یک نوازنده و آهنگساز مطرح کرد؛
همکاری با خوانندگان مطرح هزینهزاست/ لازمهی تولید موسیقی کلاسیک ایرانی؛ سازبندیهای ایرانی است
رامین میلانی میگوید: همیشه دوست داشتم به سراغ اشعاری بروم که در درجه اول توسط موزیسینهای بزرگ مورد توجه قرار گرفتهاند و دیگر موزیسینها به سراغشان نرفتهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حال دیگر کمتر گروه شهرستانی را میبینیم که به اتفاق نوازندگان به تولید آلبوم با موضوع و محتوای مشخص همت گمارند. اهالی موسیقی نواحی نیز نسبت به دهههای گذشته در ثبت و ضبط مقامها و قطعات در قالب آلبوم کمکارتر شدهاند. باید بپذیریم که عدم تولید آلبومهای موسیقی در سبکهای مختلف به نفع آیندهی موسیقی نیست. کمترین آسیب عدم دسترسی مخاطبان جدی موسیقی به آثار جدید و به روز است. اتفاق بدتر هم اینکه نسلهای جدید نیز با گذشته و سبقه خوب و پرباری مواجه نخواهند شد.
تولید و ارائه آلبوم «ساز باران» بهانهای برای پرداختن به جزییات آن است. این اثر توسط گروه «دلشدگان» شهر مشهد به سرپرستی رامین میلانی و با صدای رضا کاظمی تولید و ارائه شده است. آلبوم «ساز باران» شامل هشت تصنیف است که در مُدهای موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک جهان، ساخته و تنظیم شده است. اشعار این اثر را حسین منزوی، سهیلا نیک نیا، ماندانا سلطانی و رامین میلانی سرودهاند.
رامین میلانی آهنگساز آلبوم «ساز باران» درباره جزییات این مجموعه با ایلنا گفتگو کرد. او پیشتر درباره اثرش گفته بود: در تنظیم قطعات این آلبوم به بافت پولی فونیک توجه شده و ترکیب تریو زهی با سازهای سنتور یا تار (سولو) استفاده شده است.
او در بخشی از صحبتهایش گفت: لازمه تولید و انتشار آلبومی در قالب موسیقی کلاسیک ایرانی سازبندیهای ایرانیتر است و احتیاجی به ترکیب سازهای زهی نیست.
گروه «دلشدگان» چه زمانی تاسیس شده و چه فعالیتهایی داشته است؟
گروه موسیقی «دلشدگان» را سال ۱۳۸۲ در مشهد تاسیس کردیم. الان هم وارد نوزدهمین سال فعالیتمان شدهایم. طی این نوزده سال کنسرتهایی را برگزار کردهایم و در جشنوارههای بسیاری حضور یافتهایم. تا امروز حدود پنجاه، شصت کنسرت را روی صحنه بردهایم و اتفاقات هنری دیگری هم بوده که توسط من و اعضای گروه «دلشدگان» به انجام رسیده است.
آیا اغلب اجراهایتان معطوف به شهر مشهد بوده است؟ درباره کم و کیف حضورتان در جشنوارهها هم توضیح دهید.
خیر. جز مشهد، در تهران، ساری، بجنورد، تبریز و مراکز دیگر استانها به اجرای کنسرت پرداختهایم؛ به علاوه اینکه در شهرهای کوچک استان خراسان مثل تربت، شیروان و مناطقی از این دست هم آثاری را به مرحله اجرا رساندهایم. گاه نیز در هر شهر دو تا سه کنسرت روی صحنه بردهایم. درباره حضور در جشنوارهها هم باید بگویم این روند برایمان جدی و ادامهدار است. به طور مثال در سیامین جشنواره موسیقی فجر مقام دوم گروهنوازی را کسب کردیم. در جشنواره «شهناز» اصفهان نیز مقام اول را کسب نمودیم؛ به علاوه اینکه در دیماه سال ۱۳۹۴ در رویداد «ستارگان درستن» نیز حضور یافتیم و برگزیده شدیم. در سال ۱۳۹۶ هم در جشنواره «مقام» باکو شرکت کردیم و دیپلم طلایی شرکت در جشنواره آنلاین بلغارستان را هم در کارنامه داریم، که سال ۱۳۹۹ در دوران کرونا برگزار شد.
تولید محتوا برای شما و اعضای گروه «دلشدگان» چه جایگاهی دارد؟
در بخش تولید محتوا در کنار کارهای کاوری که مربوط به گذشته هستند و آنها را بازخوانی و باز اجرا کردهایم، بیشتر روی تکآهنگها و روی آثاری که در کنسرتهایمان ارائه شدهاند، کار کردهایم. از همان ابتدای فعالیت، تلاشمان بر این بوده که خودمان آهنگسازی کنیم. کلا، هم در کنسرتها و هم در ضبطهایی که کم و بیش داریم، سعیمان این است خودمان سازنده آثارمان باشیم.
چه شد که تصمیم به تولید و نشر آلبوم گرفتید؟
تصمیم برای جمعآوری هشت قطعه و تولید و ارائه آلبوم اتفاقی است که طی شش ماه اخیر انجام شده و به نتیجه رسیده است.
گفته بودید آلبوم «ساز باران» هشت تصنیف است که در مُدهای موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک جهان، ساخته و تنظیم شده است. این دو مقوله موسیقی ایرانی (آنهم از نوع با کلام) را با موسیقی کلاسیک جهان چگونه همسان و همسو کردید؟
اینکه در توضیحات موسیقی کلاسیک جهان قید شده، شاید مورد برداشتهای بد قرار گیرد و شبهههایی را ایجاد کند. آلبوم ما موسیقی ایرانی است. منظور از بهرهگیری از موسیقی کلاسیک جهان این است که تمام ترانههای آلبوم یا همان تصانیف (به صورت موسیقی کلاسیک ایرانی)، در مدهای ایرانی ارائه نشده است. دو، سه تا از قطعات به شکل «تامپره» است؛ یعنی در مدهای موسیقی کلاسیک هست. مینور و مینور هارمونیک را داریم و کلا در این زمینه تعدیلهایی صورت گرفته است.
مخاطب پس از شنیدن آلبوم چه برداشتی از آن خواهد کرد؟
اگر مخاطب ترکهای موجود در آلبوم را به صورت پشت سرهم گوش کند، درمییابد که در حال شنیدن موسیقی ایرانی است. خواننده ما بر فرمت و در قالب موسیقی ایرانی اشعار را میخواند و ساز سنتور به صورت شاخص در اثر شنیده میشود. در برخی قطعات هم سازهایی چون عود، تار و کمانچه دارد. فقط در بخشی از کار که یک تریوی زهی است و از ترکیب ویلنسل، ویلون و ویولا شکل گرفته، همچنین قطعات «تامپره» رنگ و بوی تلفیق را حس خواهیم کرد. البته نمیتوانیم بگوییم که قطعات مذکور کاملا تلفیقی هستند اما به هرحال رنگ و مایهای از ترکیبات موسیقی جهانی در آنها وجود دارد و حس میشود.
درست است که قطعات آلبوم «ساز باران» همگی تصنیف تلقی میشوند، اما در این میان موسیقی دستگاهی و مقوله آواز ایرانی برایتان چه جایگاه و اهمیتی داشته است؟
معمولا در تمام آلبومهای موسیقی ایرانی (تا دهه هفتاد و حتی هشتاد) عرف و رسم بر این بوده که آثار با فرمت و شکل کلاسیکشان ارائه شوند. به طور مثال پیشدرآمد، چهارمضراب یا آواز مقولاتی بودند که در قالب کلاسیک ارائه میشدند. به هر حال تصنیف مورد توجه مخاطبان است و در این زمینه دارای اقبال عمومی است، به همین دلیل تصمیم گرفتم این مجموعه خاص که اولین آلبوممان هم هست، فقط ترکیبی از آهنگ باشد. به همین خاطر حتی در ساز و آواز را در کار نگنجاندیم. حال شاید این امکان وجود داشت که ساز و آوازی هم در قالب یک ترک در آلبوم وجود داشته باشد. اما میخواستم اثر یک دست باشد و به همین دلیل از تولید و ارائه ساز و آواز چشمپوشی کردم. وگرنه خودم موزیسینی زاده موسیقی ایرانی آن هم درقالب کلاسیکش هستم. به هرحال ما وامدار موسیقی اصیل ایرانی هستیم. شاید در ادامه مسیر و در آلبومهای بعدی در چنین فرمتی به تولید و ارائه آثارمان بپردازیم. لازمه تولید و انتشار آلبومی در قالب موسیقی کلاسیک ایرانی سازبندیهای ایرانیتر است و احتیاجی به ترکیب سازهای زهی نیست.
نحوه انتخاب شعرها بر چه اساس بوده و در این میان موضوع و محتوای اصلی برایتان چه بوده؟ و اینکه خودتان هم برای آلبوم از اشعار خودتان استفاده کردهاید. دلیل این اتفاق و تصمیم چه بوده است؟
همیشه دوست داشتم به سراغ اشعاری بروم که در درجه اول توسط موزیسینهای بزرگ مورد توجه قرار گرفتهاند و دیگر موزیسینها به سراغشان نرفتهاند. میخواهم مخاطب همواره با اشعاری جدید مواجه شود. زمانی که به من به سراغ شعری بروم که قبلا توسط دیگران خوانده و اجرا شده، خواه ناخواه مقایسهای ایجاد شود. در چنین شرایطی ممکن است مخاطب بگوید ما نمونه بهتر و قویتر این اثر را قبلا شنیدهایم. من از انجام چنین کارهایی پرهیز میکنم. از طرفی باید قبول کنیم که انتخاب برخی از اشعار هزینه دارد، چون حق استفاده از آن را باید خرید. این موضوع را در نظر داشته باشید که ما اسپانسر نداریم و به همین خاطر باید به اجبار از اشعاری استفاده کنیم که از قاعده خریدن حق اثر، مستثنی باشند. از طرف دیگر گروه ما به صورت بومی فعالیت میکند و بد نیست که از آثار شعرای بومی خودمان هم در قطعاتمان استفاده کنیم. من در آلبوم «ساز باران» چنین کاری کردهام. جدا از اینکه بخش زیادی از اشعار آلبوم سروده خودم است. در دو، سه قطعه هم از اشعار شاعران شهر خودمان استفاده کردهام. خانم نیکنیا و خانم سلطانی شاعران خوبی هستند که از آثارشان در آلبوم «ساز باران» استفاده کردهام. این دوستان آثار چاپ شده و مکتوب هم به شکل رسمی دارند.
آیا خودتان در زمینه ادبیات و سرایش شعر سابقه فعالیت دارید؟
این که چرا از اشعار خودم هم در آلبوم استفاده کردم به نوعی شخصی است. من از سالها قبل ترانه میگویم که البته شاید نتوان به لحاظ فنی قضیه نام آنها را شعر گذاشت. از طرفی در ترکیب موسیقی که خودم کار میکنم، با ترانههای خودم راحتتر حس مورد نظرم را القاء میکنم. حال اینکه در زمینه تلفیق موسیقیام با ترانههایم چقدر موفق بودهام، موضوعی است که شما و مخاطبان باید دربارهاش نظر دهید.
با توجه به اینکه موسیقی ایرانی و کلاسیک جهان را مدنظر داشتهاید از جزییات سازبندیها هم بگویید.
زمانی که گروه «دلشدگان» تاسیس شد و کارمان را کلید زدیم با سازبندیهای ایرانی فعالیتمان را آغاز کردیم. تا همین سهچهار سال پیش هم با همین ترکیب کار میکردیم. یعنی سبکمان موسیقی صرفا سنتی با سازهایی چون سنتور، عود، کمانچه و تار بود. ازحدود سالهای نود و هفت و نود هشت به بعد بود که تصمیم گرفتم به اتفاق اعضای گروه ترکیبهای مختلف را هم تجربه کنیم و ببینم بازخوردها به چه شکل است. به همین دلیل هم بود که از یک تریوی زهی دعوت کردم تا به گروه بیاید و از یک بافت چندصدایی هم روی سازهای زهی استفاده کردم. زمانی که هم بحث تولید آلبوم مطرح شد تصمیم گرفتم علاوه بر اعضا با همین دوستان اثر به مرحله تولید و نشر برسانم. بیشتر در بخش هارمونی از سازهای زهی استفاده کردهام و این ساز سنتور است که جملات سولو را مینوازد. البته سنتور در بسیاری از بخشها همراهی کننده آواز است. عود و تار هم برخی قطعات را همراهی کردهاند. دربرخی از قسمتهای سولو هم ساز کمانچه را داریم.
چه شد که رضا کاظمی را به عنوان خواننده انتخاب کردید؟
آقای رضا کاظمی که تجربه خوانندگی در دو آلبوم را دارد، از دوستان بسیار خوب من است که در مشهد فعالیت میکنند. ایشان سالها است با گروه ما همکاری دارند و کنسرتهای متعددی را هم با هم برگزار کردهایم. ایشان صدای گرم و دلنشینی دارد و به لحاظ فنی هم دارای جایگاه است. از همه مهمتر اخلاقگرایی ایشان است. رضا کاظمی بسیار پسر با اخلاق و بدون حاشیهای است. وقتی که به شکل بومی کار میکنیم بهتر آن است از وجود هنرمندان بومی استفاده کنیم.
چرا با خوانندگان مطرحتر همکاری نمیکنید؟
موضوع مهم در اینباره مقوله مالی است. خوانندگان مطرح و طراز اول دستمزد بالایی دارند و پرداخت آن در توان ما که شخصی و بدون حمایت کار میکنیم، مقدور نیست. برای همکاری با خوانندگان مطرح به حمایت اسپانسر نیاز است که ما فاقد آن هستیم. شاید در آلبومهای بعدی به روش و تمهیدی از خوانندگان مطرح هم استفاده کنیم. در آلبوم فعلی که اولین مجموعه رسمی ماست بهتر آن بود تا رزومه کاری ثبت شدهای داشته باشیم که آن را در آینده به خوانندهای که قصد همکاری با او را داریم، ارائه کنیم و به این واسطه برای همکاری ترغیبش نماییم.
موسیقی کلاسیک جهان را تا چه حد دنبال میکنید؟
من آثار آهنگسازان بزرگ و مطرح را گوش میکنم. گرچه همه ما نیم نگاهی هم به موسیقی پاپ داریم. باید در این رابطه در پرانتز بگویم که کار و رشته اصلی من به لحاظ ساز تخصصی و آهنگسازی، موسیقی ایرانی است. بیش از آنکه در موسیقی جهانی ادعا داشته باشم، خودم را بیشتر آهنگساز موسیقی ایرانی میدانم.
آیا آلبوم «ساز باران» با حمایت مالی اسپانسر به مرحله نشر رسیده؟
خیر ما اسپانسر و حامی مالی نداشتهایم. بخش مالی قضیه و تامین هزینهها به عهده خودم بوده است. شرکتی در تبریز هم انتشار اثر را به عهده گرفته است. دوستان در این بخش با ما همکاری خوبی داشتند و از این تعامل رضایت دارم.
آیا آلبومتان نسخههای فیزیکی هم دارد یا به نسخه دیجیتال بسنده کردید؟
خیلی به دنبال این موضوع نبودیم که آلبوم فیزیکی با نسخههای بالا پخش شود؛ آنهم در سطح کشور. بنابراین فقط تعداد معدودی آلبوم فیزیکی را به شکل بومی در شهر مشهد توزیع کردیم که به عنوان یادگاری باقی بماند. کلا در مراسم رونمایی رسم براین است که آهنگساز و خواننده آلبوم را برای مدعوین و حضار امضاء میکنند. در همین راستا ما هم حدود صد تا دویست نسخه فیزیکی منتشر کردیم و تمرکز اصلی ما روی فروش آلبومهای دیجیتال است. الان اینگونه است که مخاطبان و مردم آثار را در درجه اول روی موبایل گوش میدهند یا در ماشین به واسطه بلوتوث آن را پلی میکنند؛ لذا دیگر نسخه فیزیکی مانند گذشته مورد توجه نیست و ما هم به این موضوع را در کارمان لحاظ کردهایم.
به عنوان سوال آخر از فعالیتهایتان در عرصه آموزش بگویید.
من در عرصه آموزش فعال هستم و دوستان دیگر که اعضای گروه «دلشدگان» و عوامل آلبوم هستند نیز مدرسان آموزشگاههای آزاد مشهد هستند و همگی کارت صلاحیت تدریس داریم. خودم حدود ده، یازده سال است که در بخش آموزش فعال هستم. من حتی جدا از تدریس خصوصی حدود پنج، شش سال است که به طور منظم کلاسهای گروهنوازی برگزار میکنم. در حال حاضر هنرجویان زیادی نزد من آموزش میبینند.
در زمینه تولید چه فعالیتهایی دارید؟
همانطورکه گفتم عمده فعالیت من و اعضای گروه «دلشدگان» تولید تک ترکهایی بوده که در پلتفرمهای جهانی منتشر کردهایم و اخیرا هم آلبوم «ساز باران» را در دسترس مخاطبان قرار دادیم. تولید نماهنگ هم یکی از موضوعاتی که برایمان اهمیت دارد و به بهانهها و مناسبتهای مختلف آثاری را در این زمینه تولید و ارائه کردهایم. برگزاری کنسرت و اجرا هم برایمان اولویت داشته و دارای اهمیت بسیار است. خیلی تمایل داریم در این بخش فعالیتهای جدیتر داشته باشیم البته فاصله جغرافیایی خراسان با تهران نیز مسیر دشواری را برای برگزاری کنسرت پیش روی ما قرار داده است. با همه اینها همچنان به ادامه فعالیت امیدواریم و ادامه فعالیت برایمان موضوعی جدی و مستمر است.
گفتگو: وحید خانهساز