تورج الوند در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
رسول «نگهبان شب» دورترین کاراکتر به شخصیت واقعی من است
تورج الوند با اشاره به اینکه در سینما کاراکتری مشابه رسول در «نگهبان شب» وجود نداشته، تأکید کرد که برای ایفای این نقش الگوهای اصلی او آدمهای واقعی بودند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. این فیلم برای اولین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در این رویداد توانست جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
تورج الوند پیش از این در فیلم «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی ایفای نقش کرده و بازی در نقش رسول «نگهبان شب» اولین تجربه سینمایی او در نقش اصلی است. او برای ایفای این نقش توانست نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد در چهلمین جشنواره فیلم فجر شود.
به بهانه اکران «نگهبان شب» با تورج الوند گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
نقش رسول در «نگهبان شب» چه ویژگیهایی دارد که باعث شد پیشنهاد ایفای آن را بپذیرید؟
مطمئناً برای من که تجربه چندانی در بازیگری نداشتم، پیشنهاد بازی در فیلم رضا میرکریمی اتفاق فوقالعادهای بود و اینکه به من ایفای نقش اصلی در «نگهبان شب» پیشنهاد شده بود دیگر دلیلی برای نپذیرفتن این پیشنهاد وجود نداشت. رضا میرکریمی هر نقشی به من پیشنهاد میداد، حتی اگر در حد یک سکانس بود قطعاً با افتخار بازی میکردم و جلوی دوربین او حاضر میشدم.
کاراکتر رسول چقدر به شخصیت واقعی شما نزدیک است؟
به نظرم دورترین کاراکتر ممکن به شخصیت من رسول است. من خودم هرگز فکر نمیکردم ایفای نقش یک کاراکتر خجالتی و کمرو را به من بدهند، آقای میرکریمی هم میگفتند که چشمهای من اصلاً به چشمهای یک فرد خجالتی شبیه نیست. در واقع کسی من را در نگاه اول خجالتی نمیبیند مگر اینکه من بخواهم نقش خجالتی را بازی کنم. به همین دلیل کاراکتر رسول از من خیلی دور بود و افرادی که با من معاشرت میکنند و از نزدیک میشناسند، انتخاب من برای ایفای نقش یک آدم خجالتی را عجیب میدانند و برایشان جالب است که چگونه توانستم این نقش را بازی کنم.
برخی منتقدان رسول را با کاراکتر امیر جدیدی در «قهرمان» مقایسه میکنند. آیا برای این نقش از کاراکتری در دنیای سینما الگو گرفتید؟
ساخت فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی با فیلم «نگهبان شب» همزمان بوده و به همین دلیل به هیچوجه نمیتوان گفت که طراحی این کاراکتر و همچنین ایفای نقش من الگو گرفته از شخصیت امیر جدیدی در فیلم «قهرمان» است. در واقع من از هیچ فیلمی الگو نگرفتم و بیش از هر چیز سعی کردم از آدمهای واقعی اطرافم الگو بگیرم. زمانی که حضورم در این فیلم قطعی شد سعی کردم با کارگرانی که شرایط رسول را داشتند و به تازگی به تهران آمده بودند، ارتباط برقرار کنم.
به طور کل با تمرکز بر کارگرانی که از شهرها و روستاهای خود به تهران آمده بودند یا به خصوص افرادی که از کشورهای دیگری به ایران آمده بودند به اشتراکاتی در بین آنها رسیدم. اکثر آنها احساس غریبگی دارند و شاید همین مسئله باعث میشود که افرادی خجالتی باشند و این ویژگی را در رسول هم میبینیم که از شهرستانی به تهران آمده و شکست را پذیرفته و میداند که باید کنار خیابان بایستد و منتظر باشد که به سر کار برود. الگوی اصلی من برای ایفای نقش رسول آدمهای واقعی بودند.
رسول فردی بسیار ساده است که شاید مخاطب نیز با او احساس بیگانگی داشته باشد. به نظر شما آیا هنوز هم چنین شخصیتهایی در جامعه وجود دارند؟
به نظر من هر شخصیتی که در این جهان خلق کنیم، قطعاً وجود دارد اما شاید تعداد این کاراکترها کم یا زیاد باشد. من میپذیرم که شخصیتهایی چون رسول امروز در جامعه کمتر دیده میشوند اما باید بپذیریم که وجود دارند. ما آنقدر در زندگی شهری با ناخالصیها مواجه شدهایم که نمیخواهیم این حجم از سادگی را بپذیریم؛ به نظر من آنچه که در رسول میبینیم سادگی نیست بلکه انسانیت و شریف بودن این کاراکتر است، ما آنقدر با چند رنگی و دوز و کلک روبرو شدیم که رسول را باور نمیکنیم یا او را سادهلوح میبینیم در حالیکه او سادهلوح نیست و سعی دارد زندگی شرافتمندانهای داشته باشد.
از آنجا که خودم با این افراد زندگی کردم و با آنها مواجه شدم باید بگویم که چنین افرادی وجود دارند.
آیا میتوان «نگهبان شب» را فیلمی درباره قیاس انسانهای شهرنشین با انسانهای روستایی دانست؟
میتوان این قیاس را مشاهده کرد اما به نظر من یکرنگ نبودن و وجود ناخالصی را نباید مختص زندگی شهری دانست، در واقع نمیتوان گفت هر کس که در شهر زندگی میکند انسانی بیاخلاق است و هر کس در روستا زندگی میکند فردی خالص و یکرنگ؛ در همین تهران هم میشود آدمی را پیدا کرد که سالها در اینجا زندگی کرده یا اصالتاً تهرانی است اما فردی شریف است و بالعکس این ویژگی هم وجود دارد.
اما معمولاً کلیشهای وجود دارد که در سینما انسانهای سادهدل و خالص را روستایی نشان میبینیم.
شاید دلیلش این است که عمدتاً میتوان افراد جامعه روستایی را اینگونه دید. در واقع نمیتوان سادگی و خلوص را امری قطعی در این زندگی دانست اما کشف چنین ویژگیهایی در این زندگی آسانتر از زندگی شهری است. در واقع در یک محیط کوچک آدمها کمتر به نقاب زدن و فریبکاری نیاز دارند و به همین دلیل اینگونه در ذهن ما شکل گرفته که ویژگی یکرنگی و سادگی در دنیای روستایی بیشتر به چشم میخورد.
رسول مربوط به کدام شهر بود و چطور به لهجه و بیانی که در فیلم شاهد هستیم، رسیدید؟
در وهله اول قرار بود لهجه رسول مربوط به شهر مشهد باشد اما پس از اینکه من دو هفته روی لهجه کار کردم آقای میرکریمی گفتند که نظرشان تغییر کرده و میخواهند رسول گویش کرمانی داشته باشد. پس از آن من روی گویش کرمانی کار کردم و این گویش واقعاً برایم سخت بود چون فرصت خیلی کمی داشتم و اصلاً در زندگیام تا بحال به کرمان نرفتهام و هیچ دوست و آشنای کرمانی هم نداشتم و مرجعی برایم وجود نداشت.
دستیار آقای میرکریمی (احسان صاحبالزمانی) به من در اجرای این لهجه کمک کرد و تمریناتی در آن مدت داشتیم.
ایفای یک نقش خاص معمولاً باعث میشود که بازیگر فقط پیشنهاداتی مشابه آن دریافت کند. آیا دوباره نقشهایی مشابه کاراکتر رسول را بازی خواهید کرد؟
پس از «نگهبان شب» در فیلم «اتاقک گلی» بازی کردم که در جشنواره چهل و یکم فجر حضور داشت و برای همان فیلم نامزد سیمرغ شدم. به نظرم کاراکترم در «اتاقک گلی» با اینکه باز هم یک شخصیت روستایی است اما تفاوتهای بسیاری با رسول «نگهبان شب» دارد.
من یک روستایی خجالتی بازی کردم و با حضور در «اتاقک گلی» نقش یک روستایی جنگجو و مبارز را بازی کردم که اصلاً شباهتی به رسول ندارد. این دو با هم تفاوت چشمگیری در جزئیات دارند و با این دو کاراکتر متفاوت روستایی دیگر برایم پرونده اینگونه نقشها بسته شد.
از محصول نهایی و آنچه که بر پرده سینما نمایش داده میشود، رضایت دارید؟
به آنچه که بر پرده سینما نمایش داده میشود افتخار میکنم و به آن میبالم که شروع بازیگری من و شروع یاد گرفتن بازیگری من از فیلم «نگهبان شب» و آقای رضا میرکریمی شروع شده است. هر آنچه که در توانم بوده را برای ایفای نقش رسول انجام دادم.