خبرگزاری کار ایران

اصغر نعیمی مطرح کرد:

خط قرمزها هم رانتی هستند/ برای «خط استوا» دو پروانه نمایش گرفتیم/ وارد نقد فضای مدیریتی کشور شده‌ایم

خط قرمزها هم رانتی هستند/ برای «خط استوا» دو پروانه نمایش گرفتیم/ وارد نقد فضای مدیریتی کشور شده‌ایم
کد خبر : ۱۳۴۶۹۷۷

کارگردان فیلم «خط استوا» با اشاره به اینکه برخی فیلمسازان امکان مطرح کردن انتقادات و شوخی‌های بیشتری با مسائل اجتماعی و سیاسی دارند، تأکید کرد: متأسفانه معیار مشخصی وجود ندارد که ما در زمینه طنز و شوخی تا کجا می‌توانیم جلو برویم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «خط استوا» به کارگردانی اصغر نعیمی حدود چهار سال پس از تولید، اواخر سال گذشته در سینماها اکران شد و تا امروز توانسته بیش از ۸ میلیارد تومان فروش داشته باشد.

در خلاصه داستان «خط استوا» با بازی سیامک انصاری، فرهاد اصلانی و آزاده صمدی آمده است: این فیلم داستان رئیس و نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال را روایت می‌کند که راهی جزیره بالی می‌شوند تا با زیدان قراردادی امضا کنند، همین امر سبب شکل‌گیری ماجراهایی برای آنها می‌شود.

با اصغر نعیمی درباره «خط استوا» گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

آیا از شرایط اکران فیلم «خط استوا» و میزان فروش این فیلم رضایت دارید؟

تصمیم‌گیری برای اکران فیلم کار سختی است، نمی‌توان به نتیجه‌ای قطعی رسید که زمان حال برای اکران فیلم مناسب است یا در آینده موقعیت بهترین برای اکران فیلم فراهم می‌شود. فیلم «خط استوا» مدت‌ها در صف اکران بود و در نهایت به تشخیص پخش‌کننده و تهیه‌کننده این زمان را برای اکران مناسب دانستند ولی مشکلی که پیش آمد، این بود که با چینش فیلم‌های نوروزی به یکباره تعداد فیلم‌های طنز و کمدی بسیار زیاد شد و با توجه به فیلم‌های قبلی و فیلم‌های جدید پنج فیلم طنز روی پرده قرار گرفت و همپوشانی ایجاد کرد که باعث شد برخی فیلم‌ها فروش‌شان بسیار کاهش پیدا کند.

در حوزه تبلیغات نیز تهیه‌کننده و پخش‌کننده نهایت تلاش خود را به کار بردند اما متأسفانه اینگونه فیلم‌ها که آثاری مستقل هستند از حمایتی برخوردار نمی‌شوند و از آنجا که تبلیغات هزینه بالایی دارد فیلم‌های بخش خصوصی امکان استفاده از بیلبوردهای شهری را ندارند و تلویزیون نیز همکاری چندانی برای پخش تیزر با ما نداشت. به همین دلیل ما تبلیغات شهری، محیطی و تلویزیونی نداشتیم و بنابراین تبلیغات‌مان تنها به فضای مجازی معطوف شد که با این وضعیت اینترنت و فیلترینگ تبلیغات در فضای مجازی هم مثل قبل گستردگی چندانی ندارد.

در سال‌های اخیر شاهد هستیم بسیاری از فیلمسازان اجتماعی به دلیل موفقیت سینما کمدی به این گونه سینمایی روی می‌آورند، آیا دلیل اینکه پس از ساخت چندین فیلم اجتماعی، اثری کمدی تولید کردید به همین موضوع مربوط می‌شود؟

با نظر شما موافق نیستم، اگر نگاهی به فیلم‌های پر فروش سال گذشته نگاه کنیم متوجه می‌شویم که ۴ فیلم از ۱۰ فیلم پرفروش سال به سینمای اجتماعی مربوط می‌شوند. ما در سال‌های گذشته هم فیلم‌های کمدی ناموفق بسیاری داشتیم و همچنین فیلم‌های اجتماعی موفقی داشتیم که توانستند در جمع موفق‌ترین فیلم‌های سال قرار بگیرند؛ بنابراین با این نگرش که فقط فیلم‌های کمدی در سینمای ایران موفق هستند، مخالف هستم.

به نظر من اگر فیلم جذاب باشد و خوب ساخته شده باشد در حد خودش می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند اما اگر فیلم فاقد کیفیت مطلوب باشد و قصه و بازیگران خوبی نداشته باشد نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و طبیعتاً محکوم به شکست است.

درونمایه فیلمنامه بود که نظر مرا جلب کرد و باعث شد به سراغ ساخت «خط استوا» بروم، البته من این فیلم را اثری صرفاً‌ کمدی نمی‌دانم بلکه «خط استوا» فیلمی است که قصه‌اش را با لحن شیرین تعریف کند و خیلی نمی‌توان آن را اثری کمدی دانست. مضمون خوب این فیلم برای من جالب بود و احساس کردم که می‌تواند جای کار داشته باشد.

بخشی از ماجراهایی که در «خط استوا»روایت می‌شوند به اتفاقات واقعی سال‌های اخیر نزدیک هستند و نمی‌توان آن‌ها را صرفاً زائیده ذهن فیلمساز دانست. آیا در بین شخصیت‌های فیلم و موقعیتی که ایجاد شده، قصد اشاره به فرد یا اتفاقی خاص را داشتید؟

ایده‌ها برای ما همیشه از حوادث و اتفاقات اطرافمان ایجاد می‌شوند و در سینمای اجتماعی قطعاً این مسئله بیشتر وجود دارد اما در فیلم «خط استوا» به طور مشخص قصد ما اشاره به فرد خاصی نبود و به طور کل آنچه که مدنظرمان بود شیوه مدیریت و حال و احوال مدیران کشور بود که تبعات اقدامات اشتباهشان را این روزها به وضوح می‌بینیم. «خط استوا» تلاش کرده که نقدی جدی به روابط بین مدیران، نحوه قرار گرفتن‌شان در سمت مدیر و عملکردشان داشته باشد. مدیرانی که باعث می‌شوند حتی اگر عزمی هم برای بهبودی شرایط وجود داشته باشد مانعی بزرگ برای این اتفاق هستند. در واقع نگاه ما یک نگاه کلی به مقوله مدیریت است و به یک اتفاق یا فرد خاص اشاره نداریم.

چرا برای روایت قصه‌تان کشور اندونزی را انتخاب کردید؟

ما علاقه‌مند بودیم که قصه فیلم در یک کشور آسیای شرقی روایت شود و قصه و فضای فیلم ما در یک کشور مدرن به شکلی که مدنظر داشتیم ایجاد نمی‌شد و به همین دلیل اندونزی را انتخاب کردیم. از طرفی قصد داشتیم تصاویری از طبیعت هم داشته باشیم و در بین گزینه‌هایی که داشتیم فکر می‌کنم اندونزی بهترین انتخاب بود.

با توجه به قصه فیلم آیا با ممیزی هم مواجه شدید؟

بله، صدور پروانه نمایش این فیلم یک بار در دولت قبل حدود چند ماه به تعویق افتاد،‌ سپس با اصلاحاتی توانستیم پروانه نمایش را دریافت کنیم که متأسفانه پس از صدور پروانه ساخت کشور درگیر شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سینماها شد و نتوانستیم فیلم را اکران کنیم تا اینکه دولت عوض شد و گفتند فیلم‌هایی که در دولت قبل پروانه نمایش دریافت کرده‌اند بازهم باید مورد بازبینی قرار بگیرند.

«استوا» در این دولت دوباره مورد بازبینی قرار گرفت و بازهم اصلاحاتی علاوه بر اصلاحات اولیه به فیلم وارد کردند و ما بخشی از این اصلاحات را انجام دادیم و توانستیم پروانه نمایش را دریافت کنیم. در واقع ما برای پروانه نمایش فیلم دو بار مجبور به اعمال اصلاحات شدیم.

آیا اصلاحات به کلیت فیلم آسیب وارد کرد؟

نمی‌توانم بگویم که مسیر داستانی فیلم را تحت‌الشعاع قرار داد اما بخشی از بار طنز و شوخی‌های فیلم را کمرنگ کرد یا از بین برد. با این اتفاق به این نتیجه رسیدم که حتی شوخی در فیلم هم رانتی است و خیلی از فیلم‌ها می‌توانند از خطوط قرمزی عبور کنند، با مسائلی شوخی کنند ولی برخی از فیلمسازان نمی‌توانند همان شوخی‌ها را مطرح کنند. متأسفانه معیار مشخصی وجود ندارد که ما در زمینه طنز و شوخی تا کجا می‌توانیم جلو برویم.

یعنی معتقدید که برخی فیلمسازان امکان بیشتر و بهتری برای شوخی با مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی دارند؟

بله، برخی مواقع فیلمی ممکن است در سینما اکران شود که وقتی آن را می‌بینیم برایمان جالب است که این فیلم توانسته به راحتی بسیاری از مسائل را مطرح و با آن‌ها شوخی کند. با دیدن این فیلم ممکن است اینگونه تصور کنیم که حتماً فضا بازتر شده پس با خیال راحت با استناد به همان فیلم برای دریافت مجوز فیلممان اقدام می‌کنیم اما شوخی‌هایی که بسیار ساده‌تر از همان فیلم هستند، حذف می‌شوند و متوجه می‌شویم که فضا باز نشده بلکه برخی فیلمسازان از رانتی برخوردار هستند که می‌توانند راحت خط قرمزها را کنار بگذارند.

عدالت در این است که فضای یکسان و مشخصی برای همه فیلمسازان وجود داشته باشد، معیارهایی تعریف شود که ما تکلیف خودمان را در زمان ساخت فیلم بدانیم. نکته دیگر این است که در برخی مواقع با کوچکترین اتفاق اجتماعی فضای حاکم بر شورای صدور پروانه نمایش هم تغییر می‌کند و این شورا محافظه‌کار می‌شود. معیارها در این حوزه کاملاً مقطعی و متغیر هستند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز