یادداشتی از سیدمرتضی میرسراجی؛
شکل زمین از دیدگاه ابوریحان بیرونی
سیدمرتضی میرسراجی (مدرس دانشگاه) مینویسد: بسیار عجیب است که هنوز «زمین تختگرایان»، بر عقاید اشتباه خود باورمند و پابرجا هستند و به راستی، روی چه منطق و حسابی با این همه مسلمات علمیِ آشکار و این عکس که از خارج از زمین گرفته شده، تا این زمان، با جدیت نسبت به آن مخالفت میکنند؟!
در روزگاری که علم بشر با توانایی و دقت بالا، کُرَوی بودن و گِرد بودن زمین و دیگر ستارهها و سیارهها را ثبت و تأیید نموده است؛ با این حال، برخی به طرز شگفتی، با علم روز و قطعیات آن به مخالفتِ علنی میپردازند و کرۀ زمین را جسمی «صاف» و «تخت» تلقی میکنند که به این دسته از باورمندان، «زمین تخت گرایان» (Flat earthers) میگویند.
بشر با پیشرفتِ فنآوری، در دهۀ شصت میلادی موفق شد از سمت ماه و به هنگام طلوعِ زمین، نخستین تصویر از زمین را عکسبرداری نماید. اگر چه این تصویر، سیاه و سفید و با کیفیت بسیار پایین بود ولی یک حُسن داشت و آن، کروی بودن زمین را برای نخستین بار از فضایی خارج از کرۀ زمین و خارج از همۀ محاسبات و فرضیهپردازیهای علمی نشان میداد و بر واقعیت آن و درستی نظر دانشمندان در این رابطه، صحه میگذاشت.
در تصویر زیر میتوانید این دستاورد را مشاهده کنید که جسم کوچک کروی، همان زمین ما است که ناظر، از سمتِ «ماه»، آن را ملاحظه و تصویربرداری کرده است!
و این چنین بود که هم از بُعد «محاسبات علمی و ریاضی» و هم از «دیدِ ناظر و بیننده در فضا»، زمین به شکل «کُرَوی» اثبات عملی شد و با مدرک تصویری نیک شناخته شد که به هیچ وجه، زمین بر اساس تصور برخی از عوام، «صاف» و «تخت» نیست و دیگر با وجود این تصویرِ گویا، جای هیچ شک و شُبههای برای خردمندان در این زمینه باقی نماند؛ ولی همچنان با وجود این تصویر، بسیار عجیب است که هنوز «زمین تختگرایان»، بر عقاید اشتباه خود باورمند و پابرجا هستند و به راستی، روی چه منطق و حسابی با این همه مسلمات علمیِ آشکار و این عکس که از خارج از زمین گرفته شده، تا این زمان، با جدیت نسبت به آن مخالفت میکنند؟!
البته بعدها، ماهوارههای پیشرفته، عکسهای واضحتر و شفافتری از سیارۀ آبی رنگِ زمین گرفتند که همه دلالت بر کُرَوی بودن زمین داشت و نمونۀ زیر یکی از آن تصاویر با کیفیت است که از افق ماه، گرفته شده است و عدم صاف و تخت بودن کرۀ زمین را به وضوح نشان میدهد.
با این اوصاف، براساس مقدمهای که بیان شد؛ فرصت حاضر مغتنم است که با رأی و اندیشۀ یکی از منجمانِ شناخته شدۀ جهانِ علم، بزرگ مردی از سرزمینِ اندیشمند پرورِ ایران زمین آشنا شویم که در بیش از دَه قرن پیش میزیسته است و در این مجال، با افتخار، نگاه او را نسبت به «شکلِ ظاهریِ زمین»، در یکی از آثارش بررسی نماییم.
این شخصیت بزرگ و کم نظیر از حیثِ مرتبت و درجات بالایِ علمی، کسی نیست جز «ابوریحان بیرونی»، دانشمند نامدار و پُر افتخارِ ایرانی و درگذشتۀ سال ۴۴۰ قمری که برای همۀ دوستداران علم، شخصیتی سترگ و فوقالعاده بوده و هست.
او کتابی به زبان پارسی به نام «تَفهیم» دارد و آنْ یگانه مکتوب فارسی وی میباشد که خوشبختانه در دسترس همگان است و در آن از «هندسه» و «حساب» و «نجوم»، سخنها گفته و از این کتاب ارجمند به سال ۴۲۰ قمری، یعنی حدود ۱۰۲۴ سال پیش به تاریخ امروز، فراغت جُسته است.
او در این اثر فاخر، در فصل سوم که با عنوانِ «حالهایِ (وضعیت هایِ) آسمان و زمین» گشوده است؛ در ابتدا به تعریف «فَلَک» میپردازد و مینویسد:
«جسمی است؛ چون گویِ گَردَنده، اَندَر جایِ خود» [۱]
شایان ذکر است که لفظِ «گوی» در زبان پارسی، همان «توپ» است که برابر با واژۀ تازیِ «کُرَه» میباشد. «فَلَک» در واقع، «آسمان» و به تعبیر بهتر، دقیقتر و کلان تر، فضایی است که ستارگان و سیارات در آن جای دارد. اینجا بهترین گزینه برای درکِ مقصود ابوریحان، اصطلاحِ «منظومۀ شمسی» میباشد که با عبارتی که بیان نموده، گِرد بودن و همچنین «حرکتِ منظومه»، مد نظر و مورد ادعای علمی وی بوده است که این نکتهای بسیار قابل تأمل در این حوزه است که برای فلک نیز حرکتی قائل بوده و آن را ثابت و ایستا نمیدانسته است.
ابوریحان، ستارۀ «خورشید» و همچنین سیاراتی را که در «منظومۀ شمسی» جای گرفتهاند؛ با لفظِ «گوی» یاد نموده است. [۲] او همچنین از واژۀ تازیِ «کُرَه»، در معرفی سیارات استفاده نموده و برای مثال، سیارۀ «عُطارِد» را «کُرۀ دوم» خوانده است. [۳]
او در کتابِ پیش گفته، در دنبالۀ بحث نجومی که مطرح نموده، از سیارۀ «زمین» یاد میکند و در خصوص شکل ظاهریِ آن چنین تحریر مینماید:
«زمین، به جمله (به طور کلی، به تمامی)، «گِرد» (کُرَوی) است… و چون قیاس (اندازهگیری و سنجش) و حِس (ادراک و آگاهی) بر جملۀ (تمامیِ) او (آن) اُفتَد از گِردی (کُرَوی بودن) بیرون نیاید… و جملۀ (تمامی) زمین (خشکی) و آب (اقیانوسها) یکی (یک) کُره (گِرد و توپی شکل) شد و «هوا» (اتمسفر)، گِرد بر گرد او (آن)، از همه سویها (اطراف) ….»[۴]
پی نوشت:
[۱] التَّفهیم لِأَوائلِ صَناعَةِ التَّنجیم، ص۵۶ [۲] همان، ص۵۶ [3۳] همان[۴] همان، ص ۵۸.