یک باستانشناس اعلام کرد:
«سنگنگاره توقیف شده ساسانی» هنوز ناشناخته است/ اثر از فارس آمده
یک باستانشناس دوره ساسانی درخصوص سنگ نگاره ساسانی که به تازگی خبر توقیف آن در بریتانیا منتشر شده است، گفت: اثر مورد بحث قطعهایست از یک سنگ نگاره ساسانی. این قطعه متعلق به هیچ یک از سنگ نگارههای شناخته شده ساسانی نیست. بنابراین با یک نگاره جدید ساسانی از محلی نامشخص روبرو هستیم. اما باتوجه به جغرافیای پراکندگی نگارههای ساسانی، احتمالا این اثر از جایی در استان فارس آمده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمولهای حاوی بخشی از یک نقش برجسته ساسانی در سال ۲۰۱۶ در فرودگاه استانستد توقیف شد؛ محمولهای که تازه اخبار آن در روزنامههای خارجی اطلاعرسانی شده است. گفته میشود که افسران نیروی مرزی با توجه به نوع بستهبندی اثر به آن مشکوک شده و پس از بازرسی، این محموله ضبط و از سوی پلیس تحویل موزه بریتانیا شده است.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته روی این نقش برجسته، به نظر میرسد اثر مذکور بخشی از یک نقش برجسته با ترکیب بزرگتر بوده است. در حال حاضر فقدان کتیبه سبب میشود شناسایی شخص حجاری شده در این نقش برجسته دشوار باشد. اگر چه شواهد ظاهری آن نمایانگر تصویر یک مقام بلند پایه دوره ساسانی است.
احسان شوارابی (باستانشناس با تخصص دوره ساسانی) در توییتر خود در توضیح این نقش برجسته نوشت: روزنامه گاردین گزارشی درباره کشف و ضبط یک اثر ساسانی در فرودگاه لندن منتشر کرد. متاسفانه چنین اخبار وحشتناکی برای ما باستانشناسان و موزهداران تازگی ندارد و دائما با چنین فجایعی برخورد داریم. اما چند نکته مقدماتی درباره این اثر ساسانی وجود دارد. اثر مورد بحث قطعهایست از یک سنگ نگاره ساسانی. این قطعه متعلق به هیچ یک از سنگ نگارههای شناخته شده ساسانی نیست. بنابراین با یک نگاره جدید ساسانی از محلی نامشخص روبرو هستیم. اما باتوجه به جغرافیای پراکندگی نگارههای ساسانی، احتمالا این اثر از جایی در استان فارس آمده است.
او ادامه داده است: اغلب سنگ نگارههای یادمانی ساسانی در دل کوه کنده شدهاند و بیشتر آنها در محوطههایی با فاصله کم از شهرهای ساسانی قرار دارند؛ مثلا نقش رستم و نقش رجب نزدیک شهر استخر، تنگاب نزدیک اردشیر خوره (فیروزآباد)، تنگ چوگان نزدیک بیشاپور، سنگ نگاره شاپور نزدیک دارابگرد و… بنابرگزارش گاردین، مشاهدات همکاران در موزه بریتانیا نشان میدهد که این قطعه با دستگاه سنگبری از دل صخره جدا شده است. اگر این مشاهدات درست باشد، احتمالا با یک نگاره صخرهای مواجهیم که در دل کوه بوده است، نه یک سنگ یادبود (استل) و نه یک نگاره تزیینی بر دیوار یک عمارت.
به گفته شواربی، اظهارنظر درباره اصالت آثاری که از بازار قاچاق سر درمیآورند معمولا آسان نیست. اما در تصویری که گاردین منتشر کرده است، در نگاه نخست، جزییات چندان غیر متعارفی در این نقش دیده نمیشود با این حال باید منتظر انتشار تصاویر بهتر و ارزیابی دقیقتر همکاران در موزه بریتانیا ماند. از نظر سبک شناسی، برآورد من این است که این اثر متعلق به نیمه دوم سده سوم میلادی و احتمالا از زمان بهرام دوم ساسانی باشد. از بهرام دوم چند سنگ نگاره بزمی و رزمی در نقش رستم، تنگ چوگان، سرمشهد، سراب بهرام، تنگ قندیل، برم دلک و گویم (همه در استان فارس) شناخته شده است. بر قطعه مورد بحث، تصویر تمام تنه یک بلند پایه ساسانی حجاری شده است. شکل کلاه و آرایش مو و ریش او شباهت زیادی به بلندپایه سمت راست (با نشان هلال ماه روی کلاه) در نگاره بهرام دوم در نقش رستم دارد. در تصویر گاردین مشخص نیست که آیا کلاه در این نقش نیز حامل یک نشان است یا نه.
او ادامه داده است: دست چپ بر قبضه شمشیر قرار دارد و دست راست، با انگشت اشاره برآورده، به نشانه احترام بلند شده است. در سنت ساسانی این شیوه ادای احترام توسط درباریان در پیشگاه ایزدان، شاهنشاه و آتش مقدس مرسوم بوده است؛ مثلا مقایسه کنید با درباریان در سنگ نگاره دیهیم ستانی نرسی در نقش رستم. ادای احترام در این قطعه بیانگر آن است که روبروی این فرد باید نقشی از یک ایزد یا شاه بوده باشد. اما چرا نقش این فرد به تنهایی در یک قاب محاط شده است؟ یک احتمال این است که سنگ نگاره اصلی یکپارچه نبوده و در چند قطعه با فاصله از یکدیگر حجاری شده باشد، مانند سنگ نگاره برم دلک. گذشته از قاببندی این نقش، جزیییات پوشاک و کفش و شیوه ایستادن این بلند پایه نیز شباهت زیادی به نقش سمت راست در برم دلک دارد.
به گفته این باستانشناس، سرقت این اثر باستانی زنگ خطرییست که وضعیت اسفبار میراثفرهنگی در ایران را یادآوری میکند. نابودی میراثفرهنگی مانند محیط زیست فاجعهای جبران ناپذیر است.