علیرضا خالقوردی مطرح کرد؛
صداقت و تعهد از عوامل ماندگاری ترانه «غوغای ستارگان» است/ تاریخ موسیقی ایران مملوء از ترانههای ماندگار است
علیرضا خالقوردی درباره دلیل ماندگار بودن ترانه «غوغای ستارگان» گفت: صداقت، راستگویی و تعهد عوامل تولید این ترانه از دلایل ماندگاری «غوغای ستارگان» است.
علیرضا خالقوردی که این روزها مستند «غوغای ستارگان» به کارگردانی او از پلتفرم هاشور به صورت آنلاین اکران شده است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، اظهار داشت: یکی از دلایل اصلی که سراغ ساخت مستندی با موضوع ترانه و موسیقی «غوغای ستارگان» رفتم، بازخورد بسیار خوبی بود که از نمایش مستند «مرا ببوس» داشتم و در واقع بازخورد خوب این مستند باعث شد که سراغ یک اثر ماندگار دیگر بروم.
خالقوردی خاطرنشان کرد: بازخوانی ترانه «غوغای ستارگان» توسط خوانندگان مختلف یکی از دلایلی است که میتوان این ترانه را یکی از ماندگارترین ترانههای تاریخ موسیقی ایران دانست. پس از اینکه خانم پروین این ترانه را خواندند خوانندههای بسیاری سراغ آن رفتند که شاید معروفترین آنها محمد اصفهانی باشد که بارها این اثر با صدای او از تلویزیون و رادیو پخش شده است.
این کارگردان درباره ابعاد سیاسی و اجتماعی این اثر گفت: «غوغای ستارگان» مثل «مرا ببوس» در ابعاد سیاسی و اجتماعی چندان مطرح نشد و چنین اتفاقاتی پیرامونش شکل نگرفت اما دلیل ماندگار شدن یک اثر را تنها در تأثیرات اجتماعی و سیاسی آن نباید جستجو کنیم و بدون شک «غوغای ستارگان» هم جزو آثار ماندگار موسیقی ایران است. این اثر به قدری مورد توجه است که بارها در صفحات مجازی، اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی شاهد بازخوانی آن توسط هنرجویان مختلف هستم و از طرفی در بسیاری از کلاسهای آموزش موسیقی معمولاً اساتید موسیقی «غوغای ستارگان» آقای همایون خرم را تکلیف هنرجوها قرار میدهند و از آنها میخواهند که این موسیقی را بنوازند و این نشان میدهد که این موسیقی چقدر آکادمیک و دقیق است.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در مستند «غوغای ستارگان» گفتگوی چندانی با پروین نوریوند صورت نمیگیرد، گفت: متأسفانه وقتی ما به دیدن خانم پروین رفتیم ایشان به آلزایمر موقت مبتلا شده بودند و چیزهایی یادشان میآمد و چیزهایی را هم از یاد برده بودند. حتی چند وقت پیش از درگذشت خانم پروین مراسمی بود که در آن مراسم از ایشان خواستند «غوغای ستارگان» را بخوانند اما ایشان گفتند که چند بیت اول را میتوانند بخوانند و بیشتر از آن قادر نیستند و دلیل این ناتوانی هم بیماری آلزایمر بود که به دلیل کهولت سن ایشان به این بیماری مبتلا شده بودند. البته یکی از بستگان خانم پروین میگفتند که این آلزایمر موقت است و برخی مواقع چیزی را فراموش نمیکنند و فکر میکنم در واقع خانم پروین در مرحله اول بیماری آلزایمر بودند.
این کارگردان در ادامه درباره تمرکز مستند بر تواناییهای همایون خرم در عرصه موسیقی گفت: تمرکز اصلی من در «غوغای ستارگان» بر همین آهنگ و ترانه است نه آقای خرم، اما از آنجا که برخی تصاویر آرشیوی که به آنها دست پیدا کردیم و از قضا آقای خرم نیز در آنها حضور داشتند، واقعاً جذاب و بکر بودند و تابحال مورد استفاده قرار نگرفته بودند، ترجیح دادم در مستند از آنها استفاده کنم با این حال تمرکز اصلی مستند بر همین موسیقی است. شاید اگر بخواهم دوباره همین مستند را تدوین کنم بخشهایی که مربوط به آقای همایون خرم میشود را کمرنگتر میکنم.
وی درباره خوانندگانی که ترانه «غوغای ستارگان» را بازخوانی کردهاند نیز گفت: در بین افرادی که این ترانه را بازخوانی کردهاند شاید مطرحترین آنها آقای محمد اصفهانی باشد که در مستند نیز اجرای ایشان در فرهنگسرای ارسباران را میبینیم. حضور خانواده آقای خرم در این مستند به ما کمک کرد که با موسیقی «غوغای ستارگان» به لحاظ حرفهای، تکنیکی و فرمی آشنا شویم و در واقع از این منظر محتوای مستند را پربار کردند اما فکر میکنم اگر ما از حضور خوانندههای مختلف که این ترانه را بازخوانی کردهاند استفاده میکردیم قطعاً از این منظر نمیتوانستیم به این اثر بپردازیم و مباحث تکنیکی در این مستند کمرنگتر میشد و باید به سراغ دیگر مباحث میرفتیم.
وی افزود: آنچه که برای من درباره ساخت این اثر اهمیت داشت تعهد داشتن در کار و آن رسالت و صداقتی بود که بین سه ضلع خلق «غوغای ستارگان» یعنی آقای فکور به عنوان ترانهسرا، آقای خرم به عنوان آهنگساز و خانم پروین به عنوان خواننده وجود داشت و به نظر من همین مسئله یکی از اصلیترین عوامل ماندگاری این ترانه است. بدون شک صداقت، راستگویی و تعهد از عوامل ماندگاری ترانه «غوغای ستارگان» است. در مستند میبینیم که آقای خرم در ابتدا برای خلق این موسیقی خلف وعده میکنند و بعد با اصرار آقای فکور موسیقی را میسازند و وقتی موسیقی ساخته میشود آقای خرم از خانم پروین تعهد میگیرند که ایشان نباید این موسیقی را در کابارهها یا محافل اینچنین بخوانند. این تعهد در کار میتواند یک الگو برای نسل جوان باشد اما من به طور مستقیم به دنبال الگوسازی نبودم.
خالقوردی درباره دلیل ضبط تصاویری که در خانه پروین نوریوند صورت گرفته، گفت: تنها بخشی از مستند که ما با موبایل فیلمبرداری کردیم مربوط به بخش خانه خانم پروین میشود. ما مدتها برای اینکه با ایشان ارتباط برقرار کنیم تلاش کردیم و یک شخص که به ایشان نزدیک بودند از ما توقعات مالی داشتند و از آنجا که ایشان هیچ نسبت فامیلی یا خانوادگی با خانم پروین نداشتند به نظر من توقعاتشان کاملاً بیجا بود و ما سعی کردیم از طریق دیگری با خانم پروین ارتباط برقرار کنیم و در نهایت با وجود اینکه کاملاً ناامید شده بودیم توانستیم از خانمی که از ایشان پرستاری میکردند کمک بگیریم و تصاویری را ضبط کنیم و به دلیل اینکه ما با شرایط ویژهای توانستیم این قرار ملاقات را داشته باشیم و مجبور شدیم با دوربین موبایل این تصاویر را ضبط کنیم.
وی درباره ساخت مستندی دیگر با موضوع یک ترانه ماندگار در تاریخ موسیقی ایران گفت: اگر «غوغای ستارگان» به خوبی دیده شود احتمالاً مستند دیگری با موضوع یکی دیگر از ترانههای ماندگار تاریخ موسیقی ایران میرویم. به نظر من تاریخ موسیقی ایران مملو از آثاریست که میتوان از آنها به عنوان یک اثر ماندگار و شاهکار یاد کرد.
این کارگردان در پایان درباره چالشهای تولید یک اثر مستند درباره یک خواننده زن گفت: مستند «غوغای ستارگان» پروانه ساخت و نمایش دارد. جالب است که وقتی برای پروانه ساخت به سازمان سینمایی رجوع کردم به شرطی به من مجوز دادند که از صدای خانم پروین استفاده نکنم اما به نظرم این کار امکانپذیر نبود و ما باید در مستندی که درباره این موسیقی است، این موسیقی را بشنویم، در نهایت صدای خانم پروین هم در این مستند آورده شد اما خوشبختانه به راحتی پروانه نمایش برای «غوغای ستارگان» صادر شد چراکه فکر میکنم صدای خانم پروین از آن فضای سخیف و مبتذل یا همان لهو و لعبی که درباره موسیقی میشود به دور است. شاید اگر به جای خانم پروین خواننده زن دیگری این ترانه را برای اولین بار خوانده بود مجوز نمایش صادر نمیشد.