خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

سنت‌ها نشانه‌ی تحجر نیستند/ تکنولوژی اختلاف فرهنگ‌ها را به حداقل رسانده/ «ایمو» را برای اکران در گروه هنر و تجربه ساختم

سنت‌ها نشانه‌ی تحجر نیستند/ تکنولوژی اختلاف فرهنگ‌ها را به حداقل رسانده/ «ایمو» را برای اکران در گروه هنر و تجربه ساختم
کد خبر : ۱۳۱۸۵۱۲

هاشم مرادی با اشاره به اینکه امروز به واسطه تکنولوژی اختلاف فرهنگ‌ها به حداقل رسیده، تأکید کرد که با این وجود نباید آداب و رسوم سنتی را نشانه تحجر دانست.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی‌ «ایمو» به نویسندگی،‌ کارگردانی و تهیه‌کنندگی هاشم مرادی به تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده است. فیلمی که قصه مهاجرت فردی روستایی به تهران را روایت می‌کند و چالش‌هایی که این فرد در برخورد با فرهنگی متفاوت و سبک زندگی تازه با آن‌ها برخورد دارد را به تصویر می‌کشد.

هاشم مرادی تجربه فیلمبرداری فیلم‌های سینمایی «ضد»،‌ «لباس شخصی»،‌ «ماهی سیاه کوچولو» و «خاله سوسکه» را در کارنامه خود دارد و «ایمو» اولین تجربه کارگردانی او در سینما به حساب می‌آید. به بهانه اکران «ایمو» در گروه هنر و تجربه با این کارگردان درباره این فیلم سینمایی گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

باتوجه به شرایط اکران در گروه هنر و تجربه و کاهش میزان مخاطبان، آیا از شرایط اکران فیلم «ایمو» و میزان مخاطبان رضایت دارید؟

خوشبختانه گروه هنر و تجربه با ما همکاری خوبی دارد، حتی در شهرهایی که این گروه سینما ندارد، هماهنگی‌هایی صورت گرفته تا ما بتوانیم در این شهرها فیلم‌مان را اکران کنیم و تا امروز طبق اطلاعاتی که من دارم به نسبتِ میزان سالن‌های سینما و تعداد سانس‌ها که در اختیار این فیلم است، استقبال خوبی هم از «ایمو» صورت گرفته است. علاوه بر استقبال بازخورد خوبی هم شاهد بودیم و معمولاً مخاطبان فیلم را دوست داشته‌اند.

اکران در گروه هنر و تجربه انتخاب خودتان بود یا انتخاب دیگری جز این گروه نداشتید؟

حتی قبل از اینکه فیلم به جشنواره فیلم شهر راه پیدا کند، هدف من برای اکران همین گروه هنر و تجربه بود و برای اکران هماهنگ کرده بودم. برای اکران گسترده در گروه‌های دیگر برنامه‌ای نداشتم چراکه فکر می‌کنم اکران گسترده برای فیلم‌های مخاطب‌محور است؛ فیلم‌هایی که هزینه زیادی برای ساخت آن‌ها صورت گرفته و از بازیگران مطرح استفاده کرده‌اند و بازگشت سرمایه برایشان بسیار مهم است. من این فیلم را با بودجه شخصی در شرایط سختی ساختم و البته کمبود سرمایه باعث شده وقتی امروز فیلم را می‌بینم در برخی مواقع با خود بگویم که کاش برای ساخت این فیلم بودجه بیشتری در دست داشتم.

خوشبختانه فیلم «ایمو» در جشنواره شهر و حالا اکران هنر و تجربه با بارخوردهای خوبی روبرو شده است. شب گذشته در سینما هجرت شهر کرج فیلم اکران شد و ۱۶۰ مخاطب داشت.

یکی دیگر از اهداف من حضور در جشنواره‌ها بود ولی از آنجا که درگیری‌های کاری زیادی داشتم این موضوع را چندان پیگیری نکردم و حوزه هنری پس از برگزاری جشنواره فیلم شهر پخش فیلم برای حضور در جشنواره‌ها را برعهده گرفت.

با توجه به اینکه گروه هنر و تجربه را برای «ایمو» انتخاب کردید، آیا خودتان قشر خاصی را مخاطب این فیلم می‌دانید؟

«ایمو» یک فیلم رئالیستی خیلی ساده است ولی فکر می‌کردم شاید مخاطب عام ارتباط چندانی با آن برقرار نکند و به همین دلیل هنر و تجربه را انتخاب کردم و واقعاً هم این فیلم یک تجربه است؛ من ادعای فیلمسازی ندارم و همیشه تجربه می‌کنم و به همین دلیل دوست داشتم فقط این فیلم در گروه هنر و تجربه اکران شود.

در مسائل فرامتنی فیلم هم من به مسائلی اشاره دارم که فکر می‌کردم شاید مخاطب عام نتواند با آن ارتباط برقرار کند و متوجه آن شود اما خوشبختانه در مواجهه با مخاطب عام دیدم که برخلاف آنچه که من انتظار داشتم مخاطب عام کاملاً فیلم را فهمیده و بسیار موشکافانه و دقیق اثر را دیده است.

«ایمو» تجربه‌ای را در زندگی یک فرد به تصویر می‌کشد که شاید بسیاری از انسان‌ها با آن مواجه شده باشند. وقتی کسی از یک شهرستان به تهران مهاجرت می‌کند با چالش‌های درونی و ارتباطی متعددی می‌تواند مواجه شود که در این فیلم به تصویر کشیده است، این چالش‌ها را چطور کشف کردید؟

چندی پیش به یک سفر خارج از کشور رفتم، در این سفر من به نتایج زیادی درباره تجربه مهاجرت رسیدم. وقتی شما به خارج از کشور می‌روید سعی دارد با خود به اندازه مطمئنی پول ببرید و چراکه پول به شما این اطمینان را می‌دهد که در این کشور اگر با مشکلی هم مواجه شوید می‌توانید آن را به پشتوانه پول حل کنید اما بعد متوجه می‌شوید که با چالش‌های زیادی روبرو هستید و حتی شاید افراد آن کشور به شما نگاهی متفرعانه داشته باشند.

در این تجربه این ایده در ذهن من شکل گرفت که چنین فیلمی بسازم و درحالیکه به کار نکردن در حرفه سینما فکر می‌کردم به این نتیجه رسیدم که می‌توانم این فیلم را بسازم. من اصالتاً اردبیلی هستم و به تهران مهاجرت کردم و این تجربه را هم در نگارش فیلمنامه «ایمو» به کار بردم. پس از اینکه طرح را نوشتم، آن را به یک نویسنده سپردم که قالب ساده‌ای برای آن طراحی کند.

ما فیلم‌های تکنیکال و ژورنالیستی بسیار خوبی داریم که به مسائل روز می‌پردازند ولی من در تلاش بودم که فیلمی متفاوت از این فضا بسازم و این باعث شد که بر فیلمنامه کاملاً متمرکز شوم تا به اثری کاملاً ساده تبدیل شود که افرادی که تجربه چنین مهاجرت‌هایی را داشتند بتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند.

کاراکتر اصلی «ایمو» با سنت‌ها و آدابی که در زندگی‌اش نقش داشته ارتباطی محکم دارد که به نظر می‌رسد سعی داشتید این ارتباط را دلنشین و دوست‌داشتنی به تصویر بکشید.

یکسری رسوم و آدابی که در فیلم می‌بینید مربوط به دوران کودکی من است که سعی داشتم آن‌ها را در فیلم بیاورم، به عنوان مثال در بخشی از فیلم می‌بینیم تازه عروسی به همسرش می‌گوید اگر مادرت ببیند که با تو صحبت می‌کنم با من برخورد بدی می‌کند؛ شاید این حرف برای نسل امروز عجیب باشد اما به یاد دارم در دوران کودکی و نوجوانیم تازه عروس‌ها تا پیش از اینکه به خانه بخت بروند حق نداشتند با داماد ارتباط زیادتر از حدی داشته باشند یا در جمع فامیل با همسرشان صحبت کنند. این‌ها کارهایی بود که معانی فرهنگی زیادی در آن‌ها وجود دارد و من به آن‌ها توجه داشتم و به نوعی آن‌ها را در اثر دراماتیزه کردم.

آیا به نظر شما تفاوت فرهنگی بین مردمی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند با مردم روستایی یا افرادی که در شهرستان‌های کوچک زندگی می‌کنند، همچنان آنقدر زیاد هست که این افراد را در مهاجرت با چالش‌های فرهنگی زیادی مواجه کند؟

به نظر من این اختلاف همچنان وجود دارد اما شاید میزان این اختلاف در سال‌های اخیر بسیار کمتر باشد. من به شخصه در ارتباط با همشهری‌های خودم بارها این تفاوت فرهنگی را تجربه کرده‌ام و البته باید بگویم که این تفاوت‌ها دلنشین و زیبا هم هستند و نشانه‌های خلوص و ساده‌زیستی را در شهرستا‌ن‌ها همچنان بیشتر از همیشه می‌توان دید.

اما واقعاً تفاوت‌های فرهنگی امروز بین افرادی که در جغرافیاهای مختلف زندگی می‌کنند به واسطه تکنولوژی کاهش پیدا کرده است، افرادی که در نیویورک هستند همزمان با مردمی که در روستاهای دورافتاده زندگی می‌کنند مهم‌ترین اتفاقات جهان را همزمان رصد می‌کنند و این اتفاقات در قرابت بین فرهنگ‌ها کاملاً تأثیرگذار بوده است. اگر در دهه ۱۳۷۰ در دولت آقای خاتمی دانشگاه علمی کاربردی راه‌اندازی شد و به نزدیک شدن فرهنگ‌ها کمک کرد امروز تکنولوژی بسیار بیشتر از هر عنصر دیگری تفاوت‌های فرهنگی را کمرنگ کرده است.

آیا می‌توان «ایمو» را فیلمی در حمایت و طرفداری از سنت‌ها دانست؟

من به شخصه با آداب و سنت‌های قدیمی که رو به فراموشی هستند، موافقم ولی این را اگر به نسل امروز بگویید شما را فردی متحجر می‌دانند. خیلی از آداب و فرهنگ‌های قدیمی امروز عجیب به نظر می‌رسند،‌ به عنوان مثال به یاد دارم وقتی برادرم صاحب فرزند شد، فرزندش را در حضور پدرم در آغوش نمی‌گرفت و وقتی پدرم از او می‌خواست که فرزندش را در آغوش بگیرد او معذب بود اما همین اتفاق را اگر برای فردی امروزی تعریف کنید بسیار تعجب می‌کند.  

به نظر من این آداب و رسوم نشان از اصالت دارند و من معتقدم که بسیار ارزشمند هستند و نمی‌توان آن‌ها را نشانه‌هایی از تحجر دانست و «ایمو» به نوعی این آداب و رسوم و تفاوت فرهنگی را هم یادآوری می‌کند درحالیکه بدون شک نسل امروزی نمی‌تواند به آن فضا و آداب برگردد.

آیا دغدغه این را داشتید که کاراکتر اصلی فیلم‌تان به جای اینکه فردی اصیل و بافرهنگ محسوب شود، فردی متحجر به نظر برسد؟

من اصلاً از اینکه چنین برداشتی شود ترس نداشتم ولی شاید کمی محتاطانه عمل کرده باشم که شخصیت به آن سمت نرود. من سادگی کاراکتر اصلی را دوست دارم و خیلی‌ از همکاران که من را می‌شناسند وقتی فیلم را دیده‌اند به این نکته اشاره کرده‌اند که فیلم خودِ هاشم مرادی است و شخصیت حمید خیلی به من نزدیک است.

خوشبختانه با چنین نظری که این فرد را متحجر بدانند مواجه نشدم و چون خودم این شخصیت و سادگی‌اش را دوست دارم شکل پرداخت این شخصیت به شکل اتفاق افتاده که چنین حسی به مخاطب ندهد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز