان برخی از ۱۱۰ مجسمهسازی هستند که آثارشان در نمایش مذکور پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
الهام خاکپاش درباره این اتفاق و برخی مسائل و مشکلات حوزه مجسمهسازی با ایلنا گفتگو کرد.
اثر حجمی الهام خاکپاش در نمایشگاه انفرادی شبه مجسمه که در سال ۹۸ برگزار شد.
چه ویژگیهایی باعث شد در نمایشگاه گروهی «منتخبی از هفتاد سال مجسمهسازی ایران» حضور یابد.
به صورت کلی حضور در تمامی رویدادهای این رشته برای من خوشایند و مطلوب است چراکه این رشته با تمامی مسائل و مشکلاتی که از سرگذرانده هنوز مهجور است. رویدادهای چون نمایشگاه گروهی «منتخبی از هفتاد سال مجسمهسازی ایران» در چنین شرایطی، اثر بخشی شایستهای خواهد گذاشت؛ بخصوص رویدادهایی که اصطلاحا اشل بزرگتری دارند و بزرگان این حرفه در آن حضور مییابند.
اصولا برگزاری نمایشگاههای گروهی آنهم در هنری چون مجسمهسازی باید بر چه اساس باشد (مثلا موضوع محور، اشتراک در متریالها یا هر مورد دیگر) تا نتایج مثبتی را رقم بزند؟ شاید بتوان در اینباره سمپوزیومها و چهارچوب برگزاری و قواعد آنها را مثال زد، که هدف و محوریتی مشخص دارند.
به صورت کلی نمایشگاههای گروهی میتوانند با چند نوع کیفیت برگزار شوند؛ این رویدادها میتوانند کانسپت محور باشند که در این گونه نمایشگاهها (با مفهوم مشخصی که دارند) هنرمندان کار کرده حضور مییابند و هر کدام کانسپت مورد نظر اثر خود را خلق میکنند. یا میتوانند فرم محور باشند، که در این نوع نمایشگاه «فرم»، «هایرئال»، «آبستره» و یا گونههای دیگر مد نظر هستند و بر همین مبنا کار میشوند. یا هر نوع دلخواه دیگری از قبیل این که متریال مد نظر باشد یا ابعاد و اندازه…همه این موارد و محوریتها میتوانند در نمایشگاههای گروهی مورد توجه قرار گیرند تا موثر و نتیجه بخش باشند. غالبا نمایشگاه چه بصورت گروهی یا سلو نسبت به سمپوزیومها محدودیت کمتری دارند و دست هنرمند برای خلق و ارائه اثر بازتر است. اما در سمپوزیوم بر حسب محوریتی که دارد، محدودیت ابعاد و اندازه و متریال و گاها فرم نیز وجود خواهد داشت. به صورت کلی تمامی این رویدادها تاثیرات بسیار مثبتی بر شناخت بهتر این هنر خواهد گذاشت.
مقوله اجتماع و بهرهگیری هنرمند از اتفاقات پیرامون را برای خودتان چقدر مهم میدانید و اینکه به نظرتان هنرمند (خواه درهمه رشتهها) چقدر باید به این مقوله توجه داشته باشد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم هنرمند علاوه بر بیان عواطف و انتقال احساس به مخاطب، در بیان مسائل پیرامون خود نیز، بایستی فعال باشد. به صورت کلی هنرمندان در هر رشتهای که باشند، فارغ از محیط پیرامون و اجتماع نیستند. آنها باید غالبا تاثیر بسیار زیادی از محیط پیرامون خود بگیرند و به همان اندازه بر محیط خود اثرگذار باشند.
یک اثر از الهام خاکپاش در نمایشگاه انفرادی شبه انسان هنرمند/ هنرمند در این اثر انسان را بدون سر ساخته و پرداخته است. او با این کار بخشی از دغدغه فکری و اجتماعی خود را در اثر نمود داده است.
آیا بهرهگیری از اتفاقات و دغدغهها و چالشهای اجتماعی در هنری چون مجسمهسازی (نسبت به هنرهایی چون سینما، تئاتر و موسیقی) کار دشواری نیست؟
به هر حال در هر رشته هنری که فعالیت کنیم، آن رشته هنری زبانی است که قابلیتها و محدودیتهایی را داراست. یا اینکه میتوان گفت هر رشته هنری دارای زبانی است. باید بگویم مجسمهسازی معاصر محدودیتهای مجسمهسازی کلاسیک را ندارد و در این سالهای اخیر تغییرات بغایت وسیعی در این مدیا رقم خورده است.
شما تجربه تدریس در دانشگاه دارید. مجسمهسازی به لحاظ آکادمیک در دانشگاههای ما چه جایگاهی دارد؟
متاسفانه این رشته در حال حاضر بیشتر از همیشه مهجور مانده و توجهای که در خور این هنر ارزشمند باشد را نمیبینیم. کم لطفیهای بسیاری بر مجسمهسازی روا داشتهاند. در حال حاضر ما در کشورمان در رشته مجسمهسازی اساتید برجسته زیادی را داریم که هر کدامشان زبان ویژه خود را دارند. آنها میتوانند برروند رشد این رشته تاثیرات حیاتی داشته باشند که متاسفانه از قابلیتهای ویژه آنها در تدریس بهره درست برده نمیشود.
آنچه به طور کلی طی این سالها شاهد بودهایم ساخت سردیسها و تندیسهای ضعیفی است که به معمولا به سوژههای اصلی شباهت ندارند! مشکل کار کجاست؟ سازمان زیباسازی شهر تهران برای بهبود این اوضاع باید چگونه باید عمل کند؟
ساخت تندیس و سردیس رئال تخصصی است که هر مجسمهسازی توانایی ساخت آنرا به شکل درست و کامل آن ندارد؛ اما با این حال مجسمه سازان خوب زیادی هستند که دست قوی در ساخت چونین تندیسهایی دارند. متاسفانه در دانشگاه ها، در موارد بسیاری به دلایل مختلف و متعدد، کار را به دست کاردان نمیسپارند که نتایج ناصحیح و معیوبی را به بار میآورد. وجود آثار بد زیادی که شاهدش هستیم به دلیل نبود افراد متخصص و کاردان نیست؛ بلکه وجود و حضور کارفرمایان غیر متخصص، با حداقل پرداخت هزینه به افراد غیر حرفهای، نابسامانی وسیعی را به بار آورده است؛ مسلما برای بهبود اوضاع فعلی باید حساب شدهتر و هوشمندانهتر برخورد شود. به نظرم دست کسانی که در روند شکل گیری این پریشانی و تشویش نقش دارند، باید کوتاه گردد.
هنر شهری و مبلمان امروز ما در پایتخت و دیگر شهرها چقدر از وجود تندیسها و سردیسها بهره برده است؟
با وجود همه انتقادها به نوع عملکرد در زمینه مبلمان شهری و بهرهگیری از تندیس و سردیسها باید بگویم در حال حاضر مجسمهسازی در اشل شهری آن هم در بخش رئال خوب کار میشود. همانطور که گفته شد، مطمئنا اگر توجه و نظارت و هزینه بیشتری شود آثار بهتر و قویتری را در شهر خواهیم دید.
چرا پس از نمایشگاه انفرادی «شبه مجسمه» نمایشگاه انفرادی دیگری برگزار نکردهاید؟
پس از نمایشگاه شبه مجسمه مشغول پروژههای متعدد شهری و نوشتن کتاب جوهره زنانگی بودهام که بزودی چاپ میشود و مجال نمایشگاه انفرادی نبوده اما به زودی نمایشگاه انفرادی خواهم داشت. در حال حاضر مشغول به پروژه جدید دیگری هستم که به نمایش گذارده میشود.
اگر ناگفتهای مانده بفرمایید.
از شما بابت این گفتگو ممنونم.