در نشست «زبان فارسی از نگاه دیگران» مطرح شد:
شیفتگان زبان فارسی سفیران فرهنگی ایران شدند
«زبان فارسی از نگاه دیگران» عنوان یکی از نشستهای تخصصی بنیاد سعدی در سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود که اردیبهشتماه در سرای ملل برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی بنیاد سعدی، در نشست «زبان فارسی از نگاه دیگران» سمیرا یافتیان، مدیر روابط عمومی بنیاد سعدی به عنوان دبیر نشست، برنا کاراگوزاوغلو، دانشیار دانشگاه آغری ابراهیم چچن در ترکیه، بسام علی الربابعه رئیس گروه زبانهای سامی و شرقی و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یرموک اردن و منیر درکیج، ایرانشناس بوسنیایی و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سارایوو، از چگونگی آشنایی و علاقهمندیشان به زبان و ادبیات فارسی، پیشنیه زبان و ادبیات فارسی در منطقه و همچنین وضعیت امروز زبان و ادبیات فارسی و تعداد فارسیآموزان و همچنین موانع و مشکلات آن سخن گفتند.
برنا کاراگوزاوغلو درباره علت گرایش و علاقمندیاش به زبان فارسی گفت: من اهل ازمیر ترکیه هستم؛ یعنی غربیترین نقطه ترکیه و نزدیک به یونان. بالطبع میتوانستم در دوره دانشجویی کارشناسی، زبان یونانی را انتخاب کنم اما هیچ اشتراک فرهنگیای نداشتیم. از سوی دیگر دوست داشتم با چشمان خودم ایران و شهرهایش از جمله اصفهان، نصف جهان شما را از نزدیک ببینم و تجربهاش کنم. نکته دیگر اینکه پدرم معلم بود و به خاطر ماموریت کاریش دورهای هم در وان زندگی کردیم، آن روزها با ایرانیها ارتباط بسیاری داشتیم و از همان روز تا امروز این آشنایی ادامه دارد و نتوانستم رهایش کنم. دخترم را هم به ایران آوردم تا درس بخواند و با زبان فارسی آشنا شود.
وی افزود: علت انتخاب کشور ایران برای یک مادر، «امنیت» است. نکته دیگر تجربه آشنایی نزدیک خودم با فرهنگ ایرانیها بود. من ایرانیها را مردمی صمیمی و مهربان شناختم. آنقدر احساس نزدیکی به آنها داشتم که دوست داشتم دخترم هم همینجا درس بخواند. البته این علاقمندی به دخترم ختم نشده و دوستانش را هم به ایران دعوت کردهایم و تبدیل به آژانسی شدهام که بدون هیچ منفعت برای ایران تبلیغ میکند.
بسام الربابعه هم در این باره اظهار کرد: حدود ۲۰ سال پیش به ایران آمدم. در ابتدا با این هدف به ایران آمدم تا در دکترای ادبیات عربی تحصیل کنم اما به محض یادگیری زبان فارسی به این نتیجه رسیدم که دریافت دکترای ادبیات عربی به تنهایی برایم فایدهای ندارد و تصمیم گرفتم ادبیات فارسی را هم آموزش ببینم. این تصمیم، نقطه عطف و البته تصمیم سختی برایم بود. هیچکس مشوق من نبود و دائم میشنیدم که زبان فارسی به دردت نمیخورد و در اردن شناختهشده نیست.
وی ادامه داد: الحمدلله شانس آوردم و در سال ۲۰۰۰ نخستین گروه زبان فارسی در دانشگاههای اردن افتتاح شد و تنها اردنیای بودم که فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی داشتم و به همین خاطر به من بورسیه دادند تا برای گرفتن دکترای ادبیات فارسی به ایران برگردم. در نهایت ۷ سال در تهران گذراندم و این هفت سال باعث شد عاشق زبان و ادبیات فارسی شوم. از آن روز تا امروز من با ادبیات فارسی سر و کار دارم. در سال ۲۰۰۴ فارغ التحصیل شدم و به دانشگاه اردن بازگشتم و به عنوان استادیار زبان و ادبیات فارسی در این دانشگاه استخدام شدم. در این سالها علاوه بر تدریس، ترجمه و تالیف هم داشتم وخوشحالم که نمایشگاه کتاب تهران فرصتی شد تا بعد از ۲۶ سال به اینجا بیایم و برایم تجدید خاطره شود.
منیر درکیج هم درباره آشنایی و علاقمندیاش به زبان فارسی بیان داشت: تحصیلاتم را در دانشگاه سارایوو گذراندم و از یک کشور کوچک در قلب اروپا میآیم. شاید برای برخی از دوستان ایرانی کشور من خیلی مهم نباشد اما لازم است این نکته را یادآوری کنم که در گذشته جغرافیایی زبان فارسی از هند و چین در شرق تا بوسنی در بالکان و غرب گسترش داشت و از این زاویه نگاه، بوسنی به عنوان غربیترین نقطه رواج کتابت فارسی مهم است.
وی افزود: روند تحصیلات و گرایش من به زبان فارسی تا حدودی یک تجربه غیرعادی است. برای تحصیل در دانشگاه انتخاب من زبان و ادبیات عرب بود اما خوشبختانه آن زمان این امکان وجود نداشت که ادبیات عرب را به عنوان تک درس انتخاب کنیم. باید زبان و ادبیات دیگری را هم انتخاب میکردیم و این طور شد که زبان و ادبیات فارسی به انتخاب من اضافه شد. وارد دانشگاه که شدم پی بردم که چقدر متون کلاسیک فارسی شاعرانی مثل مولوی، سعدی و حافظ دوستداشتنی و جذاب است. بیشتر به زبان و ادبیات فارسی علاقهمند شدم و در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا، رسالههایم را در زمینه زبانشناسی عمومی با گرایش به زبان فارسی نوشتم.
او افزود: امروز زبان و ادبیات فارسی فقط در دانشگاه سارایووست و آن هم در قالب زبانهای شرقی شامل عربی، ترکی و فارسی تدریس میشود. تعداد دانشجویان هم چندان زیاد نیست چون فرصت اشتغال در زمینه ایرانشناسی نسبتاً کم است اما در عین حال تعداد علاقهمندان به خصوص به ادبیات کلاسیک فارسی خیلی زیاد است.
برنا کاراگوزاوغلو درباره آموزش این زبان در دانشگاههای ترکیه اظهار کرد: همانطور که میدانید استانبول، آنکار و قونیه سه شهر بزرگ در ترکیه هستند که رشته زبان و ادبیات فارسی در آن تدریس میشود و به اندازه کافی استادانی برای تدریس این زبان وجود دارد. البته تلاش شد در دیگر شهرها هم زبان و ادبیات فارسی نفوذ پیدا کند اما متاسفانه تعداد استادان کافی نبود و بنا به تصمیم وزارت علوم که به رئیس دانشگاه ما و دیگر دانشگاه ابلاغ شد، تدریس زبان و ادبیات فارسی متوقفشد.
این استاد زبان فارسی خاطر نشان کرد: پس از توقف رشته فارسی، به رشته تاریخ منتقل شدم و امروز با توجه به اینکه در رشته تاریخ، درس زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، زبان فارسی تدریس میکنم البته تا یک ماه قبل این درس بهصورت اختیاری تدریس میشد و اجباری نبود و با اصرار من خوشبختانه درس زبان و ادبیات فارسی در رشته تاریخ بصورت اجباری شد و این پیروزی کوچکی بود که نصیب من شد.
بسام الربابعه هم در ادامه این صحبتها بیان داشت: تدریس زبان فارسی در این منطقه از سال ۱۹۹۵ آغاز شد، یعنی ۲۵ سال قبل. ما تدریس این زبان را با ۶ واحد درسال ۱۹۹۵ شروع کردیم و درسال ۲۰۰۰ نخستین کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه یرموک افتتاح شد. اما متاسفانه باید این خبر را به شما بدهم که آموزش این زبان به عنوان رشتهای مستقل به سبب کمبود استادان متوقف شد و در حال حاضر دردانشگاه یرموک که به عنوان رئیس گروه مشغول به فعالیت هستم، زبانهای سامی و شرقی تدریس میشود یعنی سه زبان فارسی، عبری و ترکی و در حال حاضر در دانشگاه یرموک، زبان فارسی به عنوان گرایش فردی برای دانشجویان دانشکده ادبیات تدریس میشود.
این استاد زبان فارسی در اردن با بیان اینکه زبان و ادبیات فارسی برای دانشجویان اردنی مانند شربتی گوارا است و به آن بسیار علاقمند هستند، گفت: جالب است بدانید دانشجویان ما زبان فارسی را به زبانهای دیگر ترجیح میدهند، تا حدی که استادان رشتههای دیگر نسبت به این مسأله گلایه و شکایت دارند که امیدوارم به زودی با همت سازمان گسترش زبان فارسی وزارت علوم ایران بتوانیم این رشته را بار دیگر در اردن احیا کنیم.
بسام الربابعه درباره کتابهایی که برای آموزش زبان فارسی به دانشجویان استفاده میشود گفت: ما برای تدریس زبان فارسی از کتابهای بنیاد سعدی استفاده میکنیم. البته از دیگر کتابها هم برای تدریس زبان و ادبیات فارسی بهره میبریم. متاسفانه ما در این دانشگاه کتاب تولیدی نداریم و به همین دلیل به دنبال کتابهای زبان فارسی هستیم.
برنا کاراگوزاوغلو هم در این زمینه اظهار کرد: ما از کتابهای آموزش فارسی ایران استفاده نمیکنیم البته به اعتقاد من نویسندگان دو کشور باید در همکاری با هم این کتابها را بنویسند چرا که ترکزبانها با تلفظ اشتباه این زبان را توضیح و توصیف میکنند و فارسی زبانان هم دچار همین مشکلات هستند. براین اساس پیشنهاد من این است اگر دو نویسنده از دو کشور، برای تدریس کتاب فارسی در کنار هم باشند مفیدتر است در غیر این صورت کتاب ناقص میشود.
منیر درکیج هم در ادامه صحبتهای این دو استاد اشاره کرد و گفت: حدود ۲ سال گذشته، کتابی درباره مبانی دستور زبان فارسی نوشتم البته از کتابهای بنیاد سعدی به عنوان منابع اضافی بهره میبریم و برای آموزش عمومی زبان فارسی این کتابها بسیار مفید است. اما گاهی اوقات در دانشگاه آموزش زبان فارسی مقتضیات خودش را دارد و لازم است با آن زبان محلی تطبیق داده شود.
او افزود: «دروس زبان و ادبیات فارسی دریچهای بسیار خوب و مناسب برای نشاندادن ایران واقعی برای خارج از کشور است. البته بستگی دارد آن کشور و آن ملت در چه جایگاهی قرار گرفتهاند. گاهی اوقات ما بیشتر از اروپای غربی تاثیر میگذاریم چراکه بازتاب ایران در رسانههای محلی همیشه خوب و مثبت نیست.
برنا در ادامه صحبتهای درکیج گفت: در ایران دانشگاههای بسیار خوبی است که دانشجویان خارجی از آن بیاطلاع هستند و این اطلاعات را اگر به شکل تبلیغ گسترده شود بسیار مفید خواهد بود. متاسفانه سرویسهای خبری همچون بیبیسی، بسیار تاثیرگذار در افکار مردم جهان هستند ولی شما تنها نیستید و ما کنار شما هستیم و من و دخترم از شما در فضای مجازی تبلیغ میکنیم.
بسام الربابعه هم اظهار کرد: «همینطور که خانم برنا فرمودند در حقیقت مسائل سیاسی بر تدریس زبان فارسی در جهان عرب سایه انداخته است و متاسفانه ما در زیر این مسأله قرار گرفتهایم و جای تاسف است که بگویم به خاطر این مسائل ۱۷ سال نتوانستم به ایران بیایم؛ امیدواریم روابط ما بهتر شود و تدریس زبان فارسی در جهان عرب بهخصوص در اردن بیشتر شود و دراین زمینه کارهایی هم انجام دادهایم تا دوباره به تدریس زبان فارسی تا پایه لیسانس و فوق لیسانس بپردازیم امیدوارم تفاهم نامهای امضا شود تا دانشجویان ما بتوانند برای ادامه تحصیل به ایران بیایند و امیدواریم این مسائل سیاسی هم بر تدریس زبان فارسی در جهان عرب سایه نیندازد.
یافتیان، دبیر نشست نیز در جمعبندی پایانی گفت: فارسی آموزانی شیفگان زبان فارسی هستند و در دورههای دانش افزایی شرکت میکنند وقتی به کشورشان بر میگردند، سفیران فرهنگی ما میشوند چرا پیش از آمدن به ایران، تحت تاثیر رسانههای غربی که ایران هراسی و اسلام هراسی را به شدت تبلیغ کرده و ایران را کشوری بدون پیشرفتهای امروزی جهان معرفی میکنند، قرار گرفته و احساس خطر جانی کرده و تمایل زیادی به آمدن ندارند، اما پس از حضور در ایران و دیدن امنیت بالا در کشور و همچنین گفت وگو با مردم و مهمان نوازی و مهربانی مردم ایران، کاملاً نظرشان عوض شده و در صفحات مجازی و دانشگاه ها، ایران واقعی را معرفی میکنند به گونهای دوستانشان تعجب میکنند آیا آنها به ایران سفر کردهاند یا کشور دیگری.
وی افزود: البته در معرفی ایران واقعی، همانطور که خانم برنا اشاره کردند، باید مردم ایران و مسولان نیز تلاش کنند و فیلم و عکسهای بیشتری از ایران امروز و پیشرفته به مردم جهان نمایش دهند تا تبلیغات منفی خنثی شود.
وی همچنین درباره کتابهای آموزش زبان فارسی بنیاد سعدی گفت: این کتابها که به تلاشهای همکاران بنیاد سعدی تالیف شده است، جنبه عمومی دارد و امیدواریم به زودی کتابهایی با کمک استادان دیگر کشورها و به صورت کشوری و منطقهای مناسب با ذائقه مردم آن کشور تالیف شود.