خبرگزاری کار ایران

یک نویسنده و کارگردان تئاتر مطرح کرد:

آنها که فعالیت‌ هنری را جایز نمی‌دانند، حاشیه‌نشین هستند/ به دلیل فعالیت‌های هنری سرزنش‌ شدیم و فحش خوردیم

آنها که فعالیت‌ هنری را جایز نمی‌دانند، حاشیه‌نشین هستند/ به دلیل فعالیت‌های هنری سرزنش‌ شدیم و فحش خوردیم
کد خبر : ۱۳۲۴۲۹۳

اصغر گروسی که با اثر هاراگبری از جشنواره مقاومت به چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر راه یافته، می‌گوید: من کاری جز تئاتر ندارم و علی رغم همه اتفاقات سعی‌‌ام این بوده دست از کار نکشم فضای مجازی‌مان را محدودتر کرده‌ام تا جوابی به دوستان منتقد ندهم و وارد آنچه آن‌ها دلشان می‌خواهد، نشوم. ما به هیج کدام از سرزنش‌ها و حملات و فحاشی‌ها پاسخ نداده‌ایم و کارمان را انجام داده‌ایم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، جشنواره تئاتر فجر به دبیری کوروش زارعی در چهل و یکمین دوره خود توجه ویژه‌ای به تئاتر شهرستان‌ها داشته است به این ترتیب که اهالی تئاتر شهرهای مختلف ایران پس از حضور در جشنوار‌های استانی و ارزیابی آثارشان در جشنواره‌های منطقه‌ای فجر به بخش اصلی این رویداد که در تهران در حال برگزاری است، راه می‌یابند. البته این رویه جدید نیست جشنواره تئاتر فجر تا هفت، هشت سال پیش با همین ساختار و چهارچوب به انتخاب و ارزیابی آثار می‌پرداخته است. اما در جشنواره امسال بیش از هفتاد درصد شرکت کنندگان بچه‌های تئاتر شهرستان هستند.

اصغر گروسی، اهل استان فارس و شهر شیراز با نمایش «هاراگیری» در جشنواره تئاتر فجر امسال حضور یافته است. او طی گفتگو با ایلنا از جزییات نمایشش گفت و درباره چند و چون برگزاری رویداد امسال توضیحاتی ارائه کرد. 

از جزییات نمایش «هاراگیری» بگویید؟ 

طی این سال‌ها متن‌های زیادی در رابطه جنگ و عواقب آن نوشته شده، من هم من سعی کرده‌ام در دو سه سال اخیر زاویه جدیدی به این معضل یا جریان پیدا کنم. البته تلاش من برای یافتن منظر و جهتی متفاوت بوده است. اگر به متن‌های اجتماعی من نگاهی بیندازید، متوجه می‌شوید در اینگونه آثارم عواقب و تبعات جنگ مشهود است. «هاراگیری» هم با همان نگاه و در همان راستاست اما در این اثر برداشت جدیدتری رخ داده است. 

فضا و موقعیت‌های اثر به چه سمتی است و در نهایت مخاطب با چه اکت و فضایی روی صحنه مواجه خواهد شد؟ 

«هاراگیری» تراژدی کمدی است و تماشاگر را در ده، بیست دقیقه اول به سمتی می‌برم که تصور کند در حال دوباره دیدن یک روال تکراری است اما در ادامه همه چیز متحول می‌شود. این اثر کاملا سورئال است. البته نمایش در بستر رئال شروع می‌شود و به بستر سورئال می‌رود. 

آیا برای نزدیک شدن به فضای امروزی و مدرن در ساختار و فرم بهتر، خلاقیت‌ها و تمهیداتی به خرج داده‌اید؟ 

زمانی که کار را می‌بستم در این زمینه دچار مشکلاتی شدم. هر دکوراتوری را که می‌آوردم و با هم گپ می‌زدیم در نهایت به این نتیجه می‌رسیدیم که باید کار را مینیمالیستی ببندم. درواقع ذهنیت سورئال موجود در اثر به شرایط دکوراتیو اثر لطمه وارد می‌کرد. من طی این تصمیم سعی کرده‌ام به ذهنیت و تصور مخاطبان اثرم کدهایی بدهم. 

رویه انتخاب گروه‌های شهرستانی بر اساس جشنواره‌های استانی و منطقه‌ای فجر را چگونه می‌بینید؟ ازسویی نمایش «هاراگیری» برای حضور در بخش صحنه‌ای چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر با چه آثاری رقابت کرده و چه ویژگی‌های داشته که منجر به حضور اثر شد؟ 

قطعا جشنواره‌های استانی و منطقه‌ای و جریانی که در این روال وجود دارد، هشت سالی تعطیل شده بود. این خلاء یک چالش بزرگ بود. با وجود این رویه حتی اگر آثاری از جشنواره‌های منطقه‌ای به مرحله بالاتر راه پیدا نمی‌کردند، اما تعاملاتی شکل می‌گرفت. دیدن اجراهای جدید، بازی‌های جدید و متن‌های جدید اتفاقی است که به واسطه وجود جشنواره‌های منطقه‌ای ایجاد می‌شد که خیلی هم مفید بود. وجود جشنواره منطقه‌ای در سال‌ها و دهه‌های قبل جریانی را برای ما ایجاد می‌کرد که سازنده بود؛ بخصوص که تعداد جشنواره‌ها نیز بسیار کم بود، شاید کمتر از پنج رویداد. جشنواره «رضوی»، «سوره» و «تئاتر دفاع مقدس» تعدادی از رویدادها بودند که جشنواره تئاتر فجر مهم‌ترین آن‌ها محسوب می‌شد. جشنواره منطقه‌ای در مقاطعی تنها روندی بود که برای تبادلات هنری میان اهالی تئاتر وجود داشت. طی این رویه متن‌هایی رد و بدل می‌شد و همکاری‌ها و نگرش‌های جدیدی میان تئاتری‌ها شکل می‌گرفت. با وجود چنین رویدادهایی هنرمندان تئاتر ایده‌ها و نگاه‌های خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. شب‌هایی را به یاد دارم که اهالی تئاتر شهرهای مختلف در لابی هتل‌ها گرد هم می‌آمدند و تا پاسی از شب درباره تئاتر و هنر و جشنواره صحبت می‌کردند. آن دوران امکانات به اندازه الان نبود، اما شاهد اتفاقات مهمی بودیم که با تعاملات سازنده شکل می‌گرفت. در آن سال‌ها نهایتا یک فلاسک چایی بود و چند لیوان و استکان. موبایل و اینترنتی هم نبود و هنرمندان زمانشان را صرف دنیای واقعی می‌کردند و تلاش داشتند حرکت مثبتی را رقم بزنند. حتی من یادم هست که گردهمایی‌های آن دوران گاه به ازدواج یکی از تئاتری‌ها با هنرمند یک شهر دیگر می‌انجامید. وقتی که شهر شیراز میزبان جشنواره منطقه‌ای بود، من منتقد آن بودم، اما وجود شور و حال میان بچه‌ها و نسل جدیدی که به تئاتر وارد شده‌اند، برایم واقعا لذت بخش بود. بچه‌ها از جلسات نقد استقبال بسیار می‌کردند و سالن را پرمی‌نمودند. 

شاید اگر آثار بخش صحنه‌ای جشنواره امسال را ببینید به این نتیجه برسید که کیفیت تئاترهای شهرستان که زمانی مملو از خلاقیت و بدعت‌های دراماتیک بود، به شدت تنزل یافته. این موضوع را به لحاظ کمی و کیفی چگونه تحلیل می‌کنید؟ 

راستش در میان آثاری که دیده‌ام هم کار ضعیف وجود داشته و هم آثار قوی. اما نکته‌ای در جشنواره امسال وجود داشته و رویه‌ای شکل گرفته که آن را مثبت می‌دانم. در سالهای قبل اگر اثری متقاضی حضور در جشنواره بود و مثلا وجهه دفاع مقدسی آن پررنگ بود به او می‌گفتند چرا چنین اثری را به جشنواره فجر آورده ای؟ برو و این کار را مثلا در جشنواره دفاع مقدس شرکت بده! یا مثلا می‌گفتند فلان اثر برای حضور در جشنواره «رضوی» مناسبت است و جای آن در جشنواره فجر نیست. اگر هم مثلا کار ایرانی بود می‌گفتند آن را به جشنواره آیینی سنتی ببر و متقاضی حضور در این رویداد باش! این کاستی‌ها در حالی وجود داشته که جشنواره فجر آیینه تمام نمای تئاتر ماست. این رویداد در واقع ترکیبی از همه سبک‌ها و تئاترهاست. در جشنواره فجر امسال، با وجود آثار قوی و ضعیفی که خودتان هم شاهدشان بوده‌اید، آن تنوع لازم وجود دارد. 

آیا توجه همگانی به همه سبک‌ها را در بخش‌های دیگر هم شاهد بوده‌اید؟ 

بله. بخش خیابانی نیز با توجه به آثار پذیرفته شده بسیار متنوع است و آنچه در بخش صحنه‌ای رعایت شده را در نوع انتخاب آثار خیابانی هم می‌بینیم. طی این روزها نمایشی را دیدم که کاملا یک نوع آیین محسوب می‌شود و اگر اشتباه نکنم کار بچه‌های جنوب کشور بود. اگر یادتان باشد در دهه نود کار به جایی رسید که از میان سی، چهل کار راه یافته به جشنواره، هفتاد درصد متعلق به تهران بود. حضور شهرستانی‌ها به دلیل نداشتن ارتباط‌ها و لینک‌های لازم در جشنواره تئاتر فجر بسیار کمرنگ بود و خوشبختانه امسال اینگونه نبوده است. واقعا تئاتری‌های شهرستان بخصوص آن‌هایی که لینک و ارتباطی ندارند نمی‌دانند برای دیده شدن آثارشان باید چه کار کنند! زمانی ارزیابی‌ها و انتخاب آثار شهرستانی در جشنواره تئاتر فجر براسای فیلم‌های ارسالی آثار بود که آن را رویه‌ای درستی نمی‌دانم. تئاتر در مواجهه مستقیم با مخاطب و داوران است که معنا پیدا می‌کند. 

بله، اینکه امسال آثار به واسطه ارسال فیلم اجراها مورد ارزیابی قرار نگرفتند، اتفاق درست و خوشآیندی است. 

در جشنواره امسال نگاهی از سوی دبیر رخ داد که امیدوارم ادامه دار باشد. . در رویداد امسال آثار بخش آزاد همگی به صورت مستقیم توسط داوران مورد ارزیابی قرار گرفتند. در چند ماه گذشته بازبین‌ها در همه شهرها و استان‌ها حضور یافته‌اند و آثار را تک به تک از نزدیک مورد ارزیابی قرار داده‌اند. موضوع مهم دیگر که رخ داد و موفقیت‌آمیز بود وجود داوران مشترک برای بازبینی آثار بخش آزاد و جشنواره منطقه‌ای بود. یعنی داورها با نگاهی مشترک حدود سی و هفت اثر را به مرحله اصلی فرستاده‌اند که کار دشوار اما مفید و با ارزشی بوده است. 

آیا اهالی تئاتر از کم و کیف برگزاری‌ها و نحوه داوری‌ها رضایت دارند؟ 

راستش من نارضایتی ندیدم. اصولا آن‌هایی که در جشنواره‌ها مقام نمی‌آورند و به مراحل بالاتر راه نمی‌یابند همیشه معترضند! این رویه در تئاتر عادی است و مقوله‌ای روال است واقعیت این است که جشنواره منطقه‌ای امسال به خوبی برگزار شد. این رضایت‌مندی در شرکت کنندگان قابل رویت بود. این راضی بودن را حتی می‌شد در گروه‌هایی که به مرحله بالاتر راه نیافته بودند، دید. 

قاعدتا زمانی که داوران در نوع انتخاب و قضاوت‌ها شایسته‌سالاری را محوریت کارشان قرار دهند، شرکت‌کنندگان هم آن را می‌پذیرند. این یعنی اعتماد به رای داوران. 

درست است. آثاری که از جشنواره «مقاومت» به فجر آمدند هم مستقیما داوری شدند و آقای کوروش زارعی خودش یکی از داورها بود. یعنی اگر کاری هم انتخاب شده بود دوباره همان نگاهی که باید وجود داشته باشد، اعمال شد. همه آن سختگیری‌هایی که باید باشد در رابطه با چنین کارهایی هم وجود داشته است. جز این مواردی که طی این گفتگو درباره‌شان صحبت شد، درباره کلیت و کم و کیف جشنواره امسال نمی‌توانم نظر قطعی بدهم چون هنوز اجراها ادامه دارد و اثر خودم هم روی صحنه نرفته است. حداقل چند روزی تا روز سه شنبه که پایان جشنواره است، باقی مانده. در حالی که نیمی از جشنواره گذشته و تقریبا نیمی دیگر از آن ادامه دارد، می‌بینیم بچه‌ها حال خوبی دارند. 

تمرین و رساندن کار به اجرا چه سختی‌هایی داشت؟ 

مطمئنا همه گروه‌ها مانند من و اعضای گروهم شرایط دشواری را تا رسیدن به جشنواره از سر گذرانده اند. عده‌ای بودند که طی این مدت ما را برای فعالیت‌های هنری سرزنش می‌کردند و مورد انتقاد قرار می‌دادند. حتی زیر پستهایی که می‌گذاشتیم فحاشی می‌کردند. واقعا طی این مدت مورد حمله‌های بسیار قرار گرفته ایم. زمانی هم جشنواره کار خودش را شروع کرد دوباره همان افراد پیدایشان شد و همان کارها را تکرار کردند. حرفم این است که این افراد اگر می‌توانستند قطعا خودشان کار می‌کردند اما خب مشکل اینجاست که آن‌ها بیشتر حاشیه‌نشین هستند و الان هم مشغول داد و بیدادند! 

من کاری جز تئاتر ندارم و علی رغم همه اتفاقات سعی‌‌ام این بوده دست از کار نکشم فضای مجازی‌مان را محدودتر کرده‌ام تا جوابی به دوستان منتقد ندهم و وارد آنچه آن‌ها دلشان می‌خواهد، نشوم. ما به هیج کدام از سرزنش‌ها و حملات و فحاشی‌ها پاسخ نداده‌ایم و کارمان را انجام داده‌ایم. لااقل درباره گروه خودم باید بگویم حداقل اعضا پنج، شش ماه زحمت کشیده‌اند و زمان صرف کرده‌اند که از تک تک آن‌ها ممنونم. برخی از این دوستان شاغل هستند و گاه مجبور شده‌اند کارشان را رها کنند تا به تمرینات و جشنواره برسند.

اگر ناگفته‌ای مانده درباره‌اش توضیح دهید. 

خیر ناگفته‌ای نیست، فقط اینکه امیدوارم اتفاقات مثبت رخ داده در جشنواره امسال ادامه دار باشد. و اینکه امیدوارم تداوم دبیر در دوره‌های بعدی جشنواره تئاتر فجر وجود داشته باشد، اتفاقی که در جشنواره‌های ما کیمیاست. اینکه آقای کوروش زارعی در دوره‌های بعد هم دبیر باشد اتفاقی است که امیدوارم رخ دهد. همچین امیدوارم کلیت جشنواره و بخش‌های مختلف آن در دوره‌های بعد با همین سویه‌ای که امسال شاهدش بودیم، به کار خود ادامه دهد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز