در برنامه «نقد سینما» عنوان شد؛
مافی: سینمای میرکریمی مخاطب را ناامید نمیکند/ صابری: «نگهبان شب» دعوت مخاطب برای درک نقصانهاست
بیستوپنجمین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۹ تیرماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و در بخشی از این برنامه به نقد و بررسی فیلم «نگهبان شب» اختصاص داده شد.
به گزارش ایلنا، اولین بخش برنامه به میز سینمای ایران اختصاص داشت که محمد صابری روزنامهنگار سینمایی و مینو خانی کارشناس سینما به فیلم سینمایی «نگهبان شب» پرداختند.
ابتدا مینو خانی درباره این اثر اظهار کرد: من اساسا سینمای سیدرضا میرکریمی را دوست دارم و اگر بخواهم در یک جمله درباره سینمای ایشان بگویم از نجابت و شرافت آن میگویم که در بطن خود به اصول اخلاقی و تعهدات اجتماعی میپردازد. همچنین بدون اینکه پُرسروصدا باشد، جاری و ساریست و این ویژگیها در آثار ایشان بسیار حائز اهمیت است و باید قدردان وجود چنین سینما و نگاهی باشیم.
وی ادامه داد: شخصیتها در داستان بدمن واقعی و بدذات نیستند. در حقیقت پسِ فکر و ایده کارگردان شرایطیست که بدان توجه میکند. وقتی به مسیر حرفهای سیدرضا میرکریمی نگاه میکنیم یعنی از زمانی که «بچههای همت» را در رسانه ملی ساخت و بعد وارد عرصه سینما شد، مولفههایی در آثارش وجود دارد که سینمایش را امضادار کرده است. دوست دارم بگویم جزئیپردازی و دقت نظر در آثار ایشان مشهود است اگرچه ابتدا برای مخاطب ممکن است خسته کننده باشد اما با شخصیت آشنا میشود.
این کارشناس سینما گفت: تمام خصلتهای اخلاقی کاراکتر اصلی در کنار شرایط بحرانی که برایش به وجود میآید، برای یک مخاطب جذابیت دارد و باورپذیر است. اینکه ما به مخاطب ریا نکردن، اخلاقمدار بودن، احساس مسئولیت کردن و خصلتهای خوب را نشان دهیم، کم کم در ذهنش نفوذ میکنیم و میتوانیم وجه اخلاقی را بارورتر کنیم. آثار سینمایی در این بخش بسیار میتواند کمک کننده باشد.
خانی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: در فیلم «نگهبان شب» ما منتظر رخ دادن یک اتفاق بد برای کاراکتر اصلی هستیم. از سوی دیگر شخصیتهای منفی فیلم، مخاطب را دلزده نمیکند و از او بدش نمیآید. همه شخصیتهای فیلم به نظر من خوب بازی کردند.
در ادامه میز نقد سینمای ایران، محمد صابری روزنامهنگار سینمایی عنوان کرد: من هم جزو علاقهمندان سینمای سیدرضا میرکریمی هستم و به شدت آثار سینمای ایشان را دوست دارم. باید به دو ویژگی که در آثار ایشان وجود دارد، اشاره کنم و تصور من این است که این ویژگیها در فیلم سینمایی «نگهبان شب» به قله رسیده است. اول اینکه سینمای ایشان ابتدا پرسشگر است، در حقیقت در مجموعه آثار ایشان با وجود آنکه دست روی چالشهای عمیق و بنیادین میگذارد، کمتر جواب داده میشود اما مخاطب را با سوالات خود همراه میکند. در این سینما هیچ نگاه تند و تیزی وجود ندارد چراکه درباره موضوعات مختلف حکم قطعی صادر نمیکند.
وی یادآور شد: ویژگی دومی که در سینمای ایشان وجود دارد این است که فیلمساز کاراکترهایش را دوست دارد و همه کاراکترها با نگاه همدلانه کارگردان همراه میشوند. دوربین هیچ جا و نسبت به هیچ کاراکتری بیحیا و ستیزهجو نیست و همواره راوی احوال کاراکترها با جزییات کوچک است. این ویژگی بسیار مهمی است و جامعه ما به امروز آن نیاز دارد چراکه گمشده ما گفتگو و صبر کردن برای درک دنیا مقابل است.
صابری تاکید کرد: این نگاه و فرهنگ است که سینمای سیدرضا میرکریمی را واجد ویژگی اخلاقی میکند. سینمایی که الزاما پیام اخلاقی در آن نیست اما روایت و مواجهه آن با کاراکترها از جنس اخلاق است. ما در همین میز صحبت از نگاه اشتباه به مسایل اجتماعی داشتیم و سینمای میرکریمی همان آلترناتیو و جایگزینی است که من میتوانم در مواجهه با مضامین اجتماعی قرار دهم.
وی افزود: ناگفته نماند فرهنگ چیزی نیست که در مقابل شعار مطرح کنیم و اساسا گفتنی نیست بلکه یک رفتار و کُنش است. از سوی دیگر پیام جایی میتواند تبدیل به عنصر موثری شود که تبدیل به ساختار و بدنه فیلم میشود. مهم این است که زاویه نگاه اخلاقی در میزانسن، دوربین و نگاه فیلمساز به موقعیتها جاری باشد. این در سینمای سیدرضا میرکریمی وجود دارد.
صابری تاکید کرد: «نگهبان شب» دعوت به درک نقصانهایی میکند که شاید ریشه در غفلت داشته باشد و تعمدی در آن نباشد. نگاهی که سینمای میرکریمی آن را نمایندگی میکند، چیزی است که ما به عنوان فرهنگ به آن نیاز داریم.
امیررضا مافی میزبان برنامه تاکید کرد: امید جزو مفاهیم گمشده سینمای ایران است و سینمای میرکریمی مخاطب را ناامید نمیکند. البته من معتقدم صفات خوب کاراکتر فیلمهای این کارگردان از جایی به بعد به ایشان تحمیل شده است، گویی دیگر نمیتواند سینمای دیگری خلق کند چون همیشه دیگران از او انتظار دارند. من معتقدم جهان فیلمسازی میرکریمی کُند است و شاید مخاطب امروز با آن همراه نشود.
وی گفت: رضا میرکریمی آدمها را آدم تصویر میکند و برای ساخت درام سراغ پیچیده کردن شخصیتها و ایجاد موقعیت خارقالعاده نمیرود. به عنوان مثال از نظر من در فیلم «یک حبه نقد» که به لحاظ بصری زیباترین فیلم ایشان است، گفتگوی میان آدمهای از نسلهای مختلف ما را به زندگی باز میگرداند.