یک نوازنده و آهنگساز مطرح کرد؛
نمیخواهم سازنده آثاری باشم که لسآنجلسیها میخواهند/ هنرمند باید اثرش را در سرزمین خودش تولید کند
حامد حنیفی چند سالیست فقط با هنرمندان داخلی همکاری میکند. او میگوید: با خوانندگان لسآنجلسی اختلاف عقیده دارم و نمیخواهم سازنده آثاری باشم که آنها میخواهند. او سه آلبوم بیکلام نیز در کارنامه دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کمتر آهنگساز صاحب جایگاهی را میتوان یافت که فعالیت در عرصه موسیقی بیکلام را بر همکاری با خوانندگان سطح بالای پاپ ترجیح دهد. حامد حنیفی یکی از همین آهنگسازان است. او با خوانندگانی چون محمد اصفهانی، مانی رهنما، رضا صادقی، حسین زمان، قاسم افشار، امیر کریمی و مهدی یغمایی همکاری داشته و برای آنها آهنگسازی کرده است. شیوه همکاری او با خوانندگان به این ترتیب است که علاوه بر آهنگسازی انجام تنظیم، میکس و مستر و دیگر امور پروژه را خودش به عهده میگیرد.
حامد حنیفی با وجود همکاریهای متعدد با خوانندگان پاپ، شخصا در بطن زرق و برق این سبک پرطرفدار، به دور از شلوغیهای مرسوم دنیای امروز، به موسیقی بیکلام به عنوان دغدغهای خاص و شاید شخصی مینگرد. از این رو در کنار همکاری با خوانندگان پاپ و فعالیت در این عرصه، چندین تک آهنگ و مجموعه بیکلام در کارنامه دارد.
حنیفی نوازندگی پیانو را در دوازده سالگی آغاز کرده، از سال ۱۳۸۸ فعالیت در مارکت حرفهای را شروع کرده و تا امروز بیش از سیصد قطعه منتشر کرده است. او ترجیح میدهد با همه سختیها در ایران به فعالیتهای هنری ادامه دهد.
شما علاوه بر همکاری با خوانندگان پاپ، تک آهنگهای متعددی دارید که بیکلام هستند.
درست است. من سه آلبوم دارم که همه آنها «اینسترومنتال» هستند؛ یعنی هیچ کلامی در آنها به کار نرفته و اصطلاحا قطعاتی بیکلام هستند. اولین آلبوم از این مجموعه با عنوان «۱» سال ۱۳۹۹ منتشر شد و دومین مجموعه را هم سال ۱۴۰۰ روانه بازار کردم که «۲» نام داشت. سومین آلبوم هم تابستان امسال در تیرماه به مرحله نشر رسید که این آلبوم هم «۳» نام دارد.
فعالیت در این عرصه با وجود ارتباطاتی که با خوانندگان پاپ دارید، چه توجیهی دارد؟
این روند برای من مسیری است که میخواهم به واسطه آن مردم و مخاطبان را با موسیقی بیکلام و بدون شعر آشتی دهم. در تمام دنیا این شاخه از موزیک طرفداران پرشماری دارد و مطمئنم در ایران هم هر روز به مخاطبین این ژانر موسیقی اضافه میشود. و اتفاقا آلبومهایم نیز پس از انتشار مورد استقبال ویژه مخاطبان قرار گرفتند. جز این موضوع، قطعات این آلبومها در سایتها نسبت به آثار دیگر موزیسینها و حتی مشهورترین خوانندهها بالاترین درصد دانلود و بازدید را داشته است. چندی پیش هم، در پنجم تیرماه، کنسرت «آنپلاکد» را در تالار وحدت برگزار کردم که مورد استقبال قرار گرفت و برای مردم خوشایند بود. به هرحال همه اینها در شرایط پرچالش فعلی که موسیقی دچار رکود و مشکلات بسیار شده، اتفاقات خوبی هستند که از توجه مخاطبان به موسیقی بیکلام حکایت دارد.
به نظر میرسد نسبت به قبل در عرصه پاپ کم کارتر شدهاید.
من در عرصه پاپ همچنان فعالم و در این زمینه مشغول انجام کارهایی هستم. به طور مثال کاری جدید با دکتر محمد اصفهانی دارم و با آقای فریدون آسرایی و مانی رهنما هم همکاریهایی داشتهام. با خوانندگان تازه کار هم همکاریهایی دارم و مجوزهای لازم در این زمینه هم اخذ شده است. اما متاسفانه شرایط مارکت موسیقی به گونهای است که همه هراس دارند آلبوم یا قطعاتشان را منتشر کنند. تهیه کنندهها هم دست به عصا فعالیت خود را ادامه میدهند. با همه اینها مسیر فعالیتهای موسیقایی و تولیدات به قوت خود باقی است و ادامه دارد.
دلیل اصلی این عدم تمایل به انتشار آثار، حملههایی است که از سوی برخی تحریم کنندگان هنر صورت میگیرد؛ پدیدهای که از شهریورماه تا به امروز شاهدش بودهایم. شما با تعطیلی هنر بنا به هر دلیل و در هر شرایطی موافق هستید؟
من نیز مانند شما و برخی دیگر با تعطیلی هنر و موسیقی مخالف هستم و اتفاقا چندباری میخواستم در صفحه شخصی خودم پستی در اینباره منتشر کنم، اما ملاحظه کردم و این کار را انجام ندادم به این دلیل که برخی هیجان دارند و ممکن است واکنشهایشان بر همین اساس باشد. حال نظرم را به شما میگویم. توجه کنید که همه مردم به مشغول به کار هستند. مثلا نجارها کار میکنند، پرستارها و آهنگرها و آنهایی که مشاغل دیگری دارند، همه سر کار هستند و زندگیشان را میکنند. چرا هنرمند کار نکند؟! این درست نیست که همه مشغول کار باشند و هنرمندان بیکار باشند. واقعا مگر موزیسین ها، اعم از آهنگسازان، نوازندگان، خوانندگان و فعالان بخشهای دیگر موسیقی چه گناهی کردهاند؟ آنها هم مثل باقی مردم باید اموراتشان بگذرد. من خوانندهای دارم که قطعهای تولید کرده، اما شش ماه است هراس دارد آن را منتشر کند. چرا باید هنرمندان ما از انتشار آثار خود نگران باشند و آثارشان را منتشر نکنند؟!
برگزاری کنسرتها هم با مشکلاتی مواجه است. باید در نظر داشت که بخش مهمی از اقتصاد موسیقی توسط برگزاری کنسرتها تامین میشود؛ هرچند این بخش به دلیل گزینشی عمل کردن تهیهکنندهها در انتخاب خوانندگان و رقم دستمزد نوازندگان با انتقادات زیادی مواجه است.
درست است. میبینیم که فلان خواننده کنسرت برگزار میکند و عده زیادی به او حمله میکنند! ما در نهایت میتوانیم در صورت مخالفت با فلان خواننده یا گروه به کنسرت آنها نرویم. این درست نیست که هنرمندان را مورد بیاحترامی قرار دهیم به این دلیل که دارد کارش را میکند! متاسفانه به جایی رسیدهایم که تصور میکنیم هرکس مانند ما فکر نمیکند، کار اشتباهی انجام میدهد.
شما استودیو دارید، چقدر برای تولید تلاش شده تا شاید بخشی از مشکل معیشت افراد مرتبط در تولید آثار، حل شود؟
به لحاظ کار و فعالیت مشکلی نیست و همانطور که گفتم شخصا مشغول فعالیت هستم و کارم را تعطیل نکردهام به هرحال اگر حمایتی وجود داشت، مطمئنا اوضاع بهتری داشتیم.
شما با خوانندگان آنسوی آب هم همکاری داشتهاید. میتوانید برای فعالیت بهتر و کسب درآمد بیشتر، مهاجرت کنید.
مسئله اول اینکه سلیقه موسیقایی آنها با آنچه سلیقه شخصی من است، در چند سال اخیر متفاوت شده. یعنی توقعی که خوانندگان خارج ایران دارند، چیزی است که دلم نمیخواهد از سمت من تولید شود. معتقدم خواننده مجری قطعات است و نباید در محتوای موسیقی ورود کند، البته مسئولیت اینکه موزیسینهای دیگر در خارج از کشور چه تولید میکنند با خودشان است، اما من تصمیم ندارم چنین آثاری بسازم. در مورد بخش دیگر سوالتان هم باید بگویم، معتقدم هر هنرمندی که مهاجرت میکند و از وطن مادری خودش دور میشود؛ نمیگویم کم ارزش، اما هنرش کم طرفدار میشود.
واقعیت این است که مهاجرت به طور کلی آن مواجهه مستقیم هنرمند و مخاطب را از بین میبرد.
همینطور است. شاعرانی و موسیقیدانان مشهور و توانمندی داریم که مهاجرت کردهاند و حال بیست، سی سال است حتی یک بیت شعر وچند میزان موسیقی تاثیرگذار هم از آنها نشنیدهایم. نه اینکه کار نمیکنند، بلکه جان کلامشان و تپش هنرشان، در قلب مخاطبین داخل کشور نفوذ نمیکند. از نظر من دلیلش این است که در این سرزمین زندگی نمیکنند و هر آنچه میبییند از دور است و بر این اساس کار میکنند. معنا و محتوای واژهها تغییر کرده، سلایق متفاوت شده اما این هنرمندان بیخبر از تغییرات همچنان مثل دوران قدیم مینویسند و میسازند غافل از اینکه آثارش؛ تاثیری در قلب مردم ندارد، بنا به همین دلایل هیچوقت دوست نداشتم خارج از مرزهای کشورم موسیقی بسازم. با لسآنجلسیها هم اختلاف عقیده دارم و طی این مدت بارها پیشنهاد همکاری داشتهاند، اما قبول نکردهام. بهترین کار این است در کشور خودم به فعالیتهای هنریام ادامه دهم و در کنار همین مردم زندگی کنم و با درد و رنجشان همقدم باشم.
موضوع دیگر هزینه تولید آلبوم با سرمایه شخصی است. در این زمینه با مشکلی مواجه نیستید؟ بخصوص اینکه اولین آلبومهای مستقلتان بیکلام هستند.
من پروژههایم را در استودیوی شخصی به سرانجام میرسانم و کل پروسه کار را خودم انجام میدهم، که این بخش قضیه خیلی برای من شیرین است؛ به دلیل اینکه در قطعات پاپی که تولید و منتشر میکنم، به لحاظ هنری هم خواننده، هم شاعر وحتی گاه تنظیم کننده دخیل هستند.
به عنوان آخرین سوال از فعالیتهای آیندهتان بگویید.
فعالیت من در عرصه پاپ ادامه دارد و موسیقی بیکلام هم مقولهای است که برایم جدی است و در ادامه هم آلبومهای «۴» و «پنج» را تولید و منتشر میکنم. فکر میکنم سالها بعد، قطعاتم و آلبومهایم دوباره شنیده میشوند و بیش از قبل مورد اقبال قرار میگیرند.