یادداشتی از سیدمرتضی میرسراجی؛
خلیفه پاورلیفتر جهان اسلام
سیدمرتضی میرسراجی (مدرس دانشگاه) در یادداشتی به سابقهی وزرنهبرداری در بیش از هزار سال پیش پرداخته و از معتصم؛ خلیفهی عباسی به عنوان یکی از قدرتمندان بدنی در وزنهبرداری یاد میکند.
در «وزنه برداریِ» تکنیکی و متداول، بایستی وزنه، به حالت یک ضرب یا دو ضرب، بسته به نوع مسابقه، بدون قدم زدن و راه رفتن به بالای سر برده شود و الا از سوی داوران، خطا اعلام میشود. در «پاوِرلیفیتیگ» یا «وزنهبرداری قدرتی» بیشتر تمرکز بر حالت قدرت نمایی افراد در سه حرکت کلی، «اِسکوآت»، «دِد لیفت» و «پِرِس سینه» است و مسابقاتی همچون «قویترین مردان» یا «مردان آهنین» در راستای همین حرکات کلی و با وسایل و اسباب گوناگون در آیتمهای مختلف انجام میشود.
از نظر دانش پزشکی، فشار بیش از حد وزنه بر بدن انسان، مضر بوده و عوارض درازمدت دارد. فارغ از مقولۀ ضرر و عوارض داشتن یا نداشتن فعالیتهایی همچون وزنه برداری، پاور لیفتینگ و مسابقاتی مانند «قویترین مردان»، آنچه از اوراق تاریخ معلوم میشود؛ این واقعیت است که هشتمین خلیفۀ جهان اسلام از سلسلۀ «عباسیان»، ملقب به «مُعتَصِم» و مُتوفای ۲۲۷ هجری، انسانِ قوی هیکلی بوده که در زمان خود، حرکاتی زورمندانه، همچون پاورلیفتینگ و وزنه برداریِ قدرتی انجام میداده است.
«قُضاعی» (م. ۴۵۴ق.) از دانشمندان مسلمان در کتاب تاریخ خود موسوم به «ُعیون المَعارِف»، با منابعی که در دست داشته، از قدرت جسمانی و همین طور موضوعِ «پاورلیفتینگ، خلیفه مُعتَصِم عباسی»، پرده برداشته و در مورد وی چنین گزارش داده است؛
«کان شدید البدن، یحمل ألف رطل، و یمشی بها خطوات» [۱]
([مُعتصم عباسی]، بدنی قوی داشت [به طوری که] هزار رَطل [جسم سنگین یا به تعبیری وزنه] را حمل مینمود و با آن، چند قدم حرکت میکرد.)
بحث:
۱-از زمان مرگ مُعتَصِم عباسی، «خلیفۀ پاوِر لیفتِر جهان اسلام» تا به امروز، حدود ۱۲۱۷ سال میگذرد و این نشان میدهد که برخی از مسلمانها در بیش از ۱۲۰۰ سال پیش، به وزنه برداری و پاورلیفتینگ و این گونه نمایشهای قدرتی، تمایل و علاقۀ خاص داشته اند.
۲-به جز «قُضاعی»، دانشمندان و تاریخ نگاران دیگری، همچون: «تُوزَری» در قرن هفتم هجری، در کتاب «الاکتفاء» [۲]، «روحی» (م. ۶۴۸ ق.) در «بِلُغَة الظُرفاء» [۳]، «عُمَر بن یوسف» (م. ۶۹۶ ق.) در «طُرفة الاصحاب» [۴]، «ابن طِقطَقی» (م. ۷۰۹ق.) در «الفَخری» [۵]، «نُوَیری» (م. ۷۳۳ق.) در «نهایة الارب» [۶]، «قَلقَشَندی» (م. ۸۲۱ق.) در «مَآثر الانافة» [۷] و «ابن وادران» در قرن دوازدهم هجری در کتابِ «تاریخ العباسیین» [۸] به این موضوع پرداخته و بِدان اشاره کردهاند.
۳- «رَطل»، واحد «وزن» است و در اصطلاح علمیتر و صحیحتر، واحد «جِرم» است و انواع مختلفی همچون: «رطل حجازی»، «رطل نابلُسی»، «رطل دمشقی»، «رطل حَلَبی» و… دارد و در هر جایی، این واحد، مقداری است که با رطل مواضع دیگر تفاوت دارد. تنها «قَلقَشَندی» از جمله روایتگران گزارشِ تاریخیِ پاورلیفتینگِ معتصم عباسی، رطل را در این خبر، عیناً ترکیبِ «رطل بغدادی» ثبت کرده است[۹] و این واحد ظاهراً به حسب استقرار حکومت اغلب عباسیان در عراق و معمول بودن این رطل در ایام معتصم بیان شده است که به آن «رطلِ عراقی» نیز میگویند.
۴-اگر هر رطل بغدادی یا رطل عراقی را برابر با ۹۰ مثقال بگیریم؛ جسم سنگین یا به تعبیری، وزنۀ ۱۰۰۰ رطلی که معتصم، آن را بلند میکرده و با آن چند قدم راه میرفته، برابر با ۹۰۰۰۰ مثقال و معادل با ۴۱۴.۷۱۹۹ کیلوگرم امروزی و تخمیناً معادل ۴۱۵کیلوگرم بوده است.
۵-رکورد جهانی حرکت «دِدلیفت»، ۵۱۰ کیلوگرم است؛ البته اگر معتصم در دورۀ ما میزیست و حرکت «دِدلیفت» را انجام میداد یعنی حرکتی که هالتِر را تا زانو و اندکی بالای آن میآورند؛ با احتسابِ رکورد ۴۱۵ کیلوگرمی که از او در تاریخ ثبت شده، رکورد دار فعلی جهان نبود ولی شاید با تمرینات بیشتر رکورد خود را به بالای ۵۱۰کیلوگرم و شکستن رکورد جهانی ارتقاء میداد.
۶-به رَغمِ پُر زوری و قوّتِ جسمانی مُعتَصِم عباسی، «عقل» او در ضعف و ناتوانی شدید بوده است؛ زیرا بنا بر روایات شیعه، او با شقاوت تمام، حُجّت زمان خود یعنی حضرت امام جواد (ع)، نُهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت را در سال ۲۲۰ هجری، مسموم نمود و آن حضرت (ع) را به شهادت رساند. [۱۰]
پی نوشت:
[۱]تاریخ القضاعی، ص۱۳۲ [۲]الاکتفاء، ج۲، ص ۲۵۶و ج۳، ص ۱۴۶۴ [۳]بلغة الظرفاء، ص ۲۲۹ [۴]طرفة الاصحاب، ص۹۵ [۵]الفخری، ص۲۲۶ [۶]نهایة الارب، ج۲۲، ص۲۶۰ [۷]مآثر الانافة، ص۱۰۵ [۸]تاریخ العباسیین، ص۴۸۸ [۹]مآثر الانافة، ص۱۰۵ [۱۰]اثبات الوصیة، ص۲۲۷.