یادداشتی از علی هژبری؛
بررسی نقش برجسته نویافته دوره ساسانی مکشوفه در انگلستان
علی هژبری (دانشآموخته دکتری باستانشناسی از دانشگاه تهران) در یادداشتی به اختصار؛ به بررسی نقش برجسته نویافته دوره ساسانی مکشوفه در انگلستان پرداخت.
خاندان ساسانی آخرین سلسله حاکم بر ایران در دوره باستان بیش از چهار قرن بر این سرزمین حکم راندند (۲۲۴ تا ۶۵۱میلادی). در میان آثار متنوع هنری دوره ساسانی، نقوش برجسته رسانههایی حامل پیام شاهان برای جامعه با مخاطب خاص و عام هستند که گاهی با کتیبههایی همراه هستند. از دوره ساسانی تاکنون ۳۴ نقش برجسته در نقاط مختلف ایران قرار دارد که بیشترین آنها در مناطقی در فارس شامل برم دلک، بیشاپور، تنگ قندیل، سرمشهد، فیروزآباد، گویوم، دارابگرد، نقش بهرام، نقش رجب و نقش رستم و تعدادی خارج از فارس درسلماس، شهر ری (از بین رفته)، تاق بستان، حتی یکی در شمال افغانستان در محلی موسوم به «رگ بیبی» در ده کیلومتری جنوب شهر پل خمری کشف شده است.
نقش برجسته بهرام دوم و درباریان در نقش رستم
آنچه در بیشتر نقوش برجسته ساسانی نمود دارد آن است که هنرمند با کادری مربع مستطیل در صخره و سنگ، با رعایت نسبت میان نقشها به بیان نمادهای قدرت دست زده است. موضوعات نقوش برجسته ساسانی شامل۱- صحنههای مذهبی از سه گروه: صحنه تاجستانی از اهورامزدا، صحنه تاجستانی از آناهیتا و صحنه نیایش تشکیل یافته و ۲- صحنههای غیرمذهبی شامل: صحنه نبرد سواره؛ صحنه پیروزی؛ صحنه خانواگی؛ صحنه شاهنشاه و درباریان؛ صحنه نبرد با حیوانات و صحنه شکار است. با این وصف رویکردهایی برای تاریخگذاری نقوش برجسته ساسانی وجود دارد همچون رویکرد تاریخی، نگارهشناختی، سبکها و فنون حجاری، و سکهشناسی. بیشتر سنگ نگارههای ساسانی مربوط به ۸۰ سال نخست این دوره است.
نقش برجسته پیروزی بهرام دوم بر هند در تنگ چوگان
سبکشناسی هنری این اثر متعلق به دوران بهرامها به ویژه بهرام دوم و نرسی است، از این رو که شمشیر فرد از کناره پشتی او به نقش درآمده، در حالی که در دوره اردشیر و شاپور شمشیر بزرگ زادگان و فرماندهان از روبرو نمایش داده میشده است، و از حدود سال ۲۷۰ میلادی به بعد این سبک هنری نمایان میشود، که در طاق بستان هم شاهد آن هستیم، پس در صورت اصالت اثر، این نقش متعلق به بازه زمانی حدودی ۲۷۰ تا ۵۰۰ میلادی است.
خبرکشف بخشی از یک نقش برجسته ساسانی در فرودگاه استنستد لندن در روزهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. گیر افتادن این نقش باقاچاق آن در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶.۲۶ دی ۱۳۹۴ و زمان تصدی مسعود سلطانیفر بر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اتفاق افتاد.
توصیف
۱- نقش برجسته روی یک سنگ آهکی ایجاد شده که با دستگاههای معدنکاوی از بستر اصلی خود بریده شده است. در طی جابجایی نامناسب، بخشی از نقش صدمه دیده که توسط کارشناسان موزه بریتانیا مورد مرمت قرار گرفته است.
۲- مردی در زیر یک تاق هلالی بر روی دو نیمستون ایستاده است (نک: دکتر لیندزی اَلن؛ دکتر سنت جان سیمپسون).
۳- نقش با سر از نمای نیمرخ، نیمتنه با نمای سهربع رخ و پایینتنه با نمای روبرو حجاری شده است.
۴- حالت مرد با نگاه از چپ به راست به حالت احترام به یک شخصیت بلندپایه، دست چپ خود را روی کمربند خود قرار داده و دست راست خود را با اشاره انگشت به سمت شخصیت مورد نظر بالا برده است. لباس و سرپوش مرد نشان میدهد که او فردی بلندرتبه است (نک: احمدعلی اسدی).
نتایج
۱- در طی بررسیهای بسیاری که در دو قرن اخیر بخصوص در فارس انجام شده و تمام نقوش برجسته در آن معرفی شده چگونه این اثر از چشمها دور مانده است؟ (نک: احمدعلی اسدی؛ میلاد وندایی).
۲- هرچند که تاکنون محل بریده شدن آن از کوه شناخته نشده است (نک: سنت جان سیمپسون) اما با توجه به سبکشناسی و شباهت اثر با نقوش برجسته اوایل دوره ساسانی بخصوص بهرام دوم (۲۷۳ تا ۲۹۳ میلادی) این احتمال تقویت میشود که این نقش در فارس بوده است (نک: سیمپسون؛ وندایی؛ شواربی؛ اسدی).
۳- به نظر میرسد که این شخص فاقد هرگونه اسلحه بوده و همچنین نشان بر روی تاج ندارد و این با عرف شناختهشده از دوره ساسانی کمی نامتعارف است. این در حالی است که برخی در عکسهای اولیه این نقش به شمشیر (نک: میلاد وندایی) و نیز به احتمال نشان روی کلاه (نک: احسان شواربی) اشاره کردهاند.
۴- علاوه بر اینکه نقش از ابعاد کوچکی برخوردار است (نک: میلاد وندایی)، نسبت ابعاد سر نسبت به تن فرد نامتقارن است (نک: احمدعلی اسدی).
۵-عدم توجه به ظرافتها و ویژگیهای سبکشناسی هنری در پرداخت سطحی نقش برجسته اگر دلیلی بر جعل بودن اثر نباشد شاید دلیلی بر دورهای دیگر از ایجاد نقش باشد (به عنوان مثال کیارش غلامی به احتمال ساخت این نقش در دوره قاجار اشاره نموده و نمونهای در موزه اورشلیم از قرن نوزدهم را مثال میزند).
۶- قطعه فوق به نقوش برجسته شناختهشده دوران ساسانی تعلق ندارد.
۷- اگر بپذیریم که این نقش برجسته احتمالاً قطعهای از یک مجموعه بزرگتر بوده پس باید قطعات بیشتر دیگریاز نقش وجود داشته باشد (نک: احمدعلی اسدی).
۸- بیشترین شباهت از نظر نقش انفرادی را میتوان در نقوش گویوم مثال زد اما این موضوع در دوره اشکانی مثلاً در نقش برجسته میرقلی در پیر مگرون کردستان عراق به خوبی لحاظ شده است.
نقش برجسته بهرام در گویوم فارس
۹- برای ارزیابی دقیقتر نقش برجستهباید منتظر استرداد آن در موعد مقرر شد.
۱۰- شکل کلاه و آرایش مو و ریش او شباهت زیادی به بلندپایه سمت راست (با نشان هلال ماه روی کلاه) در نگاره بهرام دوم در نقش رستم دارد؛ قاببندی این نقش، جزییات پوشاک و کفش و شیوه ایستادن این فرد بلندپایه نیز شباهت زیادی به نقش سمت راست در برم دلک دارد (نک: احمدعلی اسدی). از نظر سبک شناسی، این اثر به نیمه دوم سده سوم میلادی و احتمالاً به زمان بهرام دوم ساسانی تعلق دارد (نک: احسان شواربی؛ احمدعلی اسدی).
۱۱- این احتمال هم هست که این نقش در پیرامون یک وجه مکعبی (مانند آتشدان) ایجاد شده باشد (نک: کیارش غلامی) که بریده شده؛ بنابراین بعید نیست که قاچاق قطعات دیگر آن موفقیتآمیز بوده باشد.
پیشنهاد
۱- آموزش عمومی برای حفاظت مواریث فرهنگی
۲- بهرغم گذشت چندین سال از پیدا شدن قطعه فوق، نه محل این نقش مشخصاست و نه سارقینآن؛ با این وصف تدابیری برای کنترل شدید مبادی خروجی در نظر گرفته شود.